ظهور، تجلی حاکمیت خداوند
استاد رائفی پور
- ۰ نظر
- ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۵۵
استاد رائفی پور
عاشورا و مهدویت؛ عوامل قدرت شیعیان
بیشترین مقاومت های انجام شده در برابر ابرقدرت ها، از جانب مسلمانان و مخصوصاً شیعیان به عرصه عمل در آمده است.دشمنان اعتراف کرده اند که از وجود دو فرهنگ عاشورا و مهدویت در بین شیعیان وحشت دارند که اگر همین دو اعتقاد در میان مردم ما نبود به یقین این همه جسارت از خود بروز نمی دادند.
حضور منجی موعود در تمام ادیان
در همه مکاتب غربی و شرقی، بشارت آمدن یک منجی موعود به چشم می خورد. اما آیا انسانی که شیعه به عنوان منجی از او نام می برد با منجی هایی که در ادیان دیگر از آنها یاد شده متفاوت است؟
منجی موعود شیعه فرزندی است از نسل آخرین پیامبر که در قید حیات بوده و با برخی از مردم و علما در ارتباط است. پدرش امام یازدهم شیعیان حضرت حسن بن علی العسگری، مادرش نرجس خاتون و تاریخ تولدش ۲۵۵هجری قمری درشهر سامرا . او به دنبال شهادت مظلومانه پدرانش به فرمان خداوند از دیده ها نهان شد تا زمین از آخرین تجلی خداوند خالی نماند و در زمانی معین که کسی بر آن واقف نیست ، به دستور پروردگار، برای برپایی حکومت عدل جهانی ظهور خواهد نمود. منجی موعود شیعه حتی بعد از غیبت کبری نیز در جهان منشا اثر بوده و یا حداقل الهام بخش شیعیانش می باشد. پیروانش را یاری کرده و به آنها قدرت می بخشد تا در مقابل دشمنان جهانی اسلام به راحتی بایستند.
اما منجی های موعود در دیگر ادیان یا از دنیا رفته اند یا قرار است در آینده متولد شوند و یا تاثیر چندانی در حال کنونی جهان ندارند. با این تفاسیر، شما کدام منجی را برمی گزینید؟
حکومت واحد جهانی امام مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) در حقیت، پاسخی است به نگرانی بشر از آینده ی خود. شیعیان، آینده ی روشنی را برای زندگی انسان پیش بینی می کنند و امید به زندگی در قالب (انتظار فرج) به زندگی شیعیان، معنا و گرمی می بخشد.
یک شیعه، هیچ گاه از آینده ی خود نگران نیست، چنان که اکثر متدّینان به ادیان نیز نگران نیستند و آینده ی بشر را تحت لوای مصلح کل، روشن می بینند، ولی آموزه های شیعی این امتیاز را دارد که از روشنی و وضوح فراوان برخوردار است.
با دقّت در دعوت و آموزه های اسلام، معلوم می گردد که هدف اش متّحد کردن ملّتها و برداشتن دیوار امتیازات و اعتبارات لغو و بی اثر و برقرار کردن کلمه ی واحد و همکاری و ارتباطی است که ریشه و پایه آن، کلمه ی توحید و ایمان و عقیده به آن است.
اسلام می خواهد تمام اختلافات و جدایی ها را که به نام های گوناگون پدید آمده، با عقیده ی توحید از میان بردارد. اختلافات نژادی، طبقاتی، ملّی، وطنی، جغرافیایی، مسلکی، حزبی، زبانی، همه باید از میان برود و سبب امتیاز و افتخار نباشد، حتّی باید اختلافات دینی هم، کنار گذاشته شود و همه باید تسلیم فرمان خدا باشند: قُلَ تَعالّوَا الی کَلَمةٍ سَواءٍ بَیَننا وبَنیَکُمْ... اسلام، برای بشر، رسیدن به چنین روزی را پیش بینی کرده و در حدودی که وظیفه ی تشریع است، مقدّمات آن را نیز فراهم ساخته و عملی شدن آن را موکول به آماده شدن زمینه ی کامل آن کرده است.
جریان اوضاع جهانی و پیشرفت هایی که نصیب بشر در امور مادّی و صناعی شده است و روابط نزدیکی که به واسطه ی وسائل ارتباط کنونی با هم پیدا کرده اند، همه را به یک اتحاد واقعی و همکاری صمیمانه ی روحانی و برادری حقیقی بیش تر محتاج کرده است. هر چه جلوتر برویم، این احتیاج را بیش تر احساس می کنیم؛ یعنی، آن دهکده ی جهانی که دانشمندان غربی در قرن بیستم احتمال آن را داده اند، اسلام، در هزار و چهارصد سال قبل، با تأکید فراوان و قطعیّت و حیمیّت، آن را خبر داده و حتّی کیفیت وقوع آن و نحوه ی حکومت در آن دهکده ی جهانی و رهبری آن نظام را به طور وضوح و آشکارا، معیّن کرده است و خبر داده که دین حاکم در آن حکومت جهانی، اسلام، و پیروزی از آنِ مستضعفان و صالحان و غلبه ی ایمان بر کفر است و حاکم آن حکومت، شخصی از تبار ابراهیم و بنیره محمّد(صلی اللّهُ علیه وآله وسلّم) و فرزند زهرا و علی (سلام الله علیهم) است و نام او، (محمد) و کنیه ی او (ابوالقاسم) و لقب او، (قائم) است.
اینک به برخی از آیات و روایات این موضوع و این که (روزی خواهد آمد که دین غالب در روی کره ی زمین، دین اسلام است) و (پیروزی از آنِ مستضعفان است) و (صالحان وارث زمین اند) و (در همه ی جای کره زمین، عدل حاک خواهد شد) واین که همه ی دین ها در عصر ظهور حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) خواهد بود، اشاره می کنیم و تفصیل آن را به کتب مفصّل وا می گذاریم.
وَلَقَدْ کَتَبْنا فی الزَّبُورِ مَنِ بَعْدِ الذِّکَرِ أنَّ الْأَرَضَ یَرِثُها عِبادِی الصَّالحونَ؛ در زبور داوود نوشته ایم که صالحان از بندگان من، وارث زمین خواهند شد.
در تفسیر مجمع البیان طبرسی، ذیل این آیه، از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده که آن حضرت فرمود: وَهَمْ اَصْحابُ الْمَهدْی فی آخِرِالزَّمانِ؛ آنان، همان یاران حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) در آخرالزّمان اند.
(وَعَدَ اللَّه الّذینَ آمَنوّ فَیِکَمَ وَعَمَلَو اَلصالِحاتِ لِیَستَخِلفَنَّهُمْ فی الأَرضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الّذْینَ مِنْ قَبلِهِمْ وَلَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دیْنَهُمُ الَّذِی ارتَضی لَهَمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهمَ مِنْ بَعْدِ خَوفهِمِ أمَنْا...)
در این آیه ی شریف، سه وعده ی صریح به مؤمنان وارسته و دارای عمل صالح داده شد است:
1- استخلاف در زمین؛ یعنی، حکومت، در کلّ کره ی زمین. به عنوان نمایندگی خدا که حکومت حق و عدالت است.
2- تمکین دین؛ یعنی، نفوذ معنوی و حکومت قوانین الهی بر تمام پهنه ی زمین.
3- تبدیل خوف به امنیّت؛ یعنی، برطرف شدن تمام عوامل ترس و ناامنی و جایگزاین شدن امنیّت کامل و آرامش در همه ی روی زمین.
در تفسیر مجمع البیان ذیل این آیه از امام زنی العابدین نقل شده کره فرمود: (هُمْ - وَاللَّهِ! - شیَعتُنا أهْلُ البَیْتِ یَفْعَلُ اللهُ ذالک بِهْمِ عَلی یَدَی رَجَل مِنَّا وَهُوْ مَهْدّیِ هَذِه الأمّةِ؛ این گروه به خدا قسم! - همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله ی مردی از خاندان ما، این موضوع را تحققّ می بخشد و او، مهدی این امّت است.).
(هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهَ بِالْهَدی وَدینِ الحَقّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الْدین کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمَشرکُوْنَ)؛ خداوند، رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا دین حق او، بر همه ی ادیان، غالب آید. هر چند مشرکان به این کار راضی نباشند.
در روایت آمده که علی (علیه السّلام) هنگام تلاوت این آیه از یاران خود پرسید: آیا این پیروزی حاصل شده است؟. گفتند: آری. فرمود: کَلاَّ! فَوَ الذَّی نَفْسی بَیدهِ! حَتَّی لایَبْقی قَرْیَةٌ إلاَّ وز یُنادی بِشَهادَةٍ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهَ بَکْرَةً وَعَشیتاً؛ نه! سوگند به کسی که جانم به دست او است! این پیروزی، آشکار نمی شود مگر زمانی که هیچ آبادی روی زمین باقی نماند، مگر آن که صبح و شما بانگ لا إله إلاَّ الله از آن به گوش رسد«.
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: إنَّ ذالکَ یَکُونَ عَنِدَ خُرو أقَرّ بِمَحِمَّدٍ؛ این پیروزی. به هنگام قیام هدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) از آل محمد(صلی اللّهُ علیه وآله وسلّم) خواهد بود؛ آن چنانکه هیچ کس در جهانی باقی نمی ماند مگر آن که اقرار به رسالت محمد(صلی اللّهُ علیه وآله وسلّم)، خواهد کرد.
از این آیات و روایات به روشنی استفاده می شود که:
1- سرانجام، صالحان اند که وارث کلّ زمین اند، نه شرق یا غرب، جنوب یا شمال آن.
2- افراد شایسته. جانشین پیشینیان در کلّ کره ی زمین اند و قدرت شان در همه جای عالم ظاهری شود.
3- دینِ اسلامِ غالب بر همه ی ادیان، در جای جای کره ی زمین حاکم خواهد شد.
4- همه ی این ها در عصر ظهور حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) واقع خواهد شد.
نتیجه این که حکومت مهدی (علیه السّلام) حکومتی جهانی خواهد بود و این حکومت واحد جهانی، جزء وعده های الهی است که تخلّف ندارد؛ زیرا، إنَّ اللَّهِ لا یَخلفَ المیعاد.
بنابراین، اعتقاد به تشکیل حکومت واحد جهانی، نشئت گرفته از قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السّلام) است که خداوند وعده ی تحقّق آن بر اداره و تخلّفی نخواهد داشت.
منبع : سایت یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
فرهنگ مهدویت وانتظاروعدالت درعصرظهور
فرهنگ انتظار و مهدویت اقیانوس بی کرانی است که هر معتقد به امام قائم (عج) در حد بینش و دانش و تحقیقی که کرده از آن برداشت می کند؛ نگرشی درست به ظهور منجی موعود از سلاله پاک پیامبر اسلام (ص) و درک صحیح از معیار ها، ارزش ها و مسئولیت ها و احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح خود و جامعه است؛ رابطه ای قوی و پایدار بر اساس رابطه ولایی، بین انسان و امام عصر(عج) ایجاد می کند.
