یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

خاک سجده گاه تو، توتیای چشم من...

سارا سجادی | سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۵۷ ب.ظ

خاک سجده گاه تو، توتیای چشم من...

افسران - خاک سجده گاه تو،  توتیای چشم من...
akohanسجده عشق...
  • سارا سجادی

اشک های حضرت آقا و حاج قاسم

سارا سجادی | سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ

اشک های حضرت آقا و حاج قاسم




مدت زمان: 2 دقیقه 29 ثانیه دریافت
تعداد بازدید: ۱۷۸۴
 

تعداد دانلود: ۱۱۶۶

 

javaherii313اشکهای رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی با مداحی خاطره انگیز حاج صادق آهنگران در ابتدای دیدار فرماندهان سپاه

  • سارا سجادی

دانلود کلیپ پازل ابی دشمن و خودکفایی

سارا سجادی | سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۲ ب.ظ
پازل آبی دشمن و خودکفایی  shia muslim




منبع :مصاف masaf.ir

  • سارا سجادی

دانلود بروشور «حضور امام زمان (عج) در عرفات و حج»

سارا سجادی | سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ

دانلود بروشور «حضور امام زمان (عج) در عرفات و حج»


این بروشور دو صفحه‌ای (A4) به مناسبت ایام حج و عرفه تهیه شده است و شما می‌توانید آن را با قالب PDF از لینک زیر دریافت نمائید:


دانلود



منبع: besuyezohur.ir

  • سارا سجادی

یورش ۵ هزار نظامی صهیونیست به قدس

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ
سران رژیم اشغالگر، علیه مدافعان مسجد‌الاقصی اعلام جنگ کردند
یورش ۵ هزار نظامی صهیونیست به قدس
یورش ۵ هزار نظامی صهیونیست به قدس
 

یورش نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی در حالی با حضور ۵ هزار نیرو، دیروز نیز ادامه یافت که سکوت مجامع جهانی در برابر جنایات صهیونیست‌ها گستاخی بیشتر آنان را به همراه داشته چنانکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که دولتش علیه مدافعان مسجد‌الاقصی خواهد جنگید. 
یک هفته است که مسجد‌الاقصی آماج تجاوزات و هتاکی‌های صهیونیست‌ها است بگونه‌ای که این مکان مقدس به پادگان نظامی و مکانی برای سرکوب فلسطینیان مبدل شده است. هدف صهیونیست‌ها اجرای طرح زمان‌بندی ورود مسلمانان و غیر مسلمانان به این مکان مقدس است تا در آینده اشغال کامل قدس را اجرایی سازند. معطوف شدن افکار عمومی به حوادث مکه و نیز بحران پناه‌جویان در اروپا و حملات عربستان به یمن و جنایات غرب در سوریه، فرصتی برای صهیونیست‌ها ایجاد کرده تا ابعاد جدید اشغالگری را در قدس اجرایی سازند که محور آن را مسجد‌الاقصی تشکیل می‌دهد. 
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اظهار داشت که دولت وی علیه مدافعان مسجد‌الاقصی اعلام جنگ کرده است. وی در جریان بازدید از اوضاع امنیتی مناطق حومه قدس اشغالی تصریح کرد: دولت تحریم‌هایی را علیه پرتاب کنندگان سنگ اعمال خواهد کرد. از سوی دیگر جلعاد اردان وزیر امنیت داخلی و ایلت شاکید وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی بعد از پایان این نشست تهدید کردند که اقدامات جدی را علیه تظاهرکنندگان و پرتاب کنندگان سنگ در قدس اشغالی انجام خواهند داد. نکته قابل توجه آنکه جرم پریاب سنگ، شلیک گلوله عنوان شده است که نشانگر عمق ماهیت ضد بشری صهیونیست‌ها است. رژیم صهیونیستی دیروز برای مقابله با هرگونه تحرکات فلسطینیان بیش از ۵ هزار نیروی پلیس را در قدس شرقی و در منطقه قدیمی قدس مستقر کرد. در این میان نیروی‌های پلیس اسرائیل ورود مردان کمتر از ۴۰ سال به مسجد‌الاقصی برای برگزاری نماز جمعه را ممنوع اعلام کرد.اما تحولات امنیتی در قدس نیز حاکی از این است که جوانان فلسطینی به منظور محکوم کردن تجاوزات اسرائیل به مسجد‌الاقصی با نیروهای امنیتی اسرائیلی در برخی روستاها و محله‌های مسکونی قدس درگیر شدند.نیروهای اسرائیلی همچنین شهرک « حزما» در قدس اشغالی را مورد یورش قرار داده و با استفاده از بمب‌های آتش زا به دنبال افراد مشکوک به سنگ پرانی به سمت اتوبوس حامل شهرک نشینان بودند که در جریان آن راننده اتوبوس مجروح شده بود.در شمال بیت لحم نیز یک جوان فلسطینی به ضرب گلوله نیروهای اسرائیلی مجروح شد.از سوی دیگر «خالد البطش» از رهبران جهاد اسلامی فلسطین تاکید کرد که خیل شهادت‌طلبان به راه افتاده است و گروه‌های فلسطینی در برابر تقسیم، یهودی سازی و تخریب قدس ساکت نخواهند نشست.جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز طی فراخوانی مردم فلسطین را به مشارکت گسترده و پرشور در تظاهرات به‌ نشانه حمایت از مسجد‌الاقصی دعوت کرده بود که دیروز برگزار شد.جماعت اخوان المسلمین مصر طی فراخوانی خواستار برگزاری تظاهرات در مقابل سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی و همپیمانان آن و اعلام حمایت از مسجد‌الاقصی شد. در تحرکات اشغالگرایانه صهیونیست‌ها رژیم صهیونیستی از فعال کردن سامانه «گنبد آهنین» در شهر «اسدود» و اطراف آن واقع در جنوب فلسطین اشغالی خبر داد.همچنین رژیم صهیونیستی یک روستای فلسطینی در صحرای «النقب» را برای هشتاد و نهمین بار پیاپی تخریب کرد. خبر دیگر آنکه پادشاه عربستان سعودی در تماس تلفنی با رئیس‌جمهور آمریکا تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی را محکوم کرد این در حالی است که رسانه‌های صهیونیستی در چارچوب ایجاد تفرقه در جهان اسلام ادعای تماس تلفنی نتانیاهو با پادشاه عربستان را مطرح کردند. نکته قابل توجه آنکه ساعاتی پس از صدور بیانیه شورای امنیت سازمان ملل که بدون محکومیت جنایت صهیونیست‌ها تنها از طرفین درگیری در مسجدالاقصی خواستار خویشتنداری و توقف خشونت‌ها شد، نظامیان رژیم صهیونیستی حملات خود به فلسطینیان در جنوب مسجدالاقصی را از سر گرفتند.

  • سارا سجادی

دانلود روایت عهد 45 + گزارش و گزارش تصویری

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۹ ق.ظ

دانلود روایت عهد 45 + گزارش و گزارش تصویری

دانلود روایت عهد 45 + گزارش و گزارش تصویری shia muslim        

 دانلود سخنرانی استاد رائفی پور روایت عهد 45 با موضوع UFO و رائیلیسم جمعه 27 شهریور 1394
گزارش جلسه

چهل و پنجمین همایش روایت عهد

بسم الله الرحمن الرحیم

چهل و پنجمین همایش روایت عهد با موضوعUFOها و رائیلیسم با حضور جمع کثیری از مهدی یاوران درمسجد بقیة الله اعظم برگزار گردید. 
درابتدای جلسه مستندی با عنوان «اخراج شده» ، پیرامون سرگذشت چندی از دانشمندان غربی مخالف نظریه داروینیسم و سرگذشت آنان نمایش داده شد.این مستند به روشنی بیان می‌کند که چگونه با وجود ادعاهای غرب مبنی بر آزادی بیان و عقیده، اظهارات خلاف نظریه تکامل سرکوب گشته و بحث پیرامون رد این نظریه مانند مسئله هولوکاست به حوزه ای ممنوعه در غرب تبدیل شده است.

استاد رائفی پور در ابتدای سخنانشان با ذکر توضیحاتی کوتاه درباره فرگشت به این موضوع اذعان داشتند که باور به نظریه داروینیسم در غرب، به علت حلقه‌های گمشده و شبهات بی پاسخی که دارد رو به افول است و غربی‌ها در راستای تلاش هایشان برای دور کردن مردم از خداپرستی سعی در قدرت بخشیدن به عقیده ای نو با نام "طراحی هوشمند" هستند.

ایشان همچنین به توضیح این موضوع پرداختند که چگونه دانشمندان غربی برای پاسخگویی به سؤالات جواب داده نشده در داروینیسم رو به نظریه طراحی هوشمند آورده اند و سعی دارند آن شبهات را با توسل به موجودات فضایی یا به اصطلاح UFO‌ها حل و فصل کنند! موجودات فضایی ای که در فرقه رائیلیسم آفریدگار کائنات پنداشته شده و پرستیده می‌شوند.

استاد رائفی پور در ادامه با نمایش تصاویری شرحی از بیوگرافی رهبر این فرقه کلود وریلهون معروف به "رائیل" و عقاید منسوب به او که  در حال ترویج و تبلیغ در سراسر دنیا است را ارئه دادند و تعدادی از فعالیت هایشان را بیان کردند. از جمله: 
-تأسیس سفارتخانه خدایانشان (موجودات فضایی) در اورشلیم
-تظاهرات و تبلیغات در کشورهای مختلف
-ترویج برخی از سنت‌ها مانند حجامت به نام خودشان
-استفاده از مبلغان
-جلب حمایت چهره‌های سرشناس و هالیوودی ها
-پروژه‌های تشکیل تصویر وصدا در آسمان
 
ایشان بخش پایانی و مهم سخنانشان را به تحلیل و تفسیر تعدادی از فیلم‌های کارگردان یهودی مشهور هالیوود، استیون اسپیلبرگ اختصاص دادند.سه فیلم مورد نظر استاد رائفی پور با نام‌های : برخورد نزدیک از نوع سوم،ET  و هوش مصنوعی به وضوح مروج عقیده طراحی هوشمندجهان به وسیله موجودات فضایی هستند و حاوی نکات قابل تأملی اند که درواقع سعی در پاسخگویی به شبهات داروینسم دارند. 
همچنین در این جلسه آیات و روایات متعددی پیرامون مباحث مطرح شده قرائت گردید که به صراحت وجود تناقضات بسیار میان عقاید دین مبین اسلام و باورهای پوچ فرقه رائیلیسم و پیروانش را بیان می‌کرد.
 
لازم به ذکر است استاد رائفی پور به منظور جلوگیری از ابتر ماندن بحث ادامه سخنرانی را به جلسه آینده موکول کردند. 
"کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَیَهْدِیهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ" 
"(در لوح تقدیر) بر آن شیطان چنین فرض و لازم شده که هر کس او را دوست و پیشوای خود سازد وی او را گمراه کند و به عذاب سوزان دوزخش رهبر شود."
«آیه 4 سوره حج »

 

 

 

 

 دانلود فایل‌های پخش شده در سالن.

