یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

شیطان در مذهب مسیحیت

سارا سجادی | پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۴۱ ب.ظ

 

شیطان در مذهب مسیحیت

شیطان از نظر نصاری ، انسان را از رهگذر طغیان ، دشمن خداوند متعال می گرداند و در تعالیم کلیسا آمده است که : ابلیس ، رئیس و سرپرست عصیان در میان فرشتگان ، دشمن خدا ، مبدأ گناه و وسیله رسیدن به معاصی می باشد .

به عقیده آنان ابلیس به سلطان این جهان نامبردار است و جهان بت پرستی برآورده صنع اوست ، لکن مسیح شوکت و اقتدار او را درهم شکسته و نیروی نفوذ فرمان او را تضعیف کرده تا آنجا که مسیحیت توانست بر وی چیره گردد . او دارای مقام نخست در میان ساحران است برای اینکه پادشاه «ارواح سفلیه» نزد مسیحیان و شعرای قرون وسطی است . این شعرا منظومه هایی خرافی درباره ابلیس ساختند و تابلویی از شعر در گزارش شکل و شمائل او پرداختند مبنی بر اینکه ابلیس ، موجودی سیاه چرده دارای چشمانی است که لهیب آتش از آنها بیرون می زند و بوی گوگرد را در فضا می پراکند ، شاخ و دم و ناخن های واژگونه و سم شکافته ای دارد .

شیطان در مذهب زرتشت:

در این مذهب نیز همچون دیگر مذاهب ، شیطان مظهر زشتی و دروغ و جنگ و تفرقه است . زرتشتیان این موجود خبیث را « اهرمن - اهریمن » می نامند . اهریمن نیروی نابکار و ناپاکی است که دائم با « اهورا مزدا » مظهر پاکی و نیکی در جدال است و بالاخره روزی شکست می خورد . آنها حتی حیواناتی چون مورچه را به علل مختصر آزاری که به مردم می رساند ، از نوادگان شیطان می دانند .

شهید مطهری « ره » در اینباره می نویسد : ممکن است تصور شود که در آئین زرتشتی ، فکر ثنوی « یزدان - اهریمن » وجود دارد ، در دین اسلام هم عقیده « خدا - شیطان » به صورت دو قطب مخالف یکدیگر مطرح است ، چه فرق است میان اهریمن کیش زرتشتی و شیطان دین اسلام ؟

میان اندیشه اهریمن در آئین زرتشتی و آئین مزدایی و اندیشه شیطان در آئین اسلامی تفاوت از زمین تا آسمان است . در تعلیمات اوستایی از موجودی بنام « انگره مَنیور » یا اهریمن نام برده شده است و خلقت همه بدیها و شرها و آفات و موجودات زیان آور از قبیل بیماری ها ، درنده ها ، گزنده ها ، مارها ، عقرب ها ، زمین های بیحاصل ، خشکسالی و امثال آنها به او نسبت داده شده است نه به « اهورا مزدا » که خدای بزرگ است و نه به « سپنت مَنیور » که رقیب « انگره مَنیور » است .

طایفه زرتشت قائلند که آنچه در عالم خیر و خوبی وجود دارد خالق آنها یزدان است و آنچه در عالم شر و بدی وجود دارد خالق آنها اهریمن است و بعضی از آنها می گویند که ابلیس قدیم و ازلی نیست بلکه حادث است و خالق او یزدان است و می گویند یزدان لشکری به نام « فرشته » (ملائکه) و اهریمن لشکری به نام « دیو » (شیطان) دارد . لشکر یزدان همیشه مردم را به خوبیها دعوت می کند و لشکر اهریمن همیشه مردم را به بدی ها وسوسه می کند . یزدان با لشکرش (ملائکه) همیشه محاربه و جنگ با اهریمن و لشکرش (شیاطین) دارند .