فرهنگ انتظار، حرکت آفرین، امیدبخش، تلاش آور و نشاط آور است و تمام ناهنجاری های فردی و اجتماعی، یأس و نومیدی و خستگی و پوچ گرایی را از بین می برد؛ فرهنگ حرکت و تلاش در جهت زمینه سازی ظهور منجی موعود است؛ فرهنگ رویش و پویش و دریچه ای به جهان آینده و راه نجات فردی و اجتماعی از بن بست ها و گرفتاری های جسمی و روحی به شمار می آید؛ مولد تلاش و حرکت به سوی آینده روشن و بهتر است. فرهنگ مهدویت زیربنای ایجاد نظم عادلانه جهانی در پرتو انسان کامل و رهبری معصوم به شمار می آید و انسان ها و جامعه را در برابر تمام بیماری های فکری و روحی بیمه می کند؛ فرهنگ مهدویت در پیش گیری بنیادی از تهاجم فرهنگی نقش اساسی دارد و تمام کمبود ها را جبران می کند و تمام موانع را برمی دارد و سکوی پرواز به جهانی آزاد و بهتر است.
این فرهنگ انسان و جامعه را برای تحقق جامعه مهدوی آماده می سازد و فرهنگ اصلاح خود و جامعه، آمادگی برای ایثار و تسلیم فرمان مولای خود شدن است؛ فرهنگ اندیشه، طرح و عمل، تزکیه، عشق، حرکت، جهاد و شهادت به شمار می آید. منتظر، انسان مسلمان متعهدی است که هر لحظه انفجار قطعی نظام های ضدانسانی را انتظار می کشد و همواره خود را برای شرکت در چنین انقلاب جهانی و بدر دومی آماده می کند که با شمشیر علی(ع) و زره پیغمبر (ص) و به دست فرزند این دو برپا می شود. فرهنگ انتظار و مهدویت، فرهنگ تلاش مستمر، بابرنامه و خستگی ناپذیر و حرکت در مسیری هدف مند است و به طور منظم برای شناخت ارزش ها و باورها و مشخص کردن اهداف، سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و اجرای آنها هم راه با نظارت و کنترل تلاش می کند و زمینه های ظهور منجی عالم و رشد و تکامل پایدار انسان و جامعه را فراهم می سازد.
انقلاب مهدی(عج) تحوّلی عظیم در تاریخ بشر است. درخصوص تحوّلات تاریخی، دو نوع بینش وجود دارد که بر اساس هر یک، انتظار، معنای خاصّی مییابد. یک دیدگاه این است که تحوّلات تاریخی ضابطهمند نیست یا اگر ضابطهمند است، اراده انسانی درآن نقشی ندارد و بر روند تاریخ، جبری حاکم است. کسی که معتقد باشد تحوّلات تاریخی ضابطهمند نیست، باید قائل شود به اینکه این تحولات قابل شناختن نیستند؛ پس قیام مهدی(عج) را هم نمیتوان تحلیل کرد؛ آنگاه انتظار، یعنی منتظر یک حادثه عجیب و غریب ماندن و کاری نکردن تا بلکه دستی از غیب برون آید و کاری بکند. اینجا است که باب تأویلات نادرست در خصوص احادیث ظهور، باز میشود و حتّی برخی خواهند گفت: چون جهان باید پر از ستم شود تا مهدی بیاید، پس ما هم به رواج ظلم کمک کنیم. کسی هم که قائل باشد تحوّلات، ضابطهمندند، امّا ارادة انسانی در آنها نقشی ندارد نیز چارهای ندارد جز اینکه بگوید: کاری نمیتوان کرد و یگانه کار، حرکت در همین سیر جبری است و باز هم در این منطق، اصلاحات مردود است. بر اساس هر دو رویکرد این دیدگاه، قیام مهدی صرفاً ماهیت انفجاری دارد و فقط و فقط از گسترش و اشاعة ستمها و تبعیضها ناشی میشود؛ آنگاه که صلاح به نقطة صفر برسد، حقّ و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد و باطل یکّهتاز میدان شود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت (نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید (مطهری، ۱۳۷۱: ص ۵۶ ـ ۶۴). قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفة تاریخ، تهران، صدرا، دوازدهم، ۱۳۷۱)
معنای عدالت در دوران ظهور
برخی فکر کرده اند که حضرت که می آید کار او تقسیم نان و روغن و مسکن بین مردم است. امام می گوید بعضی به ظاهر متدین با توجیهات مذهبی در برابر ایشان می ایستند و به خاطر منافع و خودخواهی حتی ایشان را طبق برخی از احادیث تکفیر می کنند. البته در زمان ایشان ظلم ها و خطاهای شخصی به طور کامل منتفی نمی گردد یعنی انسان معصوم نمی گردد و انسان ها مختار و مسئول می مانند اما برای عدالت واقعی جهانی که سابقه در تاریخ نداشته هیچ کس حتی انبیاء پیشین این نقش را که ایشان دارند نداشته است ایشان ذخیره خداوند است برای این واقعه درست عدالت هم به معنای رفاه مادی و اقتصادی که مردم عادی فقط همین را می فهمند فقط برای این نیست بالاتر از این حرف هاست، عدالت در تمام مراحل انسانیتش ظلم روحی و معنوی هم باید هلاک شود، انحرافات روحی وعلمی هم اصلاح می گردد.
صحبت از اصلاح و تربیت بشر است تمام بشرند یک ملت خاص، صحبت از اعتدال جهانی و بشری است و قانون اسلام و اخلاق اسلام در همه جا حاکم می شود و ریشه فریب و دروغ را می زنند که غایب بعثت همه انبیاء بود و موانع توفیق کامل اولیاء می شود. ایشان عقاید را اخلاق را هم اصلاح می کنند . غیر از توزیع قدرت و ثروت که می کنند اخلاق و عقاید را اصلاح می کنند تمام نفوسی که امروز هستند انحرافاتی دارند حتی اشخاص کامل هم انحراف دارند ایشان همه ما را اصلاح می کنند . خودمان را مهیا کنیم نمی توانیم بگوئیم او شخص اول است چون دومی در کار نیست یا بگوئیم رهبر است بزرگتر از این کلمات است.
بحث از مهدویت وانتظار یک سری مؤلفه های فرهنگی به دنبال دارد که از جمله آنها : وحدت، ایمان به پیروزی نهائی یا حقانیت دین، آرمان گرائی، تولید معنویت های دینی، تحقق ایده آلهای اجتماعی، فقرزدایی عمومی و...می باشد.
گرداوری:صدراله زین العبادی
بازدیدها: ۲۷۸ مرتبه
مجموعه مربوطه وظایف منتظران
آلبرت انیشتین دانشمند و فیزیکدان بزرگ آلمانی:
ملل جهان از هر نژاد و رنگی که باشند می توانند و باید زیر یک پرچم واحد در صلح و برابری و برادری زندگی کنند.
=========================================================================
برتراند راسل فیلسوف و جامعه شناس انگلیسی:
مادام که یک حکومت جهانی در دنیا وجود ندارد رقابت برای کسب قدرت مابین کشورهای مختلف وجود دارد و چون ازدیاد جمعیت خطر گرسنگی را به بار می آورد، قدرت علمی تنها راه جلوگیری از گرسنگی است. لذا این حقیقت ثابت می شود که دنیای علمی بدون یک حکومت جهانی ثبات و دوامی نخواهد داشت.
=======================================================================
پروفسورماربین فیلسوف و شرق شناس آلمانی:
« از جمله مسائل بسیار مهم اجتماعی که همواره میتواند موجب امیدواری و رستگاری گردد، همانا اعتقاد به وجود یک حجت در هر عصر و انتظار ظهور است.»
(کتاب سیاست اسلامی، نوشته ماربین)
=========================================================================
ایگناز اسحاق گلدزیهر شرق شناس و یهودی متعصب مجارستانی:
« اعتقاد به بازگشت و ظهور منجی موعود اختصاص به اسلام ندارد... مثلاً بنابر اعتقاد هندوئیسم (ویشنو) در پایان دوره کنونی جهان ظاهر خواهد شد و مستضعفان را از دست ستمگران رهایی خواهد بخشید.»
(او خواهد آمد ص30)
=========================================================================
مستر هاکس نویسنده آمریکایی:
«کلمه پسر انسان 80 بار در انجیل آمده که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی منطبق است و 50 مورد آن از مصلح نجات دهندهای سخن میگوید که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و عیسی نیز با او خواهد آمد و او کسی جز مهدی موعود نیست.»
(قاموس کتاب مقدس)
=========================================================================
ایلیا پاولویچ پتروشفسکی، تاریخدان و ایران شناس علوم شوروی سابق:
چشم به راه مهدی بودن در عقاید عمومی مردمی که نهضت های قرن سیزدهم را در ایران بر پا داشتند، مقام بلندی را داشته است ؛ ولی در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی این عقیده راسختر و مشهودتر گشت.
(در انتظار ققنوس ص304)
=========================================================================
کانت فیلسوف مشهور آلمانی:
ایجاد نظم منوط به وضع یک قانون جهانی است. این همان است که مذاهب آن را خواسته اند واین همان است که پیامبران از دورانی بس کهن برای تحقق بخشیدن به آن به پا خاستند و خروش برآوردند وبدین گونه خواستند تا روشنگر تاریکیها باشند.
=========================================================================
روفسور ارنول دتوین پی متفکر انگلیسی:
تنها راه حفظ صلح و نجات نسل بشر، تشکیل یک حکومت جهانی و جلوگیری از گسترش سلاحهای اتمی است.
=========================================================================
پدوسکا (مبلغ مذهب مسیحیت در آمریکا) :
در انجیل برای ظهور مصلح جهانی علائمی ذکر شده است از جمله وقوع زلزله ها، سیلها، جنگها ، قحطی ، خشکسالی که تمام این علائم محقق شده اند. آن روز بسیار نزدیک است.
وقتی دیدگاه اندیشمندان غربی درباره مظلومترین فرد عالم، حجت خدا، وجود مقدس آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اینگونه است، چرا ما تلاشی در زمینه شناخت و معرفت هرچه بیشتر آن پدر مهربان خود نکنیم؟ چرا در معرفی آن امام غریب به یکدیگر و آماده سازی زمینه ظهور آن حضرت کاری انجام نمیدهیم؟ آیا میدانیم که طبق روایات معصومین علیهم السلام این یک وظیفه شرعی است و مانند نماز و روزه بر هر مسلمانی واجب است؟!