  حجم:193 مگابایت


صوت ها
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور-روایت عهد45-158دقیقه-27مگابایت دانلود فایل
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور-روایت عهد45-158دقیقه-90مگابایت دانلود فایل

تصاویر

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

روایت عهد 45

  • سارا سجادی

اندیشه مهدویت از نگاه امام باقر(ع)

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ق.ظ

اندیشه مهدویت از نگاه امام باقر(ع)

امام باقر

چکیده
این نوشتار تأملی در چگونگی طرح آموزه‌های مهدویت از سوی امام باقر(ع) و کیفیت ارائۀ معارف مهدوی از سوی ایشان است؛ بیاناتی که با توجه به اهداف کلی دعوت دینی، فرصت ویژۀ صادقین در آموزش معارف دینی، نیازهای عصر سقوط امویان و ظهور عباسیان شکل گرفته است.
بررسی محورهای مورد تأکید در این بیانات و تأمل در نسبت آن‌ها با اهداف کلی و نیازهای هر عصر می‌تواند از یک‌سو طرح کلانی را نشان دهد که در این شکل از تعلیم و تربیت تعقیب شده است و از سوی‌دیگر، تأثیر تربیتی و اخلاقی هر یک از آموزه‌های مهدوی را نمایان‌تر کند.
این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام باقر(ع) تکیه دارد و می‌کوشد با توجه به شرایط عصر صدور، آثار آموزه‌های مهدوی بر شیعیان را معلوم نماید؛ از این‌رو با تعیین محورهای مورد تأکید در سخنان آن امام، همراه با ارائه نمونه‌ای از آن و تأمل در نسبت این سخنان با شرایط مخاطبان، تلاش دارد به حکمت و جهت طرح هر یک از آموزه‌ها دست یابد. ارائۀ نمونه از سخنان امام باقر(ع) در این نوشتار با توجه به توضیحات مقالات پیشین، محدودتر بوده و کثرت روایات آن حضرت ما را ناچار از گزارش کلیات و پرهیز از ذکر جزئیات کرده است. از پیش‌فرض‌ها و روش‌های این مجموعه مقالات، پیش‌تر در نوشتاری دیگر گفت‌وگو کرده‌ایم.
مقالۀ حاضر، روشنگر این سخن است که تعلیم آموزه‌های مهدوی در این برهه از تاریخ ائمه(ع) افزون بر ارائۀ معارف مهدوی و آخرالزمانی به نکاتی مهم در تربیت مخاطبان توجه دارد و نوعی زمینه‌سازی برای جلوگیری از آفات بحث مهدویت و جلوگیری از انحرافات را متناسب با عصر ائمۀ نخستین دنبال می‌کند.


دریافت این مقاله به صورت PDF ، لینک کمکی


مقدمه

با مرگ عبدالملک بن مروان و حجاج بن یوسف، خشونت و اقتدار حکومت بنی‌امیه کاهش یافت. آغاز امامت حضرت باقر(ع) هم‌زمان با این ایام بود که فشارها و سخت‌گیری‌ها کاهش یافت و امکان مناسب‌تری برای فعالیت‌های آموزشی فراهم آمد. با آغاز حکومت عمر بن عبدالعزیز و تا زمان قدرت گرفتن هشام بن عبدالملک، برخورد با شیعیان شکلی آرام‌تر به خود گرفت و امکان فعالیت تربیتی و آموزشی برای امام باقر(ع) فراهم شد. بدین ترتیب، حرکت تربیتی‌ای که با امام سجاد(ع) آغاز شده بود در عصر امام باقر(ع) فرصت مناسبی برای توسعه و تعمیق خود یافت.
اولین استفاده از این آموزه را در فرقه کیسانیه می‌توان ردیابی کرد (نوبختی، 1404: 26). پس از آنان، اولاد عباس نیز مدعی وصایت شدند (همو: 30 - 36) و با انتخاب القاب حضرت مهدی(عج) برای خود، راه تازه‌ای برای سوء استفاده از گرایش‌ها و باورهای مردم آزمودند؛ راهی که بعضی از نوادگان امام مجتبی(ع) نیز در مقابله با عباسیان در پیش گرفتند (بلاذری، 1394: ج3، 78؛ اصفهانی، 1385: 217).
ضعف حکومت اموی و کم‌ شدن فشارها این امکان را برای امام باقر(ع) فراهم کرد که فعالیت‌های گسترده‌ا‌ی را در عرصه آموزش سامان دهد. مدرسه امام باقر(ع) موفق به تربیت نسل تازه‌ای از دانشمندان شیعه، متناسب با نیازهای عصر جدید شد؛ عصر پرسش‌ها و شبهات؛ پرسش‌هایی که در بستر ضعف فرهنگی مسلمانان می‌رویید و از چالش اندیشه‌ها و فرهنگ‌های مسلط آن روزگار با فرهنگ مسلمین تغذیه می‌شد.
عصر امام باقر(ع) آغازی بر دورۀ شکوفایی فوق‌العادۀ جامعۀ شیعه است. پیامبر(ص) 
او را باقر العلوم نامید؛ از این‌رو که او به سبب نیاز آتی در رویارویی با اندیشه‌های یونانی، 
ایرانی و... به آموزشی متفاوت از علوم انبیا روی آورد؛ او آن‌چه را که رسول آورده بود می‌شکافت، لایه‌های تازه‌ای از علم دین را عرضه می‌داشت، پاسخ‌هایی را که جامعۀ اسلامی به آن نیاز داشت از عمق پیام رسول استنباط کرده و راه وصول به این همه را نیز به حاملان علم شیعه می‌آموخت.
آموزه‌های اولیۀ اسلام در برابر اندیشه‌های ساده مشرکان و حرف‌های نه‌چندان پیچیده اهل کتاب عرضه شده بود. اما اکنون اندیشه‌های عمیق یونانی و ایرانی و پیام‌های رمزآلود هندی در برابر اندیشه اسلامی رخ می‌نمود و تبیینی تازه و ژرف‌اندیشی متفاوتی در اندیشه‌های الهی را نیاز داشت.
اگرچه اندیشه اسلامی ظرفیت پاسخ‌گویی به همه نیازها تا روز قیامت را دارد، ولی این اندیشه به صورت لایه‌لایه عرضه شده و برای رسیدن به عمقی بیشتر، شکافندۀ علمی چون امام باقر(ع) را طلب می‌کرد.
باقر العلوم(ع) به لایه‌های زیرین اندیشه اسلامی پرداخت و در تمام عرصۀ فقه _ از عقاید و معارف تا اخلاق و احکام _ به نوآوری پرداخت. در عرصۀ عقاید و معارف، نه‌تنها اعتقادات ناب دینی را تبیین کرد، بلکه به توضیح لایه‌هایی از معارف دینی اقدام کرد که پاسخ‌گوی نیاز این دوره بود.
کلامی که در آموزش‌های امام باقر و فرزندش(ع) القا می‌شد، همانند آموزش‌های رسول‌خدا(ص) و جانشینان او رکنی از تربیت دینی است و نوعی حرکت فکری و روحی را برای افراد به ارمغان می‌آورد. اما در عصر صادقین(ع) اصول و قواعد این اندیشه و استدلال‌های ظریف و دقیقی که در ورای تک‌تک مفاهیم و گزاره‌های دینی نهفته است، آموزش داده می‌شد. این آموزش‌ها ذهن شاگردان را سازمان می‌دهد؛ ذهنیّتی که به آنان امکان پاسخ‌گویی به هر شبهه تازه را فراهم می‌آورد. این ذهنیّت حاصل نوع آموزشی است که در آن، فرد با تمامی وجود درگیر سؤالات اساسی شده و حرکت فکری خود را با پرسش‌های دقیق آغاز می‌کند. در این روش پیش از ارائه پاسخ، ذهن‌ با پرسش و درگیری با موضوع آماده شده و مطالب بی‌محابا به ذهن مخاطب ریخته نمی‌شود.
در آموزش‌های صادقین(ع) توجّه به آموزش اصول و قواعد اندیشه دینی و استدلال‌ها و حکمت‌ها برجستگی خاصی دارد. در این شیوه، نه‌تنها ظرایف و لطایف قرآنی و روایی آموخته شده، بلکه چگونگی تحصیل این نکات نیز توضیح یافته است (نک: مشرق موعود، ش22).
این آموزش‌ها همراه با فضای باز گفت‌وگوی با استاد، استفاده از شیوه کارگاهی جدل و نقد شیوه استدلال شاگردان، به تربیت رجالی می‌انجامد که در برابر هر حریفی و در هر عرصه‌ای توان مقابله دارند و قدرت کلام را در دو چهره تبیین‌گر و مدافع به رخ می‌کشند (برای نمونه نک: کلینی، 1407: ج1، 13، 87 و 172؛ صدوق؛ 1398: 220؛ کشی، 1409: 256 و 266). شاگردان گاه با حضور در مواجهۀ امام با صاحبان مذاهب و فرق می‌توانند در شیوه و محتوای مباحث کلامی نکات بسیاری بیاموزند (کلینی، 1407: ج1، 72 و 78).
در این جایگاه استاد به جای درگیری مستقیم خود با صاحبان شبهه و سؤال، می‌تواند شاگردان را به رویارویی با آنان بفرستد و خود تنها مشکل‌گشایی کرده و در حل دشواری‌ها از شاگردان خویش پشتیبانی کند. شاگردان نیز در صحنه عمل با مشکلات و پرسش‌های واقعی آشنا شده و توانمندی‌هایشان محک می‌خورد.
در بررسی روایات صادقین(ع) باید به تفاوت‌های عصر این دو امام نیز توجه داشت. امامت حضرت باقر(ع) در دوره فتور حکومت اموی است و دلیل چندانی برای تقیه نیست، اما امام صادق(ع) با آخرین خلیفه مقتدر اموی _ یعنی هشام بن عبدالملک _ و با دو خلیفه خون‌ریز عباسی، ابوالعباس سفاح و منصور هم‌عصر است. فضای گفت‌وگوی حضرت صادق(ع) آکنده از حساسیت حکومت‌هاست و پیچیده‌گویی و تقیه لازمۀ ادامه حرکت شیعی در این دوره‌ها به شمار می‌رود.
تفاوت دیگر در قلّت و کثرت شیعیان است. اصحاب امام باقر(ع) جمعی محدودتر ولی خالص‌ترند، اما عصر امام صادق(ع) دورۀ پرشماریِ شیعیان و همراه شدن با ناخالص‌ها و ناخالصی‌هاست. همین نکته موجب می‌شود فهم سخنان امام صادق(ع) محتاج به دقت‌ها و ظرافت‌های بیشتری باشد.
آخرین تفاوت در پدیدار شدن آل‌عباس است؛ قدرت‌طلبان تازه‌ای که با آل‌علی(ع) نسبتی نزدیک دارند و از بسیاری از اسرار باخبرند. اینان از معارف شیعی آگاهند و آمادۀ سوء استفاده از هر آموزه‌ای به‌ویژه آموزه‌ مهدویت هستند. توجه به حضور و حساسیت عباسیان در فضای صدور یا تدوین کتب حدیث می‌تواند به تحلیل‌های متفاوتی بینجامد. باید به این نکته توجه داشت که عباسیان و داعیان از اواخر دوره حضرت امام باقر(ع) کار خود را آغاز کردند؛ حرکتی که در دوره امام صادق(ع) به بار نشست.
در ادامه به محورهای سخنان امام باقر(ع) دربارۀ آموزه‌های مهدویت اشاره می‌کنیم و بر نکات پرتکرار و متفاوت در هر یک تأکید خواهیم کرد. فراوانی روایات صادقین(ع) سبب می‌شود برای تنظیم مناسب‌تر به دسته‌بندی محتوایی تازه‌ای بر اساس مقطع زمانی مورد توجه در کلام روی آوریم.
مأخذ و مرجع اصلی در این بخش، کتاب معجم احادیث امام مهدی(عج) است که به شمارۀ صفحات آن در میان پرانتز اشاره شده است. تقریباً تمامی روایات امام باقر(ع) در جلد چهارم و بخش کوچکی از روایات در جلد پنجم این کتاب قرار گرفته است. البته روایات تفسیری امام باقر(ع) در حوزه مهدویت در مجلدی مستقل و در کنار سایر روایات تفسیر ائمه اطهار(ع) گردآوری شده است.