شیطان در مذهب بودائی :

در دین بودائی ، شیطان مظهر زشتی و پلیدی است و مردم را از اطاعت آن بازداشته است . به موجب عقیده بودا ، شیطان نه تنها وارد کننده رنج در جهان بلکه صاحب هر رنج و بدی و محرک بزرگ تمام اندیشه و گفتارها و کردارهای زشت در وجود انسان است

از نظر شکل و شمائل شیطان در عقاید بودائیان ، آنها معتقدند که « شیطان » یا « مارا » به اشکال مختلفی دیده می شود . گاهی به شکل یک پیرمرد برهمن خزیده و تنگ نفس ، گاهی به صورت یک دهقان ، گاهی به شکل یک فیل و یا پادشاه تا برای فریب دادن مردان پاک و مقدس اقدام نماید . برخی از بودائیان اعتقاد دارند به اینکه شیطان به اندازه یک کوه ، پول دارد و کسانی را که علاقه پایان ناپذیر و حرص فراوان به پول و مال دنیا دارند با پرداخت مقداری پول میخرد و همیشه از این معامله راضی است و هیچ وقت هم پولهایش تمام نمی شود .

از نظر بودائی ها ، از میان تمام دامهایی که شیطان برای فریب آدم گسترده ، « دام زن » خطرناک ترین آنهاست . بطوری که نوشته اند تا مدتها بودا جز مردان ، هیچ زنی را به کیش و آئین خود نمی پذیرفت ولی سرانجام در اثر اصرار نامادری اش « ماها پاچاپاتی » بودا با کمال کرامت راضی شد که زنان هم در شمار شاگردان او پذیرفته شوند .

چگونگی پیروز شدن بودا بر شیطان از این قرار است که همچون آفتاب که از درون ابرهای تیره شب بیرون می آید ، بودا نیز از درون تیرگی های ماری بنام « مایا » سربرمی آورد و هنگام زاده شدن او ، یک شعاع نورانی پیدا شده و تمام جهان را می پیماید و مایا مانند ابرهای صبحگاهی در برابر نور خورشید می میرد . همانگونه که رب النوع خورشید با شیطان طوفان می جنگد ، بودا نیز در جنگی سخت بر ضد « مارا » ( شیطان ، ابلیس ) یعنی آن شیطان بدخواه در زیر درخت مقدس فاتح گشته و بودا به راه می افتد تا جهانیان را پند دهد و قانون مقدس خود را بر آنان ابلاغ نماید .

حال با برخی از نمادهای شیطان پرستی آشنا میشویم:

عدد ۶۶۶ از دیگر نمادهای

شیطان پرستان است: ۶۶۶ : یک سمبل با عنوان " شماره تلفن شیطان " توسط
گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه
جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مکاشفات ۱۳:۱۸ " ... پس
هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش ۶۶۶ است .
"
از سال‌ها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای
بزرگ کشور مشاهده می‌شد


صلیب وارونه (Upside down Cross) : این نماد و حکایت از " وارونه شدن مسیحیت دارد " و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .

                                 

نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheel) : چرخ
خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ‌های دینی همچون کتیبه‌های بر
جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به کار رفت ،‌ لکن برخی با
هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی کردند .

                         

  

 

              

چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم

در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد
دارند چشم در بالای هرم " ‌چشم شیطان " است و " بر همه جا نظارت و اشراف
دارد " .

این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و کنترل‌های
مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار
آمریکایی به کار رفته است

        

 



این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .


این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد " فمنیسم "
در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است

پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطان‌گرایان نیز
پرهیز ندارد .

 

     

 

ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن
مسیر تاریک انتخاب کرده‌اند

همچنین گفتنی است که فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

 

 

                

 

سر بز                                      (Goat Head) :
بز شاخدار ، ‌بز مندس Mendes (همان ba'al بعل خدای باروی مصر باستان) ،
‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راه‌های
شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می‌شود که مسیح مانند
بره‌‌ای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره
شد ،‌این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

            

          

 

هرج و مرج                           (Anarchy) :
این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد
که " هر چه تخریب کننده است تو انجام بده " این نماد عمدتا مورد استفاده
گروه‌های هوی‌متال است

          

 



چشم شیطان (Aye of Satan) : این نماد نیز به معنای چشم " شیطان و نظارت و اقتدار " است و کمتر شناخته شده است

این دو نماد نیز به عنوان سمبل‌هایی در نزد شیطان‌پرستان مورد استفاده در زیور‌آلات و ... قرار می‌گیرد .