منبع : سایت یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
نجوا با امام زمان
آیتالله مصباح یزدی
اگر برای برآورده شدن حاجت هم صلوات میفرستیم، خوب است حاجتمان را در پیشگاه حضرت ولی عصر سلاماللهعلیه این قرار دهیم: آقا من هزار صلوات میفرستم تا شما از خدا بخواهید معرفت مرا به شما زیاد کند! اگر مزد میخواهیم اینگونه مزد بخواهیم. لذتها و رنجهای دنیا میگذرند، اما این معرفت و محبت است که در عمق دل ما تا ابد باقی میماند و باعث میشود انسان در عالم آخرت هم با ائمه اطهار علیهمالسلام محشور باشد. این کجا و آن کجا؟! باید همتمان را بلندتر کنیم و اگر حاجت هم میخواهیم بیشتر روی حاجتهای معنوی تکیه کنیم.
1- نام کتاب: پیمان غدیر، بیعت با مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
نویسنده: دکتر سید محمد بنی هاشمی
ناشر: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر
تعداد صفحات: 160 صفحه
دریافت(PDF):
معرفی کتاب: این کتاب شامل 4 فصل می باشد. در فصل اول «پیام غدیر در کتاب و سنت»، به بیان پیمان و عهد الهی که بر عهده بشر به واسطه ابلاغ خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است، پرداخته شده است.
در دو فصل بعد به دلایل قرآنی و روایی التزام و وفای به این پیمان الهی پرداخته شده و ثابت می گردد که از جمله بهترین راههای وفای به این پیمان الهی، خدمتگزاری به آستان مقدس حضرت ولی العصر ارواحنا فداه است.
در نهایت در فصل چهارم به چگونگی خدمت مقبول به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام در آینه دعاها و روایات مربوط به عید غدیر پرداخته می شود.
در پشت جلد کتاب این مسیر محتوایی اینگونه ترسیم شده است:
«از دیروز، پیمان غدیر، تا ما دست به دست شد
و بانگ منادیان، دهان به دهان به گوشمان رسید
و مهر امیر علیه السلام، تا قلبهامان، سینه به سینه جریان گرفت.
این بار، وقت وفای ماست
و این دستان بیعت مهدی است
و امروز غدیر ...
وقت است که دلدادگان مهدی علیه السلام، دلباختگان خدمت او شوند.
وقت است که آستین نصرتش بالا زنند و حلقه غلامی اش به گوش آویزند.
وقت است که لحظه به لحظه، پیگیر رضایتش باشند، اما:
شرمگین و بنده وار،
ترسان و امیدوار،
خالص و بی آلایش و بیدار ...»
2- نام کتاب: موعود غدیر (سیمای حضرت مهدی عجل الله فرجه به روایت غدیر)
نویسنده: اصغر صادقی
ناشر: آفاق
تعداد صفحه: 88
دریافت:
معرفی کتاب: بخش اول این کتاب راجع به سندیت خطبه ی غدیر در منابع مختلف شیعه و سنی و ذکر تعداد این منابع پرداخته است. فرازهای مختلف خطابه را مورد بررسی قرار داده و در مورد بار توحیدی فراز اول، نازل شدن آیهی تبلیغ، معرفی امام علی علیه السلام و... توضیح داده است. در این نوشته، به توضیح حدیث ثقلین نیز پرداخته شده و آن را در زمان ما اثبات میکند و نتیجه میگیرد که باید همراه ثقل اکبر (قرآن) ثقل اصغر نیز قرار بگیرد که در زمان ما حضرت مهدی علیه السلام میباشد.
در بخشهای بعدی به بررسی واژهی نور در آیات وروایات پرداخته و سپس با تبیین سیمای حضرت مهدی ارواحنا فداه در خطبه غدیر و با استفاده از فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله باز ستاننده حقوق ائمه علیهم السلام معرفی می نماید خلاصه آن که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر، مبعوث غدیر را معرفی و با نوید به موعود غدیر اوضاع زمان ظهور را تشریح فرمودهاند.
3- نام کتاب: تجلی اهداف غدیر در عصر ظهور
نویسنده: علی اصغر رضوانی (با مقدمه آیت الله ابوالقاسم خزعلی)
ناشر: صبح امید یاران
تعداد صفحه: 136
معرفی کتاب: غدیر یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام است و نویسندگان زیادی تاکنون با تالیف کتاب هایی تلاش کردهاند تا این واقعه مهم را از ابعاد مختلف معرفی کنند.
این کتاب تلاش کرده ضمن بررسی واقعه مهم غدیر که شالوده و بنیان ولایت ائمه اطهار(علیهم السلام) میباشد، و به خواست خدا با ظهور آخرین ذخیره الهی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، اهداف بلند و جهان شمول آن تجلی و تحقق مییابد، به ابعاد گوناگون این واقعه بزرگ تاریخی پرداخته و به برخی شبهات در این باره پاسخ دهد.
در مقدمه آن که به قلم آیت ا...خزعلی است، میخوانیم:
«کتاب تجلی اهداف غدیر، توسط یکی از دلدادگان امیرالمومنین(ع) و پرچمدار بنیاد غدیر در دیار قم نوشته شده و کافی است بر فهرست موضوعاتش نظر کنیم تا به مقدار تلاش نویسنده این کتاب و آگاهی اش به کتب اهل سنت پی ببریم.»
این کتاب دارای 2 فصل است و در هر یک از این فصلها موضوعهای مختلف مرتبط با واقعه غدیر شامل، اهمیت واقعه غدیر و پیام های آن به جامعه اسلامی، آثار و فواید بحث مهدویت، وظیفه ما در عصر غیبت کبری و ... عنوان شده است.
4- نام کتاب: غدیر روز بیعت با امام زمان علیه السلام (برداشتی از کتاب "سراج المنیر فی اعمال بوم الغدیر")
نویسنده: آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی
محقق: موحد ابطحی، سید محمد
ناشر: عطر عترت، اصفهان
تعداد صفحه: 80
معرفی کتاب: واقعه مهم غدیر که در حجةالوداع صورت گرفت، یکی از بزرگترین وقایع تاریخ اسلام است که دوست و دشمن نتوانستهاند به سادگی از کنار آن عبور کنند و در طول تاریخ، همواره مورد نظر و توجه دانشمندان بوده است و این نیست مگر به سبب مسأله بسیار مهمی که در این روز اتفاق افتاده و آن خلافت و جانشینی مولانا و سیدنا امیرالمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) است.
تجلی غدیرخم و احیاء و تجدید خاطره این روز با ظهور حضرت مهدی(عج) موضوع تحقیق این کتاب است. نگارنده در بخش اول درباره واقعه غدیر و نزول آیه 7 سوره مائده حرکت به سوی مکه معظمه به منظور انجام فریضه حجهالوداع و حوادث پس از آن تا ورود پیامبر اکرم(ص) به سرزمین غدیرخم بحث میکند. وی سپس خوانندگان را با فرازهایی از خطبه پیامبر اکرم و مفاد و محتوای آیات سوره مائده که بر جانشینی پیامبر اکرم و پیشوایی جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر حکایت دارد، آشنا میسازد. نویسنده در ادامه فضایل روز غدیر را با استناد به احادیثی از قول حضرت امام رضا(ع) برشمرده و راجع به پارهای از اعمال روز غدیر و چگونگی بیعت با امام زمان و آداب و شرایط بیعت ذیل عناوین فرعی دیگری سخن میگوید.
اثر حاضر که در سه بخش، واقعه غدیر و قضایای قبل و بعد از آن، برخی از فضایل روز غدیر و بیان برخی از اعمال روز غدیر تنظیم شده برگرفته از کتاب شریف «سراج المنیر فی اعمال یوم الغدیر» اثر مرحوم آیتالله میرزا محمدباقر فقیه ایمانی است.
کتاب "غدیر روز بیعت با امام زمان(عج)" به بیان برتری بیعت با امام زمان(ع)، به عنوان برترین اعمال در روز غدیر می پردازد و اقسام بیعت با آن امام بزرگوار را بیان می کند؛ از جمله بیعت قلبی، عملی و زبانی.
از این میان، بیعت قلبی مقدمه بر بقیه و از اهمیّتِ بیش تری بر خوردار است. در واقع این کتاب، تجدید بیعت با امام زمان را از مهم ترین اعمال، در قبال غدیر می داند؛ چون بیعت با سایر ائمه(ع) که در گذشته صورت گرفته است.
در پایان، آداب و شرایط بیعت را بیان نموده که شاملِ خلوص؛ یعنی تولّی و تبرّی و اجتناب از گناهان است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
"از برترین اعمال در روز عید غدیر، تجدید بیعت با وجود مبارک ونازنین ولی الله المطلق، القائم بالصدق وبالحق، بقیه الله الاعظم حضرت حجة ابن الحسن العسکری(ع) است. زیرا مهمترین امر، بعد از توحید و نبوت، امر ولایت ائمه اطهار و قبول آن است و بهترین روزها روز عید غدیر است و خداوند هم اراده فرموده که در این روز، تجدید بیعت با امیرالمؤمنین(ع) انجام گیرد. پس بهترین و والاترین عملی که مؤمن در روز شریف غدیر باید انجام دهد، تجدید بیعت با امام و ولی زمان خودش است.
زیرا این بیعت با امام و ولی زمان یکبار در غدیر اتفاق افتاد، آنجا که پیامبر(ص) فرمود:
أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ.(احتجاج جلد1)
من با حضرت احدیت بیعت کرده ام و علی با من بیعت کرده است و من از طرف خدا (برای علی) از شما بیعت می گیرم.
باید بدانیم این بیعت، تنها دست دادن با ولی خدا نیست بلکه منظور تسلیم بودن قلبی، زبانی وعملی است، چراکه اگر غیر ازاین باشد بیعت پیامبر(ص) با خداوند معنائی نخواهد داشت."
5- نام کتاب: یاد امام عصر ارواحنا فداه در عید غدیر خم
نویسنده: محمدرضا رحیمیان
ناشر: الماس
تعداد صفحه: 64
معرفی کتاب:
6- نام کتاب: غدیر، عاشورا، انتظار
نویسنده: کلثوم محمودی چگنی
ناشر: سیفا
تعداد صفحه: 70
معرفی کتاب: خطبة غدیر تنها خطبهای است که پیامبر خدا (ص) نه تنها شنیدن و دانستن آن را برای همگان واجب دانستهاند، بلکه رساندنش به دیگران را نیز بر ما تکلیف نمودهاند و این امر در مورد هیچ خطبة دیگری از ایشان سابقه ندارد. در این خطبة ملکوتی که پنجاه نام و صفت برای آن در روایات نقل شده، از امام مهدی (عج) نیز نام برده شده است. کتابچة حاضر حاوی سه گفتار با عناوین «غدیر و مهدویت»؛ «عاشورا و مهدویت» و «انتظار» است.