محورهای بحث در سخنان امام باقر(ع)

1. تولد، نام و نسب، ویژگی‌ها
امام باقر(ع) در چند روایت از مخفی بودن ولادت امام مهدی(ع) سخن گفته‌ (337 - 340) و در تعدادی از روایات به توصیف ظاهری امام مهدی(عج) پرداخته‌اند ( 351 - 355). در روایات امام باقر(ع) کمتر به نام مهدی(ع) اشاره شده و حتی در مواردی، اجتناب امام از ذکر نام ایشان مشهود است (341 و 351).
در یک روایت از درج امام و عملکرد او در پیمان و میثاقی خبر داده که از همگان گرفته شده است؛ میثاق مندرج در آیه 172 سوره اعراف (377). در روایتی دیگر نیز به ویژگی مشهور مادر امام مهدی(عج) اشاره شده است: ابن سیدة الإماء فرزند سرور کنیزان (357).
تأکید بر مخفی بودن ولادت مهدی(عج) دو اثر در شیعه داشته است؛ اول، آمادگی برای چنین شرایطی و دور ماندن از شک و تردید؛ دوم، در اختیار گذاردن علامتی برای تشخیص درست تا جایی که مدعیان حتی در ادعای مهدویت موسی و اسماعیل _ فرزندان امام صادق(ع) _ نتوانستند موفقیت چندانی به دست آورند.
توصیف ظاهری مهدی(عج) و خبر دادن از ویژگی مادر او، در خود تأکیدی بر قطعیت موعود و همچنین احاطه امام باقر(ع) دارد و جایگاه او را بر مخاطب معلوم می‌کند. این توصیفات می‌تواند علامتی را نیز در اختیار مخاطبان و آیندگان بگذارد.
روایت به قرار گرفتن مهدی(عج) در مضمون میثاق توحید و ربوبیت، و درج امامت در مضمون توحید اشاره دارد و این‌که ادامه توحید و حاکمیت پروردگار، پذیرش امامتی است که روشنگر حکم پروردگار در تمامی حادثه‌هاست.

2. غیبت
توجه به حکمت غیبت در روایات بسیاری دیده می‌شود. در این روایات از ترس از کشته‌شدن (346)، بیعت نکردن با گردن‌کشان زمانه (348)، تحول در روحیۀ حاکم بر جامعه (399 - 402)، غربال شدن (319 - 321) و همچنین نیاز به طی شدن دوره‌هایی در جامعه انسانی و حصول برخی تغییرات (319 - 321، 399 - 402 و...) به عنوان دلایل غیبت نام برده شده است. همچنین در قالب بیان آثار غیبت نیز به نکاتی اشاره شده ( 348 - 350) که می‌توان از آن به عنوان بخشی از حکمت‌های غیبت یاد کرد.
امام در این سخنان از یک‌سو تداوم امامت آشکار را ناممکن و از سوی دیگر غربال شدن شیعیان و حصول نوعی بلوغ اجتماعی را لازمه قیام و ظهور امام دانسته است.
این بیانات، عقلانیت غیبت را روشن می‌کند و اشاره به حرکت‌هایی دارد که برای رسیدن به ظهور و قیام باید شکل گیرد. توضیح وجهۀ عقلانی غیبت، شبهه‌ها را می‌زداید و افق پیش روی فرد و جامعه شیعه را روشن می‌کند. این بخش از سخنان حضرت باقر(ع) به نکات ظریفی نیز اشاره دارد که باید در بحثی مستقل به آن پرداخت.
انحراف دیگری که در این کلمات مورد توجه خاص قرار گرفته، بحث تعیین وقت برای ظهور است. در این روایات، هر گونه وقت‌گذاری به صراحت باطل به شمار آمده و گویندۀ چنین سخنی تکذیب شده است (393 به بعد). فراهم آمدن شرایط ظهور حجت‌خدا وابسته به پایمردی مؤمنان و تحول در فضای فکری مردم است و برای چنین اموری نمی‌توان وقت تعیین کرد.
در برخی روایات معتبر، از سال هفتاد به عنوان موعدی خبر داده شده که خداوند برای زمان حکومت ائمه(ع) تعیین کرده بود، اما با کشته‌شدن امام حسین(ع) پروردگار بر اهل زمین غضب کرد و آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. این موعد نیز به سبب کشف اسرار ائمه از سوی یاران ایشان منتفی شد و خداوند پس از آن در نزد ائمه(ع) زمانی را برای حکومت تعیین نکرد.
این سخن را با مروری بر تاریخ ائمه نیز می‌توان تأیید کرد؛ زیرا حرکت اجتماعی شیعه پس از رسول‌خدا(ص) بعد از وقفه‌ای که با تسلط اولیه بنی‌امیه حاصل شد، روندی صعودی داشت و تأمل در شرایط اجتماعی جامعه شیعه نشان می‌دهد که تداوم حرکت حسینی می‌توانست با داشتن مهلتی بیشتر برای رشد به قیام بینجامد که با کوتاهی و بی‌مهری یاران و خشونت دشمنان سرانجامی نیافت.
پس از امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) آغازگر حرکتی تازه بود که در طول ده‌ها سال به گستردگی و وسعتی خاص رسید (کشی، 1409: 123). این حرکت با فترت و زوال بنی‌امیه فرصتی استثنایی یافت، اما سستی یاران امام در پایبندی بر توصیه اکید آن حضرت بر تقیه، موجب شد حرکت شیعی گرفتار محدودیت‌های حاکمان و طمع‌ورزی دوستان شده و راه بر تشکیل حکومت ولایی بسته شود. شرایط تازۀ دیگر با تعیین زمانی برای قیام همراه نبود و همه چیز موکول به پایمردی مؤمنان و تغییر ذهنیت مردم شد.
این منطق است که روایات دیگر حضرت باقر(ع) دربارۀ بی‌فایدگی قیام‌های پیش از 
ظهور را توضیح می‌دهد. امام به برخی یاران خویش فرمان خانه‌نشینی و همراهی نکردن با کسانی را می‌دهد که به قیام مسلحانه علیه حکومت برمی‌خیزند. امام نه‌تنها این تحرکات را بی‌فایده می‌داند، بلکه از بی‌پایگی و بی‌هدفی افرادی از خاندان خبر می‌دهد که اقدام به قیام می‌کنند. 
منع از همراهی با قیام‌های بی‌سرانجام همراه با تأکید بسیار بر انتظار فرج و نشان دادن رفتارهای درست در عصر غیبت است (322، 323، 325، 328 - 331، 316، 326 و 327). امام باقر(ع) تصویری عمیق از مفهوم انتظار فرج می‌نمایاند که در آن انتظار، بخشی از دین است، نه صرف حالتی در روح و روان مؤمن. انتظار به مثابه آمادگی و آماده‌سازی شرایط برای ظهور، مهم‌ترین عمل در عصر غیبت به شمار می‌رود؛ عملی که خود فرجی است برای مؤمن در رسیدن به هدف و سطحی متفاوت در زندگی که خود از هر پیروزی و فرجی مهم‌تر است.
آموزش این نکته که اگر انتظار فرج به معنای نارضایتی از شرایط سخت و ابتلائات 
عصر غیبت باشد، نوعی دنیاطلبی را در خود دارد و اگر مؤمن خود را در چنین شرایطی 
متضرر احساس می‌کند، در حقیقت نقش خویش در این دنیا و اهمیت ابتلا و غربال شدن‌ها (طوسی، 1411: 339؛ نعمانی، 1397: 213؛ کلینی، 1407: ج1، 370) را نیافته که اگر کسی 
با دوری از محضر معصوم بتواند فشارهای فکری، روانی و اجتماعی را تحمل کرده، به آمادگی و آماده‌سازی ادامه دهد، برتر از کسانی است که محضر امام را درک می‌کنند و در رکاب او می‌جنگند.
یکی از شیوه‌های بیان معارف مهدوی، اشاره به سنت‌هایی است که هم‌سان با پیامبران الهی در حق امام مهدی(عج) نیز جریان یافته است (357 و 359 - 363) که از ظرافت‌های این شیوه، در مقالۀ پیشین سخن گفته شد (نک: مشرق موعود، ش27: 5-25). امام باقر(ع) در چند روایت به سنت‌هایی اشاره دارد که هم‌سان با پیامبرانی چون موسی، عیسی، یوسف، یونس(ع) و محمد(ص) در حق امام مهدی(عج) نیز جاری شده است (برای مطالعۀ کامل‌ترین بیان در این‌باره، نک: صدوق، 1395: ج1، 327).
امام باقر(ع) برخی نکته‌های عصر غیبت را همانند سایر معصومین(ع) تکرار می‌کند: اصلاح امر مهدی(عج) در یک شب (357 و 446) و همچنین شهادت بر امامت آن حضرت، توسل به او و دعای برای او (19 - 24) که پیش‌تر از آثار این بیانات گفتیم. 