در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی
دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ،‌ ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله
به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :

  
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف
کنیم ، آن وقت یک ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند که همان نشانه ستاره صبح
یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند .



این سمبل نیز همان پنتاگرام است

با فرق اینکه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو
(Buphomet )
و به شکل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد

برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه
نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . (محدوده در ایسلند و
اروپا)


درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، ‌به
این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان
قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره
می‌دانند این آرم را انتخاب کرده‌اند.



666:

یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران
اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان
تلقی می‌شود و براساس مکاشافات 13:18 « ... پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را
بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است . »  از سال‌ها پیش تاکنون
این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده می‌شد .


صلیب وارونه              (upside down cross ) :
این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن
این دین  است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و
خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .



نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) :

چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ‌های دینی همچون کتیبه‌های بر
جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به کار رفت ،‌ لکن برخی با
هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی کردند .

 


چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) :

چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد
دارند چشم در بالای هرم « ‌چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف
دارد

این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و کنترل‌های  مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار  آمریکایی به کار رفته است

.



این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود

و سمبل شهوت‌رانی و باروری است

این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد “ فمنیسم
در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .

پرچم رژیم صهیونیستی :

قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشکار و پنهان ،حتی از
قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطان‌گرایان نیز
پرهیز ندارد .

 



ضد عدالت

 (Anti justice) :

با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده
است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن
مسیر تاریک انتخاب کرده‌اند

همچنین گفتنی است که فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

 

سر بز                                 (Goat Head) :
بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ،
‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راه‌های
شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می‌شود که مسیح مانند
بره‌‌ای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره
شد ،‌این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

 


هرج و مرج                       (Anarchy) :
این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که «
هر چه تخریب کننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده
گروه‌های هوی‌متال است .

آشنایی با کتب و عبادتگاه شیطان‌پرستان

انجیل شیطانی کتابی است که شیطان‌پرستان از آن برای عبادت و دعاهای خود بکار می‌گیرند. این کتاب شامل کلمات عبری،یونانی و انگلیسی است.معنای دقیق بعضی از این کلمات هنوز کشف نشده است. بسیاری از دعاهای این کتاب برخلاف دعاهای مسیحیت و کتاب انجیل است. کلیسای شیطان براین عقیده است که رفتارهای عاطفی مانند طمع و شهوت و نفرت،غریزه‌های طبیعی هستند و سرکوب کردن این احساسات کاری کاملاً نادرست است.

کتاب مقدس آنها،فلسفة «آنتوان لاوی» مؤسس کلیسای شیطان را توصیف می‌کند. کتاب معروف شیطان‌پرستان، «انجیل» نام دارد که شامل 4بخش است: 1.کتاب شیطان 2.کتاب لوسیفر 3. کتاب بلیل 4. کتاب لوتیان در ذیل به برخی از قسمت‌های کتاب اشاره می‌شود:

به نام خدای بزرگ ما شیطان،برشما فرمان می‌دهم که از دنیای سیاه بیرون آیید.شیطان، جام باده لذت را بردار. این جام، پر از اکسیر زندگی است و آن را با نیروی جادوی سیاه انباشته کن.این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد. آمین،ای دوست و همدم شب،تو از صدای سگ‌ها و ریختن خون شاد می‌شوی.تو در میان سایه‌های عبورمی‌گردی. تو تشنة خون هستی و بشر را تهدید می‌کنی.