نویسنده این کتاب در فصل غدیر و مهدویت به مباحثی چون امام مهدی(عج) در غدیر، امام مهدی(عج) در آیینه غدیر و غدیر و ظهور پرداخته است.
در فصل عاشورا و مهدویت این کتاب به مباحثی چون نگاه اصلاحگرایانه حسینی و مهدوی و ویژگیهای مشترک یاران امام حسین(ع) و یاران امام مهدی(عج) و در فصل سوم نیز به مباحثی از قبیل غیبت و علل آن، انتظار و وظیفه منتطران، ظهور و علائم قبل از آن و حکومت جهانی امام مهدی(عج) اشاره شده است.
7- نام کتاب: جلوه های نور، از غدیر تا ظهور (تحقیقی کوتاه و فشرده پیرامون آخرین نور الهی حضرت مهدی ارواحناه فداه)
نام نویسنده: محمدحسین رحیمیان
ناشر: دار الثقلین
تعداد صفحه: 216
معرفی کتاب: کتاب حاضر با موضوع "مهدویت" با استناد به آیات و احادیث مباحثی از این قبیل را دربرمیگیرد: اجرای ولایت حضرت علی (ع) با ظهور امام زمان (عج)، لزوم شناخت امام زمان (عج)، جلوههایی از سیرت و صورت امام زمان (عج)، دوران غیبت، انتظار، آثار دعا برای امام زمان (عج)، و ظهور.
این کتاب، تحقیقی است پیرامون امام زمان(عج) و عصر ظهور. نویسنده با استفاده از منابع روایی امامیّه، در ضمن 7 بخش، ابتدا به نقش امام در جامعه اسلامی پرداخته و با اشاره به واقعهی غدیر و نصب مولا علی(ع) در این روز، امامت پیشوایان معصوم را در راستای آن، حرکت برای پاسداری از اسلام دانسته است.
وی با یادکرد مسئلهی غیبت و انتظار و نقش منتظران در این دوران، وظیفهی منتظران را بسی سخت و بهترین حالت را، دعا برای تعجیل امام زمان(عج) میداند. نگارنده در پایان، با اشاره به ظهور امام زمان علیهالسلام و علایم و کیفیت ظهور، نتیجه گرفته است که در عصر ظهور، شاهد جهانی با امنیّت و رفاه و همراه با گسترش علم و معنویّت خواهیم بود.
8- نام کتاب: بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی (برای نوجوانان و جوانان)
نویسنده: محمدرضا حکیمی
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
تعداد صفحه: 176
معرفی کتاب: نگارنده در این کتاب به زبانی ساده مسائلی را درباره بعثت حضرت محمد (ص)، حادثه روز غدیر، قیام کربلا و غیبت حضرت مهدی (عج) مطرح نموده است.
کتاب «بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی» نوشته محمدرضا حکیمی که برای نوجوانان و جوانان به رشته تحریر درآمده، در دوازده گفتار به مباحثی نظیر بعثت، غدیر، عاشورا و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میپردازد.
نویسنده در این اثر، چهار موضوع از میان مباحث مهم اسلامی را انتخاب و درباره آنها مطالبی را عنوان کرده است تا جوانان کشورمان با مطالعه آنها، با فرهنگ و تاریخ دین خود، آشنا و مبانی آن را هرچه بهتر بشناسند.
از نظر علامه حکیمی، موضوعات این اثر، از مهمترین موضوعات اسلامی است که بررسی هریک از آنها میتواند پایههای باورهای دینی قشر جوان مسلمان را به بهترین نحو پیریزی و آنها را از همان ابتدا به درک و برداشتی صحیح و درست از سیر تکوینی و اعتقادی دین مبین اسلام، رهنمون سازد.
کتاب دارای 4 بخش است:
بخش اول: بعثت.
بخش دوم: غدیر.
بخش سوم: عاشورا.
و بخش چهارم: مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.
9- نام کتاب: پیوند غدیر و مهدویت
تعداد صفحه: 35
معرفی کتاب:
کتاب «پیوند غدیر و مهدویت» در 35 صفحه از سوی معاونت پژوهش مرکز تخصص مهدویت منتشر شده است.
کتاب «پیوند غدیر و مهدویت» از عناوین: «موضاعات پیشنهادی»، «سیمای امام زمان علیه السلام از دیدگاه نهج البلاغه(1)»، «بررسی سیمای امام زمان علیه السلام از دیدگاه نهج البلاغه(2)»، «امام مهدی علیه السلام در خطبه غدیر»، «چند روایت از امام علی علیه السلام در مورد امام زمان علیه السلام» و «معرفی چند کتاب» تشکیل شده است.
10- نام کتاب: تجلی غدیر در عصر ظهور
نویسنده: سید محمود بحرالعلوم میردامادی
ناشر: مؤسسه فرهنگی بهار
تعداد صفحه: 14
معرفی کتاب: کتاب تجلی غدیر در عصر ظهور از آثار سید محمود بحرالعلوم میردامادی(دام ظله) می باشد که در پنج فصل به بررسی مساله غدیر تا ظهور پرداخته است.
این کتاب با عناوین بدعتی بنام سنت، غدیر ترسیم هندسی فکر بشریت، غدیر آب حیات بشریت، جریان غدیر تا ظهور، ظهور مبانی غدیر، امتحان بزرگ الهی و ... نگارش شده است.
منبع: besuyezohur.ir
چکیده
این نوشتار تأملی در چگونگی طرح آموزههای مهدویت از سوی امام باقر(ع) و کیفیت ارائۀ معارف مهدوی از سوی ایشان است؛ بیاناتی که با توجه به اهداف کلی دعوت دینی، فرصت ویژۀ صادقین در آموزش معارف دینی، نیازهای عصر سقوط امویان و ظهور عباسیان شکل گرفته است.
بررسی محورهای مورد تأکید در این بیانات و تأمل در نسبت آنها با اهداف کلی و نیازهای هر عصر میتواند از یکسو طرح کلانی را نشان دهد که در این شکل از تعلیم و تربیت تعقیب شده است و از سویدیگر، تأثیر تربیتی و اخلاقی هر یک از آموزههای مهدوی را نمایانتر کند.
این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام باقر(ع) تکیه دارد و میکوشد با توجه به شرایط عصر صدور، آثار آموزههای مهدوی بر شیعیان را معلوم نماید؛ از اینرو با تعیین محورهای مورد تأکید در سخنان آن امام، همراه با ارائه نمونهای از آن و تأمل در نسبت این سخنان با شرایط مخاطبان، تلاش دارد به حکمت و جهت طرح هر یک از آموزهها دست یابد. ارائۀ نمونه از سخنان امام باقر(ع) در این نوشتار با توجه به توضیحات مقالات پیشین، محدودتر بوده و کثرت روایات آن حضرت ما را ناچار از گزارش کلیات و پرهیز از ذکر جزئیات کرده است. از پیشفرضها و روشهای این مجموعه مقالات، پیشتر در نوشتاری دیگر گفتوگو کردهایم.
مقالۀ حاضر، روشنگر این سخن است که تعلیم آموزههای مهدوی در این برهه از تاریخ ائمه(ع) افزون بر ارائۀ معارف مهدوی و آخرالزمانی به نکاتی مهم در تربیت مخاطبان توجه دارد و نوعی زمینهسازی برای جلوگیری از آفات بحث مهدویت و جلوگیری از انحرافات را متناسب با عصر ائمۀ نخستین دنبال میکند.
دریافت این مقاله به صورت PDF ، لینک کمکی
مقدمه
با مرگ عبدالملک بن مروان و حجاج بن یوسف، خشونت و اقتدار حکومت بنیامیه کاهش یافت. آغاز امامت حضرت باقر(ع) همزمان با این ایام بود که فشارها و سختگیریها کاهش یافت و امکان مناسبتری برای فعالیتهای آموزشی فراهم آمد. با آغاز حکومت عمر بن عبدالعزیز و تا زمان قدرت گرفتن هشام بن عبدالملک، برخورد با شیعیان شکلی آرامتر به خود گرفت و امکان فعالیت تربیتی و آموزشی برای امام باقر(ع) فراهم شد. بدین ترتیب، حرکت تربیتیای که با امام سجاد(ع) آغاز شده بود در عصر امام باقر(ع) فرصت مناسبی برای توسعه و تعمیق خود یافت.
اولین استفاده از این آموزه را در فرقه کیسانیه میتوان ردیابی کرد (نوبختی، 1404: 26). پس از آنان، اولاد عباس نیز مدعی وصایت شدند (همو: 30 - 36) و با انتخاب القاب حضرت مهدی(عج) برای خود، راه تازهای برای سوء استفاده از گرایشها و باورهای مردم آزمودند؛ راهی که بعضی از نوادگان امام مجتبی(ع) نیز در مقابله با عباسیان در پیش گرفتند (بلاذری، 1394: ج3، 78؛ اصفهانی، 1385: 217).
ضعف حکومت اموی و کم شدن فشارها این امکان را برای امام باقر(ع) فراهم کرد که فعالیتهای گستردهای را در عرصه آموزش سامان دهد. مدرسه امام باقر(ع) موفق به تربیت نسل تازهای از دانشمندان شیعه، متناسب با نیازهای عصر جدید شد؛ عصر پرسشها و شبهات؛ پرسشهایی که در بستر ضعف فرهنگی مسلمانان میرویید و از چالش اندیشهها و فرهنگهای مسلط آن روزگار با فرهنگ مسلمین تغذیه میشد.
عصر امام باقر(ع) آغازی بر دورۀ شکوفایی فوقالعادۀ جامعۀ شیعه است. پیامبر(ص)
او را باقر العلوم نامید؛ از اینرو که او به سبب نیاز آتی در رویارویی با اندیشههای یونانی،
ایرانی و... به آموزشی متفاوت از علوم انبیا روی آورد؛ او آنچه را که رسول آورده بود میشکافت، لایههای تازهای از علم دین را عرضه میداشت، پاسخهایی را که جامعۀ اسلامی به آن نیاز داشت از عمق پیام رسول استنباط کرده و راه وصول به این همه را نیز به حاملان علم شیعه میآموخت.
آموزههای اولیۀ اسلام در برابر اندیشههای ساده مشرکان و حرفهای نهچندان پیچیده اهل کتاب عرضه شده بود. اما اکنون اندیشههای عمیق یونانی و ایرانی و پیامهای رمزآلود هندی در برابر اندیشه اسلامی رخ مینمود و تبیینی تازه و ژرفاندیشی متفاوتی در اندیشههای الهی را نیاز داشت.
اگرچه اندیشه اسلامی ظرفیت پاسخگویی به همه نیازها تا روز قیامت را دارد، ولی این اندیشه به صورت لایهلایه عرضه شده و برای رسیدن به عمقی بیشتر، شکافندۀ علمی چون امام باقر(ع) را طلب میکرد.
باقر العلوم(ع) به لایههای زیرین اندیشه اسلامی پرداخت و در تمام عرصۀ فقه _ از عقاید و معارف تا اخلاق و احکام _ به نوآوری پرداخت. در عرصۀ عقاید و معارف، نهتنها اعتقادات ناب دینی را تبیین کرد، بلکه به توضیح لایههایی از معارف دینی اقدام کرد که پاسخگوی نیاز این دوره بود.
کلامی که در آموزشهای امام باقر و فرزندش(ع) القا میشد، همانند آموزشهای رسولخدا(ص) و جانشینان او رکنی از تربیت دینی است و نوعی حرکت فکری و روحی را برای افراد به ارمغان میآورد. اما در عصر صادقین(ع) اصول و قواعد این اندیشه و استدلالهای ظریف و دقیقی که در ورای تکتک مفاهیم و گزارههای دینی نهفته است، آموزش داده میشد. این آموزشها ذهن شاگردان را سازمان میدهد؛ ذهنیّتی که به آنان امکان پاسخگویی به هر شبهه تازه را فراهم میآورد. این ذهنیّت حاصل نوع آموزشی است که در آن، فرد با تمامی وجود درگیر سؤالات اساسی شده و حرکت فکری خود را با پرسشهای دقیق آغاز میکند. در این روش پیش از ارائه پاسخ، ذهن با پرسش و درگیری با موضوع آماده شده و مطالب بیمحابا به ذهن مخاطب ریخته نمیشود.
در آموزشهای صادقین(ع) توجّه به آموزش اصول و قواعد اندیشه دینی و استدلالها و حکمتها برجستگی خاصی دارد. در این شیوه، نهتنها ظرایف و لطایف قرآنی و روایی آموخته شده، بلکه چگونگی تحصیل این نکات نیز توضیح یافته است (نک: مشرق موعود، ش22).
این آموزشها همراه با فضای باز گفتوگوی با استاد، استفاده از شیوه کارگاهی جدل و نقد شیوه استدلال شاگردان، به تربیت رجالی میانجامد که در برابر هر حریفی و در هر عرصهای توان مقابله دارند و قدرت کلام را در دو چهره تبیینگر و مدافع به رخ میکشند (برای نمونه نک: کلینی، 1407: ج1، 13، 87 و 172؛ صدوق؛ 1398: 220؛ کشی، 1409: 256 و 266). شاگردان گاه با حضور در مواجهۀ امام با صاحبان مذاهب و فرق میتوانند در شیوه و محتوای مباحث کلامی نکات بسیاری بیاموزند (کلینی، 1407: ج1، 72 و 78).
در این جایگاه استاد به جای درگیری مستقیم خود با صاحبان شبهه و سؤال، میتواند شاگردان را به رویارویی با آنان بفرستد و خود تنها مشکلگشایی کرده و در حل دشواریها از شاگردان خویش پشتیبانی کند. شاگردان نیز در صحنه عمل با مشکلات و پرسشهای واقعی آشنا شده و توانمندیهایشان محک میخورد.
در بررسی روایات صادقین(ع) باید به تفاوتهای عصر این دو امام نیز توجه داشت. امامت حضرت باقر(ع) در دوره فتور حکومت اموی است و دلیل چندانی برای تقیه نیست، اما امام صادق(ع) با آخرین خلیفه مقتدر اموی _ یعنی هشام بن عبدالملک _ و با دو خلیفه خونریز عباسی، ابوالعباس سفاح و منصور همعصر است. فضای گفتوگوی حضرت صادق(ع) آکنده از حساسیت حکومتهاست و پیچیدهگویی و تقیه لازمۀ ادامه حرکت شیعی در این دورهها به شمار میرود.
تفاوت دیگر در قلّت و کثرت شیعیان است. اصحاب امام باقر(ع) جمعی محدودتر ولی خالصترند، اما عصر امام صادق(ع) دورۀ پرشماریِ شیعیان و همراه شدن با ناخالصها و ناخالصیهاست. همین نکته موجب میشود فهم سخنان امام صادق(ع) محتاج به دقتها و ظرافتهای بیشتری باشد.
آخرین تفاوت در پدیدار شدن آلعباس است؛ قدرتطلبان تازهای که با آلعلی(ع) نسبتی نزدیک دارند و از بسیاری از اسرار باخبرند. اینان از معارف شیعی آگاهند و آمادۀ سوء استفاده از هر آموزهای بهویژه آموزه مهدویت هستند. توجه به حضور و حساسیت عباسیان در فضای صدور یا تدوین کتب حدیث میتواند به تحلیلهای متفاوتی بینجامد. باید به این نکته توجه داشت که عباسیان و داعیان از اواخر دوره حضرت امام باقر(ع) کار خود را آغاز کردند؛ حرکتی که در دوره امام صادق(ع) به بار نشست.
در ادامه به محورهای سخنان امام باقر(ع) دربارۀ آموزههای مهدویت اشاره میکنیم و بر نکات پرتکرار و متفاوت در هر یک تأکید خواهیم کرد. فراوانی روایات صادقین(ع) سبب میشود برای تنظیم مناسبتر به دستهبندی محتوایی تازهای بر اساس مقطع زمانی مورد توجه در کلام روی آوریم.
مأخذ و مرجع اصلی در این بخش، کتاب معجم احادیث امام مهدی(عج) است که به شمارۀ صفحات آن در میان پرانتز اشاره شده است. تقریباً تمامی روایات امام باقر(ع) در جلد چهارم و بخش کوچکی از روایات در جلد پنجم این کتاب قرار گرفته است. البته روایات تفسیری امام باقر(ع) در حوزه مهدویت در مجلدی مستقل و در کنار سایر روایات تفسیر ائمه اطهار(ع) گردآوری شده است.
محورهای بحث در سخنان امام باقر(ع)
1. تولد، نام و نسب، ویژگیها
امام باقر(ع) در چند روایت از مخفی بودن ولادت امام مهدی(ع) سخن گفته (337 - 340) و در تعدادی از روایات به توصیف ظاهری امام مهدی(عج) پرداختهاند ( 351 - 355). در روایات امام باقر(ع) کمتر به نام مهدی(ع) اشاره شده و حتی در مواردی، اجتناب امام از ذکر نام ایشان مشهود است (341 و 351).
در یک روایت از درج امام و عملکرد او در پیمان و میثاقی خبر داده که از همگان گرفته شده است؛ میثاق مندرج در آیه 172 سوره اعراف (377). در روایتی دیگر نیز به ویژگی مشهور مادر امام مهدی(عج) اشاره شده است: ابن سیدة الإماء فرزند سرور کنیزان (357).
تأکید بر مخفی بودن ولادت مهدی(عج) دو اثر در شیعه داشته است؛ اول، آمادگی برای چنین شرایطی و دور ماندن از شک و تردید؛ دوم، در اختیار گذاردن علامتی برای تشخیص درست تا جایی که مدعیان حتی در ادعای مهدویت موسی و اسماعیل _ فرزندان امام صادق(ع) _ نتوانستند موفقیت چندانی به دست آورند.
توصیف ظاهری مهدی(عج) و خبر دادن از ویژگی مادر او، در خود تأکیدی بر قطعیت موعود و همچنین احاطه امام باقر(ع) دارد و جایگاه او را بر مخاطب معلوم میکند. این توصیفات میتواند علامتی را نیز در اختیار مخاطبان و آیندگان بگذارد.
روایت به قرار گرفتن مهدی(عج) در مضمون میثاق توحید و ربوبیت، و درج امامت در مضمون توحید اشاره دارد و اینکه ادامه توحید و حاکمیت پروردگار، پذیرش امامتی است که روشنگر حکم پروردگار در تمامی حادثههاست.
2. غیبت
توجه به حکمت غیبت در روایات بسیاری دیده میشود. در این روایات از ترس از کشتهشدن (346)، بیعت نکردن با گردنکشان زمانه (348)، تحول در روحیۀ حاکم بر جامعه (399 - 402)، غربال شدن (319 - 321) و همچنین نیاز به طی شدن دورههایی در جامعه انسانی و حصول برخی تغییرات (319 - 321، 399 - 402 و...) به عنوان دلایل غیبت نام برده شده است. همچنین در قالب بیان آثار غیبت نیز به نکاتی اشاره شده ( 348 - 350) که میتوان از آن به عنوان بخشی از حکمتهای غیبت یاد کرد.
امام در این سخنان از یکسو تداوم امامت آشکار را ناممکن و از سوی دیگر غربال شدن شیعیان و حصول نوعی بلوغ اجتماعی را لازمه قیام و ظهور امام دانسته است.
این بیانات، عقلانیت غیبت را روشن میکند و اشاره به حرکتهایی دارد که برای رسیدن به ظهور و قیام باید شکل گیرد. توضیح وجهۀ عقلانی غیبت، شبههها را میزداید و افق پیش روی فرد و جامعه شیعه را روشن میکند. این بخش از سخنان حضرت باقر(ع) به نکات ظریفی نیز اشاره دارد که باید در بحثی مستقل به آن پرداخت.
انحراف دیگری که در این کلمات مورد توجه خاص قرار گرفته، بحث تعیین وقت برای ظهور است. در این روایات، هر گونه وقتگذاری به صراحت باطل به شمار آمده و گویندۀ چنین سخنی تکذیب شده است (393 به بعد). فراهم آمدن شرایط ظهور حجتخدا وابسته به پایمردی مؤمنان و تحول در فضای فکری مردم است و برای چنین اموری نمیتوان وقت تعیین کرد.
در برخی روایات معتبر، از سال هفتاد به عنوان موعدی خبر داده شده که خداوند برای زمان حکومت ائمه(ع) تعیین کرده بود، اما با کشتهشدن امام حسین(ع) پروردگار بر اهل زمین غضب کرد و آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. این موعد نیز به سبب کشف اسرار ائمه از سوی یاران ایشان منتفی شد و خداوند پس از آن در نزد ائمه(ع) زمانی را برای حکومت تعیین نکرد.
این سخن را با مروری بر تاریخ ائمه نیز میتوان تأیید کرد؛ زیرا حرکت اجتماعی شیعه پس از رسولخدا(ص) بعد از وقفهای که با تسلط اولیه بنیامیه حاصل شد، روندی صعودی داشت و تأمل در شرایط اجتماعی جامعه شیعه نشان میدهد که تداوم حرکت حسینی میتوانست با داشتن مهلتی بیشتر برای رشد به قیام بینجامد که با کوتاهی و بیمهری یاران و خشونت دشمنان سرانجامی نیافت.
پس از امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) آغازگر حرکتی تازه بود که در طول دهها سال به گستردگی و وسعتی خاص رسید (کشی، 1409: 123). این حرکت با فترت و زوال بنیامیه فرصتی استثنایی یافت، اما سستی یاران امام در پایبندی بر توصیه اکید آن حضرت بر تقیه، موجب شد حرکت شیعی گرفتار محدودیتهای حاکمان و طمعورزی دوستان شده و راه بر تشکیل حکومت ولایی بسته شود. شرایط تازۀ دیگر با تعیین زمانی برای قیام همراه نبود و همه چیز موکول به پایمردی مؤمنان و تغییر ذهنیت مردم شد.
