یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۷۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

هزینه 10 تریلیون و 200 میلیارد تومانی ایرانیان!!! ... اگه گفتین برا چی؟!

سارا سجادی | چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ق.ظ

17 میلیون زن ایرانی هر ساله 10 تریلیون و 200 میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه می‌کنند. این در حالی است که بین 80 تا 90 درصد بازارهای لوازم آرایشی ایران در اختیار چین، ترکیه و تایلند قرار گرفته؛ کشورهایی که هر ساله میلیون‌ها دلار از صادرات لوازم آرایشی بهداشتی به ایران سود می‌برند.

در این سه کشور علاوه بر تولیدات خود، برندهای معروف خارجی در این زمینه به صورت تقلبی ساخته شده و به بازارهای ایران فرستاده می‌شوند! بر اساس آخرین ارقام، هر ساله 850 میلیون دلار لوازم آرایشی قاچاق وارد کشور شده، در حالی که سهم واردات قانونی لوازم آرایشی تنها 150 میلیون دلار است!

در این بین  برخی از بانوان ایرانی به دلیل علاقه زیاد به لوازم آرایشی و ارزان از نسخه تقلبی برندها استقبال می‌کنند و همین مساله باعث بروز انواع و اقسام بیماری‌های پوستی شده است؛ طوری که هر ساله هزاران حیوان آزمایشگاهی در اثر آزمایش مواد بهداشتی آرایشی دچار بیماری‌های پوستی مزمن شده و حتی در درازمدت از بین رفته‌اند.

از توجه به سلامتی بانوان تا آرایش عروس ملکه انگلیس

بانوان ایرانی باید توجه داشته باشند که مصرف لوازم آرایشی چه کم چه زیاد، باید از محصولات اصلی استفاده شود چرا که در هر صورتی سلامتی انسان مهمتر از هر مسئله دیگری است.چرا که همانطور که اشاره شد استفاده از جنس های قلابی آرایشی و شیمیایی سبب بیماری های مختلف در انسان می شود.

عروسی چهار سال قبل عروس ملکه انگلیس با همه حواشی و هیاهویی که داشت نکته ای قابل تامل برای ایرانی ها وجود داشت که البته از از چشم مردم پنهان نماند و آن نحوه آرایش عروس ملکه بود که ظاهرش با اینکه عروس بود عادی تر از برخی از زنان ایرانی بود که در کوچه و بازار حاضر می شوند.از این رو به نظر می رسد باید جامعه را به سمتی سوق داد تا از هزینه های هنگفت آرایش عروسی که بعضا مشکلات زیادی را در همان آغاز زندگی جوانان به وجود می آورد، دور شود.مسئله ای که در سال های اخیر خانواده ها بیشتر درگیر آن شده اند.

با 10 تریلیون و 200 میلیارد چه کارهایی می توان انجام داد؟

با توجه به کاهش شدید سن بانوان ایرانی در مصرف لوازم آرایشی و رسیدن آن به 14 سال، ذکر این نکته ضروری است که زنان غربی اغلب آنها در سنین بالا از این لوازم استفاده می کنند چرا که در این سنین با چروک شدن پوست آنها به دنبال ابزاری هستند که بتواند به زیبایی آنها کمک کند.آن هم لوازمی که حداکثر کیفیت را دارا باشد.

این در حالی است که در ایران دختران از همان سنین نوجوانی و نهایتا جوانی به استفاده از لوازم آرایشی آن هم از نوع بی کیفیتش اقدام می کنند.

آمار و ارقامی که در رابطه با هزینه های بانوان برای تهیه لوازم آرایشی به دست آمده، رقم بالایی است و می توان با کاهش مصرف از این لوازم کارهای مفید و بهتری صورت داد.به گونه ای که با یک حساب سرانگشتی می توان دریافت که با مبلغ 10 تریلیون و دویست میلیارد تومان یارانه چندین ماه مردم می تواند پرداخت شود.


برگرفته از: فرهنگ نیوز


حاشیه من:

هزینه عمل های زیبایی غیر ضروری ، و کفش و لباس های کذایی ، تغییر ماشین و دکوراسیون منزل و گوشی به نام مد گرایی و ... را هم به این رقم اضافه کنید ببینید چه می شود!!!

اون وقت می نالیم از شرایط اقتصادی مملکت! اون وقت فرار می کنیم از ازدواج به بهانه مسائل مالی! اون وقت با خبر قطع بعضی یارانه ها جنجال به پا می کنیم!

عجیب مردمی هستیم عجیب!

  • سارا سجادی

عقائدی » سؤالات متفرقه » مقام زن در اسلام و منافات آن با روایات در مذمت زن

اینها سؤالات همسر بنده از من است، لطف کنید با سند جواب دهید، خیلی برای من مهم است. سؤال من‌، در مورد «مقام زن در اسلام» است‌. گر چه پس از اسلام، زن مقام والایی در خانواده و اجتماع بدست آورد، و از منجلاب فساد جاهلیت بیرون آمد و اسلام به او حیثیت داد، ولی از جهاتی دیگر او را در تنگنا قرار داده و مقامش را پست‌تر نمود. احادیث زیادی داریم که زن را موجودی احمق‌، بی‌وفا و عامل فساد نامیده‌اند. چرا حضرت علی(ع) مخالف حقوق زن بودند؟! من که شیعه هستم و قلبی مالامال از عشق به اهل بیت(ع) دارم‌، چه کنم وقتی می‌بینم هم جنسان من در تمام ادیان الهی ارزش چندانی ندارند؟! من از زن بودن خود احساس شرمندگی می‌کنم‌. وقتی حتی قرآن هم‌، مردان را بر زنان برتری داده است‌، و فرموده‌: مردان بر زنان سرورند و ما گروهی را بر گروهی دیگر سرور و رهبر قرار دادیم‌.
حضرت علی(ع) خطاب به فرزند خود امام حسن‌(ع) می‌فرمایند: از مشورت با زنها پرهیز کن‌، زیرا نظر آنها به نقص و عیب است و تصمیم آنها به سستی و....! رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: زن چون پیش آید مانند شیطان است و باز چون پشت کند مثل شیطان خواهد بود. و به هر صورت‌، راهزن ایمان و فریبنده انسان و منحرف کننده دلهای مردم می‌باشد. نیز روایت است که پیامبر روزی در وقت صبح به جانب زنها رو کرد و مقابل ایشان توقف نموده و فرمود: ای جماعت زنان‌! ندیده‌ام مانند شما افرادی را که از جهت عقل و دین ضعیف باشند و در عین حال دلهای صاحبان خرد را جلب کرده و مفتون خود نمایند. من بیشتر اهل آتش را از شما دیدم‌.
  • سارا سجادی

چیستی و چرایی گرایش جنسی

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ب.ظ

چیستی و چرایی گرایش جنسی

2013-05-21-01-42-59-RT 425 Logement SHQ

گرایش جنسی  Sexual Orientation 

گرایش جنسی  الگوی کلی افراد از کشش یا برانگیختگی جنسی است که از طریق عامل‌های چندگانه رفتار جنسی، رویاپردازی، عشق و رابطه جنسی اندازه‌گیری می‌شود؛ بنابراین  نباید با رفتار جنسی برابر دانسته شود و به عبارت دیگر به میزان کشش جنسی هر فرد به سمت زنان یا مردان اطلاق می شود و یکی از متغیرهای بنیادی برای فهم رفتار جنسی بشر به شمار می رود . مقصود از گرایش جنسی این است که شخص از لحاظ جنسی تا چه اندازه مجذوب افراد همجنس یا دگرجنس با خود می شود.

 گرایش  یا جهت‌گیری جنسی یک مفهوم جدید ارتباطی است که در رابطه با دیگران تعریف می‌شود. افراد جهت‌گیری جنسی خود را از طریق رفتار با دیگران مثل رفتارهای ساده بغل کردن یا بوسیدن نشان می‌دهند. انجمن روانشناسی آمریکا؛ (2008) جهت‌گیری جنسی را به سه دسته تقسیم کرده است: گرایش جنسیجایگاهی اساسی در فهم ما از گرایش‌های جنسی بشر دارد. در میان تفاوت‌های فردی، گرایش جنسی موجب هجمه وسیعی از تحقیقات در حوزه رشته‌های رفتاری و زیستی شده است؛ این از سویی است که گفتمان عمومی را نیز به شدت درگیر خود کرده است . برای بسیاری،  گرایش جنسی به شکل روابط با جنس مخالف تعریف می‌شود، اما برای اقلیت‌هایی، گرایش به همجنس به اندازه گرایش دگرجنس خواهانه کامل و درخور توجه است.

images (4)

1) دگر جنس گرا Heterosexual:کشش انحصاری به افراد جنس مخالف
2) هم جنس گرا Homosexual:کشش انحصاری به افراد هم جنس
3)دو جنس گرا Bisexual:کشش به هر دو جنس
در میان دانشمندان توافق بر سرعلت دقیق وجود گرایش های جنسی متفاوت  وجود ندارد. اگرچه بسیاری از تحقیقات به موضوع تأثیرات احتمالی ژنتیک، هورمون‌ها، روند تحولی و رشد فرد ، اجتماع و فرهنگ پرداخته‌اند، اما هیچ یافته‌ای محققان را به سوی استنتاج مبتنی بر تأثیرگذاری علت یا علل مشخص در تعیین گرایشهای جنسی متفاوت رهنمون نشده است .

علت شناسی

  • عوامل زیستیimages (18)

عوامل ژنتیکی :  از منظر ژنتیکی تئوری‌های اندکی حاکی از وجود یک ژن مستقیم برای همجنس­گرایی است. وجود « ژن همجنس گرایی» یک باور عمومی در میان جامعه‌ است. دیدگاه فراگیر در میان همجنس گرایان این است که آن‌ها از همان ابتدای تولد همجنس­گرا به وجود آمده‌اند. دریک پژوهش  این مسئله به اثبات رسید که ترتیب چینش ژنوم مادر می‌تواند بر گرایش جنسی فرزند تاثیر گذار باشد.با این وجود، برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که ژنی تحت عنوان “ژن همجنس گرایی” وجود ندارد. بلکه رفتار همجنس گرایانه معلول عملکرد چندین ژن است. چندین ناحیه ژنی ممکن است در شکل ‌­گیری همجنس گرایی نقش داشته باشند. چون گرایش جنسی یک مقوله ی پیچیده است، احتمالاً هیچ تک ژنی که تعیین کننده ی همجنسگرایی باشد، یافت نخواهد شد. به نظر می رسد که تلفیقی از ژن های مختلف با هم وارد عمل شده و نیز احتمالاً با عوامل دخالت کننده ی محیطی نیز تعامل دارند. و کلیه مطالعات در این زمینه درمورد پیوند بین همجنس گرایی بزرگسالان و عوامل ژنتیکی، شکی باقی نگذاشته  است.