معرفی کشورهای دارای گروههای شیطان‌پرستی:

1.انگلیس:به اعتقاد کارشناسان، درحال‌حاضر بیش از هزار فرقة فعال در انگلیس وجود دارد که شهرت آنها ازطریق اینترنت رواج یافته است. آنها ازطریق سایت‌های اینترنتی معروف به «سایت‌های خودیاری» برای ترک سیگار، کم کردن وزن بدن، دیدار و پیدا کردن یک دوست یا شریک زندگی، یا شرکت در بازار بورس برای جذب و به دام انداختن جوانان، مهارت پیدا می‌کنند. تبلیغ‌کنندگان و عضوگیرندگان این فرقه‌ها، در کالج‌ها و کمپ‌های دانشگاهی هم فعال هستند. دبیرکلّ مرکز اطلاعات فرقه‌ای مستقل در لندن می‌گوید:

مطمئناً،اینترنت باعث می‌شود تا تعداد بیشتری از جوانان، قادر باشند به حیطة چنین پدیده‌هایی وارد شوند؛ بدون آنکه تشخیص دهند خود را به کجا کشانده و وارد چه محیط ناشناخته‌ای می‌شوند.
2. مصر:رهبر این گروه،جوانی به نام «عمادالدّین حمدی» است که به خدمتگزار شیطان لقب گرفته است. او در جریان بازجویی تأکید کرده است که بارها توانسته شیطان را فرا خوانده و با او به گفت‌وگو بپردازد. اعضای این گروه، به گورستان‌های قاهره می‌رفتند و اجساد مردگان را از قبرها بیرون می‌آوردند و صلیب شکسته و ستاره شش‌پر داوودی و ستاره پنج‌پر را در جسد مرده فرو می‌کردند؛ همچنین، قربانی‌هایی برای شیطان تقدیم می‌کردند. آنهاخون حیوانات قربانی شده را به صورت و دست‌های خود می‌مالیدند تا شیطان از آنها راضی شود. سپس نسخه‌ای از قرآن‌مجید را پاره‌پاره می‌کردند. اسناد و اطلاعات قابل اعتماد،نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها در پیدایش گروه منحرف شیطان‌پرستی، نقش مؤثری داشته‌اند.

«سالم‌قارش»خواننده موسیقی «بث‌متال» که دربین اعضای این گروه از بهترین خوانندگان محسوب می‌شود،اقدام به خواندن سوره حشر با آهنگ کرد.

3.آلمان: شبکة خبری بی‌بی‌سی، تعداد شیطان‌پرستان آلمانی را بین 5 تا 8 هزار نفر ذکر می‌کند. این گروه، عموماً از ستار‌های پنج‌ضلعی و صلیب‌های شکسته استفاده می‌کنند.
سه نوجوان آلمانی که گفته می‌شود جزء گروه‌های شیطان‌پرست بوده‌اند،از روی یک پل به پائین پریدند و خودکشی کردند. این اولین‌بار نیست که پل 78متری «گلتس اشتهال» در ریشن‌باخ بلندترین پل آجری جهان، شاهد چنین خودکشی‌هایی بوده است.علامت «اس‌اس»، و سمبل‌های ارتش نازی آلمان نیزاز علائم این گروه از شیطان‌پرستان آلمان است.
4.ایران (تهران): رازخانة شیطان‌پرستان که درآن شش جوان شرور به اغفال دختران و پسران می‌پرداختند، ازسوی مأموران مبارزه با مفاسد اجتماعی تهران آشکار شد. این افراد در مجالس مختلف و پارتی‌های شبانه شرکت می‌کردند و به تبلیغ فرقة خود می‌پرداختند.

فصل پنجم : روابط فردی و اجتماعی ابلیس

1- فرزندان و یاران شیطان :

«در قرآن کریم آیه‌ای وجود دارد که معلوم می‌کند ابلیس هم نسل و فرزندانی دارد ولی کیفیت این زاد و ولد برای ما مجهول است. چنانکه می‌خوانیم: «أَفَتَتَّخِذُونَه ذُریَّتَه أولیاءَ مِنْ دونی وُ هُم لَکُم عَدُو»(65) (آیا مرا فراموش کرده و شیطان و فرزندانش را دوست و ولی خود گرفتید) البته بعضی احتمال داده‌اند که ذریه همان اتباع شیطان باشند.