3. عصر نزدیک به ظهور
در کتب روایی شیعه و اهل‌سنت روایات بسیاری می‌توان یافت که از اوضاع روزهای آینده خبر می‌دهند؛ روایاتی که از آن‌ها به روایات ملاحم و فتن تعبیر شده و مؤلفان بسیاری به تصنیف پیرامون آن‌ها پرداخته‌اند.
بخش بزرگی از این روایات وضعیت زمانی مشخصی نسبت به قیام مهدی(عج) ندارند، اما بخشی دیگر از عصری خبر می‌دهند که به قیام مهدی(عج) می‌انجامد. روایات اخیر، بخش مهمی از آموزه‌های مهدوی را تشکیل می‌دهد.
این روایات در حقیقت گزارشی از وقایعی است که پیش از ظهور حجت خدا رخ خواهند دارد؛ وقایعی که با رخ‌ دادن آن‌ها می‌توان ظهور امام مهدی(عج) را توقع داشت و علایم ظهور به شمار می‌روند.
از بیان علایم ظهور توسط ائمه(ع) هم مصون‌سازی مسلمانان نسبت به جریان‌های انحرافی حاصل می‌گردد و هم احاطه و جایگاه امامان شیعه گوشزد می‌شود. این علایم گاه در آسمان و زمین و خارج از فضای اجتماعی، و گاه حادثه‌هایی اجتماعی هستند. پرتکرارترینِ علامت‌های دسته اول در منقولات حضرت باقر(ع) ندای آسمانی است؛ ندایی که مهدی(عج) به همگان معرفی می‌شود و آغاز قیام او را اعلام می‌کند و برای هیچ کس تردیدی باقی نمی‌گذارد (317، 362، 367، 382، 427، 429 _ 431 و433).
این بیانات افزون بر ارائه علامتی مطمئن و حتمی برای ظهور، راه را بر مدعیان مهدویت می‌بندد؛ زیرا ساختن صیحه‌ای آسمانی که در گوش همه نشسته و برای همگان مفهوم باشد، حتی امروزه نیز خارج از اختیار آدمی است.
داعیان عباسی در دوره امام باقر(ع) کار خود را آغاز کردند و سوء استفاده از مفاهیم مهدوی، از جمله آموزه‌هایی است که در تبلیغات عباسیان مورد توجه خاص بود. استفاده از برخی القاب مهدی(عج) مانند سفاح، منصور و مهدی برای سلاطین عباسی حکایت از این توجه دارد. ارائه علایمی تقلید و جعل نشدنی می‌تواند دست مدعیان را در فریبکاری ببندد و شیعیان را با نشانه‌هایی همراه کند و تشخیص حق و باطل را سهل نماید.
در منقولات امام باقر(ع) از میان علایم اجتماعی، خروج سفیانی بسیار مورد توجه است. نام، مشخصات ظاهری (418)، نقطه آغاز حرکت (362)، درگیری‌های پیش از آن (416، 405، 315، 384، 385، 390)، مدت حکومت (419) و همچنین حوادثی توصیف شده است که برای او و سپاهش رخ خواهد داد (422). در این کلمات، امام باقر(ع) بر حتمیت قیام سفیانی تأکید شده (423) و خروج او را در سال قیام قائم (417) و پیش از حدوث آن گفته است (384 و 413).
واژه «سفیانی» برگرفته از کنیه ابوسفیان _ بزرگ بنی‌امیه _ است و از انتساب دشمن بزرگ مهدی(عج) به این خاندان خبر می‌دهد. این واژه در عصری که حکومت در اختیار آل‌امیه است، به نوعی مربوط کردن جریان شیطانی سفیانی به حکومتی است که بر تخت حکومت مسلمین نشسته است. توجه خاص امام باقر(ع) به سفیانی و داستان او می‌تواند تأکیدی بر تقابل خاندان و جریان اموی با اسلام، پیامبر و حرکت او باشد.
برخی دیگر از علایم ظهور مانند قتل نفس زکیه (447)، اختلاف میان فرزندان عباس، خروج یمانی و همچنین برخی علامات نجومی(379 و 389) در منقولات از امام باقر(ع) وارد شده‌اند (425، 447، 405 و 406) (برای مطالعۀ برخی علایم دیگر، نک: نعمانی، 1397: 262 به نقل از امام باقر(ع) و نیز مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428: 405، 315، 390، 345، 346 و 362). اما در روایات به جای مانده از حضرت باقر(ع) خبر چندانی از دجال دیده نمی‌شود و تنها در یک نقل به محل خروج دجال اشاره شده است (ج5، 5).
در منقولات امام باقر(ع) از ظهور پرچم‌های سیاه (نشانه عباسیان) در حمایت از مهدی(عج) خبر داده شده است (409 - 411) که پیش‌تر از شبهۀ اعتبار این روایات و خدشه در منبع آن، یعنی کتاب فتن ابن‌حماد سخن گفته شد.

4. ظهور و وقایع هم‌زمان با آن
توصیف هنگامه ظهور، مضمون بخشی از روایات امام باقر(ع) است. خروج قائم در روز عاشورا رخ خواهد داد (451 و 453) و یارانی به تعداد سربازان رسول‌خدا(ص) در بدر خواهد داشت که از مناطق مختلف دنیا گرد او فراهم می‌آیند (445 و 449).
آری، او آغاز دوبارۀ بدر اسلام و منتقم عاشوراست و هر کس می‌تواند با انتظار مصلحانه این امید را در دل بپروراند که در محضر او و در رکابش حاضر شود و حجاب زمان و مکان مانع از حضور و همراهی نخواهد شد. این سپاه، همان سپاه بدر محمد(ص) است که بازگشته و آن‌چه ناتمام مانده بود را تمام می‌کند.
در مکه خطبه خوانده، حرکت خود را آغاز می‌کند؛ پرچم، سلاح، کلاه‌خود و سپر رسول خدا(ص) را به همراه دارد و پیمان‌نامه‌ای از جانب او. کنار کعبه، میان رکن و مقام با او بیعت می‌شود( 364 - 367) و با ندای آسمانی و معرفی او با نام و نام پدر، جای شبهه برای کسی باقی نمی‌ماند (367 و... ). او عصا و سنگ موسی (369 و 373) را به همراه دارد و سنت‌هایی از انبیا در حق او نیز جاری است (359 - 363).
او با نام رسول خدا و با همان پرچم، سیره و سلاح او بازگشته است. او ادامۀ انبیاست، و با ابزارها و سنت‌های آنان همراه است. در تأیید او آسمان به زمین متصل شده و جایی برای شبهه و تردید باقی نمی‌ماند. آن‌که در برابر او می‌ایستد، از حجت بالغه الهی عبور کرده و در برابر آن ایستاده است.
عیسی مسیح(ع) در زمان او به زمین بازمی‌گردد. عیسی(ع) در رکاب مهدی(عج) است و در نماز به او اقتدا می‌کند (499 و 500). در کافی از امام باقر(ع) نقلی وارد شده که در آن از همراهی الیاس پیامبر با مهدی(عج) خبر داده است (439 - 443).
همراهی عیسی(ع) می‌تواند به یک‌دست شدن دو دین بزرگ ابراهیمی اشاره داشته باشد و به این‌که این جنگ میان صاحبان ادیان و مذاهب نیست و حق محض در برابر باطل محض صف خواهد کشید.
امام باقر(ع) در برخی روایات از اوصاف یاران قائم گفته است؛ از شجاعت فوق‌العادۀ آنان (437)، از برادری و رفاقتشان (435) و از مطیع بودن آسمان و زمین و اشتیاقشان بر ایشان (434). یاران قائم همگی در قید حیات نیستند و بسیاری از آنان به دنیا رجعت کرده و در رکاب امام زمان(عج) حاضر می‌شوند (15 و 16).
تصویر یاران قائم به مخاطبان شرایطی را گوشزد می‌کند که با تحقق آن می‌توان به ظهور قائم امید بست. تا این استوانه‌ها بزرگ نباشند، امکانی برای حکومت مهدوی نیست و این بارِ بزرگ بر شانه‌های ناتوان جای نمی‌گیرد. مخاطب با دیدن فاصله‌ خود با این تصویر زیبا، هم راه را می‌بیند و هم دلیل غیبت را می‌یابد و همچنین شوق حرکت را احساس می‌کند.
در نقلی از جابر، امام باقر(ع) شیوه سلام گفتن بر امام مهدی(عج) به هنگام رویت او را به شیعیان آموخته که عبارت آشنایی از زیارات جامعه است (ج5، 17 و 18). سلام بر او صدها سال پیش از تولدش و سلام بر او که توفیقی برای دیدارش نداریم، او را در دل و خیال ما حاضر کرده و با کلماتی زیبا بذر شناخت و احساس را در مخاطب می‌نشاند.

5. جنگ‌ها تا شکل‌گیری حکومت جهانی
شکل‌گیری حکومت جهانی مهدی(عج) با موانعی روبه‌روست که جز با جنگ کنار زده نمی‌شود. یاران شجاع و هم‌دل قائم(عج) که از آسمان و زمین حمایت می‌شوند، در خدمت اویند. در روایات، از مسیر حرکت قائم (455 و 469)، رفتن به سوی قدس (491 و 492)، درگیری‌ها و جنگ‌های او و همچنین پیروزی‌هایی که در انتظار اوست خبر داده شده است(378 و 481)؛ پیروزی‌هایی که با حمایت همان فرشتگان به دست می‌آید که در جنگ بدر مددرسان رسول خدا(ص) بودند (434).
روایات امام باقر(ع) سیره قائم(ع) را همانند سیره رسول‌خدا(ص) دانسته ، اما در همین روایات چند نکته دیده می‌شود که به نظر با سخن فوق هماهنگ نیست:
1. برخی روایات از برخوردهای شدید و متفاوت امام مهدی(عج) خبر می‌دهد (384 و 473 - 480). حتی در روایتی زراره از امام باقر(ع) صراحتاً پرسیده است: «أَ یَسِیرُ بِسِیرَةِ مُحَمَّدٍ(ص)؟» و امام در جواب فرموده: «هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ یَا زُرَارَةُ! مَا یَسِیرُ بِسِیرَتِهِ»‏‏ (نعمانی، 1397: 236).
2. در برخی روایاتِ امام باقر(ع) از تجدید اسلام توسط امام مهدی(عج) و دعوت او به سنت و امری جدید خبر داده شده است (317، 384، 503 - 506)
3. روایتی نیز از امام باقر(ع) نقل شده که سیره قائم(عج) در قضاوت را گاه هم‌سان با پیامبر(ص) و گاه متفاوت با او معرفی کرده است (483).
با دقت در روایات فوق، می‌توان ناهماهنگی ظاهری را برطرف کرد؛ زیرا مراد از تفاوت سیره امام با رسول‌خدا(ص) در برخورد سختی است که او از آغاز با دشمنان خدا خواهد داشت. اما اصول حاکم بر رفتار امام نیز همان است که رسول(ص) به همه آموخته است.
رسول‌خدا(ص) ابتدا به بیان دعوت و اتمام حجت پرداخت و در این راه جز به ملاطفت 
و حوصله راه نپیمود، اما آن‌جا که چیزی جز عناد و دشمنی باقی نماند، او به شکستن توطئه‌ها اقدام کرد. برخوردهای تند امام مهدی(عج) با کسانی است که جز عناد ندارند و جز زبان شمشیر نمی‌فهمند. مروری بر شخصیت سفیانی و دجال این ویژگی در دشمنان امام را نشان می‌دهد.
دعوت با ندایی آسمانی و علایمی آغاز می‌شود که حجت را بر همگان تام و تمام می‌کند. روایات بحث مهدویت، امام را دفع‌کنندۀ شرّ سفیانی و دجال می‌داند، نه آغازگر جنگ با آنان.
روایات دعوت به اسلامی جدید از نکتۀ مخالف با مسلمات قرآنی و روایی سخن نمی‌گوید. دعوت به سنت و اسلام جدید، دعوت به امری متفاوت با سنت و اسلامی است که مردم به آن خو کرده‌اند؛ اسلام و سنتی که گرد و غبار کج‌فهمی و دست‌های دسیسه بر آن آسیب‌ها زده است (برای تفصیل این مطلب نک: کشی، 1409: 138، روایتی طولانی از امام صادق(ع)).
آری، به نظر می‌رسد در نظام قضایی امام مهدی(عج) بر اساس واقع حکم خواهد شد و به امارات و ادله احراز، اکتفا نخواهد گردید و این تمایزی میان نظام قضایی حکومت موعود با نظام قضایی رسول‌خدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) است.
در روایتی از حضرت باقر(ع) به شهر کوفه به عنوان محل حضور یا سکونت امام مهدی(عج) پس از قیام اشاراتی شده است (ابن‌قولویه، 1356: 30). البته طبیعی است که محل سکونت امام مهدی(عج) در عصر غیبت مشخص نشده و تنها برخی روایات به محل‌های گوناگونی به عنوان اماکن سکونت یا حضور امام اشاره دارند.