این منطق است که روایات دیگر حضرت باقر(ع) دربارۀ بیفایدگی قیامهای پیش از
ظهور را توضیح میدهد. امام به برخی یاران خویش فرمان خانهنشینی و همراهی نکردن با کسانی را میدهد که به قیام مسلحانه علیه حکومت برمیخیزند. امام نهتنها این تحرکات را بیفایده میداند، بلکه از بیپایگی و بیهدفی افرادی از خاندان خبر میدهد که اقدام به قیام میکنند.
منع از همراهی با قیامهای بیسرانجام همراه با تأکید بسیار بر انتظار فرج و نشان دادن رفتارهای درست در عصر غیبت است (322، 323، 325، 328 - 331، 316، 326 و 327). امام باقر(ع) تصویری عمیق از مفهوم انتظار فرج مینمایاند که در آن انتظار، بخشی از دین است، نه صرف حالتی در روح و روان مؤمن. انتظار به مثابه آمادگی و آمادهسازی شرایط برای ظهور، مهمترین عمل در عصر غیبت به شمار میرود؛ عملی که خود فرجی است برای مؤمن در رسیدن به هدف و سطحی متفاوت در زندگی که خود از هر پیروزی و فرجی مهمتر است.
آموزش این نکته که اگر انتظار فرج به معنای نارضایتی از شرایط سخت و ابتلائات
عصر غیبت باشد، نوعی دنیاطلبی را در خود دارد و اگر مؤمن خود را در چنین شرایطی
متضرر احساس میکند، در حقیقت نقش خویش در این دنیا و اهمیت ابتلا و غربال شدنها (طوسی، 1411: 339؛ نعمانی، 1397: 213؛ کلینی، 1407: ج1، 370) را نیافته که اگر کسی
با دوری از محضر معصوم بتواند فشارهای فکری، روانی و اجتماعی را تحمل کرده، به آمادگی و آمادهسازی ادامه دهد، برتر از کسانی است که محضر امام را درک میکنند و در رکاب او میجنگند.
یکی از شیوههای بیان معارف مهدوی، اشاره به سنتهایی است که همسان با پیامبران الهی در حق امام مهدی(عج) نیز جریان یافته است (357 و 359 - 363) که از ظرافتهای این شیوه، در مقالۀ پیشین سخن گفته شد (نک: مشرق موعود، ش27: 5-25). امام باقر(ع) در چند روایت به سنتهایی اشاره دارد که همسان با پیامبرانی چون موسی، عیسی، یوسف، یونس(ع) و محمد(ص) در حق امام مهدی(عج) نیز جاری شده است (برای مطالعۀ کاملترین بیان در اینباره، نک: صدوق، 1395: ج1، 327).
امام باقر(ع) برخی نکتههای عصر غیبت را همانند سایر معصومین(ع) تکرار میکند: اصلاح امر مهدی(عج) در یک شب (357 و 446) و همچنین شهادت بر امامت آن حضرت، توسل به او و دعای برای او (19 - 24) که پیشتر از آثار این بیانات گفتیم.
3. عصر نزدیک به ظهور
در کتب روایی شیعه و اهلسنت روایات بسیاری میتوان یافت که از اوضاع روزهای آینده خبر میدهند؛ روایاتی که از آنها به روایات ملاحم و فتن تعبیر شده و مؤلفان بسیاری به تصنیف پیرامون آنها پرداختهاند.
بخش بزرگی از این روایات وضعیت زمانی مشخصی نسبت به قیام مهدی(عج) ندارند، اما بخشی دیگر از عصری خبر میدهند که به قیام مهدی(عج) میانجامد. روایات اخیر، بخش مهمی از آموزههای مهدوی را تشکیل میدهد.
این روایات در حقیقت گزارشی از وقایعی است که پیش از ظهور حجت خدا رخ خواهند دارد؛ وقایعی که با رخ دادن آنها میتوان ظهور امام مهدی(عج) را توقع داشت و علایم ظهور به شمار میروند.
از بیان علایم ظهور توسط ائمه(ع) هم مصونسازی مسلمانان نسبت به جریانهای انحرافی حاصل میگردد و هم احاطه و جایگاه امامان شیعه گوشزد میشود. این علایم گاه در آسمان و زمین و خارج از فضای اجتماعی، و گاه حادثههایی اجتماعی هستند. پرتکرارترینِ علامتهای دسته اول در منقولات حضرت باقر(ع) ندای آسمانی است؛ ندایی که مهدی(عج) به همگان معرفی میشود و آغاز قیام او را اعلام میکند و برای هیچ کس تردیدی باقی نمیگذارد (317، 362، 367، 382، 427، 429 _ 431 و433).
این بیانات افزون بر ارائه علامتی مطمئن و حتمی برای ظهور، راه را بر مدعیان مهدویت میبندد؛ زیرا ساختن صیحهای آسمانی که در گوش همه نشسته و برای همگان مفهوم باشد، حتی امروزه نیز خارج از اختیار آدمی است.
داعیان عباسی در دوره امام باقر(ع) کار خود را آغاز کردند و سوء استفاده از مفاهیم مهدوی، از جمله آموزههایی است که در تبلیغات عباسیان مورد توجه خاص بود. استفاده از برخی القاب مهدی(عج) مانند سفاح، منصور و مهدی برای سلاطین عباسی حکایت از این توجه دارد. ارائه علایمی تقلید و جعل نشدنی میتواند دست مدعیان را در فریبکاری ببندد و شیعیان را با نشانههایی همراه کند و تشخیص حق و باطل را سهل نماید.
در منقولات امام باقر(ع) از میان علایم اجتماعی، خروج سفیانی بسیار مورد توجه است. نام، مشخصات ظاهری (418)، نقطه آغاز حرکت (362)، درگیریهای پیش از آن (416، 405، 315، 384، 385، 390)، مدت حکومت (419) و همچنین حوادثی توصیف شده است که برای او و سپاهش رخ خواهد داد (422). در این کلمات، امام باقر(ع) بر حتمیت قیام سفیانی تأکید شده (423) و خروج او را در سال قیام قائم (417) و پیش از حدوث آن گفته است (384 و 413).
واژه «سفیانی» برگرفته از کنیه ابوسفیان _ بزرگ بنیامیه _ است و از انتساب دشمن بزرگ مهدی(عج) به این خاندان خبر میدهد. این واژه در عصری که حکومت در اختیار آلامیه است، به نوعی مربوط کردن جریان شیطانی سفیانی به حکومتی است که بر تخت حکومت مسلمین نشسته است. توجه خاص امام باقر(ع) به سفیانی و داستان او میتواند تأکیدی بر تقابل خاندان و جریان اموی با اسلام، پیامبر و حرکت او باشد.
برخی دیگر از علایم ظهور مانند قتل نفس زکیه (447)، اختلاف میان فرزندان عباس، خروج یمانی و همچنین برخی علامات نجومی(379 و 389) در منقولات از امام باقر(ع) وارد شدهاند (425، 447، 405 و 406) (برای مطالعۀ برخی علایم دیگر، نک: نعمانی، 1397: 262 به نقل از امام باقر(ع) و نیز مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428: 405، 315، 390، 345، 346 و 362). اما در روایات به جای مانده از حضرت باقر(ع) خبر چندانی از دجال دیده نمیشود و تنها در یک نقل به محل خروج دجال اشاره شده است (ج5، 5).
در منقولات امام باقر(ع) از ظهور پرچمهای سیاه (نشانه عباسیان) در حمایت از مهدی(عج) خبر داده شده است (409 - 411) که پیشتر از شبهۀ اعتبار این روایات و خدشه در منبع آن، یعنی کتاب فتن ابنحماد سخن گفته شد.
4. ظهور و وقایع همزمان با آن
توصیف هنگامه ظهور، مضمون بخشی از روایات امام باقر(ع) است. خروج قائم در روز عاشورا رخ خواهد داد (451 و 453) و یارانی به تعداد سربازان رسولخدا(ص) در بدر خواهد داشت که از مناطق مختلف دنیا گرد او فراهم میآیند (445 و 449).
آری، او آغاز دوبارۀ بدر اسلام و منتقم عاشوراست و هر کس میتواند با انتظار مصلحانه این امید را در دل بپروراند که در محضر او و در رکابش حاضر شود و حجاب زمان و مکان مانع از حضور و همراهی نخواهد شد. این سپاه، همان سپاه بدر محمد(ص) است که بازگشته و آنچه ناتمام مانده بود را تمام میکند.
در مکه خطبه خوانده، حرکت خود را آغاز میکند؛ پرچم، سلاح، کلاهخود و سپر رسول خدا(ص) را به همراه دارد و پیماننامهای از جانب او. کنار کعبه، میان رکن و مقام با او بیعت میشود( 364 - 367) و با ندای آسمانی و معرفی او با نام و نام پدر، جای شبهه برای کسی باقی نمیماند (367 و... ). او عصا و سنگ موسی (369 و 373) را به همراه دارد و سنتهایی از انبیا در حق او نیز جاری است (359 - 363).
او با نام رسول خدا و با همان پرچم، سیره و سلاح او بازگشته است. او ادامۀ انبیاست، و با ابزارها و سنتهای آنان همراه است. در تأیید او آسمان به زمین متصل شده و جایی برای شبهه و تردید باقی نمیماند. آنکه در برابر او میایستد، از حجت بالغه الهی عبور کرده و در برابر آن ایستاده است.
عیسی مسیح(ع) در زمان او به زمین بازمیگردد. عیسی(ع) در رکاب مهدی(عج) است و در نماز به او اقتدا میکند (499 و 500). در کافی از امام باقر(ع) نقلی وارد شده که در آن از همراهی الیاس پیامبر با مهدی(عج) خبر داده است (439 - 443).
همراهی عیسی(ع) میتواند به یکدست شدن دو دین بزرگ ابراهیمی اشاره داشته باشد و به اینکه این جنگ میان صاحبان ادیان و مذاهب نیست و حق محض در برابر باطل محض صف خواهد کشید.
امام باقر(ع) در برخی روایات از اوصاف یاران قائم گفته است؛ از شجاعت فوقالعادۀ آنان (437)، از برادری و رفاقتشان (435) و از مطیع بودن آسمان و زمین و اشتیاقشان بر ایشان (434). یاران قائم همگی در قید حیات نیستند و بسیاری از آنان به دنیا رجعت کرده و در رکاب امام زمان(عج) حاضر میشوند (15 و 16).
تصویر یاران قائم به مخاطبان شرایطی را گوشزد میکند که با تحقق آن میتوان به ظهور قائم امید بست. تا این استوانهها بزرگ نباشند، امکانی برای حکومت مهدوی نیست و این بارِ بزرگ بر شانههای ناتوان جای نمیگیرد. مخاطب با دیدن فاصله خود با این تصویر زیبا، هم راه را میبیند و هم دلیل غیبت را مییابد و همچنین شوق حرکت را احساس میکند.
در نقلی از جابر، امام باقر(ع) شیوه سلام گفتن بر امام مهدی(عج) به هنگام رویت او را به شیعیان آموخته که عبارت آشنایی از زیارات جامعه است (ج5، 17 و 18). سلام بر او صدها سال پیش از تولدش و سلام بر او که توفیقی برای دیدارش نداریم، او را در دل و خیال ما حاضر کرده و با کلماتی زیبا بذر شناخت و احساس را در مخاطب مینشاند.
5. جنگها تا شکلگیری حکومت جهانی
شکلگیری حکومت جهانی مهدی(عج) با موانعی روبهروست که جز با جنگ کنار زده نمیشود. یاران شجاع و همدل قائم(عج) که از آسمان و زمین حمایت میشوند، در خدمت اویند. در روایات، از مسیر حرکت قائم (455 و 469)، رفتن به سوی قدس (491 و 492)، درگیریها و جنگهای او و همچنین پیروزیهایی که در انتظار اوست خبر داده شده است(378 و 481)؛ پیروزیهایی که با حمایت همان فرشتگان به دست میآید که در جنگ بدر مددرسان رسول خدا(ص) بودند (434).
روایات امام باقر(ع) سیره قائم(ع) را همانند سیره رسولخدا(ص) دانسته ، اما در همین روایات چند نکته دیده میشود که به نظر با سخن فوق هماهنگ نیست:
1. برخی روایات از برخوردهای شدید و متفاوت امام مهدی(عج) خبر میدهد (384 و 473 - 480). حتی در روایتی زراره از امام باقر(ع) صراحتاً پرسیده است: «أَ یَسِیرُ بِسِیرَةِ مُحَمَّدٍ(ص)؟» و امام در جواب فرموده: «هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ یَا زُرَارَةُ! مَا یَسِیرُ بِسِیرَتِهِ» (نعمانی، 1397: 236).
2. در برخی روایاتِ امام باقر(ع) از تجدید اسلام توسط امام مهدی(عج) و دعوت او به سنت و امری جدید خبر داده شده است (317، 384، 503 - 506)
3. روایتی نیز از امام باقر(ع) نقل شده که سیره قائم(عج) در قضاوت را گاه همسان با پیامبر(ص) و گاه متفاوت با او معرفی کرده است (483).
با دقت در روایات فوق، میتوان ناهماهنگی ظاهری را برطرف کرد؛ زیرا مراد از تفاوت سیره امام با رسولخدا(ص) در برخورد سختی است که او از آغاز با دشمنان خدا خواهد داشت. اما اصول حاکم بر رفتار امام نیز همان است که رسول(ص) به همه آموخته است.
رسولخدا(ص) ابتدا به بیان دعوت و اتمام حجت پرداخت و در این راه جز به ملاطفت
و حوصله راه نپیمود، اما آنجا که چیزی جز عناد و دشمنی باقی نماند، او به شکستن توطئهها اقدام کرد. برخوردهای تند امام مهدی(عج) با کسانی است که جز عناد ندارند و جز زبان شمشیر نمیفهمند. مروری بر شخصیت سفیانی و دجال این ویژگی در دشمنان امام را نشان میدهد.
دعوت با ندایی آسمانی و علایمی آغاز میشود که حجت را بر همگان تام و تمام میکند. روایات بحث مهدویت، امام را دفعکنندۀ شرّ سفیانی و دجال میداند، نه آغازگر جنگ با آنان.
روایات دعوت به اسلامی جدید از نکتۀ مخالف با مسلمات قرآنی و روایی سخن نمیگوید. دعوت به سنت و اسلام جدید، دعوت به امری متفاوت با سنت و اسلامی است که مردم به آن خو کردهاند؛ اسلام و سنتی که گرد و غبار کجفهمی و دستهای دسیسه بر آن آسیبها زده است (برای تفصیل این مطلب نک: کشی، 1409: 138، روایتی طولانی از امام صادق(ع)).
آری، به نظر میرسد در نظام قضایی امام مهدی(عج) بر اساس واقع حکم خواهد شد و به امارات و ادله احراز، اکتفا نخواهد گردید و این تمایزی میان نظام قضایی حکومت موعود با نظام قضایی رسولخدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) است.
در روایتی از حضرت باقر(ع) به شهر کوفه به عنوان محل حضور یا سکونت امام مهدی(عج) پس از قیام اشاراتی شده است (ابنقولویه، 1356: 30). البته طبیعی است که محل سکونت امام مهدی(عج) در عصر غیبت مشخص نشده و تنها برخی روایات به محلهای گوناگونی به عنوان اماکن سکونت یا حضور امام اشاره دارند.
6. حکومت حجت خدا
این وعدۀ مکرر رسول(ص) و جانشینان اوست که مهدی(عج) دنیای لبریز از ظلم و بیداد را به دنیایی سرشار از عدل و داد بدل خواهد کرد (521). حضرت باقر(ع) از عدل او (487، 513 و 514)، تکامل عقلها در عصر او (515 و 516) و از بخشش و عطای او (509 - 511) خبر داده و حکومت باعظمتی (371) را ترسیم میکند که بر تمام عالم سیطره داشته (501) و حتی قوای طبیعی نیز مسخّر اویند (517 و 518).
او به حکومت و راهی دعوت میکند که برای مردم تازگی خاصی دارد و از اسلامی سخن میگوید که با درک دیگران از آن متفاوت است (317، 384 و 503 - 506).
این تصویرها مخاطبان را با حکومت معصوم آشنا میکنند و نصاب حکومت در نگاه شیعه
را آموزش میدهند. اگر همت کنیم و زمینهها را فراهم سازیم، ناچار از سعی و خطاهای
مکرر و تحمل جهل و جور یکدیگر نیستیم و میتوانیم به چنین اوجی دست بیابیم. این نگاه است که برای عدالتورزیهای کوچک امثال عمر بن عبدالعزیز حسابی باز نمیکند که در چشم شیعه حکومت حقه بسیار فراتر از جلوههای کوچکی از عدالت است که گاه در حق یکدیگر روا داشتهایم.
رجعت معصومین(ع) از جمله رسولخدا(ص)، امام علی و امام حسین(ع) یکی از نکاتی است که در روایات امام باقر(ع) به آن پرداخته شده است (ج5، 7 - 14). در میان این منقولات، روایت عمرو بن ابیالمقدام از جابر که در دو کتاب تفسیر عیاشی و اختصاص مفید وارد شده، مضمون غریبتری دارد (ج5، 9). روایت از 19 سال حکومت قائم، پنجاه سال هرج و مرج پس از وفات او و سپس بازگشت امام حسین(ع) به دنیا و مطالبۀ خون خود و اصحابش خبر میدهد و از خونریزی وسیع آن حضرت که بدگمانی مردم و قیام عمومی علیه ایشان را به دنبال دارد. امام حسین(ع) به حرم خدا پناه میبرد و در فشار شدید میمیرد. پس از مرگ حسین(ع)، علی(ع) خشمگین از آنچه با حسین(ع) کردهاند به دنیا بازگشته و تمام دشمنان اهلبیت(ع) را میکشد و بر تمام زمین حاکم میشود. حکومت او سیصد و نود سال به طول خواهد انجامید.
روایت عمرو بن ابیالمقدام از جابر متنهای متفاوتی دارد. در نقل غیبت نعمانی هیچ سخنی از سفاح و منصور یا منتصر و از تطبیق آن بر امام علی و امام حسین(ع) نیست. شیخ طوسی نیز در کتاب غیبت به خروج منتصر و سفاح اشاره کرده، ولی از دو امام(ع) نامی به میان نیاورده است. با توجه به فقدان سند در کتاب تفسیر عیاشی و همچنین معلوم نبودن مؤلف کتاب اختصاص نمیتوان به این دو متن اعتماد کرد.
مضامین موجود در اضافات تفسیر عیاشی و اختصاص بسیار غریب است. اینکه پنجاه سال پس از رحلت قائم، حسین بن علی(ع) بازمیگردد و در چنین زمانی طالب خون خود و اصحابش میشود و اینکه چنان خونریزی برپا میشود که همۀ مردم علیه او قیام کرده و او را تا سرحد مرگ تحت فشار میگذارند، اینکه امام علی(ع) به انتقام خون او برمیخیزد و با اینکه دورهای بسیار طولانی بر زمین حاکم میشود، همگی از غرایبی هستند که پذیرش آنها دشوار است و کمتر مؤیدی نیز بر این مطالب میتوان یافت.
آری، رجعت امام حسین(ع) در روایت دیگری از امام باقر(ع) پیشبینی شده است (ج5، 13) اما این روایت از حکومت بسیار طولانی آن حضرت خبر میدهد که کاملاً با روایت عیاشی و اختصاص منافات دارد. افزون بر این، این روایت نیز در کتاب مختصر بصائر الدرجات وارد شده که در مقالات گذشته از ضعف بخشی از مندرجات آن سخن گفته شد.
7. پس از مهدی(عج)
جهان پس از رحلت مهدی(عج) چگونه خواهد بود؟
این سؤالی است که در سخنان حضرت باقر(ع) پاسخی به آن نمیتوان یافت، مگر در روایتی کوتاه که در آن به وجود قُوّام و جانشینانی برای امام مهدی(عج) اشاره شده است (ابنقولویه، 1356: 30).
در پایان، اشارۀ مجدد به این نکته لازم است که از امام باقر(ع) دربارۀ معارف مهدوی، روایات تفسیری بسیاری به جا مانده است. در جلد هفتم کتاب معجم احادیث امام مهدی(ع) 93 روایت تفسیری از حضرت باقر(ع) نقل شده که افزون بر آموزش معارف مهدوی، به ارائه مستندات قرآنی برای این آموزهها پرداخته و شیوههای متفاوتی از استنباط و تفسیر را در اختیار گذارده است.
نتیجه
عصر صادقین(ع) فرصتی برای آموزش معارف دینی است که بخشی مهم از آن را معارف مهدوی تشکیل میدهد. آموزش این معارف به گونهای است که روشهای استنباط را نیز میآموزد، عمق تازهای از معارف دینی را به مخاطبان معرفی میکند و همچنین شیعه را برای دشواریهای عصر غیبت آماده میسازد. عصر امام باقر(ع) زمان آماده شدن برای تهدیدی از سوی یاران دیروز و قدرتطلبان امروز است که آمادهاند با امید به منجی، برای خود پلکانی برای رسیدن به قدرت بسازند. آموزشهای امام باقر(ع) به شیوههایی ظریف، مخاطب را با علایمی آشنا میکند که منحرفان را در هر لباسی بشناسند و خود نیز گرفتار نشوند.
منابع:
_ ابنحبان، محمد بن حبان بن احمد، الثقات، تحقیق: محمد عبدالعمید خان، حیدرآباد هند، دائرة المعارف العثمانیة، 1393ق.
_ ابنسعد، ابوعبدالله محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر، بیتا.
_ ابنعدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، تحقیق و مقابله: سهیل زکار و یحیی مختار غزاوی، بیجا، دارالفکر، بیتا.
_ ابنقولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دار المرتضویة، 1356ش.
_ اشتهاردى، علىپناه، مدارک العروة، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، 1417ق.
_ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، دارالکتاب، 1385ق.
_ برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیة، 1371ق.
_ بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1394ق.
_ حرّانى (ابنشعبه)، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.
_ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
_ راوندى، قطبالدین سعید بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدى، 1409ق.
_ صدوق، محمد بن على بن بابویه، التوحید، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1398ق.
_ ، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، 1395ق.
، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1413ق.
_ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تحقیق: خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
_الغیبة للحجة، قم، دار المعارف الاسلامیة، 1411ق.
_ عسقلانی (ابنحجر)، احمد بن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، بیجا، دارالفکر، 1404ق.
_ کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، مشهد، مؤسسۀ نشر دانشگاه مشهد، 1409ق.
_ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1407ق.
_ مجلسى، محمد باقر بن محمدتقى، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق.
_ مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، تحقیق: سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
_ مزی، جمالالدین ابوالحجاج یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق: بشار عواد، بغداد، بینا، 1406ق.
_ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإختصاص، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید،
1413_ الف.
_ ، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413_ ب.
_ مؤسسة المعارف الاسلامیة، معجم احادیث الامام المهدی، قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428ق.
_ نسائی، احمد بن علی بن شعیب، کتاب الضعفاء و المتروکین، تحقیق: محمود ابراهیم زائد، بیروت، دارالمعرفة، 1406ق.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، تهران، نشر صدوق، 1397ق.
_ نوبختى، حسن بن موسى، فرق الشیعة، بیروت، دارالاضواء، 1404ق.
منبع: مشرق موعود، شماره 28، امیر غنوی
منبع: besuyezohur.ir
آیا دحوالارض روز ظهور امام عصر(ع) است؟
ماه ذی القعده نخستین ماه حرام و مقدمه ورود برای ماه ذی الحجه است، روز بیست و پنجم این ماه به نام روز دحوالارض مهمترین اتفاق این ماه است، در این روز صرف نظر از اثبات علمی، مکه نخستین مکانی از زمین است که آشکار شده و زمین از آنجا گسترش پیدا کرده است.
عبارت «ام القری» برای مکه و مادر بودن برای شهرها شاید بدین جهت باشد، در رابطه با این روز آداب و اعمالی وارد شده است. به طوری که روزه در این روز پاداش قابل توجهی دارد. همچنین بر خواندن ادعیه ویژهای تاکید شده که یکی از این ادعیه، ارتباط با واقعه ظهور حضرت مهدی(ع) دارد، در این دعا توصیفاتی است که به بحث مهدویت و گسترش آنچه از مسجدالحرام و مکه صورت میگیرد، اشاره شده است.
معنی روز دحوالارض
دحوالارض به معنای راه افتادن زمین است و عرب زمانی که کودکش به راه میافتد به او دحو میگوید، راه افتادن زمین از منظر حیات مورد توجه در این روز است.
آغاز حیات زمین در اینجا به دو معناست: اول اینکه زمین آب را در قسمتهای مختلف در این روز پذیرفته و این امر موجب حیات او شده است و دوم اینکه به معنای پذیرش رحمت الهی است و برحسب پذیرشی که پیدا میکند، آثار جدیدی در او پیدا میشود.
با توجه به اینکه روزهایی از سال ایام الله است، قران کریم نیز تعبیری دارد مبنی بر اینکه این روزها را به خوبی یاد کنید همچنین تأکید میکند در آیاتی که در روی زمین است، سیر کنید و عبرت بگیرید که نشان میدهد علاوه بر توجه به مکانها در مورد احوال زمین نیز است که از هر زمان نیز باید نتیجهای خاص گرفت.
اگر به شبهای قدر توجه میشود باید در نظر داشت که ما باید چه وظایفی داشته باشیم و چه اعمالی باید انجام دهیم، باید نسبت به این ایام خاص، توجهی عمیق و دارای مفهوم داشته باشیم.
همانطور که در روز دحوالارض زمین آشکار میشود و حیات پیدا میکند ما باید توجه به قیامت داشته باشیم چراکه این روز مترادف با روز قیامت است، اینکه اگر روز دحو الارض روز پهن شدن زمین است. روز قیامت روز جمع شدن زمین است و اگر این روز، روز گستردگی رحمت خداست روز قیامت نیز روز رحمت الهی است.
برکات روز دحوالارض
امام رضا(ع) در روایتی میفرماید: در این شب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) نیز متولد شدند و سفارش کردند که هر کس امروز را روزه بدارد، 60 ماه را روزه داشته و روزه و عبادت این شب معادل با عبادت 100سال است و برای روزه داران در این روز هرچه در آسمان و زمین است، استغفار میکنند.
دعا برای ظهور حضرت حجت در روز دحوالارض
روز دحوالارض روز حیات زمین است زیرا منشاء آب که مایه حیات است در روز دحوالارض میباشد، باید توجه داشت که آب حیات در منابع روایی تعبیر به امام عصر شده است و آب حقیقی که مایه حیات واقعی زمین است، امام زمان می باشد. بنابراین باید در این روز برای ظهور حضرت حجت دعا کنیم.
این درحالی است که قسمت عمده دعای وارد شده برای این روز در مورد ظهور و قیام امام زمان(ع) میباشد. همچنین شرایط ظهور در این دعا به تفصیل بیان شده است.
در این دعا آمده است که خدایا در امروز تمام سختیها را عوض کن و به زیبایی و آرامش تبدیل نما، این سختی در زمان ما دوران غیبت است که از خدا میخواهیم آن را به ظهور تبدیل کند، همچنین میگوییم که خدایا تو دعوت کننده به سمت حق هستی.
واژه "دَاعٍ" (دعوت کننده) در این فراز از دعا را صفت امام عصر(ع) است، عبارت "دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ" (دعوت کننده به حق) توجه خاص به امام زمان(ع) است. این درحالی است که روز دحوالارض روز استغفار نیز است. در تفاسیر آمده است که استغفار ملائکه با ظرفیت انسان حاصل می شود و ظرفیت انسان درحالی کامل می شود که متوجه به انسان کامل که امام زمان(ع) است، باشد.
امام عصر(ع) آخرین میثاق قریب الهی است
نخستین میثاق این روز، همان میثاق عهد اَلست است که به میثاق ولایت معروف است. دومین میثاق میثاق انبیای الهی و حضرت رسول است و آخرین میثاق نیز وجود مقدس امام عصر(عج) بیان شده است.
شباهت میان روز دحوالارض و گسترش عدل جهانی مهدی(ع)
اگر چه در روز دحوالارض، گسترش زمین از زیر کعبه در جهان ماده اتفاق افتاده است ولی دحو الارض واقعی که گسترش معنویت، عدالت و امنیت است، با وقوع ظهور رخ میدهد.
مکه در بعثت پیامبران در گسترش بندگی خدا نقش برجسته دارد، این مکان مقدس در زمان ظهور نیز نقش ویژهای خواهد داشت.
اگر دحوالارض به عنوان گسترش خاکی این اتفاق است، اتفاق بزرگ زمانی رخ میدهد که از کنار مکه معنویت، بندگی، عدالت و نورانیت به سراسر زمین گسترش پیدا می کند و ظهور حجت خدا اتفاق می افتد.
دحوالارض واقعی زمانی است که امام عصر(ع) پشت به کعبه کرده و این اتفاق بزرگ را اعلام میکنند، حضرت زمانی که به کعبه و قدرت خدای متعال اتکا میکنند، یکایک پیامبران بزرگ الهی را نام میبرند و میفرمایند: ای مردم دنیا اگر قصد دارید به حضرت آدم نگاه کنید، من واجد شرایط ایشان هستم و یک یک پیامبران را نام میبرند تا میرسند به نام پیامبر اسلام و میفرمایند اگر قصد دارید، به سیمای نورانی پیامبر(ص) بنگرید، من دارنده این سیما هستم.
امام عصر(ع) در راهی قدم میگذراند که همه پیامبران گذشته با وجود سختیها و تنگناها قدم گذاشتند، حضرت ولی عصر(ع) راه نیمه تمام پیامبران را تمام میکند. البته نه اینکه کار پیامبران ناقص بود و حضرت با ظهور خود آن را تمام میکنند، بلکه پیامبران در دوران خود به اهداف متعالی خود به حسب محدودیتها و معذوریتهای مردم دست پیدا نکردند.
اما در رابطه با ظهور حضرت باید گفت که تمامی این تنگناها و شرایط تحمیلی در زمان ظهور آخرین ذخیره الهی وجود نخواهد داشت.
آیا روز دحوالارض روز ظهور حضرت ولی عصر(ع) است؟
اگرچه در این زمینه روایت ثابت شده و یا سندی نداریم. همچنین در روایات بسیاری مثلا روز عاشورا یا نوروز را روز ظهور دانستهاند. ولی میتوان هر کدام از این روزها را به طور کنایه مراحلی از عصر ظهور دانست.
به طور مثال در روز عاشورا که تمامی حق و حقانیت در برابر تمام ظلم و باطل ظهور کرد، روز ظهور حضرت مهدی(ع) نیز تمامی حق در برابر تمامی باطل می ایستند. همچنان که روز نوروز که تمامی سرما رو به شکفتن و بهار میگذارد، در ظهور، امام نیز بعد از یک فصل سرد و خشک به بهاری سرشار از عدل قدم میگذارد.
کنایه روز ظهور در دحوالارض
این تمثیل میتواند کنایهای باشد از اینکه همانطور که کعبه نخستین جایی بود که آشکار شده و سرآغاز گسترش زمین شد، در روز ظهور سرآغازی بر حرکت امام عصر(ع) است.
بسیاری از سخنان معصومین و روایتها دارای اشارتها و بشارتهایی به انسانها در رابطه با اتفاقات بزرگی است که قرار است شکل بگیرد، امام علی(ع) در روایتی میفرمایند؛ چه بسیار است عوامل عبرت آموز و چه اندک انسان هایی که از این وسایل عبرت بگیرند.
منابع:
خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام خدامراد سلیمیان (پژوهشگر مهدویت و عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت)
حجت الاسلام علی محمدباقی (کارشناس مسائل مهدوی)
منبع: besuyezohur.ir