در برخی روایات بعضی از اسامی ذریه شیطان و یاران و اتباع او عنوان شده که به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود:

1- زَوال: که کارش شراکت در نکاح و آمیزش حرام است.

2- قفندر: که هرکس در خانه‌اش چهل روز طبنور نوازد قفندر بر تمام اعضای او می‌نشیند و از او غیرت را زایل می‌کند.

3- رها: که مانع بیدار شدن بندگان برای نماز شب می‌شود.

4- متکوّن: که به هر صورتی درمی‌آید چه به صورت کوچک و به چه به صورت بزرگ و مردم را به این وسیله گول می‌زند.

5- وَلهان: که مأمور است به هنگام وضو گرفتن وسواس ایجاد کند.(66)

2- برادران شیطان :

هر کس در دنیا برادر یا برادرانی دارد و اگر حیاناً برادری نداشته باشد برای خود برمی‌گزیند تا تنها نباشد. کسانی را که انتخاب می‌نماید باید با او هم فکر و هم عقیده باشند. شیطان هم برای خود برادرانی برگزیده است. آنها کسانی هستند که حق خویشان و هموطنان و بیچارگان و درماندگان را پایمال می‌کنند و به آنها نمی‌پردازند اسراف و تبذیر می‌کنند مال خود را در راه غیر صحیح و فساد مصرف می‌نمایند. یا بدون انگیزه دارایی خود را ریخت و پاش می‌نمایند و به مصرف صحیح و عقلایی نمی‌رسانند. چنین افرادی برادران شیطان‌اند. قرآن درباره‌ی آنها چنین می‌فرماید: «إِنّ المُبَذِرین کانوا إخوانَ الشَیاطین و کان الشَّیطانُ لِرَّبِه کَفورا»(67) : (به درستی که تبذیرکنندگان برادران شیطان‌اند و شیطان هم نعمت‌های پروردگارش را ناسپاس کرد) این که شیطان، نعمت‌های پروردگارش را ناسپاسی کرد روشن است، زیرا خداوند نیرو و توان، هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای به او عنایت کرده، ولی او همه‌ی نیروها را در راه نادرست، یعنی در راه اغوا و گمراهی مردم مصرف کرد، به این خاطر تبذیرکنندگان برادران شیطان‌اند که از نعمت‌های خدا، ناسپاسی کرده و در راه ناصواب صرف می‌نمایند.

3- حزب شیطان :

«حزب در اصل به معنی جماعت و گروهی است که دارای تشکّل و شدت عمل باشند ولی معمولاً به هر گروه و جمعیتی که از برنامه و هدف خاصی پیروی می‌کنند اطلاق می‌شود.(68)
حزب الشیطان نیز که یک تعبیر قرآنی و در مقابل حزب‌الله است، به پیروان شیطان و کسانی که در خط او هستند اطلاق می‌شود. البته شیطان نمی‌تواند همه کس را عضو رسمی حزب خویش قرار دهد و آنها را به سوی جهنم دعوت کند، نفرات حزب او کسانی هستند که طوق بندگی و ولایت او را بر گردن نهاده‌اند و کسانی هستند که بارزترین نشانه‌های آنها نفاق و دشمنی با حق و فراموشی یاد خدا و دروغ و نیرنگ است.

حزب شیطان برعکس حزب‌الله، در آخر با زیانکاری و شکست و ناکامی در برنامه‌ها و باز ماندن از مقصد روبرو است و نیز این حزب و پیروان خود را به آلودگی و گناه، به پلیدی‌های شهوات، به شرک و طغیان و سرانجام به آتش دعوت می‌کند.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إسْتَحْوِذْ علَیهم الشَّیطان فَأَنْسینهُم ذِکرَالله، أولئکَ حِزْبُ الشَّیطان، الا اِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانَ هُمْ الخاسِرون»(69): (شیطان بر آنها چیره شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است، آنها حزب‌ شیطان‌اند، بدانید که حزب شیطان زیانکارانند»(70).