6. حکومت حجت خدا
این وعدۀ مکرر رسول(ص) و جانشینان اوست که مهدی(عج) دنیای لبریز از ظلم و بیداد را به دنیایی سرشار از عدل و داد بدل خواهد کرد (521). حضرت باقر(ع) از عدل او (487، 513 و 514)، تکامل عقل‌ها در عصر او (515 و 516) و از بخشش و عطای او (509 - 511) خبر داده و حکومت باعظمتی (371) را ترسیم می‌کند که بر تمام عالم سیطره داشته (501) و حتی قوای طبیعی نیز مسخّر اویند (517 و 518).
او به حکومت و راهی دعوت می‌کند که برای مردم تازگی خاصی دارد و از اسلامی سخن می‌گوید که با درک دیگران از آن متفاوت است (317، 384 و 503 - 506).
این تصویرها مخاطبان را با حکومت معصوم آشنا می‌کنند و نصاب حکومت در نگاه شیعه 
را آموزش می‌دهند. اگر همت کنیم و زمینه‌ها را فراهم سازیم، ناچار از سعی و خطاهای 
مکرر و تحمل جهل و جور یکدیگر نیستیم و می‌توانیم به چنین اوجی دست بیابیم. این نگاه است که برای عدالت‌ورزی‌های کوچک امثال عمر بن عبدالعزیز حسابی باز نمی‌کند که در چشم شیعه حکومت حقه بسیار فراتر از جلوه‌های کوچکی از عدالت است که گاه در حق یکدیگر روا داشته‌ایم.
رجعت معصومین(ع) از جمله رسول‌خدا(ص)، امام علی و امام حسین(ع) یکی از نکاتی است که در روایات امام باقر(ع) به آن پرداخته شده است (ج5، 7 - 14). در میان این منقولات، روایت عمرو بن ابی‌المقدام از جابر که در دو کتاب تفسیر عیاشی و اختصاص مفید وارد شده، مضمون غریب‌تری دارد (ج5، 9). روایت از 19 سال حکومت قائم، پنجاه سال هرج و مرج پس از وفات او و سپس بازگشت امام حسین(ع) به دنیا و مطالبۀ خون خود و اصحابش خبر می‌دهد و از خون‌ریزی وسیع آن حضرت که بدگمانی مردم و قیام عمومی علیه‌ ایشان را به دنبال دارد. امام حسین(ع) به حرم خدا پناه می‌برد و در فشار شدید می‌میرد. پس از مرگ حسین(ع)، علی(ع) خشمگین از آن‌چه با حسین(ع) کرده‌اند به دنیا بازگشته و تمام دشمنان اهل‌بیت(ع) را می‌کشد و بر تمام زمین حاکم می‌شود. حکومت او سیصد و نود سال به طول خواهد انجامید.
روایت عمرو بن ابی‌المقدام از جابر متن‌های متفاوتی دارد. در نقل غیبت نعمانی هیچ سخنی از سفاح و منصور یا منتصر و از تطبیق آن بر امام علی و امام حسین(ع) نیست. شیخ طوسی نیز در کتاب غیبت به خروج منتصر و سفاح اشاره کرده، ولی از دو امام(ع) نامی به میان نیاورده است. با توجه به فقدان سند در کتاب تفسیر عیاشی و همچنین معلوم نبودن مؤلف کتاب اختصاص نمی‌توان به این دو متن اعتماد کرد.
مضامین موجود در اضافات تفسیر عیاشی و اختصاص بسیار غریب است. این‌که پنجاه سال پس از رحلت قائم، حسین بن علی(ع) بازمی‌گردد و در چنین زمانی طالب خون خود و اصحابش می‌شود و این‌که چنان خون‌ریزی برپا می‌شود که همۀ مردم علیه او قیام کرده و او را تا سرحد مرگ تحت فشار می‌گذارند، این‌که امام علی(ع) به انتقام خون او برمی‌خیزد و با این‌که دوره‌ای بسیار طولانی بر زمین حاکم می‌شود، همگی از غرایبی هستند که پذیرش آن‌ها دشوار است و کمتر مؤیدی نیز بر این مطالب می‌توان یافت.
آری، رجعت امام حسین(ع) در روایت دیگری از امام باقر(ع) پیش‌بینی شده است (ج5، 13) اما این روایت از حکومت بسیار طولانی آن حضرت خبر می‌دهد که کاملاً با روایت عیاشی و اختصاص منافات دارد. افزون بر این، این روایت نیز در کتاب مختصر بصائر الدرجات وارد شده که در مقالات گذشته از ضعف بخشی از مندرجات آن سخن گفته شد.

7. پس از مهدی(عج)
جهان پس از رحلت مهدی(عج) چگونه خواهد بود؟
این سؤالی است که در سخنان حضرت باقر(ع) پاسخی به آن نمی‌توان یافت، مگر در روایتی کوتاه که در آن به وجود قُوّام و جانشینانی برای امام مهدی(عج) اشاره شده است (ابن‌قولویه، 1356: 30).
در پایان، اشارۀ مجدد به این نکته لازم است که از امام باقر(ع) دربارۀ معارف مهدوی، روایات تفسیری بسیاری به جا مانده است. در جلد هفتم کتاب معجم احادیث امام مهدی(ع) 93 روایت تفسیری از حضرت باقر(ع) نقل شده که افزون بر آموزش معارف مهدوی، به ارائه مستندات قرآنی برای این آموزه‌ها پرداخته و شیوه‌های متفاوتی از استنباط و تفسیر را در اختیار گذارده است.

نتیجه
عصر صادقین(ع) فرصتی برای آموزش معارف دینی است که بخشی مهم از آن را معارف مهدوی تشکیل می‌دهد. آموزش این معارف به گونه‌ای است که روش‌های استنباط را نیز می‌آموزد، عمق تازه‌ای از معارف دینی را به مخاطبان معرفی می‌کند و همچنین شیعه را برای دشواری‌های عصر غیبت آماده می‌سازد. عصر امام باقر(ع) زمان آماده شدن برای تهدیدی از سوی یاران دیروز و قدرت‌طلبان امروز است که آماده‌اند با امید به منجی، برای خود پلکانی برای رسیدن به قدرت بسازند. آموزش‌های امام باقر(ع) به شیوه‌هایی ظریف، مخاطب را با علایمی آشنا می‌کند که منحرفان را در هر لباسی بشناسند و خود نیز گرفتار نشوند.

منابع:
_ ابن‌حبان، محمد بن حبان بن احمد، الثقات، تحقیق: محمد عبدالعمید خان، حیدرآباد هند، دائرة المعارف العثمانیة، 1393ق.
_ ابن‌سعد، ابوعبدالله محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
_ ابن‌عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، تحقیق و مقابله: سهیل زکار و یحیی مختار غزاوی، بی‌جا، دارالفکر، بی‌تا.
_ ابن‌قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دار المرتضویة، 1356ش.
_ اشتهاردى، على‌پناه، مدارک العروة، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، 1417ق.
_ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، دارالکتاب، 1385ق.
_ برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیة، 1371ق.
_ بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1394ق.

_ حرّانى (ابن‌شعبه)، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.

_ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا.
_ راوندى، قطب‌الدین سعید بن هبة‌الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدى، 1409ق.
_ صدوق، محمد بن على بن بابویه، التوحید، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1398ق.
_ ، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، 1395ق.
، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1413ق.
_ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تحقیق: خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
_الغیبة للحجة، قم، دار المعارف الاسلامیة، 1411ق.
_ عسقلانی (ابن‌حجر)، احمد بن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، بی‌جا، دارالفکر، 1404ق.
_ کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، مشهد، مؤسسۀ نشر دانشگاه مشهد، 1409ق.
_ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1407ق.
_ مجلسى، محمد باقر بن محمدتقى، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق.
_ مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، تحقیق: سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
_ مزی، جمال‌الدین ابو‌الحجاج یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق: بشار عواد، بغداد، بی‌نا، 1406ق.
_ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإختصاص، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 
1413_ الف.
_ ، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413_ ب.
_ مؤسسة المعارف الاسلامیة، معجم احادیث الامام المهدی، قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428ق.
_ نسائی، احمد بن علی بن شعیب، کتاب الضعفاء و المتروکین، تحقیق: محمود ابراهیم زائد، بیروت، دارالمعرفة، 1406ق.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، تهران، نشر صدوق، 1397ق.
_ نوبختى‏، حسن بن موسى، فرق الشیعة، بیروت، دارالاضواء، 1404ق.


منبع: مشرق موعود، شماره 28، امیر غنوی



منبع: besuyezohur.ir

  • سارا سجادی

اهداف قسام از برگزاری اردوهای پیشاهنگان آزاد سازی

سارا سجادی | چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ

اهداف قسام از برگزاری اردوهای پیشاهنگان آزاد سازی

اهداف قسام از برگزاری اردوهای پیشاهنگان آزاد سازی shia muslim                  

 این جوان‌ها سلاح‌های سبک به دست گرفته اند و خود را آماده نبرد واقعی با دشمن نشان می‌دهند.

در زمین یک ورزشگاه یا دهکده ورزشی و یا پایگاه نظامی صحنه هایی مشابه از فعالیت های اردوهای نظامی "پیشگامان آزاد سازی" جوانان فلسطینی را می بینیم که لباس رزم بر تن کرده و با وجود سن کم شان با چهره های سرشار از عزم و اراده و قدرت و جسارت مشغول فراگیری آموزش های نظامی هستند. این جوان ها سلاح های سبک به دست گرفته اند و خود را آماده نبرد واقعی با دشمن نشان می دهند.

این جوانان فلسطینی در دوره های نظامی گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" شرکت کرده اند که با هدف آماده سازی نسل آزادی بخش جوانان فلسطینی از لحاظ روحی، فکری، جسمی و اخلاقی برگزار می شود تا نیروهای شایسته و آموزش دیده قوی و آماده ایفای نقش مطلوب در نبرد آزاد سازی فلسطین تربیت شوند. این همان چیزی است که در بیانیه گردان های قسام به آن اشاره شده است. البته این نخستین دوره آموزش های نظامی یا اردوهای رزمی نیست، بلکه جنبش حماس طی سال های گذشته بارها اقدام به برپایی اردوهای تابستانی به منظور آموزش تمرینات نظامی، ورزشی، فعالیت های فرهنگی، تفریحی و پیشاهنگی کرده است که از مهمترین آنها می توان به اردوهای "پیشگامان آزاد سازی" در سه نوبت اشاره نمود.

مهمترین برنامه ها و اردوهای نظامی

برنامه فتوت: جنبش حماس در سال 2012 با همکاری وزارت آموزش و پرورش فلسطین در شهر غزه برنامه "فتوت" را برگزار کرد که هدف از آن آموزش مهارت های امنیتی و موعظه های اسلامی به جوانان طی یک روز آموزشی بود. 
اردوهای آموزشی مردمی "همه ما مقاومت هستیم": این اردوها در سپتامبر سال 2014 آغاز شد و جنبش حماس از طریق آنها سعی در آموزش تمامی شهروندان فلسطینی از سن بلوغ تا افراد سالخورده برای استفاده از انواع سلاح های سبک را داشت تا آنها برای مقابله با نظامیان صهیونیستی در هر گونه جنگ آتی آماده باشند. 

اردوهای "پیشگامان آزاد سازی 1" در تعطیلات تابستانی سال های 2013 و 2014 برگزار شد و برگرفته از برنامه "فتوت" اردوهای نظامی پیشگامان آزاد سازی بود که 13 هزار جوان فلسطینی در قالب آن آموزش های لازم را فرا گرفتند. این اردوها زیر نظر وزارت آموزش و پرورش و با همکاری وزارت امنیت داخلی نوار غزه برگزار شد و در ادامه، این اردوها زیر نظر گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس برگزار شد.

اردوهای "پیشگامان آزاد سازی 2": این اردوها در ژانویه سال 2015 برگزار شد و گردان های قسام بار دیگر اردوهای پیشگامان آزاد سازی را برای گروه سنی 15 الی 21 سال برگزار کرد. در این اردوها نزدیک به 17 هزار نفر شرکت داشتند که تمرین های نظامی را انجام داده و مهارت های رزمی را فرا گرفتند.

اردوهای "پیشاهنگان آزاد سازی 3"

در حال حاضر آموزش ها و تمرین های نظامی در قالب اردوهای "پیشاهنگان آزاد سازی 3 ادامه دارد و بیش از 25 هزار جوان و نوجوان فلسطینی در ماه مبارک رمضان در این اردوها ثبت نام کردند. گردان های قسام با برگزاری این اردوها برای سومین سال متوالی به برگزاری اردوهای نظامی ادامه می دهد و وجه تمایز آن از اردوهای قبلی حضور افرادی از گروه سنی 15 تا 60 سال در این دوره آموزشی است.

اهداف اردوهای نظامی

تشکیل هسته اولیه نسل آزادی بخش فلسطین هدف اصلی برگزاری اردوهای پیشاهنگان آزاد سازی است که گردان های قسام در بیانیه خود به آن اشاره کرده است. در این بیانیه آمده است که «هدف از برگزاری اردوهای نظامی پیشاهنگان آزاد سازی، آماده سازی نسل آزادی بخش جوانان فلسطینی از لحاظ روحی، فکری، جسمی و رفتاری است و برای این منظور باید نیروهای قوی و آماده انجام مسئولیت های مطلوب در راستای نبرد آزاد سازی فلسطین را تربیت کرد.»

مشیر مصری از رهبران جنبش حماس در همین راستا تاکید می کند که هدف از برگزاری اردوهای نظامی قسام تربیت اسلامی و ملی درست جوانان و نوجوانان فلسطینی و صیقل دادن شخصیت نسل جدید جوانان فلسطینی است. وی در گفتگو با روزنامه الرساله ـ چاپ غزه ـ تاکید کرد که اردوهای نظامی قسام همچنین سعی در تقویت حقوق و اصول ملی نزد جوانان فلسطینی و تشویق آنها به حفظ این حقوق و اصول را دارد؛ به ویژه که تلاش هایی برای امتیازدهی در این زمینه و ترویج روحیه شکست و تسلیم در برابر رژیم صهیونیستی و قدرت ادعایی آن صورت می گیرد. مصری تصریح کرد که « ما سعی در تحکیم فرهنگ مقاومت به عنوان فرهنگ عامه ملت فلسطین را داریم. این ها نسل آزادی بخش قدس هستند و باید برای نبردهای آتی و بر دوش گرفتن امانت در آینده آماده و تقویت شوند.»

دکتر محمود عجرمی کارشناس مسائل نظامی فلسطین نیز تصریح کرد که « حماس بر تقویت روحیه و آمادگی و توانمندی مبارزان فلسطینی برای جنگ های آتی تاکید دارد. مبارزان ما خوب آماده می شوند تا ضعف تسلیحاتی در برابر دشمن صهیونیستی را جبران کنند.» وی افزود اردوهای پیشاهنگی و غیره بخشی از نقشه عملی جنبش حماس پس از موفقیت مبارزان آن در نفوذ به عمق خاک فلسطین اشغالی و پشت خطوط دشمن صهیونیستی است.

موضع رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی نیز به نوبه خود نگرانی اش را از اردوهای نظامی گردان های قسام برای جوانان و مردان فلسطینی ابراز داشته است و مشاهده صحنه های آموزش تمرینات نظامی و مهارت های تیراندازی با استفاده از گلوله های جنگی به جوانان باعث خشم و ناراحتی این رژیم شده است.

پایگاه خبری واللا با اشاره به اهتمام بالای رژیم صهیونیستی به اردوهای نظامی قسام خاطر نشان کرده است که «حماس پس از موفقیت اردوهای قبلی اش برای گروه سنی 15 تا 20 سال، اردوهای خود را از کلاس های آموزش قران و ریاضی در گذشته به آموزش تمرینات نظامی تغییر داد.»

تحلیلگران صهیونیست درباره فیلم ویدیوئی مربوط به اردوهای نظامی گردان های قسام تاکید کرده اند:« این دوره ها شبیه دوره های آموزشی نیروی هوایی است و نه اردوهای آموزشی کودکان فلسطینی.» یک شهرک نشین صهیونیست به نام "سیمون" درباره فایل ویدیوئی مذکور خاطر نشان کرد که «ما در "کشور ترسوها" زندگی می کنیم و باید دامن بپوشیم و عینک به چشم بزنیم.. ما در بهترین حال در خانه هایمان و فقط در برابر حشرات قهرمان هستیم.»

از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی به این مساله اعتقاد دارد که اردوهای آموزشی قسام نتیجه حتمی تبعات و پیامدهای تجاوز اخیر ارتش این رژیم به نوار غزه و خلأ جسمی و روانی ایجاد شده پس از جنگ مذکور است که تا حد زیادی از بن بست در روند بازسازی خرابی های جنگ و باقی ماندن وضعیت اقتصادی به شکل سابق نشات گرفته است. رژیم صهیونیستی بر این باور است که «جوانان غزه به منظور گرفتن انتقام هم سن و سالان شهید خود اردوگاه های حماس را پر خواهند کرد.»

روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز اعلام کرد که این جوانان نحوه انتقام گیری از ارتش صهیونیستی به خاطر شهادت هم سن و سالان شان را آموزش می بینند. این روزنامه در گزارش خود درباره اردوهای نظامی قسام آورده است که «حماس با این اردوهای خود دست بر روی گرایشات آشکار جوانان و نوجوانان فلسطینی گذاشته است که طی سال های اخیر سه جنگ را تجربه کرده اند و تنها فرصت خود را انتقام گیری از هم سن و سالان شهید خود می دانند که 500 نفر از آنها تنها در جریان جنگ اخیر غزه به شهادت رسیدند.»

در گزارش دیگری که "مرکز اطلاع رسانی اطلاعات و تروریسم" رژیم صهیونیستی منتشر کرده، آمده است که حماس با برپایی اردوهای آموزشی سعی در آماده سازی جوانان فلسطینی برای زمان جنگ را دارد. در این گزارش آمده است که جوانان فلسطینی در این اردوها، آموزش های نظامی اساسی و نیز تمرینات پیشرفته اسارت نظامیان صهیونیستی، نحوه خروج از تونل ها و تقویت انگیزه های دینی را فرا می گیرند.
در بخش دیگری از گزارش مذکور آمده است که حماس سعی در خلق چارچوب نظامی جدیدی دارد و با برگزاری اردوهای نظامی درصدد حمایت بیشتر از ساکنان غزه به ویژه در سایه بحران اقتصادی بزرگ حاکم بر این منطقه است.
 

  • سارا سجادی

اتحاد ج.ا.ا و یمن در برابر عربستان و صهیونیست ها

سارا سجادی | چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

اتحاد ج.ا.ا و یمن در برابر عربستان و صهیونیست ها

اتحاد ج.ا.ا و یمن در برابر عربستان و صهیونیست ها shia muslim                  

 بازهم پای کشور پرنفوذ این روزهای خاورمیانه یعنی کشوری که سال هاست دکترین‌ها ومحاسبات و معادلات غربی‌ها خصوصا آمریکا را در منطقه برهم زده وکلاف سردرگمشان کرده، یعنی جمهوری اسلامی ایران به میان خواهدآمد.

جمهوری یمن کشوری در جنوب غربی آسیا و درجنوب شبه جزیره عربستان است .پایتخت این کشور صنعا است. طبق برآوردی درسال 2012 بین 60% تا 65% ازمردم یمن مسلمان سنی و بین 35% تا40% شیعه هستند.اغلب سنی ها شافعی و بیشتر شیعه های یمن از شاخه زیدی هستند اما اقلیت قابل توجهی شیعه دوازده امامی وشیعه اسماعیلی  هم در میان آنها وجود دارد.

این کشور از سال 2011 گرفتار یک بحران سیاسی شده است.در این سال اعتراضات خیابانی علیه علی عبدالله صالح که در عمل به رئیس جمهور مادام العمر کشورتبدیل شده بود منجر به  برکناری او از قدرت شد. درفوریه 2012 عبدره منصورهادی در یک انتخابات تک نفره به عنوان رئیس جمهور کشورانتخاب شد اما اختلافات سیاسی ادامه یافت و دو گروه انصارالله(به رهبری حوثی ها) ونیز القاعده وارد درگیری باحکومت مرکزی و یکدیگرشدند.

حوثی ها در سپتامبر 2014 صنعا را تصرف کرده و تشکیل حکومت وحدت ملی را اعلام کردند.منصورهادی و دولت او نیز در21 ژانویه 2015 استعفای خود را اعلام کردند اما در21 فوریه استعفای خود را پس گرفته و عدن را به عنوان پایتخت موقت  اعلام کرد.

26 مارس ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی حملات هوایی را علیه حوثی ها و در حمایت از دولت هادی با نام «طوفان قاطعیت» آغاز کردند.جنبش انصارالله که به جریان حوثی نیز معروف است و پیشتر «شباب المومن» نام داشت،جریانی سیاسی و نظامی از شیعیان زیدی یمن است.انصارالله درکنار ارتش یمن هم اکنون برعمده مناطق یمن تسلط دارد.همچنین محمد علی حوثی رئیس کشور فعلی یمن نیز از همین جنبشاست.نام حوثی به رهبرشان حسین بدرالدین حوثی انتساب دارد که در سال 2004 توسط نیروهای ارتش یمن کشته شد.اعتراضاتی که به رهبری حوثی ها و در مخالفت با افزایش قیمت سوخت وگسترش فساد در دولت یمن شکل گرفت موجب شد کنترل بخش های زیادی از پایتخت یمن دراختیار هواداران این گروه بیفتد.در17 بهمن 1393 حوثی ها با منحل کردن پارلمان یمن و تشکیل یک شورای 5 نفره برای ریاست جمهوری،قدرت را در این کشور به دست گرفتند.