LIFE-GENDERعوامل هورمونی دوران جنینی و تاثیر آن بر مغز :نظریه مهم دیگری که با گسترده‌ترین میزان مقبولیت همراه است، معتقد است که گرایش جنسی  قبل از تولد و در دوران جنینی به وسیله ترکیبی از فرایندهای ژنتیکی، هورمونی و عصب شناختی شکل میگیرد  و باتغییرات هورمونی در آغاز بلوغ جنسی ، به نتیجه می‌رسد .هورمونهای دوران جنینی در سازمان دهی دستگاه عصبی مرکزی نقش دارد. ادعا شده است که حضور موثر آندروژن های دوران جنینی در جنین نر، در گرایش جنسی نسبت به زنان تاثیر دارد و کمبود آندروژن های این دوره ممکن است سبب گرایش جنسی به سمت مردان شود. در طول دوران جنینی پس از شکل‌گیری مغز، هورمون‌ جنسی مردانه ساز ( تستوسترون ) تعین کننده می باشد به این معنی که ترشح این هورمون جنین را از نظر آناتومی و نروآتومی مذکر میکند و عدم ترشح این هورمون باعث شکل گیری جنین مونث میگردد  . به این ترتیب مغز در هنگام شکل گیری از هورمون‌های جنسی تأثیر می‌پذیرد . شواهد نشان‌دهنده تأثیر علل نوروآناتومیک مغز در همجنس گرایی و دگرجنس گرایی است و اولین گزارش‌ها در حوزه نوروآناتومی نشان می‌دهد که اندازه ساختارهای مغزی مربوط به گرایش جنسی (هسته‌های فوق کیاسمایی  و هسته‌های درون شبکه‌ای هیپوتالاموس ) در افراد هم جنسگرا با دگر جنسگرا متفاوت است .

اخیراً نتایج یک مطالعه   نشان داد مغز جنین در طول دوره رشد داخل رحمی در جنین نر از طریق عمل مستقیم تستوسترون بر سلول های عصبی در حال توسعه و در جنین ماده از طریق عدم افزایش این هورمون،  تکوین می یابد. به این ترتیب، هویت جنسی و تمایلات جنسی ما،  هنگامی که هنوز در رحم مادر هستیم،   در ساختار مغز ما برنامه ریزی شده و سازمان یافته است و هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه محیط اجتماعی بعد از تولد بتواند اثر تعیین کننده ای در هویت و گرایش جنسی بشر داشته باشد، وجود ندارد.

images (24)

عامل ترتیب تولد : عامل دیگری است که باعث تغییرساختارهای  مغزی و متعاقب آن در گرایش جنسی نقشی تعیین کننده ایفا میکند ، داشتن برادر بزرگتر است؛ به دلیل واکنش سیستم ایمنی بدن مادر به جنین مذکر ، تولدهای بعدی در صورت مذکر بودن جنین از تولد قبلی متاثر میشود . به عبارتی هر برادر بزرگ‌تر احتمال همجنس‌گرایی فرد را تا ۳۳٪ بالا می‌برد. این یافته طبق گفتهٔ بلانکارد یکی از معتبرترین یافته‌های اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شده‌است. بر طبق این یافته، گفته می‌شود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد می‌کند و این واکنش با جنین بعدی تشدید می‌شود. این جنین‌ها آنتی ژن H-Y که نفش آنها در تغییرات جنسی تقریباً ثابت شده را تولید می‌کنند و بدن مادر در برابر آن واکنش نسان داده  آنتی بادی H-Y ترشح مینماید . سپس آنتی بادی‌های H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله می‌کنند و کارایی آنتی ژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین می‌آورند. از این موضوع با نام اثر ترتیب تولد برادر یاد می‌شود. تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا می‌آورد احتمال همجنس‌گرا بودن را در افراد افزایش می‌دهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسأله ندارد. درباره زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشده‌است.

  • عوامل محیطی

 نقش عوامل پیش از تولد: مطالعات  نشان می دهد که استرس قبل از تولد، می تواند رشد جنسی را تغییر دهد.  استرس، آندورفین ها را آزاد می کند و می تواند با تاثیرات تستوسترون بر هیپوتالاموس مبارزه کند. همچنین استرس، سطح هورمون فوق کلیوی کورتیزول را بالا می برد که آزاد شدن تستوسترون را کاهش می دهد. چنین اثراتی آناتومی جنین های نر را به آناتومی ماده ها شبیه می سازد

عوامل روانشناختی

در حوزه روانشناختی و اجتماعی ، برای وجود گرایشهای جنسی متفاوت هنوز دلایل یافته‌های کمی وجود دارد هم چنین شواهد کمی در راستای تأثیر والدین بر جهت‌گیری جنسی به عنوان اثر یادگیری وجوددارد. با برسی انجام‌شده بار دیگر مسئلهٔ «طبیعت یا تربیت» به میان می‌آید و توافق عام در مجامع علمی بر این است که احتمالاً ترکیبی از عوامل زیستی و محیطی در تعیین گرایش جنسی نقش دارند؛ که اهمیت نسبت هر یک از عوامل ممکن است از یک فرد به دیگری متغیر باشد.
download (7)

روانی- اجتماعی: بر طبق نظریات روان پویایی، موقعیت های اوایل زندگی که ممکن است سبب رفتار همجنس گرایانه در مردان شود عبارتند از، وابستگی عاطفی شدید به مادر،  فقدان نقش پدری موثر،  مهار رشد مردانگی از سوی والدین، تثبیت یا پسرفت درمرحله خودشیفتگی رشد و باخت در رقابت با برادران و خواهران.
فروید، همجنس گرایی را وقفه در رشد روانی- جنسی تلقی می کرد و به ترس های اختگی و ترس از تسلط مادر در مرحله  پیش ادیپی رشد روانی- جنسی اشاره می کرد.
اودو نوع همجنس گرایی را ازهم منفک می کند، همجنس گرایی مادرزادی و همجنس گرایی اکتسابی دیررس. به نظر وی نوع اول معمولا ً پس از بلوغ جا می افتد و بصورت خصیصه ای بروز می کند. وی همچنین معتقد است که بهنگام بحث درباره ی همجنس گرایی باید سه خصوصیت زیر را از یکدیگر مستقل فرض کرد:

  الف) خصوصیات جنسی ِ جسمانی     ب) خصوصیات جنسی ِ روانی    ج) نوع مفعول گزینی

images (22)

مقصود فروید آن است که خصوصیات جنسی- روانی و گزینش مفعول، لزوما ً برهم منطبق نیستند. گرچه عوام غالبا ً خصوصیات جسمانی و گاه روانی را با نوع مفعول گزینی مرتبط می دانند، اما این یک تفکرقالبی غیرعلمی است و معمای همجنس گرایی بسیارپیچیده تر از آن است که درتفکر عوامانه ترسیم شده است. فروید در این گزارش، روانکاوی را راه حل درمان همجنس گرایی می داند. گرچه خود نیز اعتراف می کند که تعداد موارد موفق درمان روانکاوی، درباره انواع همجنس گرایی چندان چشمگیر نیست. تا جایی که وی از دادن ِ قول ِ بهبودی به والدین مراجع ِ همجنس گرای خویش، اجتناب می کند و تنها متعهد می شود فرزند آن ها را برای مدتی مورد بررسی قرار دهد. وی اظهار می دارد که تغییر گرایش جنسی یک همجنس گرا، همان اندازه موفقیت به دنبال دارد که بخواهیم عکس آن را انجام دهیم و گرایش یک فرد دگرجنس خواه را به همجنس گرا تغییر دهیم! گرچه کسی به مورد اخیر مبادرت نمی ورزد. فروید همچنین یاد آوری می کند تا زمانی که گرایش جنسی فرد موجب نارضایتی خود وی نباشد، نمی توان در درمان موفقیتی حاصل کرد. این نکته ای بود که بعدها مورد توجه مؤلفان کتابچه ی تشخیصی و آماری بیماری های روانی نیز قرار گرفت. فروید، دیدگاه بیولوژیک خود را درباب جنسیت، در این گزارش نیز یاد آوری می کند و آن دیدگاه این است که “انسان ها از نظر زیستی مانند بسیاری حیوانات، ماهیت دو جنسی دارند”  . وی در نامه ای به یک مادر امریکایی نوشته است: « مطمئنا ً همجنس گرایی مزیتی ندارد، اما نمی توان آن را بیماری شمرد. ما آن را نوعی از اعمال جنسی تلقی می کنیم که در اثر وقفه خاصی در رشد جنسی ایجاد شده است »

excluded-circljjjjjjjjjjjjjjjjjje

ناهمنوایی جنسیتی  در دوران کودکی: یک همبسته ی مهم گرایش جنسی، از دوران اولیه تحول قابل پیگیری است، ارتباط بین ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و گرایش جنسی در بزرگسالی . مردان همجنس گرا می گویند که در کودکی پسرانی دختر گونه بوده اند و زنان همجنسگرا خود را دخترانی مردانه توصیف می کنند.ناهمنوایی جنسیتی
downloadدر خلال بازی ها و فعالیت های خاص و ترجیح همبازی ها بروز می یابد. شواهدی درباره نقش سازنده اولیه اندروژن در بروز این رفتارها وجود دارد.با توجه به پژوهشها در این زمینهمیتوان نتیجه گرفت بر خلاف نظریه روانکاوی فرویدی، همانند سازی با والد غیر همجنس در جریان رشد تاثیر شایان توجهی در همجنس گرا یا دگرجنس گرا شدن افراد ندارد.یافته ها حاکی از آن است که رابطه ضعیف پدر- فرزندی تعیین کننده همجنس گرایی فرزند نیست. بلکه خود ناشی از آن است که پدر، کودکی را که ناهمنوایی جنسیتی نشان می دهد، دوست ندارد. به ویژه پسری را که رفتار زنانه داشته باشد.

همچنین  نشان داده شده  است که نخستین تجربه جنسی شخص با همجنس بوده باشد یانه، تاثیری در همجنس گرا شدن وی ندارد و از این جهت تفاوتی بین دو گروه همجنس گرایان و دگر جنس گرایان دیده نشده است. بعلاوه همجنس گرایان از تجارب دگر جنس خواهانه در دوران کودکی و نوجوانی خود نه بی بهره بودند و نه آن تجارب را نامطبوع یافته بودند.

  • رویکرد یکپارچه نگر: نا آشنا هوس انگیز است!

30831_RDCA-nino-Tacones-Eng-low

در این نظریه، نخست گفته می شود که عوامل ژنتیکی و زیستی   مستقیما ً اثری بر گرایش جنسی افراد ندارند. بلکه بر خلق وخو و صفات شخصیتی اثر می گذارند. این قبیل ویژگی های خلقی کودک را آماده می سازد که از برخی فعالیت ها بیش از فعالیت های دیگر لذت ببرد. مثلا ً کودکی ممکن است از بازی های پرفعالیت و ورزش های رقابت آمیز لذت ببرد و دیگری در برقراری روابط اجتماعی کند باشد و بیشتر عروسک بازی و ورق بازی و لی لی را ترجیح دهد. برخی از این بازی ها بیشتر پسرانه و برخی بیشتر دخترانه هستند. بنابراین، به اقتضای جنسیت ممکن است کودک از لحاظ وراثتی گرایش به همنوایی یا ناهمنوایی با همجنسان خود داشته باشد. کودکان معمولا ً مایل به داشتن دوستانی هستند که علایق مشابه آن ها داشته باشند و در حضور چنین دوستانی بیشتر احساس راحتی می کنند. لذا کودکی که از نظر جنسیتی همنوایی نشان می دهد همبازی هایی از بین همجنسان خود و کودکی که ناهمنوایی نشان می دهد همبازی هایی از افراد جنس مخالف را برای بازی انتخاب می کند.
boy_dress_release1-e1338513973990

در مرحله بعدی،این نظریه پیشنهاد می کند که ناهمانندی کودک ناهمنوا با همجنسان خود و ناراحتی حاصل از آن موجب یک برانگیختگی کلی (غیرجنسی) می شود. مثلا ً پسری که رفتار دخترانه دارد در حضور سایر پسرها دچار احساس ترس یا نوعی خشم فروخورده می شود یا می ترسد که مورد سرزنش و تمسخر واقع شود یا دختری که رفتار پسرانه دارداز گروه همجنسان خود رانده می شود و بر انگیختگی مشابهی را تجربه می کند.در سال های بعد پس از این که علت اصلی برانگیختگی کمرنگ تر شد یا از بین رفت، برانگیختگی کلی به برانگیختگی جنسی و شهوانی بدل می شود. برخی شواهد مربوط به آخرین گام این فرایند، حاصل بررسی های آزمایشگاهی است. بنابراین هرچند شباهت و آشنایی مبنای دوستی و همسازی است اما این عدم شباهت و نا آشنایی و نوعی احساس غرابت است که بر انگیختگی جنسی و یا احساسات عاشقانه را تحریک می کند.

humanevolution

تبیین های تکاملی درباره علل تداوم گرایش های جنسی متفاوت 

اگر ژن های خاصی موجب جهت گیری همجنس گرا می شوند، چرا تکامل این ژن ها را که روند تولید مثل را مختل می نمایند،  از بین نمی برد؟

انتخاب خویشاوندی : طبق این فرضیه  افراد همجنس گرا به برادران و خواهران خود در نگهداری از فرزندانشان کمک می کنند و ژن هایی را که کل خانواده در آن سهیمند، استمرار می بخشند. فرضیه دوم این است که گاه ژن های خاصی در مردانی که برای آن ژن هوموزیگوس هستند، به همجنس گرایی می انجامد اما درمردان دیگر، امتیازاتی مانند افزایش گرایش به برقرار کردن روابط دوستانه و اتحاد را ایجاد می کند .

انتخاب والدینی :والدین از طریق تنظیم منابع و اجتماعی کردن فرزندان به شیوه ای که کمتر در نقش های تولید مثلی رقابت کنند و بیشتر به همشیرانشان در امر تولید مثل یاری برسانند، همجنس گرایی را القا می کنند. برخی یافته های انسان شناسی بطور محدود از این فرضیه حمایت می کنند. برخی والدین ممکن است روابط همجنس گرایانه را در میان پسران و رهبران بانفوذ   تشویق کنند . این نظریه نیز مانند نظریه انتخاب خویشاوندی عوامل روانی – اجتماعی را در همجنس گرایی، اصل شمرده و نقش عوامل زیستی را نادیده می گیرد. بعلاوه،  این نظریه از لحاظ شهودی نیز با نظریه تکاملی داروین در تضاد است. زیرا وجود و پرورش فرزندان همجنس گرا به بقای والدین کمکی نمی کند و از نظر تکاملی برای آن ها نمی تواند مطلوب باشد و تشویق نیز نمی شود. زیرا نسل آنها را تداوم نمی بخشد.

چند ریختی تعادل یافته: برخی ژن ها در ظاهرهیچ گونه خاصیت تکاملی ندارند. مثال کلاسیک این ایده وجود ژن های کم خونی سلول داسی شکل در جمعیت های آفریقایی و آسیایی تبار است. به نظر می رسد این ژن ها نه تنها خاصیت تکاملی ندارد، بلکه بسیاری از افراد را پیش ازرسیدن به سن تولید مثل،   از بین می برد. درحالی که دارا بودن یک ژن مجاور ناهمسان از این نوع ژن ها، منجر به مقاومت بدن در برابر مالاریا می شود که در این جمعیت ها شایع تر است. از این مکانیسم تحت عنوان « قابلیت تعادل یافته ی برتر ناهمسان» نام برده می شود که در آن دارا بودن یک ژن مجاور ناهمسان از ژن های مرگبار،  درمقابل مزایای تولید مثلی اش به تعادل می رسد.
برای آن که بقای همجنس گرایی در طول تاریخ توجیه شود،  صرفا ً لازم است این ژن ها برای خود همجنس گراها مفید باشند. او معتقد است دگرجنس گرایانی که یک ژن ِمجاورِ ناهمسانِ همجنس گرایی دارند، احتمالاً سائق جنسی تشدید شده ای دارند که منجربه تولید مثل بیشتر و حفظ ژن های تعادل یافته ی همجنس گرایی می شود. وی ادامه می دهد که مردان همجنس گرا سائق جنسی قوی تری از مردان دگر جنس گرا دارند و شاهد این مدعا تغییر مداوم شرکای جنسی شان است.

پلی ژنتیک بودن گرایش جنسی :گرایش جنسی تحت تأثیر تعدادی از ژن ها قرار دارد (پلی ژنتیک است). در طول دوران رشد، این ژن ها روی حساسیت مغز مردان به هورمون هایی که آن ها را به سوی زنانه بودن سوق می دهد، اثر می نهند. دارابودن چندین ژن مجاور ناهمسان منجر به همجنس گرایی می شود. درحالی که یک ژن مجاور ناهمسان،  حساسیت، همدلی و مهربانی بیشتر در مردان را موجب می شود. این امر باعث می شود دگرجنس گرایانی که یک ژن مجاور ناهمسان دارند،  پدرانی بهتر و جفت هایی جذاب تر شوند. بنابراین، تأثیر مثبت این ژن مجاور ناهمسان،  در مردان دگرجنس گرا- که به آن ها ظرایف خاصی می بخشد-، تأثیر مخرب آن را درتولید همجنس گراییِ مردانه تعدیل می کند.

مزیت ژن همجنس گرایی مردانه برای زنان: طبق این فرضیه ژن هایی که درمردان سبب همجنس گرایی می شوند؛ به طریقی برای خویشاوندان مؤنث ان ها مفید واقع شده و احتمال تولید مثل آن ها و به تبع آن، گسترش دادن این ژن ها را افزایش می دهند. نتایج یک تحقیق از این فرضیه حمایت می کند. مادران و خاله های مردان همجنس گرا به طور متوسط از زنان دیگر فرزندان بیشتری دارند . (در این پزوهش این فرضیه مورد آزمون قرار گرفته )

دو جنس گرایی انطباقی :همجنس گرایی، شکلی از دو جنس گرایی انطباقی است. مشاهده نرخ بالاتر تولید مثل را در زنان و مردان دو جنس گرای جوان  این فرضیه را مطرح میکند که ژن های همجنس گرایی نشانگر تیپ ناسازگارانه ای از دو جنس گرایی انطباقی است و چنین فرض می شود که فعالیت همجنس گرایانه،  تمرینی برای جفت گیری دگر جنس گرایانه ی بعدی است. گرچه این نظریه در تعارض با طبیعت دوکیفیتی جهت گیری جنسی مردان است. اما داده ها در خصوص زنان با توجه به نرخ بالاتر دوجنس گرایی در آنان و الگوی خانوادگی آنها  جالب توجه به نظر می رسد.

فرضیه افزایش دهنده شانس بقاء گونه :بر اساس شواهد مربوطه در میان پریمات ها و انسان های اولیه، این فرضیه را مطرح می کند که اتحاد و صمیمیت بین دو همجنس،  به دلیل کاستن از درگیری های بین قبیله ای و درون گروهی، سبب افزایش شانس بقا می شده و بطور غیر مستقیم نرخ تولید مثل را افزایش می داده است. به این دلیل رفتارهای هومو اروتیک در طول تاریخ از بین نرفته اند. زیرا در گیری های بین گروهی و درون جنسی( بویژه در میان جنس نر) بسیار رایج بوده است. خشونت هایی که حتی گاهاً به کشتن فرزندان یکدیگر می انجامیده است. در حالی که اتحاد بین همجنسان، از این خشونت ها کاسته و شانس تولید مثل را افزایش می داده است. شواهدی در تأیید این فرضیه درمطالعه ی پریمات ها هم در محیط طبیعی و هم در آزمایشگاه   وجود دارد. بنابراین، گاه ژن های خاصی در مردانی که برای آن ژن هوموزیگوس هستند، به همجنس گرایی می انجامد. اما درمردان دیگر، امتیازاتی مانند افزایش گرایش به برقرار کردن روابط دوستانه و اتحاد را ایجاد می کند .

  • سارا سجادی

عناصراخلاقی تشکیل دهنده انتظار

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ب.ظ

عناصراخلاقی تشکیل دهنده انتظار

انتظار، فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی می‌بخشد و تحوّل‌آفرین و تربیت‌کننده انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و برکات فراوانی خواهد داشت. مفهوم‌شناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»۱ و «برترین کارهای امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». ۲ و می‌فرمایند: «برترین تلاش امّت من، انتظار فرج است».۳ امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عزّوجلّ، انتظار فرج است».۴
در اینجا لازم است به تجزیه مفهومی این واژه و تبیین عناصر تشکیل‌دهنده و تسریع کننده آن بپردازیم تا زمینه تحصیل و بازشناسی آن میسور و آسان گردد.

۱٫ امید

اوّلین جزء و معنای سازنده انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمی‌گیرد و تحقّق خارجی پیدا نمی‌کند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید».۵

۲٫ معرفت و اطمینان

دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن می‌باشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در انسان منعقد نخواهد شد.

۳٫ نزدیک دیدن

سومین جزء از اجزای تشکیل‌دهنده انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و اعتقاد به قرب زمانی آن می‌باشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان می‌کنیم: «إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛۶ آنها آن را دور می‌بینند و ما نزدیکش می‌بینیم».

۴٫ محبوبیّت موضوع

اگر حادثه و امری محبوب انسان باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاش‌ها و فعّالیّت‌های وی در راستای رسیدن به آن مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر فرج و انتظار، انسان را به یک منتظر واقعی، مصلح دلسوز و عاشق بی‌قرار تبدیل می‌کند.

۵٫ منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن

در صورتی که فردی شرایط موجود را بهترین شرایط بداند، انتظار امری جدید برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع ظلم‌ها، تباهی‌ها و فسادها به مطلوب نبودن شرایط موجود اذعان نمود، حالت انتظار برای ایجاد شرایطی جدید و نو برای او فراهم می‌آید. امام رضا(ع) می‌فرمایند: «همانا فرج و گشایش پس از ناامیدی می‌آید».۷

۶٫ آمادگی، تلاش عملی و زمینه‌سازی

انتظار، هنگامی واقعی و صادق است که انسان را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق امر مورد انتظار وادار نماید، وگرنه صرف حالت انتظار، بدون آمادگی و تلاش عملی، آرزویی بی‌نتیجه یا انتظاری سطحی است؛ «من إنتظر أمراً تهیّأ له؛۸ هر کس که منتظر وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده می‌کند». به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) انتظار را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک جهاد، آن هم، برترین جهاد امّت خود معرفی می‌فرمایند: «أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج».۹ بر این اساس، واضح می‌شود که یکی از عناصر تشکیل دهنده این فضیلت اخلاقی، کوشش و تلاش است.
رسول خدا(ص) در بیانی زیبا می‌فرمایند: «از مشرق زمین مردمی قیام می‌کنند و زمینه را برای ظهور مهدی(ع) آماده می‌سازند».۱۰ در کتاب «مکیال المکارم» نیز پس از تعریف انتظار آمده است: «پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن، قوی‌تر خواهد بود».۱۱

۷٫ صبر و پایداری

انتظار نتیجه‌بخش و معنی‌دار، انتظاری است که توأم با پایداری، صبر و مقاومت باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دام‌های انحرافی و فریبنده و محبوب‌سازی جاهلانه می‌شود. اینکه در روایات اهل بیت(ع) صبر در کنار انتظار فرج قرار داده شده و گاهی تصریح به انتظار توأم با صبر شده است، دلالت بر حیاتی بودن صبر در شکل‌گیری حالت انتظار دارد.
حضرت صادق(ع) در تفسیر آیه: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و…»۱۲ فرمودند: «و البتّه شما (یعنی مؤمنان، قبل از قیام امام مهدی(ع) را به سختی‌هایی همچون ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و به صابران بشارت بده». سپس حضرت فرمودند: «یعنی بشارت بده به صابران در چنین زمانی به اینکه فرج و ظهور نزدیک است».۱۳ پیامبر خدا(ص) نیز می‌فرمایند: «برترین عبادت، صبر کردن و سکوت و انتظار فرج است».۱۴ و «صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است».۱۵ امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: «پارسایی، پاک‌دامنی، درستی … و صبورانه در انتظار فرج بودن، جزء دین امامان(ع) است».۱۶

۸٫ عزّت‌طلبی

یکی از خصایص فطری وجود انسان، کمال‌جویی و عزّت ‌طلبی و پرهیز از همه عوامل ضعف و ذلّت است. در طول تاریخ، عزّت خوبان و مؤمنان توسط ستمگران و نابخردان (به ظاهر) خدشه‌دار گشته و به همین دلیل آنان همیشه به دنبال فرصتی بوده‌اند تا عزّت و مکانت از دست رفته خود را احیا نمایند. آنان نه تنها خود، بلکه پیشوا، کتاب و قانون خود را از سوی ظالمان، تحقیر شده می‌بینند و در صدد برگرداندن عزّت تمامی این امور هستند. در دعاهای مربوط به انتظار و ظهور، بر واژه «عزّت» و «معزّ» تأکید بسیاری شده است: «کجاست آنکه عزّت دهنده اولیاء و ذلیل کننده دشمنان (دین خدا) است».۱۷ «پروردگارا! عزیزش کن و به وجود او (مؤمنان را) عزیز بگردان، یاری‌اش کن و به دست او (صالحان را) یاری بفرما، نصرتش بده، نصرتی با عزّت».۱۸ «خداوندا! ما مشتاق (تشکیل) دولت باکرامتی از جانب تو هستیم که به [وسیله] آن، اسلام و اهلش را عزیز کنی و نفاق و اهلش را ذلیل گردانی».۱۹ «خداوندا! پراکندگی ما را به وسیله او برطرف کن، گسیختگی‌مان را به او دور کن، پریشانی ما را به او پیوست کن و کمی ما را به وسیله او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیله او، تبدیل به عزّت کن».۲۰ «سلام بر عزّت دهنده دوستان (خدا) و ذلیل کننده دشمنان (او)».۲۱ «خدایا طولانی شده زمان انتظار و فاجران به ما طعنه می‌زنند و انتظار برای ما سخت شده است».۲۲

۹٫ تقوا محوری

یکی از قوانین و سنن جاری در هستی، موفّقیت و پیروزی قانون‌گرایی، قانون محوری و تقوا‌گرایی است. اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و راستین بنا شده باشد، ماندگار است. قرآن کریم درباره متّقین و پرهیزکاران می‌فرماید: «و العاقبه للمتّقین».۲۳
این اصل قرآنی در نظام تکوین و تشریع جاری است، لکن در عالم تشریع به جهت لزوم آزمایش انسان‌ها، کمی دیرتر رخ نشان می‌دهد. شهید مرتضی مطهری(ره) می‌فرماید: «تاریخ در مورد خوبان و پیروزی آنان قائل به دیرکرد است».۲۴ در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «ما را سلطنتی در آینده خواهد بود و بعد از حکومت ما، حکومتی نباشد؛ زیرا ما اهل تقوا هستیم و خداوند فرموده است: عاقبت کار، از آنِ متّقین است».۲۵

۱۰٫ جدیّت و پشتکار

در جوهره انتظار صادق و در روح منتظر خالص، جدیّت و پشتکار، پیگیری و تداوم‌بخشی وجود دارد.
حضرت صادق(ع) فرمودند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار بکشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم قیام کند، اجرش همانند اجر کسی است که قائم را درک کند، پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید؛ گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت!».۲۶

۱۱٫ احساس یتیمی 
 

یکی از مفاهیمی که در شکل‌گیری و شدّت‌بخشی حالت انتظار در ما مؤثّر است، درک شرایط موجود در زمان غیبت و احساس یتیمی معنوی در زمان غیبت است. اگر این احساس در ما به وجود آید و خسارت‌های معنوی و مادّی عدم حضور امام را درک کنیم، چشم به راهیِ ما نسبت به ظهور حضرت شدّت خواهد یافت و در جستجوی یافتن راهی برای شناخت پدر و حضور و احضار او خواهیم بود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «سخت‌تر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده، یتیمیِ کسی است که از امام خود بریده شده است و توان دسترسی به او را ندارد».۲۷

۱۲٫ اندیشه حسینی

یکی از مقوّمات اندیشه انتظار، وجود اندیشه حسینی و آرمان کربلاییان و آرزوی انتقام خون به ناحق ریخته امام حسین(ع) است؛ همچنان که شعار یاران حضرت ولی‌عصر(ع) «یا لثارات الحسین(ع)» است، انتظار نیز بر همین مبنا شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمان‌های امام حسین(ع) آشناتر شویم و هر چه به عمق مصائب وارده بر او و یارانش نزدیک‌تر شویم، حس و میل انتقام از ظالم در ما نمایان‌تر خواهد شد و حالت انتظار در روح ما موّاج‌تر خواهد گشت. در زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به این عنصر اخلاقی و روانی انتظار اشاره شده است:
۱٫ پس مسئلت می‌کنم از خداوند… که خونخواهی تو را با امام منصور از اهل بیت(ع)، (یعنی حضرت مهدی(ع)) روزی فرماید.
۲٫ پس مسئلت می‌کنم از خداوند… و اینکه برای من نزد شما منزلت راستین را در دنیا و آخرت تثبیت نماید و طلب می‌کنم از خداوند اینکه مرا به مقام محمودی که برای شما نزد خداوند است برساند و اینکه خونخواهی خون خود را با امام هدایت شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند.

پی نوشت ها :

۱٫ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵، ح ۱۱٫
۲٫ همان، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۲٫
۳٫ همان، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۷٫
۴٫ همان، ج ۷۴، ص ۱۴۳، ح ۲۶٫
۵٫ همان، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۷٫
۶٫ مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن کریم، سوره معارج (۷۰)، آیات ۶ و ۷٫
۷٫ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰، ح ۱۷٫
۸٫ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۳۵٫
۹٫ بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۱۴۳، ح ۲۶٫
۱۰٫ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۷٫
۱۱٫ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۲٫
۱۲٫ سوره بقره (۲)، آیه ۱۵۵٫
۱۳٫ تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۷۶٫
۱۴٫ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۴۲۲٫
۱۵٫ راوندی، الدعوات، ج ۴۱، ص ۱۰۱٫
۱۶٫ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۱٫
۱۷٫ دعای ندبه.
۱۸٫ مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
۱۹٫ همان.
۲۰٫ همان.
۲۱٫ مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب‌الامر(ع).
۲۲٫ همان.
۲۳٫ سوره اعراف (۷)، آیه ۱۲۸ و سوره قصص (۲۸)، آیه ۸۳٫
۲۴٫ فلسفه تاریخ.
۲۵٫ کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵٫
۲۶٫ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶٫
۲۷٫ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲، ح ۱٫

منبع:ماهنامه موعود شماره ۱۰۳٫

  • سارا سجادی

زنان منتظر در جهان معاصر

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ

زنان منتظر در جهان معاصر

اشاره:

از طرفی مقوله انتظار فرج، در روایات معصومین، راهبرد عصر غیبت شمرده و از طرف دیگر، نقش زنان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی و شیعه، غیر قابل انکار است. آنچه در ذیل می‌خوانید گفتاری از استاد میرباقری برای تبیین جایگاه و مسئولیت زنان منتظر در عصر غیبت با توجه به تهاجم فرهنگ غرب می‌باشد که توسط ایشان مورد دقت و باز کاوی قرار گرفته است.

ضرورت هدف گذاری صحیح برای بانوان منتظر

برای اینکه بتوانیم الزامات انتظار را در حوزه‌ مسئولیت و مأموریت جامعه بانوان درک کنیم، باید به چند نکته توجه نمود. نخست آنکه ما چه اهدافی را در انتظار ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرج الشریف) دنبال می‌کنیم، چرا که مأموریت ما به اندازه هدف ماست؛ اگر هدف‌ ما کوچک تعریف شد، مسئولیت و مأموریت‌های ما هم مسئولیت‌های کوچکی خواهند بود. ولی اگر هدف بزرگی را در نظر گرفتیم، به همان اندازه، مأموریتی که بر دوش ما است، تعریف جدیدی پیدا می‌کند. برای پی‌بردن به این مقصود باید دید، که در عصر ظهور اتفاق خواهد افتاد، چه گستره‌ای دارد؟ آیا در عصر ظهور، تنها حوزه‌ زندگی خصوصی و شخصی انسان‌ها متحول شده و معنویّت در زندگی خصوصی انسان‌ها وارد خواهد شد. در این صورت، انتظار فرج، تلاش برای ایجاد یک تحول معنوی در حوزه‌ زندگی خصوصی افراد است. ولی اگر آن دگرگونی، یک فراگیر در حوزه‌ زندگی خصوصی و اجتماعی انسان‌ها در مقیاس جامعه جهانی است و انقلابی در مجموعه حیات بشر اتفاق می‌افتد، مسأله به گونه‌ای دیگر است.

انتظار یعنی حرکت در مسیر تحول جهانی

در حیات طیّبه‌ای که ما مدعی وقوع آن در عصر ظهور هستیم، کلّ جامعه‌ جهانی به مرحله‌ جدیدی از حیات، زندگی، احساس، درک و مطالبه می‌رسد. در این صورت، مراد از انتظار، حرکت در مسیر چنین تحوّل عظیمی است، طبیعتاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم اقتضائات این انتظار را دنبال کنیم، باید برنامه‌ای برای دگرگونی همه جانبه تنظیم کنیم. زیرا معقول نیست که انسان منتظر، در انتظار یک تحول عظیم و همه جانبه در همه عرصه‌های جهان باشد، ولی اقداماتش معطوف به حوزه‌ خصوصی و زندگی شخصی خودش شود، البته در این میان، حتماً باید خودسازی کنیم و برای تحقّق ظهور، گسترش و بسط ولایت الهی در حیات خودم، باید مناسبات و اقتضائاتش را در زندگی خصوصی خود ایجاد کنیم. اما باید دانست مأموریت ما گسترده‌تر از ایجاد یک دگرگونی در حوزه‌ زندگی خصوصی است. بلکه باید متناسب با تصویری که از عصر ظهور داریم، یک تغییر همه جانبه در زندگی خصوصی و اجتماعی ایجاد و آن را دنبال کنیم.

مروری بر شکل‌‌گیری و تسلط فرهنگ ضد دینی غرب

آنچه در غرب اتفاق افتاده، یک تحوّل همه جانبه در زندگی اجتماعی و خصوصی انسان‌ها بر محور ارزش‌های بنیادین حاکم بر جریان تجدد در غرب است.
ارزش‌هایی که تمدن جدید غرب بر محور آن شکل گرفته، عبارت است از انسان‌محوری، آزادی‌های فردی و اجتماعی، البته از نوع آزادی از تقیّدات معنوی و امثال آن. دانشمندان غرب بر محور این ارزش‌ها، فلسفه، دانش، علم، عقلانیّت، تکنولوژی و فناوری را تولید و انقلاب علمی و صنعتی ایجاد کردند؛ آنها همه ساختارها و حتی مفاهیمی را که در زندگی اجتماعی انسان‌ها جاری است، تحت تأثیر همان مفاهیم ارزشی خودشان بازتولید و در جهان منتشر کردند به طوری که شما الآن به هر زاویه‌ای از زوایای زندگی خودتان که بنگیرید حتی زندگی مسلمان‌ها و موحدین و شیعیان ـ به روشنی می‌بینید که تحت تأثیر آن فرهنگ هستند. الآن الگوی خوراک و پوشاک و مسکن ما به شدت، تحت تأثیر آن موج جهانی است؛ حتی نحوه‌ رضایت‌مندی ما از زندگی دقیقاً بر محور طراحی و مدیریت غرب بعد از رنسانس، شکل گرفته است. بنابراین می‌بینید که آنها ارزشهای خودشان را به نوع زندگی ما و به ارزش‌هایی تبدیل کردند که ما در عرصه زندگی‌مان به آن پایبند هستیم. حتی شرافت و تحقیر انسان بر مبنای آنها تعریف می‌شود.
آنها نه فقط ارزش‌ها، بلکه حتی ذائقه‌ و ذهنیت ما را هم تغییر دادند؛ الآن بسیاری از چیزهایی که در ذهن ما ارزش دارد، ارزش‌هایی است که بعد از رنسانس تولید و بعد در جامعه جهانی گسترش داده شده و هم اکنون الآن هم دنبال گسترش بیشتر و جهانی سازی همان ارزش‌ها هستند.
بعد از ماجرای ۱۱ سپتامبر ـ که غرب یک جنگ نظامی تمام عیار را علیه دنیای اسلام شروع کرد ـ متفکرین غرب نامه نوشتند و از اقدامات نظامی بوش دفاع کردند، چرا که استدالال آنها این بود که ما باید ارزش‌های امریکایی را در جهان، تعمیم و توسعه بدهیم و در همین راستا اگر جایی هم لازم باشد برای گسترش این ارزش‌ها جنگ نظامی به راه می‌اندازیم. از نظر آنها حتی جنگی‌های نظامی ـ که به کشتارهای جمعی بر اساس استفاده از سلاح‌های غیر متعارف، مثل سلاح شیمیایی و اتمی منتهی بشود ـ کاملاً امری اخلاقی است.
غربی‌ها به شدت دنبال این مطلب هستند که ارزش‌های خودشان را در همه عرصه‌های زندگی ما وارد کنند حتی در تعیین رنگ لباس، مدل راه رفتن، مدل درست کردن مو و آرایش ظاهری، اما باید بدانیم آنها وقتی می‌توانند مدل لباس یک جوان، یا زیباشناسی‌ای که از نوع آرایش شخصی یک نفر را تغییر دهند که قبلاً فکر و روح او را تصرف کرده باشند.
از این گسترده‌تر مدل‌هایی است که برای زندگیِ ما درست کرده‌اند. فرض کنید مدل مطلوبی که بانوان باید در زندگی اجتماعی خودشان دنبال کنند، چه مدلی است؟ چقدر باید درس بخوانند و چگونه درس بخوانند؟ اشتغال و پوشش‌شان چگونه باید باشد؟ ارتباط‌شان با اقشار دیگر چگونه باید تعریف شود؟ روابط عاطفی و فیزیکی‌شان با مردها چطور باید باشد؟
سیاست‌مداران غربی، همه اینها را ارزش سازی و به جامعه جهانی منتقل کرده‌اند و الآن بسیاری از چیزهایی که ما ارزش می‌دانیم همان بازتولید شده ارزش‌های محوری در حوزه حقوق بانوان است. آنها ارزش‌ها را به حقوق، ساختارهای اجتماعی، هنر و زیباشناسی و زیباپسندی و امثال اینها تبدیل کرده‌اند؛ حتی نوع تحصیل بانوان دنیای اسلام نیز بر این محور استوار شده است. باید بدانیم اصلاً مسئله این نیست که بانوان تحصیل کنند یا نه؟ معلوم است که عالِم و آگاه بودن، خوب است؛ اما مسئله این است که نگاه ما به علم، تعلیم و تعلّم و نیز مأموریت ما در حوزه آگاهی یافتن، آموزش‌ها و به کارگیریِ این آموزش‌ها و حرفه‌ها در زندگی اجتماعی و فردی، تابع یک سری ارزش‌ها و به تبع آن، برنامه‌ریزی خاصی است که تمام آن مبتنی بر فرهنگ مدرن غرب است.

لزوم انتظار برنامه‌ریزی شده

  • سارا سجادی

آسیب شناسی انتظاردر ابعاد فردی – اخلاقی و سیاسی اجتماعی

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ب.ظ

آسیب شناسی انتظاردر ابعاد فردی – اخلاقی و سیاسی اجتماعی

نویسنده: دکتر معصومه شبستری
چکیدهآسیب شناسی مهدویت، به دلیل اهمیت مباحث مهدویت در دوران قبل از ظهور مهدی (علیه السلام)، برای شناخت آفات و ابعادی که می توانند به ایجاد صدمات فکری، راهبردی، عملکردی در ساحت های مختلف جوامع بشری گردد، از مباحث بنیانی و اصلی است که جامعه منتظر می بایست در سمت و سو گیری به سوی خود انتقادی، در تعامل مدام با آن باشد. نظریات سیاسی کلان شیعی ضمن آن که بسترسازی مناسبی برای طرح دکترین مهدویت و آموزه های آن دارند، خود مصون از آسیب نمی باشند. (۱) و بر جامعه منتظر است تا به آسیب شناسی جدی در مقولات اجتماعی سیاسی بپردازد تا بتواند داعیه دار، دعوت جهانی به مسئله مهدوی، در شکلی قابل پذیرش و اقناع کننده و ایمان آور باشد.
کلیدواژه ها: آسیب شناسی، مهدویت، نظریات سیاسی کلان شیعی

مقدمه

نزدیک به دو هزار روایت از کلام ائمه و اهل بیت (علیه السلام) درباره مهدویت، آخرالزمان و فرجام شناسی ( Eschatologie ) اسلام و مسئله انتظار، در مجموعه های حدیثی و روایی، گرد آوری شده است. (۲) این روایات حاکی از اهمیت ترسیم دوران قبل از ظهور، از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… موقعیت جبهه حق و باطل، تصویرسازی هنگام ظهور و نشانه ها و مختصات پس از ظهور دارد. علت این بسط و گسترش، تنها دادن امید یا باور اندک یک نظریه قطعی نیست. تأمل در حجم احادیث موجود بیانگر اهمیت تکلیفی است که از انسان منتظر طلب شده است. این اخبار در قالب دو تقسیم بندی می گنجد:
الف) اخبار نشانه گذار که اغلب سیاق پیش گویی دارند و برای نشانه گذاری مسیر حق و باطل بیان شده اند.
ب- اخبار استراتژیک که استراتژی سازند، یعنی منجر به مدیریت و هم مسیر ساختن امکانات و دارایی ها و استعدادها، در خطی خاص و برای هدفی خاص می شوند. (۳)
این بدان معناست که مباحث مرتبط با مهدویت و مسئله انتظار، که اندک اندک در قالب آموزه ای توسعه یافته، با ابعاد متنوع و به شکل یک نظریه پردازی یا دکترین مطرح می شود، تنها نظریه ای انتزاعی نیست، بلکه نظریه ای راهبردی و عملی نیز می باشد. هر چند در جهان اسلام این نظریه به شکل حقیقی در حد یک ترسیم و طرح ذهنی باقی مانده، اما اصل مهدویت محصول انتزاعی ذهن ما نیست. و در یک نگاه کلام، مسلمان ها ایجاد کننده و آفریننده مهدویت نیستند. مضاف بر آن که طرح این موضوع که می تواند احتمال تحقق و عدم تحقق عقلی داشته باشد، هر چند تحقق امکانی آن صد در صد است، مبحثی جنجالی و بحث آفرین به شمار می آید و می تواند ساحت های زیادی را در عرصه تئوری و نظریه پردازی و هم چنین زمینه های راهبردی و استراتژیک و عملی به خود اختصاص دهد. آنچه مشهور است آن که: نیازمندی ما در حال حاضر به طرح مسئله مهدویت، در عصر غیبت اهمیت بیشتری نسبت به عصر ظهور دارد. به ویژه آن که در دنیای معاصر و پیشرفته با ظهور گفتمان های دین محور در جهان معاصر با ویژگی مشخص و جهت گیری خاص از سویی و تردیدهای پدید آمده از سوی دیگر که آیا دین هنوز کارکردهای خود را در حوزه های مختلف داراست؟ آینده پژوهی و فوتوریسم مارا در این عرصه به سوی خود می کشاند و تفسیرهای ما را در تبیین کلام معصومین (علیه السلام) می طلبد تا به شکل گزارشی به جهان قابل عرضه باشد، چرا که عصر بعد از ظهور حضرت برای ما در حال حاضر امری در پس برده است، پرده ای که شفاف می باشد اما در زمان حصول، واقعیت های دقیق آن مفهوم و قابل دست رس خواهد شد.
بحث انتظار یعنی آمادگی پویا، سازنده و مثبت، لازمه بستر سازی و تعجیل در ظهور حجت (علیه السلام) است. زیرا اصل ظهور مهدی (علیه السلام) امری حتمی است که اگر یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد، خدا آن روز را طولانی می سازد تا ایشان ظهور نماید. (۴)
چندان که در حدیث دیگری آمده است که امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: « دولت ما آخرین دولت است » . (۵) “آخریت” موجود در کلام معصوم (علیه السلام) هم شامل مترقی ترین و متکامل ترین حکومت و سیستم سیاسی تجربه شده در جهان و هم شامل تأخر زمانی است، بدین معنا که پس از آن تا روز قیامت، حکومت دیگری نخواهد بود و استمرار آن حکومت متصل به پایان حیات زمین خواهد گردید.
مسئله مهدویت و انتظار، امری نیست که تنها به مطالعه کلامی آن بتوان بسنده کرد، بلکه باید از جنبه عقلانی و خردورزی و حتی نگاه برون دینی نیز به آن نگریست تا بتوان در این باب با مردم غیر دینی نیز یک زبان مشترک پیدا کرد، چرا که به قول شهید صدر « اعتقاد به مهدی (علیه السلام) تنها نشانه یک باور اسلامی با رنگ خاص دینی نیست، بلکه افزون بر آن، عنوانی است بر خواسته ها و آرزوهای همه انسان ها با کیش ها و مذاهب گوناگون و نیز بازده الهام فطری مردم است که با همه اختلاف هایشان در عقیده و مذهب در یافته اند که برای انسانیت در روی زمین، روز موعودی خواهد بود که با فرا رسیدن آن، هدف نهایی و مقصد بزرگ رسالت های آسمانی تحقق می یابد… (۶)
بحث انتظار یک نظریه کلامی- اعتقادی و فراگیر است که می تواند در حوزه های متفاوت حکومت، سیاست، انسان شناختی و جامعه شناختی پیش از ظهور، مدل رفتاری و فکری و راهبردی باشد. به ویژه آن که مومن باید تنها برای امروز نباشد. بلکه برای نسل های بعد و در اندیشه آنها هم باشد.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که خود را در برابر تفکرات غالب جهان امروز در قالب: جهانی شدن اقتصاد (۷) جهانی سازی (۸) برابر با اقتصادسازی جهان و حکومت سرمایه سالاری؛ و جهان گرایی (۹) می یاییم و از آن جا که مولفه مهدویت مولفه ای بنیادی در نظریه پردازی هاست و در میان آموزه های دینی موضوعی بی همتاست. لازم است به اهمیت، ضرورت، حساسیت ها و آفت ها و آسیب پذیری های آن توجه بیشتری نشان داد تا به عنوان الهام بخش یک ایده و راه گشای به سوی آینده و به شکل یک فلسفه بزرگ اجتماعی-اسلامی، آینه مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی باشد » . (۱۰)
نسبت مهدویت با دین، به منزله قلب با بدان است که هر چند می تواند به طور مستقل تحلیل و بررسی شود، اما می توان به کارکرد و اهمیت آن با دیگر آموزه های دین پرداخت و دریک تحلیل ارگانیک، اهمیت و نقش آن را حتی در کوچک ترین عناصر دین کشف و ظاهر کرد، زیرا ظهور حکومت مهدوی، تجلی و آشکار شدن، باطن تمام ادیان ابراهیمی است. به فرجام ظهور امام دوازدهم که در پایان دهر ما روی خواهد داد، کلیه مکنونات منزلات الهی را آشکار خواهد کرد. (۱۱)
« پدیده مدنی مهدوی دارای مراتب سه گانه وجودی، حقیقت- ماهیت و واقعیت است و اسلام شیعی، مبتنی بر نوعی پیامبر شناسی است که در یک امام شناسی بسط پیدا می کند…
وظیفه حکومت نبوی، تداوم و حفظ معنای وحی الهی، یعنی باطن است. وجود اسلامی معنوی نیز وابسته به حفظ باطن است وگرنه اسلام با گونه های ویژه آن، دست خوش همان فرایندی می شد که در مسیحیت، نظام های کلامی را به ایدئولوژی ها ی اجتماعی و مهدویت کلامی را به عنوان مثال به مهدویت اجتماعی و به امری عرفی تبدیل کرد » . (۱۲)
بنابراین حقانیت این مبحث، در این مقاله مفروض شناخته شده و به شناخت عناصر، شاخص ها و بنیادهای فکر شیعی تکیه کرده است.
این آموزه و حتمیت استخلاف انسان در زمین، فرمانروایی نیکوکاران در زمین ( وراثت صالحان ) و پیروزی حق بر باطل بر غم جولان دائمی باطل، به عنوان سرنوشت آینده بشر پذیرفته شده است. عصری که دوران شکوفایی تکامل اجتماعی و طبیعی نوع انسان به شمار می آید و قطعه معینی از تاریخ نوع انسان، در حرکت تکاملی تدریجی او تا تحقق وعده الهی است. (۱۳) ولی از آن جا که عصر ظهور و امکان فرض ویژگی های آن مرحله برای ما به شکل واقعی ملموس نمی باشد، و ما هم چنان به آن مرحله جهل داریم و چیزی از مناسبات و شرایط آن را نمی شناسیم و پیش گویی علمی نسبت به آنچه در روز موعود اتفاق خواهد افتاد نداریم، هر چند امکان پیش فرض ها و تصورهایی که غالبا بر مبنای ذهنیت است نه بنیان های واقعی و عینی وجود دارد » . (۱۴) در این نوشتار بیشتر به صورت حوزه مباحث قبل از ظهور در چارچوب بحث تاکید می شود.
رسیدن « روز موعود » ، اثبات می کند که « عدالت » این امکان را دارد که با جهانی لبریز از ستم و ظلم، رویارو شود و تمام پایه های ستم را در آن بلرزاند و بنایی جدید، از نو بر پای نماید. هر چند که ستم در جهان تثبیت شده و استحکام یافته و در همه زوایای دنیا، امتداد پیدا کرد باشد. » (۱۵) این زوایه نگاه و این روش دید و اعتقاد، روزنه امید را در برابر هر فرد ستمدیده می گشاید و به هر امت و ملت رنج دیده و ستم کشیده ای می نمایاند که توان تغییر در توازن موجود و قدرت از نو بنیاد نهادن را دارد. در عین حال استمرار حرکت پیامبران در طول تاریخ به شمار می رود. مبنای حرکت پیامبران آن است که در جهت گشودن مشکلات واقعی مردم برآیند و « مسائل عینی انسان را حل کنند. عملی بودن و توجه داشتن به عینیت، یکی از بزرگ ترین تمایزها میان مکاتب انبیایی و غیرانبیایی است » . (۱۶) و ظهور امام موعود شیعه، امری غیر طبیعی یا خارق عادت و یا جبری به شمار نمی رود، بلکه امری است که بنا به گفته شیخ طوسی، نیازمند سه مرحله برای بسط ید امام (علیه السلام) است:
الف ) ایجاد امام از سوی خداوند؛
ب ) قیام امام برای امامت و رهبری جامعه؛
ج- عزم مردمان بر تقویت او… .
که مرحله سوم از مراحل بسط ید امام (علیه السلام) بر عهده ماست و ما باید زمینه اقتدار او را فراهم سازیم، چون خدا خواسته تا تقویت او به وسیله بشر صورت گیرد، نه فرشتگان (۱۷) و نیز از آن جا که نیاز به امام امری استمراری است و دسترسی نداشتن به امام، انسان را از وجود او بی نیاز نمی کند » و هر آنچه به عرصه بشری مربوط می شود آفت پذیر و در معرض آسیب می تواند باشد، آفت های این بحث قابل بررسی و پژوهش هستند و برای کمال بهره مندی از اعتقاد به مهدویت و مسئله انتظار در بعد عقیدتی و بهره وری کامل و نهایی در عرصه تربیتی و عملی، لازم می نماید و اضطرار همیشگی به امام، طولانی شدن زمان انتظار، ظهور نحله ها و مکاتب اعتقادی و رهبران مدعی، در جهان به آفات و آسیب هایی خواهد انجامید که بایست تا حد امکان آنها را شناخت و رفع نمود. این موضوع حتی در باب پیش گیری از رخ دادهای ناخشنود کننده در عرصه های مختلف دورن مکتبی نیز اهمیت دارد، « زیرا اولیای امام هر چند شخص او را نمی شناسند ولی در سایه باور به وجود او، از انجام امور ناپسند پرهیز می کنند. چون او را در میان خود احساس می کنند که از کوشش شیعیان باخبر است و آلودگی شیعیان او را افسرده می کند. (۱۸)
هم چنین در بعد دینی، در انتظار مهدی بودن یک عمل دینی شمرده می شود و در بعد سیاسی نیز « این اعتقاد توانست عملا شیعه را در دوره رویکرد به سلطان عادل و دوره مشروعیت دادن به سلطان عادل و دوره رویکرد به حکومت مردمی و عرفی، در برابر همه ناسازگاری های زمان متحد گرداند و با تاسیس حکومتی دینی و آغاز رویکرد به ولایت و سرپرستی فقیه، بخشی از تمایل، رمزآلود سیاسی شیعه را ( در انقلاب ایران ) تحقق عینی بخشد. (۱۹)
در این نوشتار سعی بر آن است که در آن عرصه هایی که در باب عقیده دینی مهدویت، دست آدمی گشوده می شود و فهم و دریافت وی نقش ایفا می کند و عمل او در عینیت جامعه در حوزه های مختلف تحقق می یابد و در زمینه هایی آدمی می کوشد تا فضای لازم برای تحقق یافته ها و برداشت هایش را تحقق بخشد، خود به خود، محدودیت اندیشه آدمی منجر به بدفهمی و بدعملی و بدکرداری های پیوسته ای می شود که باید تحت موضوع آسیب شناسی مهدویت و انتظار به دقت و تامل در آن پرداخت تا در نهایت مانع از لغزش های فکری و عملی ناشی از تاثیرات باور موعود و انتظار کشیدن او، شد. و از آن جا که مهدویت گذشته را به حال و حال را به آینده پیونده می زند. آسیب شناسی آن از اهمیت والاتری برخوردار است.

  • سارا سجادی

انتظار، امنیت، امر به معروف و نهی از منکر

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۲ ب.ظ

انتظار، امنیت، امر به معروف و نهی از منکر

چکیده

در این مقاله با اشاره به دو گفتمانی که فرهنگ انتظار در قالب انتظار منفعل و انتظار فعال از سر گذرانده، فریضه ی « امر به معروف و نهی از منکر » به عنوان یکی از مهم ترین عواملی که منجر به احیای فرهنگ انتظار فعال شده، معرفی می شود و نشان داده می شود چگونه تغییراتی که در بررسی فقهی این فریضه روی داده تأثیر مستقیمی در شکل گیری هرکدام از این دو گفتمان از انتظار داشته است. در ادامه نیز با اشاره به مطالعات امنیتی ای که در قالب امنیت اجتماعی، امنیت انسانی و امنیت حاکمیت صورت گرفته است به چگونگی تأثیر دو رویکردی که در بحث فقهی « امر به معروف و نهی از منکر » وجود دارد بر مفهوم امنیت – در شاخه های اجتماعی، انسانی و حاکمیت – پرداخته می شود و مشخص می گردد که تغییر در رویکرد فقها به فریضه ی « امر به معروف و نهی از منکر » چگونه هم بر فضای انتظار در عصر غیبت تأثیر گذاشته و هم در مطالعات امنیتی می تواند مؤثر واقع گردد.

مقدمه

در بررسی تاریخ انتظار با دو رویکرد متفاوت در رابطه با مفهوم انتظار مواجه می شویم: انتظار منفعل و انتظار فعال.
گروهی با استناد به ادله و شواهدی خاص درصدد برآمدند تا فرهنگ انتظار را به گونه ای تفسیر کنند که فرد مسلمان در ذیل حکومت های طاغوت هم می توانست خود را واجد این فرهنگ بداند. در این تلقی از مفهوم انتظار، جامعه ی منتظر، فاقد اراده و آزادی و تارک دستورهای ظلم ستیز اسلام – مانند امر به معروف و نهی از منکر – و متسالم با حاکمان جور و مؤید اَعمال اسلام ستیز آنهاست. چنین تلقی ای از مفهوم انتظار را می توان انتظار منفعل نامید؛ انتظاری که به امید فراگیر شدن ظلم و جور، به راحتی با طاغوت کنار آمده و ولایت شیطانی اش را می پذیرد و در این راستا به ذبح دستورهای اسلام مثل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و… می پردازد.

ارکان گفتمان انتظار منفعل

پایه و اساس انتظار منفعل را می توان در این سه امر مشاهده کرد: (۱)

الف) ‌صبر و اجتناب از هلاکت نفس:

صاحبان این نظریه با استناد به آیاتی مثل قول خداوند تبارک و تعالی: « وَ لاَ تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ… » (۲) و نیز روایاتی مثل:
۱٫ مُحَمَّدُ بنُ الحُسَینِ الرَّضِیُ المُوسَوِیُّ فِی نَهجِ البَلَاغَهِ عَنْ أمِیرِالمُؤمِنِینَ ( عَلَیه السَّلام ) أنَّهُ قَالَ فِی خُطبَهٍ لَهُ: الزَمُوا الأرضَ وَ اصْبِرُوا عَلَی البَلَاءِ وَ لَا تُحَرَّکُوا بِأیدِیکُم وَ سُیُوفِکُم فِی هَوَی ألسِنَتِکُم وَ لَا تَسْتَعجِلُوا بِمَا لَمْ یَعجَلِ اللهُ لَکُمْ فَإنَّهُ مَن مَاتَ مِنکمْ عَلَی فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَی مَعرِفَهِ حَقِّ رَبَّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أجرُهُ عَلَی اللهِ وَاستَوجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِن صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّهُ مَقَامَ إصلَاتِهِ بِسَیْفِهِ فَإنَّ لِکُلِّ شَیءٍ مُدَّهً وَ أجَلاً. (۳)
۲٫ عِدَّهٌ مِن أصحَابِنَا عَن أحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَن عُثمَانَ بنِ عِیسَی عَمَّن أخبَرَهُ قَالَ قَالَ أبُوعَبدِاللهِ ( عَلَیهِ السَّلام ) کُفُّوا ألسِنَتَکُم وَ الزَمُوا بُیُوتَکُمْ فَإنَّهُ لا یُصِیبُکُمْ أمرٌ تَخُصُّونَ بِهِ أبَداً وَ لَا تَزَالُ الزَّیدِیَّهُ لَکُم وِقاءً أبَداً (۴).
۳٫ قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله ): یَکونُ بَعدی أئمه لا یَهتدون بِهُدای و لا یستنّون بِسُنّتی و سَیَقُوم فیهم رجالٌ قُلُوبُهم قُلوبُ الشیاطین فی جثمان الإنس. قیل: کیفَ أصنعُ یا رسول الله إن أدرکتُ ذلک؟ قال: تسمع و تطیع للإمیر و إن ضرب ظهرَک و أخذ مالک، فاسمَعْ و أطعْ (۵).
بر این باورند که قیام برای احیای اسلام در زمان غیبت جایز نبوده حتی اقرار به مفاسد و جرائم و منکرات حُکام جور، مشروع است و لازم است با ترک امر به معروف و نهی از منکر، موجبات انتشار ظلم و تعمیم فساد که زمینه ی قیام امام غائب است فراهم گردد و به منظور تسریع این امر، اطاعت از حاکم ظالم حتی آن هنگام که درصدد قتل شخص برمی آید و یا قصد گرفتن اموال مسلمین را دارد، واجب است. (۶)