4- پیروان شیطان :

شیطان پیروانی دارد. عدّه‌ی زیادی از مردم دنیا به جای اینکه از خدای مهربان خود پیروی نمایند از شیطان سرکش پیروی کرده‌اند. اینان در قالب‌های گوناگون خودنمایی می‌کنند؛ گاهی در قدرت خدا، درباره‌ی زندگی کردن مردگان به بحث و مجادله می‌نشینند؛ گاهی ملائکه را دختران خدا می‌دانند، بعضی معاد را منکرند و برخی با تقلید کورکورانه از خرافات و هوسها به جدال با حق برمی‌خیزند، زمانی روی مسئله ی علمی بحث و مجادله می‌کنند و به ناحق روی بحث خود پافشاری می‌نمایند و تا سر حد امکان می‌کوشند تا حرف نادرست خود را به طرف بقبولانند، در حالی که نه از اسلام خبری دارند و نه حتی کوچکترین مسئله از قرآن و اسلام را درک می‌کنند. آنان بر همه چیز و همه کس به دیده‌ی تردید می‌نگرند و بر سر گمان خودشان که غلط است سر و صدا راه می‌اندازند. چنین کسانی پیروان هر شیطان سرکشی خواهند بود.

5- دوستان شیطان :

یکی از نیازهای روحی و اجتماعی انسان، نیاز به دوست، همفکر و همراه در زندگی است، لذا همواره بشر به انتخاب و گزینش دوست اقدام می‌کند. البته همه در این انتخاب، معیار و ملاک واحدی ندارند بلکه، خوبان، دوستان و همفکران خوب و بدان، دوستان و همفکران بد برای خود انتخاب می‌کند و امّا دوستان شیطان، کسانی هستند که فتنه و فتنه‌انگیزی را دوست دارند، از خونریزی و کشت وکشتار خوششان می‌آید، دیگران را برای جنگ و دعوا با مسلمانان تحریک می‌کنند. آنها تحت تأثیر وسوسه‌های شیطان قرار می‌گیرند، به خاطر دوستی با آنان، با مؤمنان می‌جنگند. قرآن در این باره می‌فرماید: «و إنّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إلی اَولیائِهِم لِیُجادِلوکُم و إنْ أطعتُموهُم إنَّکُم لَمُشْرِکین» (و شیاطین به دوستان خود مخفیانه مطالبی القاء می‌کنند تا با شما به مجادله برخیزند- ولی شما به هوش باشید- اگر از آنها اطاعت کنید شما هم مشرک خواهید بود)

نقل شده است که روزی حضرت رسول (ص) با شیطان ملاقات کرد و فرمود: ای لعین! دوستان تو از امت من چه کسانی هستند؟ شیطان گفت: دوازده نفر، امیر ستمگر، ثروتمند خودخواه، کسی که باک ندارد ازکجا به دست می‌آورد و در کجا صرف می‌کند، عالمی که پادشاه ستمکاری را با ظلم و جورش تأیید کند، تاجر خائن که در تجارت خود به مردم خیانت کند، محتکر که ارزاق مردم را ارزان می‌خرد و برای گران شدن ذخیره و انبار می‌کند، زناکار، رباخوار که مال فقیران را به این وسیله از کفشان بیرون می‌آورند، افراد بخیل که از انفاق مال خود بخل می‌ورزند، کاهلان در نماز، شخص سخن‌چین، کسانی که مست و بی‌هوش‌اند. »(71)

فصل ششم : سرانجام و عاقبت ابلیس

1- فرجام ابلیس در دنیا :

ابلیس وقتی خود را رانده‌ی درگاه خدا دید و احساس کرد که آفرینش انسان سبب بدبختی او شد آتش کینه در دلش شعله‌ور گردید تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد لذا به خدا عرض کرد پروردگارا اکنون که چنین است مرا تا روز رستاخیز مهلت ده «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إلی یَومِ یُبْعَثوُن (حجر، 36) نه برای اینکه توبه نماید یا از کرده‌ی خود پشیمان باشد و در مقام جبران برآید بلکه برای اینکه لجاجت و عناد و دشمنی و خیره‌سری را ادامه دهد.