    جمهوری اسلامی ایران و یمن

ارتباط و اتحاد جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله اما معطوف به این روزها و ماه های اخیر نیست،نگرشی کوتاه بر تاریخچه این جنبش و رهبران آن از ارتباطی دیرینه و پرسابقه این گروه و ایران خبرمی دهد.به عنوان اشاره ای کوتاه اما مهم و تاثیرگذارمی توان این نکته رایادآورشد که حسین بدرالدین حوثی بنیان گذار و رهبر سابق جنبشانصارالله که پیش از این ذکرشد در دهه شصت برای آشنایی با اندیشه های امام خمینی (ره)به قم سفرکرد و به یکی از مریدان ایشان تبدیل گشت.اما این مسئله که جمهوری اسلامی ایران این روزها چه موضعی درقبال بحران یمن دارد و واقعا از این کشور و خصوصا جنبش انصارالله حمایت می کند، یکی ازموضوعات مهم و داغ سیاسی منطقه است.

غربی ها خصوصا ایالات متحده و متحدین عربش در منطقه تاکید دارند که جنبش انصارالله یمن شدیدا تحت حمایت معنوی وتسلیحاتی ایران می باشد و حتی گاهی فراتر از آن از جنگ نیابتی دیگری درمنطقه خاورمیانه بین ایران وآمریکا یاد می کنند،این سوی میدان اما جمهوری اسلامی ایران گرچه بارها وبارها از زبان قاطع  و محکم رهبری نظام و همچنین مقامات دیگر به وضوح حرف از حمایت معنوی مردم مظلوم یمن زده است و اعتراضات شدیدالحن خود را خطاب به حکومت آل سعود بیان کرده تا جایی که ارتباطات سیاسی ودیپلماتیک ایران و عربستان یکی از پرتنش ترین مقاطع تاریخی خود را به خاطر همین قضایا سپری می کند ولیکن تاکنون به روشنی حرفی  ازحمایت تسلیحاتی و نظامی ازسوی مقامات رسمی ایران مخابره نشده است.

باوجود این و باتوجه به ایدئولوژی گروه انصارالله که بخصوص استکبار ستیزی وصهیونیسم ستیزی می باشد و قاعدتا با اصول کلی و جزئی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سیاست خارجی آن همخوانی و تفاهمی روشن دارد و همچنین اعلام نارضایتی مقام معظم رهبری و مقامات ایران نسبت به سیاست و حملات نظامی عربستان به یمن و مقاومت پایدار و محکم نظامی انصارالله و ارتش یمن در برابر حملات عربستان در عین فقر تسلیحاتی یمنی ها و نداشتن رهبری و فرماندهی واحد و استراتژیک آنها ،فرضیه حمایت نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران در کنار حمایت های معنوی فرضیه ای دور از ذهن وغیر قابل باورنمی تواند باشد.

اما با نگاهی ژرف تر می توان پی برد که  سرانجام این فرضیه به همین جا ختم نمی شود و ماجرا کمی پیچیده تر از آنی است که جلوه می کند،اولا دلیل مهم بودن یمن برای ایران به مطالبی که گفته شد ختم نمی شود،به نظر می رسد که جدا از مسائل عقیدتی و ایدئولوژیک یمن به خاطرخلیج عدن به عنوان گذرگاه تانکرهای نفتی و راه دسترسی خلیج فارس به بازارهای بین المل نیز برای ایران اهمیت دارد.این اهمیت استراتژیک تنها مختص جمهوری اسلامی نیست،بلکه محمدرضا پهلوی نیز به همین دلیل برای یمن اهمیت ویژه قائل بود و دو هزار نیروی نظامی برای تربیت ارتش یمن به این کشورفرستاده بود.

البته در آن زمان یمن جنوبی دولتی کمونیستی و تحت فرمان شوروی سابق داشت و شاه ایران از ترس نفوذ کمونیست،یمن شمالی را تقویت می کرد. ولی این اهمیت استراتژیک آنقدر پرنگ هست که پس از دخالت آشکار نظامی عربستان در این کشور، پای نیروهای نظامی ایران را هم به آنجا بکشاند؟ به ظاهر این احتمال به دلیل دور بودن ایران ازیمن منتفی است ، بر فرض هم اگر ایران به یمن نیرو بفرستد این نیروها به راحتی می توانند در تله قبایل سنی ضد ایرانی و نیز نیروهای طرفدارعربستان اسیر شوند.

با فرض بر اینکه نیروهای هوایی و دریایی ایران هم آنقدر قوی نباشند که بتوانند یک «پل لجستیکی» بین ایران و یمن برقرارکنند و ممنوعه بودن حریم هوایی و دریایی یمن توسط عربستان را دور بزنند این نوع مداخله هم منتفی است.باوجود این به نظر می رسد ایران در دو بندر صنعا و حدیده مشغول ساخت تاسیسات است. تاسیساتی که تنها برای رساندن اسلحه و آذوقه به نیروهای انصارالله می تواند مفید باشد.

با تمام این تفاسیر و نظر بر اینکه عربستان به دلیل برخوردار بودن از آخرین تکنولوژی جنگی آمریکا بر ایران برتری دارد، اما ایران می تواند با جنگی نرم و فرسایشی برعربستان سعودی که کوچکترین تجربه ای در این زمینه ندارد برتری یابد و نیروهای سعودی یا هر نیروی عرب دیگری را از طریق کمک به نیروهای داخلی یمن مثل حوثی ها ، انصارالله و گروه های دیگر به باتلاق جنگ های فرسایشی بکشاند.

در این زمینه ایران یک برگ برنده دیگر نیز دارد و آن داشتن طرفدار بیشتر و محکم تری در میان مردم یمن حتی بسیاری از اهل تسنن است، چرا که یمنی ها معتقدند عربستان به خاطرثروتش به آنها فخر می فروشد درحالی که تمدن یمن با سابقه تر از عربستان می باشد و طرفداران سعودی در یمن با پول و چک خریده شدند در حالی که اگر چه ایران کمک مالی زیادی به یمنی ها می رساند ولی یمنی ها یک تعلق خاطر مذهبی نسبت به ایران دارند.

با جمع بندی این داده ها، حمایت نظامی ایران از یمن در مقابل عربستان (ودر اصل امریکا و اسرائیل) و حتی پیروزی ایران در این میدان موضوعی ناممکن نیست چه بسا اگر عربستان در این کارزار باشکست مواجه شود و همه ی طرف ها مجبور به مذاکره وحل وفصل مسالمت آمیز مباحث اختلافی باشند، بازهم پای کشور پرنفوذ این روزهای خاورمیانه یعنی کشوری که سال هاست دکترین ها ومحاسبات و معادلات غربی ها خصوصا آمریکا را در منطقه برهم زده وکلاف سردرگمشان کرده، یعنی جمهوری اسلامی ایران به میان خواهدآمد.

  • سارا سجادی

مدیران باید در اتاق‌های کوچک مستقر شوند!

سارا سجادی | چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۴ ب.ظ

مدیران باید در اتاق‌های کوچک مستقر شوند!

مدیران باید در اتاق‌های کوچک مستقر شوند! shia muslim                  

 «رجایی و باهنر» پرورش‌یافته‌ی اسلام بودند و شیفته‌ی روح قدسی و تحت‌تأثیر رفتار و عملکردهای حضرت امام و از این رو بود که هنگام اعلام وزرای کابینه و بعد از آن شهید رجایی بارها اعلام کرد که وزرایش صددرصد مقلد امام خمینی هستند.

 

 یکی از آفت‌های بزرگی که نظام جمهوری اسلامی به ویژه از سال‌های به اصطلاح سازندگی به بعد، از آن آسیب‌دیده تجمل‌گرایی، اشرافیت‌طلبی و تفرعن‌زدگی برخی مسئولین و مدیران چه در حوزه‌ی اخلاق شخصی و چه در حوزه‌ی مشی سیاسی و مدیریتی است. مسئله‌ای که علاوه بر آنکه نمایانگر دوری از ارزش‌های اسلامی است، نشانگان آفت دوری از مردم و مردمی بودن هم هست.
 
ساده‌زیستی و پرهیز از تجملات و تکلفات، از اصولی است که در تعالیم اسلامی به آن سفارش‌های فراوان شده که از ابتدای انقلاب، در سلوک فردی و سیاسی بنیان‌گذار انقلاب و نیز خلف ایشان بهترین نمود را داشته است. پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به دلیل مخالفت شدید ایشان با اشراف‌سالاری، سامان اشرافیت فاسد گذشته را درهم کوبید و امام (ره) پیوسته به مسئولان، دولتمردان و کارگران نظام اسلامی تأکید‌ می‌کردند که هرگز به سمت اشرافی‌گری و اخذ خلق و خوی اشرافی‌گری نروند و بدانند که نخستین گام به سوی اشرافی‌گری، به معنای بازگشت از مسیر اصیل انقلاب و دست برداشتن از ارزش‌های اصیل انقلاب و پا نهادن در ورطه‌ی انحراف است.
 
الف) سلوک فردی و حکومتی شهیدان رجایی و باهنر
 
از صدر انقلاب تاکنون، ‌می‌توان گفت، از میان مسئولین دولتی، شهید رجایی و نیز شهید باهنر به‌عنوان سمبل و نماد اخلاق‌مداری، ساده‌زیستی و اشرافیت‌گریزی دولتمردان شناخته می‌شوند.
 
الف-1) ساده‌زیستی و مقابله با ثروت‌اندوزی:
 
 بارزترین ویژگی شهید محمدعلی رجایی، دومین رئیس‌جمهور اسلامی ایران، ساده‌زیستی او بود. در رفتارهای حکومتی شهید رجایی آمده است که اطرافیان شهید رجایی، سال‌ها او را با یک کت و شلوار ساده‌ی قهوه‌ای رنگ‌ می‌دیدند. ثبات و سادگی پوشش او، مانند متانت، صفا و تواضعی که در رفتار از خود نشان می‌داد، برای همه آموزنده بود. او پیش از انقلاب و پس از آن، هرگز بر سر سفره‌های چرب و شیرین ننشست و اگر به ضرورت ناچار می‌شد، جز از یک طعام نمی‌خورد.از مال دنیا ثروتی نیندوخت و خانه‌ی ساده و محقر او در جنوب شهر تهران، حتی در دوران نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری‌اش نیز به همان وضع ساده‌ی دوران معلمی‌اش در سال‌های پیش از انقلاب باقی ماند. یکی از مصوبات شهید رجایی این بود که همه‌ی مدیران باید در اتاق‌های کوچک مستقر بشوند و خودش نیز در اتاق کوچک منشی‌ها مستقر بود و همان اتاق را برای خود انتخاب کرد. حساسیت خاص او بر عدم استفاده‌ی شخصی از بیت‌المال و جلوگیری از اتلاف و اسراف آن، از دیگر ابعاد خصوصیت اشرافیت‌گریزی و ساده‌زیستی شهید رجایی است.
 
اشراف‌سالاری و گرایش مسئولان و دولتمردان به اشرافیت، نه تنها در حوزه‌ی زندگی شخصی، یک انحراف از زندگی مؤمنانه است؛ بلکه در بعد سیاسی و اجتماعی نیز اولاً سبب ستم به مردم می‌شود و ثانیاً زمینه‌ی تسلط بیگانگان بر جامعه را پدید‌ می‌آورد.
 
الف-2) ثبات روحی و اخلاقی، پیش و پس از مقام:
 
امام خمینی (ره) ثبات روحی و اخلاقی شهید رجایی و شهید باهنر، پیش از دستیابی به منصب و بعد از دستیابی به منصب را ویژگی بزرگ آن‌ها ‌می‌شمارند و چنین می‌فرمایند: «من از خصوصیاتی که در این آقایان بود، آقای رجایی، آقای باهنر، آقای عراقی، آنی که به نظرم خیلی بزرگ است، این است که آقای رجایی یک نفر آدمی بود که در بازار دست‌فروشی ـ‌از قراری که گفتندـ من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دست‌فروشی‌اش تا حال ریاست‌جمهوری در روح او تأثیری حاصل نشد. چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر‌ می‌کنند به واسطه‌ی ضعفی که در نفسشان هست؛ تحت تأثیر آن مقامی که پیدا ‌می‌کنند واقع می‌شوند و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آن‌هاست از باب قوت نفسی که دارند و آقای رجایی و آقای باهنر در عین حالی که خوب یکی‌شان رئیس‌جمهور بود، یکی‌شان نخست‌وزیر بود؛ این طور نبود که ریاست در آن‌ها تأثیر کرده باشد، آن‌ها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی آن‌ها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آن‌ها را نبرده بود تحت لوای خودش.»[1] 
 
الف-3) روحیه‌ی خدمتگزاری به مردم و تعهد به اسلام
 
تعهد و خدمتگزاری، مردم‌داری و برآمدن از بطن مردم، ویژگی ممتاز شهید رجایی و نیز مضمون بارز بیانات حضرت امام نسبت به دولت رجایی و شخص ایشان است. حضرت امام شهادت این عزیزان را که متعهد به اسلام و مفید برای جامعه [صحیفه‌ی امام، ج 15، ص164، 12 شهریور 59] بودند برای ملت سوگ‌آور خوانده و می‌فرمایند: «اشخاصی که ما از دست می‌دهیم هر یک از آن‌ها یک ذخیره‌ای است برای کشور ما و برای اسلام ما. هر یک از این‌ها مردانی هستند که به تنهایی نظیر یک جمعیت هستند، متعهد و متوجه خدا… این‌ها خدمتگزارانی بودند که هر کدام از آن‌ها یک جمعیت بودند متعهد بودند و به اسلام معتقد بودند.»[2] حضرت امام (ره)همچنین اذعان می‌دارند: «ارزش این آقایان به این بود که خودی بودند، با مردم بودند و برای مردم خدمت می‌کردند.»[3]
 
ب) پیامدهای اشرافیت‌گرایی با توجه به سلوک حکومتی شهیدان رجایی و باهنر
 
برخورداری از مناصب موروثی در حاکمیت، دارا بودن نفوذ و ارتباطات گسترده با حاکمیت و کانون‌های قدرت سیاسی و مالی جامعه، زندگی پرتجمل و سرشار از اسراف، ورود مسئولین و خانواده‌ی آن‌ها در مواضع و کانون‌های متعدد قدرت، خود برتربینی شخصی و طبقاتی، تفاخر، احساس رابطه‌ی ارباب و نوکری داشتن با مردم، احساس اینکه توده‌ی مردم خاصیتی غیر از خاصیت ابزار بودن ندارند، احساس اینکه توده‌ی مردم فهم و شعوری ندارند و در نتیجه برای آن‌ها راهی به حوزه‌ی قدرت و حکومت نیست و… از ویژگی‌های اشرافیت‌گرایی در عرصه‌ی سیاسی است.
 
ب-1) اشرافیت‌گرایی، عامل وابستگی و خضوع در برابر بیگانگان
 
امام خمینی در هفتم شهریور سال 1361 و در آستانه‌ی سالگرد شهادت شهید رجائی (رئیس‌جمهور) و شهید باهنر (نخست‌وزیر)که از همان زمان این ایام به هفته‌ی دولت مشهور و نام‌گذاری شد. در دیدار با هیئت دولت، نجات ایران از اشراف‌سالاری را از عنایت‌های بزرگ خداوند و از نعمت‌های بسیار ارزشمند انقلاب اسلامی برشمردند و درباره‌ی برخی زیان‌های مهلک اشراف‌سالاری و گرایش به اشرافیت چنین فرمودند: «سرچشمه‌ی همه‌ی مصیبت‌هایی که ملت‌ها می‌کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ‌ـ‌به اصطلاح خودشان‌ـ از آن‌ها باشد و آن‌ها این طور هستند، اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزش‌ها را به این می‌دانند که آنجایی که زندگی می‌کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آن‌ها می‌کنند، رفتار عبید با موالی باشد، تمام افکارشان متوجه به این مسائل است... این یکی از الطاف بزرگ خدا بود که حکومت جمهوری اسلامی را و متصدیان امور اسلامی را از قشر مرفه و از آن اشراف و اعیان و «سلطنه» ها و «ملک»ها و این‌ها قرار نداد و این اسباب آن شد و می‌شود که وقتی که بنا شد که یک اشخاصی زندگی‌شان یک زندگی عادی باشد و ارزش را در این زندگی هم ندانند، ارزش را به ارزش انسانی، ارزش اسلامی بدانند. ارزش اخلاقی بدانند، اگر یک حکومتی ارزش‌هایش این طور ارزش باشد که ارزش اسلامی باشد، بخواهد خدمت به نوع خودش بکند، خودش را خدمتگزار بداند، اگر دیدش این باشد، قهراً ملت با اوست و قهراً نمی‌تواند یک قدرت خارجی او را تحت تأثیر قرار بدهد.
 
همیشه قدرت خارجی برای اینکه بر مردم مسلط شود، این بالاتری‌ها را می‌ترساند.آن‌ها هم از باب اینکه تمام توجه‌شان به این بود که در بین ملت قدرتمند باشند، دارای یال و کوپال باشند، آن‌ها را تسلیم می‌شد برای اینکه به این‌ها ظلم بکنند... شما می‌دانید که در جمهوری اسلامی، مقامات آن معنا را که در سابق داشت از دست داده‌اند، نه رئیس‌جمهورش و نه نخست‌وزیرش و نه سایر وزرایش این طور نیستند که خیال بکنند که ما یک مقام بالایی یا والامقام هستیم و ما «حضرت اشرف» هستیم و نمی‌دانم کذا. این جور نیست. آن‌ها می‌بینند که ارزششان در بین جامعه، در همه جا این است که خدمت بکنند، خدمتگزار باشند، نه ارزش به این است که به مردم حکومت کنند.»
 
 
 
یکی از مصوبات شهید رجایی این بود که همه‌ی مدیران باید در اتاق‌های کوچک مستقر بشوند و خودش نیز در اتاق کوچک منشی‌ها مستقر بود. حساسیت خاص او بر عدم استفاده‌ی شخصی از بیت‌المال و جلوگیری از اتلاف و اسراف آن، از دیگر ابعاد خصوصیت اشرافیت‌گریزی و ساده‌زیستی شهید رجایی است.
 
دقیقاً با توجه به این پیامد خطرناک اشرافیت‌گرایی است که حضرت امام، توجه به کاخ‌نشینی در بین مسئولین را روز فاتحه خواندن برای کشور می‌خوانند.[4]
 
ب-2) اشرافیت‌گرایی، عامل ستم به مردم
 
اشراف‌سالاری و گرایش مسئولان و دولتمردان به اشرافیت، نه تنها در حوزه‌ی زندگی شخصی، یک انحراف از زندگی مؤمنانه است بلکه در بعد سیاسی و اجتماعی نیز اولاً سبب ستم به مردم می‌شود و ثانیاً زمینه‌ی تسلط بیگانگان بر جامعه را پدید می‌آورد. ذات انباشته شدن ثروت در دست عده‌ای خاص یا صنفی خاص یا خاندان‌هایی خاص، که نماد روشن اشرافیت است، به این مفهوم است که ثروت و امکانات کشور و جامعه به طرق پیدا و پنهان از دست عموم مردم ربوده شده و حق طبیعی محرومان سلب گردیده و در نهایت به جیب طبقه‌ی ویژه‌ای که اشراف هستند، انتقال یافته است.
 
از این رو، حضرت امام استغنای شهید رجایی از قدرت و ثروت را عامل استقلال سیاسی و فکری وی از بیگانگان و اصحاب قدرت می‌دانند: «وقتی بنا شد که یک نفر رئیس‌جمهور شده یا یک نفر نخست‌وزیر است، آقا منزلش آن‌طوری است و وضع عادی‌اش این طوری است. این دیگر نمی‌شود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد این را که از او نمی‌گیرند. آن باید بترسد که می‌خواهد چپاول کند و می‌خواهد یک حکومت کذایی بکند، آن باید بترسد.»[5]
 
بر این اساس، ضروری است که مسئولین نظام اسلامی، به خصوص در رده‌های بالای مدیریتی، همواره از میان توده‌های مردمی برخیزند و دردها و دغدغه‌هایشان، درد مردم و عموم جامعه و نه مرفهین و طبقات فرادست باشد. سبک زندگی شخصی و سلوک حکومتی شهیدان رجایی و باهنر، بهترین اسوه‌های تجربه‌شده‌‌ی مسئولیت‌های بالا در جمهوری اسلامی است. سلوکی که نه از سر روی و ریا که دل در گرو تقوا و خداترسی داشته است. «رجایی و باهنر» پرورش‌یافته‌ی اسلام بودند و شیفته‌ی روح قدسی و تحت‌تأثیر رفتار و عملکردهای حضرت امام و از این رو بود که هنگام اعلام وزرای کابینه و بعد از آن شهید رجایی بارها اعلام کرد که وزرایش صددرصد مقلد امام خمینی هستند.[6](*)
 
پی‌نوشت‌ها

 
[1] صحیفه‌ی امام، جلد 20، ص 124 تا 130.
[2] صحیفه‌ی امام، جلد 15، ص 147، 10 شهریور 60.
[3]صحیفه‌ی امام، جلد 16، ص 469، 7 شهریور 61.
 
[4]همان، جلد 17، ص 371 تا 384.
 
[5]صحیفه‌ی امام، جلد 16، ص 242 تا 245.
 
[6]روزنامه‌ی ابرار، شماره‌ی 2843، مورخ 8 شهریور 77، ص 5.
 

  • سارا سجادی