ب) تقیه در زمان غیبت کبری:

پیروان این نظریه بر این عقیده اند که مفهوم تقیه به جامعه مسلمین اجازه می دهد تا زمان غیبت را به استراحت و جموداندیشی و تراخی گذرانده و با دشمنان دین در مهادنه و مسالمت به سر ببرند هرچند این مسالمت به تعطیلی احکام اسلام بینجامد. چنین تلقی ای از تقیه، مستند به روایاتی است (۷) که مختص به تقیه می باشد و معتقدان به این نظریه، با برداشتی سوء به سراغ آن نصوص رفتند و مفهوم تقیه را بدون در نظر گرفتن شرایط آن به عنوان قاعده عام و مطلق استخراج کرده و بر این باورند که این مفهوم، صلاحیت انطباق در هر زمان و هر مکان در عصر غیبت را دارد. (۸)

ج) استناد به مقاطعی از سیره ی ائمه اطهار ( علیهم السلام ):

بیعت حضرت علی ( علیه السلام ) با ابوبکر از روی اکراه، عدم اعتراض حضرت علی بر مهاجمان به بیت فاطمه – سلام الله علیها – عدم اعتراض حضرت علی بر تبعید ابوذر توسط عثمان، صلح امام حسن ( علیه السلام ) با معاویه و… از جمله شواهدی هستند که توسط پیروان نظریه ی « انتظار منفعل » مورد استفاده قرار می گیرند.
در راستای تن دادن به چنین فرهنگی از انتظار است که احکام قطعی ای همچون امر به معروف و نهی از منکر و حتی تقیه ذبح شده و پذیرفتن حکومت طاغوت سهل می گردد.
عوامل متعددی مثل عداوت تند و فراگیر نسبت به ائمه ( علیهم السلام )، حذف خونین شیعیان – توسط حکام بنی امیه و آل مروان و بنی العباس و حتی در این اواخر توسط امپراتوری عثمانی ها (۹) و بعد از آن – و نیز جهل و عدم اطلاع از حقیقت امامت و قواعد آن و خصائص امام و نیز تحریفاتی که توسط دشمنان شیعه در رابطه با معارف شیعه رخ داد، کمک شایانی به پا گرفتن این تلقی منفعلانه از فرهنگ انتظار کرد. (۱۰)

  • سارا سجادی

انتظار حضرت مهدى (عج) در قرآن

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ب.ظ

انتظار حضرت مهدى (عج) در قرآن

در پـرتـو قـرآن به انتظار مهدى عجل الله تعالـى فـرجه الشـریفبیش از ۱۲۰ آیه قرآن براساس روایات معتبر به وجود نازنیـن حضرت امـام مهدى(عجل الله تعالـى) و ویژگیهاى آن شخصـى(ع)بــاعظمت و همچنیـن قیام و انقلاب جهانـى آن حضرت, اشاره کرده است; و ما در ایـن مختصر برآنیـم تا نمـونه اى از آن آیات نورانى را همراه با دیدگاههاى معصومیـن(علیهم السلام) به عاشقان حضرتش تقدیم داریـم:

۲حکـومت مهدى, خواسته الهى ۲ در قرآن مى خـوانیـم: اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفان زمیـن ـ که بـر اثـر ستـم ستمکاران به ضعف کشیده شـده اند ـ منت نهیـم (و ایشان را مشمـول مواهب خویـش نماییـم.) و آنها را پیشوایان و وارثان زمیـن قرار داده و نیرومنـد و صاحب قـدرت و حکـومت گردانیـم… (و نرید ان نمـن علـى الذیـن استضعفـوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکـن لهم فى الارض…) آیات فوق بشارتى است در مورد پیـروزى حق بـر باطل و بـرچیـده شـدن بسـاط ظلـم و تبـاهـى. که نمونه هاى آن را مى تـوان در پیروزى حضرت مـوسـى(ع) و بنى اسرائیل بر فرعونیان و همچنیـن پیروزى و حکومت حضرت محمد(ص) جستجـو کرد اما نمـونه کامل آن با ظهور حضـرت امام مهدى(ع) تحقق مـى یابـد.
حضـرت امیرالمومنین(ع) در ایـن زمینه فرمـوده انـد: دنیا پـس از سرکشـى, به ما (اهل بیت(علیهم السلام)) روى مىآورد.ـ همچـون شترى که از دادن شیر به دوشنده اش خوددارى مـى کند و براى بچه خـود آن را نگه مـى دارد.ـ سپـس آیه ونریـد ان نمـن … را تلاوت فرمـود.
در روایت دیگرى نیز درباره همین آیه مـى فـرمایـد: ایـن گروه آل محمـد(ص) هستنـد, خـداونـد مهدى آنها را بعد از زحمتهایـــى که بـرایشان تحمیل مى گردد, مبعوث مى کنـد و به ایشان عزت مـى دهـد و دشمنان آنها را ذلیل مـى گرداند. از امام سجاد(ع) نیز این چنیـن نقل شده که:
سـوگند به کسـى که محمد(ص) را به حق, بشارت دهنده و بیـم دهنده قرار داد, نیکان از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله مـوسى(ع) و پیـروان او مـى بـاشنـد و دشمنان مـا و پیـروان آنها به منزله فـرعون و پیـروان او هستنـد. (سـرانجام, پیـروزى از آن ماست. ) امام مهدى(ع) نیز هنگام تـولـد, لب به سخـن مـى گشایـد و پـس از شهادت به وحـدانیت الهى و نثار درود و سلام بـر پیامبـر اکـرم و پـدران پـاک و معصـوم خـویـش چنیـن مـى فـرمـاید:
(بسـم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمـن على الذیـن استضعفوا فـى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الـوارثین و…)
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
در قرآن کریم مى خوانیم:
(و قل جـاء الحق و زهق البـاطل ان البـاطل کـان زهـوقا)
((بگـو: حق فرا رسیـد و باطل نابود گشت, (چـرا که) باطل نابـود شدنى است.))
آرزوى بشر از دیرباز اجـراى عدالت و بـرچیـده شـدن بساط ظلـم و بى عدالتى بـوده است, قرآن کریـم نیز نوید بخـش تحقق ایـن آرزوى دیریـن بـوده و فرا رسیـدن روزى را مژده داده است که در سرتاسر جهان حق حکـومت کنـد و بـاطل نـابـود گردد.
بر اساس روایات معتبر و فراوان, ایـن پیروزى نهایـى و حکمفرماى عدالت در سرتاسر گیتى مربـوط به قیام حضرت امام مهدى(ع) مى شود. حضـرت امـام بـاقـر(ع) در تـوضیح و تفسیـر ((جـــاء الحق و زهق الباطل)) فرمودند:
ایـن سخـن الهى مربوط به قیام قائم (آل محمد(ص)) مى شود که دولت باطل برچیده خـواهـد شـد. و بـى جهت نیست که هنگام تـولـد حضرت مهدى(ع) بر بازوى نازنینش ایـن آیه نقـش بسته بود که (جاء الحق و زهق الباطل ان البـاطل کان زهـوقا) ایـن وعده الهى که پیـروزى نهایـى حق در زمان حضرت مهدى(ع) به طـور کامل محقق خـواهد شـد, بـدان معنا نیست که در زمـانهاى قبل از حضـرت مهدى(ع) هیچ نـوع پیروزى نصیب حق نمى گردد; به عنوان نمـونه حضرت رسـول خدا(ص) در هنگام فتح مکه پـس از ورود به مسجـدالحـرام در حالـى که بتها را یکـى پـس از دیگرى سرنگـون مى ساخت, آیه (جاء الحق و زهق الباطل ان البـاطل کـان زهـوقـا) را تلاوت مـى فـرمود.
آرى ایـن یک سنت الهى است که اگر اهل حق بر خدا تـوکل کنند و در برابر باطل و ظلـم ایستادگـى نمایند خـداوند آنها را پشتیبانـى مى کند و به پیـروزى و رستگارى نایل مـى گـردانـد. همچنان که ملت شهید پرور ایران تـوانستند با رهبرى حضرت امام خمینى(ره) حکومت ستمشـاهـى را سـرنگـون و حکـومت الله را بـرپـا نمـایند.
ذخیره خدا
در قران کریم مى خوانیم:
(بقیه الله خیرلکـم ان کنتـم مـومنیـن…) ذخیره الهى بـراى شما بهتر است اگر مومن باشید…
چـون آیه فوق اطلاق دارد, چنیـن معنایى از آن بدون اشکال است که بگوییم:
بقیه الله از همه چیزهایـى که شما حساب کنیـد, برایتان بهتر است و هیچ نعمتـى به پاى آن نمـى رسـد. هرچند که ایـن آیه مربـوط به داستان حضرت شعیب نبـى(ع) مـى باشـد, اما بر اساس روایات معتبـر, این آیه با وجود نازنیـن حضرت ولى عصر(ع) تطبیق گشته است. امام باقر(ع) فرمـودند: ((قائم (آل محمد(ص)) نخستیـن سخنى که پـس از قیـام خـویـش بـر زبـان مـىآورنـد همین آیه است.
(بقیه الله خیـرلکـم ان کنتـم مـومنیـن) سپـس مـى فـرمـایـد: مـن ((بقیه الله)) هستـم و حجت خدا و خلیفه او بر شما مى باشم. آنگاه هیچ کـس بر او سلام نمى کند مگر اینکه مـى گـوید: ((السلام علیک یا بقیه الله فـى ارضه.)) درباره تعبیر ((بقیه الله)) (ذخیـره خـدا) باید گفت: ایـن عنـوان به شخصـى اطلاق مـى گردد که خـدا به منظور خاصى او را نگهدارى کرده است.
احمد بـن اسحاق قمى (که از اصحاب و یاران امام عسکرى(ع) بـود.) به حضـور حضرت امام عسکرى(ع) مى رسد, حضرت امام مهدى(ع) که حدود یکسـال دارد, وارد مـى شـود و بـا زبـان عربـى فصیح مـى گـوید:
((انا بقیه الله فى ارضه و المنتقم من اعدائه.)) مـن ذخیره الهى در سـرزمیـن او و انتقـام گیـرنـده از دشمنـان اویم.
پیروزى نهایى
در قرآن کریم مى خوانیم: آنها (مخالفان اسلام) مى خواهند نـور خدا را با دهان خـود خامـوش نماینـد اما خـداونـد اراده کـرده که ایـن نـور الهى را همچنان برگستره و کمالـش بیفزاید (تا تمامى جهان را در برگیرد.) هرچند کافران را خوش نیاید.
و سپـس چنیـن ادامه مى دهد: خدا کسـى است که رسـول خـویـش را با هدایت و دیـن حق فرستاد تا وى را بر تمامى ادیان پیروز گرداند, هرچنـد مشرکان را خـوش نیایـد. آیا ایـن پیروزى اسلام که در آیه فـوق بـدان اشـاره شـده منطقه اى و محـدود است یـاخیـر؟
از آن جایـى که هیچ قیدى در آیه وجـود ندارد تا دلیل برمحدودیت این پیروزى باشد پـس بدون شک روزى فرا خواهد رسید که ایـن وعده الهى محقق گردد و در روى زمین دین اسلام, تنها دیـن پیروز باشد.
بـراساس روایات متعدد با ظهور حضرت امام مهدى(ع) اسلام فراگیر و جهانى خواهد شد, در تفسیر مجمع البیان از پیامبر اسلام(ص) چنیـن نقل شده است که:
(در زمان ظهور حضـرت امـام مهدى(ع)) بـر روى زمیـن هیچ خـانه اى باقـى نمـى ماند ـ نه خانه هایـى که از سنگ و گل ساخته شـده و نه خیمه هایـى که از کرک و مـو بافته شـده ـ مگر آنکه خـداونـد نام اسلام را در آن وارد مى کند.
در ((کمـال الـدیـن)), تـاءلیف شیخ صـدوق نیز روایتـى از امـام صادق(ع) در مورد تفسیر آیه فـوق, مى خـوانیـم که ایشان فرمودند: به خـدا سـوگنـد ایـن آیه تحقق نیافته است و تنها زمـانـى محقق مـى گردد که ((قائم)) خروج کند و در آن هنگام است که کافرى پیدا نخواهد شد.
در تفسیر مجمع البیان, همچنین از امام باقر(ع) چنیـن آورده است که:
وعده اى که در ایـن آیه است به هنگـــام ظهور مهدى (ع) محقق مى گردد, پـس در آن روز هیچ کـس روى زمیـن باقى نخواهد ماند مگر آنکه به (حقانیت) محمـد(ص) اقرار مـى کنـد. استاد شهیـد آیه الله مطهرى مى نویسد:
((از مجمـوع آیـات و روایـات استنبـاط مـى شـود که قیـــام مهدى موعود(ع) آخریـن حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدى موعود تحقق بخـش ایدهآل همه انبیـا و اولیـا و مـردان مبارز راه حق است.))
سلام بـر او از فجـر تـاریخ تـا فجـر قیامت.
  • سارا سجادی

تنها دو قدم تا رضایت امام زمان (عج)

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ

ما امامی داریم که بر همه احوال ما آگاه است. بیایید کمی بیشتر فکر کنیم، با خود بیندیشیم چگونه می توانیم امام زمان (عج) را از خود راضی نگهداریم. برای پاسخ به این سوال لازم است تا به نحوه زندگیمان بیندیشیم و حواسمان را جمع کنیم ببینیم در رفتار، گفتار و برخوردهایمان در زندگی طوری عمل میکنیم که رضایت امام مهربان را جلب کنیم؟…

« بسم الله الرحمن الرحیم »

زندگی مهدوی یعنی زندگی با حجت حیّ و حاضر، نفس کشیدن با یاد حضرت و خود را وقف امام زمان (عج) کردن.

 ما امامی داریم که بر همه احوال ما آگاه است. بیایید کمی بیشتر فکر کنیم، با خود بیندیشیم چگونه می توانیم امام زمان (عج) را از خود راضی نگهداریم. برای پاسخ به این سوال لازم است تا به نحوه زندگیمان بیندیشیم و حواسمان را جمع کنیم ببینیم در رفتار، گفتار و برخوردهایمان در زندگی طوری عمل میکنیم که رضایت امام مهربان را جلب کنیم؟ امام زمان (عج) وظیفه هدایت بندگان را به عهده دارد و از کوچکترین انحراف و کج روی بندگان دلش به درد می آید، آیا ما پیرو ایشان هستیم یا او را آزرده خاطر می نماییم؟
برای دانستن این موضوع لازم است که ایشان را بشناسیم و خواسته های ایشان را بدانیم و طبق آن عمل کنیم.

قدم اول در زندگی مهدوی: شناخت امام

برای اینکه زندگی مان عطر حضور امام زمان (عج) بدهد، لازم است صفات و خصوصیات او را بشناسیم. در این باره روایات بسیاری آمده است که شناخت امام زمان (عج) را بر ما واجب می کند، از جمله:
پیامبر گرامى اسلام صلّى‏ اللّه ‏علیه‏ و آله فرموده است: “هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به‏ مرگ جاهلیت مرده است”.
و در روایت دیگرى که مرحوم کلینى از امام محمد باقر علیه ‏السلام نقل مى‏ کند آمده است: “هر کس در حالى که امامى نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش ‏افتادن و یا تأخیر این امر [امر ظهور حضرت] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالى که امامش را شناخته همچون کسى است که در خیمه قائم [علیه‏السّلام] با آن حضرت باشد”.

• انواع معرفت امام زمان

بی شک شناخت ما از امام زمان (عج) باید به گونه ای باشد که ما را از شبهه های گمراه کننده ملحدان و مدعیان دروغین نجات دهد. شناخت امام دو گونه است. یکی معرفت و شناخت “شخص” امام؛ دیگری معرفت و شناخت “شخصیّت” امام.

١. شناخت شخص امام:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و از مادری به نام نرگس در سپیده دم جمعه پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامرا چشم به جهان گشود.
نام و کنیه حضرت، همانند رسول خدا صلّى‏ اللّه ‏علیه‏ و آله و لقب معروف حضرت، “مهدی” است. بنا به حکمت الهی، امام مهدی علیه السلام دارای ولادت پنهانی، عمر طولانی، و دو غیبت است و ائمه معصومین علیهم السلام  به ظهور ایشان و برپایی حکومت عدل جهانی به واسطه ایشان بشارت داده اند.

  • سارا سجادی

امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه دارد؟

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ب.ظ

امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه دارد؟

این مسئله پرسشی که از سوی بسیاری مطرح می‌شود، پاسخ در وهله نخست آن است که اعتقاد به امام زمان علیه السلام از اصول عقاید شیعیان است و تمام شیعیان درباره وجود شریف ایشان با استناد به احادیث و تاریخ و برهان‌های عقلی باور و یقین دارند. فرقه ضاله بهائیت منشعب از بابیت است و بابیت فرزند یکی از جریانات فکری شیعه بنام شیخیه می‌باشد. در مسلک شیخیه اصلی وجود دارد، مبنی بر اینکه بایستی در هر عصری یک شیعه کامل که از آن به عنوان رکن رابع یاد می‌شود وجود داشته باشد که رابطه فیض بین امام و امت باشد. سیدعلی محمد باب که جوانی جاه طلب بوده، مدتی در شهر مقدس کربلا در مکتب سید کاظم رشتی رئیس و اعلم علمای مسلک شیخیه تحصیل نموده و بعد از مرگ استاد ادعای رکنیت و ذکریت و مقام موهوم باب امام زمان علیه السلام نمود. وی در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد:
“فرض است بر مقام رحمت خداوند عالم که از جانب حجت خود عبدی را با حجت وافیه منتخب و اظهار فرماید تا آنکه سبیل اختلافات را به نقطه وحدت برساند.”[۱] وی با این جملات ضرورت وجودی باب امام زمان را متذکر شده و در چند صفحه بعد می‌نویسد: “امر که به اینجا ختم شد از سبیل فضل امام غائبعجّل الله تعالی فرجه الشریف عبدی از عبید خود را از بحبوحه اعجام و اشراف منتخب از برای حفظ دین فرموده و علم توحید و حکمت حقه که اعظم خیرات است به او عطا فرموده… »[۲] و در همان کتاب صریحا از امام زمان نام می‌برد: … الحسن بن علی و الحسین… و الحسن بن علی و الحجه القائم محمد بن الحسن صاحب الزمان… [۳] 
سید باب در این مرحله هنوز در لباس اسلام بوده و پیرو آئین تشیع. پس امام زمان او همان امام زمان شیعیان است مانند هر شیعه معتقد به مقام ائمه، بوده است خود را کوچک‌تر از مقام ولایت و امامت دانسته و می‌گوید: به حق خداوندیکه آل الله را بولایت مطلقه ظاهر فرموده، که وجود من و صفات من و کلماتیکه از لسان و قلم من جاری شده و به اذن الله خواهد شد معادل یک حرف از ادعیه اهل عصمت علیهم السلام نخواهد شد. لاجل آنکه ایشان در موارد مشیت الله سکنی دارند و ماسوای ایشان در اثر فعل ایشان مذکورند.[۴]
اما طی چهار سال رفته رفته لحن سید محمد علی شیرازی تغییر می‌کند و خود را امام غایب و همان مهدی موعودعجّل الله تعالی فرجه الشریف می‌داند. سید باب در نوشته های آخر خود و میرزا حسینعلی نوری در نوشته های اول خود روایات مربوط به حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را با تفسیرها و تاویلات مضحک به خودشان تطبیق می‌کردند. این بحث تا سال‌های آخر عمر میرزا حسینعلی بهاء الله وجود داشته است، اما وقتی ادعای نبوت و الوهیت و خدایی کرد. این عقیده سد راه او قرار گرفته بود، فلذا آنرا منکر شد و این اعتقاد را از مجعولات شیعه عنوان کرد.
عبدالبهاء پسر حسینعلی نوری در مورد امام زمان علیه السلام می‌گوید:
این قصور از اصل در عالم جسم وجود نداشته است بلکه حضرت امام ثانی عشر در ضمیر غیب بود اما در عالم جسد تحققی نداشت بلکه بعضی از اکابر شیعیان در آن زمان محض محافظه ضعفای ناس چنین مصلحت دانستند که آن شخص موجود در چیز غیب را چنان ذکر نمایند که تصور شود در ضمیر جسم است.[۵]
میرزا بها آن قدر نادان است و یا مردم را نادان فرض کرده که در یک کتاب در مورد امام زمان علیه السلام می‌نویسد: جمیع فرق اثنی عشر نفس موهوم را که اصلا وجود نبوده مع عیال و اطفال موهومه در مدائن موهومه محل معین نمودن و ساجد او بودند.[۶] و در صفحات دیگر ضمن تقبیح مذهب شیعه که آنرا حزب می‌خواند در داشتن عقیده به موجودیت امام زمان علیه السلام می‌گوید: به تواتر روایاتی نقل نمودند که هر نفسی قائل شود با اینکه موعود متولد می‌شود، کافر است و از دین خارج. این روایات باعث شد که جمعی را من غیر مقصر و جرم شهید نمودند، تا آنکه نقطه اولی روح ماسویه فداه از فارس از صلب شخصی معلوم متولد شدند و دعوی قائمی نمودند.[۷]
باید از جناب بها و پسرش عباس عبدالبها پرسید:
اگر امام زمان علیه السلام موهوم بوده و یا در ضمیر غیب و در عالم جسم و جسد وجود نداشته است. چرا سید باب و میرزا حسینعلی بهاء اسم و رسم آن را در کتاب‌های خود ذکر می‌کنند و ادعای مهدویت می‌نمایند و در آغاز کار خود را مهدی معرفی کرد. بنابراین باید گفت بنیان گذاران بابیت و بهائیت بااستفاده از زمینه و بستر موجود در میان مسلمانان و اعتقادی که آنان به امام زمان علیه السلام داشتند خود را مهدی نامیدند و بعد که مدعی نبوت و خدایی شدند منکر مهدویت شدند، پس امام زمان علیه السلام آنان هیچ ربطی به امام زمان علیه السلام ما شیعیان ندارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱٫ مزدوران استعمار در لباس مذهب، سید ضیا الدین روحانی.
۲٫ تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی.

  • سارا سجادی