خداوند هم این خواسته‌ی او را پذیرفته و فرمود مسلماً از مهلت‌یافتگانی «قالَ فَاِنَّکَ مِنَ‌المُنْظَرینَ (حجر، 37) در اینکه منظور از یوم‌الوقت المعلوم چه روزی است مفسران احتمالات متعددی داده‌اند که مهمترین آنها این است که منظور روز قیامت است چرا که او می‌خواست تا آن روز زنده بماند تا از حیات جاویدان برخوردار گردد و با نظر او موافقت گردید به خصوص اینکه تعبیر به یوم‌الوقت المعلوم در آیه 50 سوره‌ی واقعه درباره‌ی روز قیامت نیز آمده است.

ولی این احتمال بسیار بعید است چرا که اگر چنین می‌بود باید خداوند به طور کامل با درخواست او موافقت کرده باشد در حالی که ظاهر آیات فوق این است که به طور کامل با درخواست او موافقت نشده و تنها تا یوم‌الوقت المعلوم موافقت شده است.(72)

ولی نظر دیگری هم هست و آن اینکه منظور از وقت‌المعلوم ظهور امام زمان عج‌اله تعالی فرجه است که وقتی حضرت ظهور نمایند از جمله کارهایی که انجام می‌دهند محاکمه واعدام ابلیس است که طبق روایات حضرت شیطان را در مسجد کوفه گردن می‌زنند و به عمر ننگین او پایان می‌دهند.(73)
آیا اگر شیطان نبود باز هم در این عالم گناهی صورت می‌گرفت یا نه؟

بسیاری از اذهان به این سؤال مشغول است که آیا اگر شیطان نبود باز هم گناهی صورت می‌گرفت یا اینکه همه‌ی انسانها پاک و معصوم بودند و دیگر هیچ کس جرم و جنایتی انجام نمی‌داد اگر کمی در آیات قرآن دقت نمائیم می‌فهمیم که ما یک شیطان باطنی داریم و یک شیطان ظاهری. شیطان ظاهری همان ابلیس است و شیطان باطنی که نفس انسان است، قرآن در سوره‌ی مبارکه ی یوسف آیه‌ی 53 می‌فرماید:« إنَّ النَفَسُ لَاُمّارهٌ باِلسُّوء». نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می‌نماید پس حتی اگر شیطان نبود باز هم گناه و عصیان صورت می‌گرفت و نکته‌ی قابل توجه اینکه خداوند درمورد مکر و کید شیطان در سوره‌ی مبارکه‌ی نساء آیه 76 می‌فرماید: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیطانَ کانَ ضَعیفا» (همانا مکر و حیله‌ی شیطان ضعیف است) در این آیه خداوند مکر و حیله‌ی شیطان را ضعیف و ناچیز معرفی می‌نماید ولی درمورد نفس با شدت و تأکیدهای بیشتری می‌فرماید همانا به درستی که نفس انسان را به بدیها امر می‌کند و این به صورت تجربی هم ثابت شده مثلاً روایات زیادی داریم که درمورد ماه مبارک رمضان می‌فرماید شیاطین در غلّ و زنجیر هستند ولی باز می‌بینیم در همان ماه رمضان هم بسیار جرم و جنایت انجام می‌گیرد اگرچه میزان آن به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد ولی باز هم مردم خطا و گناه زیادی انجام می‌دهند پس در نتیجه حتی اگر ابلیس هم نبود باز هم این نفس اماره‌ی ما ساکت نمی‌نشست و به فعالیت خود ادامه می‌داد.

البته لازم به توضیح است که علمای اخلاق براساس آیات قرآنی برای نفس (احساسات و عرائز و عواطف آدمی) سه مرحله قائلند؛ مرحله‌ی نخست: نفس اماره که انسان را به گناه فرمان می‌دهد و در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام نماید بلکه در بسیاری از موارد در برابر او تسلیم می‌گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود نفس سرکش او را بر زمین می‌کوبد و شکست می‌دهد این مرحله همان است که در آیه‌ی فوق به آن اشاره شد.
مرحله‌ی دوم: نفس لوامه است که پس از تعلیم وتربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرائز مرتکب خلاهایی بشود اما فوراً پشیمان می‌گردد و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و دل و جان را با آب توبه می‌شوید و به تعبیر دیگر در مبارزه عقل ونفس گاهی عقل پیروز می‌شود و گاهی نفس، ولی به هر حال کفه‌ی سنگین از آن عقل و ایمان است البته برای رسیدن به این مرحله جهاد اکبر لازم است وتمرین کافی و تربیت در مکتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پیشوایان و این مرحله همان است که قرآن مجید در سوره‌ی قیامت به آن سوگند یاد کرده است سوگندی که نشانه عظمت آن است. « لا اُقسِمُ بِیوُمِ القیامَه و لا اُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوامَه» (قیامت 1و2) (یعنی سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر)

مرحله سوم:

نفس مطمئنه است و آن مرحله‌ای است که پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به مرحله‌ای می‌رسد که غرائز سرکش در برابر او رام می‌شوند و توانایی مبارزه با عقل و ایمان را در خود نمی‌بینند چرا که عقل وایمان آنقدر نیرومند شده‌اند که غرائز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارند این همان مرحله آرامش و سکینه است و این مقام انبیاء و اولیاء و پیروان راستین آنهاست آنهایی که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سالها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله‌ی نهایی رسانده‌اند. این همان است که قرآن در سوره‌ی فجر به آن اشاره می‌کند آنجا که می‌فرماید: « یا أیتَها النَّفْسُ المُطْمَئِنَه إِرْجِعی إِلی رَبِّکِ راضیَه‌ً مَرضیَّهً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی» (فجر ، آیه27 و28) (ای نفس مطمئن و آرام بازگرد به سوی پروردگارت که هم تو از او خشنود هستی و هم او از تو و داخل در زمره‌ی بندگان خاص من شو و در بهشتم قدم بگذار)(74)

2- فرجام ابلیس و یاران او در آخرت :

خداوند در همان گفت و گوی آغازین، جایگاه نهایی ابلیس و پیروانش را فروافتادن در دوزخ و خشم الهی اعلام فرمود: «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقُّ أقول* لَأمْلأَنَّ جَهنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبَعَکَ مِنْهُم أجْمَعین» سوره ص، آیات 84 و 85 و جهنم را سزای آنان دانست: «قالَ أذْهَبْ فَمَن تَبَعکَ مِنْهُم فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤکُم جزاءً مَوْفورا» ، سوره‌ی اسرا، آیه63.

براساس آیات قرآن، در روز حشر، پس از داوری خداوند(75) ، ابلیس در سخنانی درس آموز با اعلام بیزاری از پیروان خویش، مسئولیت انحراف‌های آنان را برعهده خود ایشان دانسته، می‌گوید: همانا خداوند به شما وعده داد وعده‌ای راست، ولی من به شما وعده دادم؛ پس تخلف کردم. مرا بر شما تسلطی نبود، جز آن که شما را خواندم و شما اجابت کردید؛ پس مرا سرزنش نکنید و به ملامت خویشتن بپردازید. اکنون من فریادرس شما نیستم و شما نیز نمی‌توانید فریادرس من باشید. من کفر می‌ورزم به این که شما مرا پیش از این شریک (پروردگار) کردید: « وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (ابراهیم، آیه 22)

در پایان، همه‌ی آنان به فرجام خویش رسیده، به «جحیم» افکنده می‌شوند: «فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَ القاوون* وَ جُنودُ إِبلیسَ أجْمَعون» (شعراء، آیات 94 و 95)

  • سارا سجادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی