یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۹۱ مطلب با موضوع «مقاومت» ثبت شده است

10 "اسفند،سالگرد " شهادت شهید امیر حاج امینی

سارا سجادی | دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ب.ظ

 

 

افسران - 10 "اسفند،سالگرد " شهادت شهید امیر حاج امینی

خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی. بیسیم چی (شهید) پور احمد…
اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه.
هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد…
یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….”
ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام ….
داداشش می گه: یه بار نشسته بودم کنار مزارش؛ دیدم یه جوون اومد سر مزار و بهم گفت: شما با شهید نسبتی دارین؟ با اصرارش گفتم برادرشم. همینکه اینو شنید، گفت: ما اول مسلمون نبودیم، اما با اجبار مسلمون شدیم ولی از ته دلمون راضی نبودیم و شک داشتیم. تا یه بار اتفاقی عکس این شهید رو دیدم. واقعاً حس می کردم داره باهام حرف می زنه؛ طوری تاثیر روم گذاشت که از ته قلبم به اسلام ایمان آوردم و از اون به بعد همش سر مزارش میام….
بعد شهادتش یه نامه به دستمون رسید که چند روز قبل از شهادتش نوشته بود، اولش اینطور شروع می شد: “از اینکه به این فیض عظیم الهی نایل شدم، خدا را بسیار شکر گذارم…..”
دفعه آخری موقعی بود که بچه ها یک به یک جلو می رفتن و بر می گشتن. یه بار دیدیم امیر بلند شد که بره تو خط. یکی بهش گفت: حاجی! الان نوبت منه… ولی امیر گفت: نه! حرف نباشه، این دفعه من می رم…..
همین دفعه بود که با خوردن یه خمپاره شهید شد.

  • سارا سجادی

رونمایی از سایت «مجلس نما» جهت شفاف‌سازی هزینه‌های انتخاباتی نمایندگان

رونمایی از سایت «مجلس نما» جهت شفاف‌سازی هزینه‌های انتخاباتی نمایندگان shia muslim                  
 به همت بسیج دانشجویی شریف صورت پذیرفت

 

به گزارش مصاف، بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در راستای شفاف‌سازی مواضع، هزینه‌های انتخاباتی، دارایی‌ها، مشاغل پیشین و هدایای کاندیداهای مجلس شورای اسلامی اقدام به رونمایی از سایت «مجلس نما» نمود.

در این طرح کاندیدا‌های مجلس شورای اسلامی با امضای یک مرام‌نامه داوطلبانه تعهد می‌کنند اطلاعات مشخص شده در مرام‌نامه را به صورت داوطلبانه در اختیار مردم و رسانه‌ها قرار دهند.

لازم به ذکر است که از امروز، شنبه 10 بهمن‌ماه(روز رونمایی از سایت مجلس نما) ، از اطلاعات تعدادی از کاندیدا‌های مجلس دهم (نزدیک به 15 نفر از کاندیداهای مجلس دهم) که تاکنون به طرح پیوسته‌اند رونمایی شده است.

نشانی سایت : http://majlesnama.ir/

منبع: مصاف

  • سارا سجادی

روایت تاریخی | «حماسه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده»

سارا سجادی | سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ب.ظ

روایت تاریخی | «حماسه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده»

روایت تاریخی | «حماسه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده»

ششم بهمن‌ماه ۱۳۶۰ مصادف است با شورش مسلحانه‌ی گروهی از معارضین و افراد ضدانقلاب در آمل با هدف فتنه‌انگیزی علیه انقلاب نوپای اسلامی. در این روز تاریخی مردم آمل با بصیرت و شجاعتی مثال‌زدنی به مبارزه با آنها پرداخته و در کمترین زمان ممکن سرکوب‌شان کردند.
آنچه در ادامه می‌‌آید گزیده‌ای از روایت تاریخی «حماسه ششم بهمن مردم آمل» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است که پایگاه اطلاع‌رسانیKHAMENEI.IR آن را به مناسبت این روز منتشر می‌کند.
  • سارا سجادی

اگر صندوق رأی نباشد

سارا سجادی | سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ب.ظ

   اگر صندوق رأی نباشد

 

 

شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کاری که حضرت امام خمینی رحمة‌الله‌علیه انجام دادند، «بناى یک نظم مدنى - سیاسى بر اساس عقلانیت اسلامى بود.»(۱۳۹۳/۰۳/۱۴) این نظم مدنی- سیاسی دو پایه‌ی اساسی دارد: یکی سپردن کار کشور به مردم از طریق مردم‌سالاری و انتخابات، و دیگری انطباق کارها بر مبنای شریعت اسلامی.(۱۳۹۳/۰۳/۱۴) به‌همین علت «امام از اول اعلام کرد که مردم باید نظر بدهند؛ چه در اصل انتخاب جمهوری اسلامی، چه در تدوین قانون اساسی، چه در پذیرش آن قانونی که در مجلس خبرگان تصویب شده بود، چه در انتخاب رئیس‌جمهور، چه در انتخاب مجلس.»(۱۳۸۹/۱۱/۱۵) به همین جهت، "صندوق‌های رأی" در نظام جمهوری اسلامی همیشه اهمیت داشته است. اما پاسخ به اینکه چه عواملی موجب اهمیت این موضوع در نزد بنیانگذار فقید انقلاب می‌شود را در سه مؤلفه‌ی زیرمی‌توان یافت:

  • سارا سجادی

کتاب‌های شهید مطهری تکراری نمی‌شود

سارا سجادی | سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ب.ظ

 

کتاب‌های شهید مطهری تکراری نمی‌شود

اگر بنده مى‌خواستم برنامه‌ى حوزه‌ى علمیه‌ى قم را بنویسم، بلاشک یکى از مواد برنامه را این مى‌گذاشتم که کتابهاى آقاى مطهرى‌ خوانده شود، خلاصه‌نویسى شود و امتحان داده شود. البته در این آثار هم نباید متوقف شد.

  • سارا سجادی

توقف مبارزه با آمریکا وضع اقتصادی ایران را بدتر می‌کند

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ

توقف مبارزه با آمریکا وضع اقتصادی ایران را بدتر می‌کند/ سوریه شکست بخورد پایگاه حمله به ایران می‌شود/ سخنان رهبر عالی ایران در شبکه‌های اجتماعی آمریکا دست به دست شد

جنبش‌های اعتراضی زیر پوست آمریکا ادامه دارد/ رهبر ایران از بزرگ‌ترین افراد تاریخ است/ «خیرخواهی آمریکا» یک توهم مرگ‌بار است/ زندگی در آمریکا مانند زندگی در خانه یک گانگستر پولدار است/ آزادی در آمریکا محدود به مواد مخدر و ابتذال است/ آمریکا الگوی خوبی برای هیچ کشوری نیست/ بسیاری از آمریکایی‌ها «هیپستر» شده‌اند/
“کالب ماپین” خبرنگار، تحلیلگر سیاسی و فعال ضدجنگ آمریکایی

سؤال:: ایران از سوریه حمایت می‌کند، از یمن دفاع می‌کند، به کشورهایی در آفریقا کمک می‌کند، متحدی برای روسیه و چین است، و با آمریکا و کشورهای امپریالیستی می‌جنگد. این اقدامات، دو تأثیر دارد. یکی درون ایران و دیگری در سطح دنیا. آیا  با توجه به تأثیر این اقدامات در سطح دنیا آن‌قدری هست که برخی ایرانی‌ها فکر می‌کنند؟

بگذارید جواب‌تان را با یک مثال بدهم؛ چندی پیش رهبر معظم ایران به پلیس کشور توصیه کرد تا مانند پلیس آمریکا عمل نکند. من شخصاً فیلم این صحبت‌ها را برای یک‌یک افرادی فرستادم که می‌دانستم در زمینه خشونت پلیس فعال هستند. آن‌ها هم در شبکه‌های اجتماعی برای همه کسانی که می‌شناختند فرستادند.

مثل این بود که یک تشویق دسته‌جمعی شده باشیم. به آن‌ها گفتم یک کشور در آن سوی دنیا طرفدار ماست و مخالف پلیس آمریکا. چه‌قدر عالی است که یک رهبر در کشوری دیگر به پلیس آن کشور می‌گوید مانند پلیس آمریکا عمل نکنید. در کشوری که آمریکا همیشه می‌گوید وحشی است و خشونت‌طلب است، رهبر دارد به پلیس می‌گوید مانند پلیس آمریکا نباشید.

سخنانی که رهبر عالی بیان کرد به منزله یک حمایت بسیار قدرتمند از مردمی بود که در آمریکا در مقابل خشونت پلیس ایستاده‌اند. ببینید اگر موضع رهبر ایران درون آمریکایی که مرکز امپریالیسم است این‌قدر تأثیر دارد، تصور کنید برای مردم یمن که تحت حملات شدید هستند، یا مردم بحرین که با نظام استبدادی تحت حمایت آمریکا مبارزه می‌کنند و برای مردمی که در سراسر دنیا برای رسیدن به آزادی تلاش می‌کنند به چه معناست!

سؤال:: اگر می‌توانستید موضوعی را با رهبر معظم انقلاب در میان بگذارید، درباره چه چیزی صحبت می‌کردید؟

من آدمی هستم که خیلی حرف می‌زنم! بنابراین اولین کاری که می‌کردم این بود که سعی می‌کردم تا می‌توانم کم حرف بزنم تا ببینم رهبر معظم چه می‌خواهد بگوید. رهبر شما مسلماً یکی از بزرگ‌ترین افراد در تاریخ ماست.

سؤال:: دلیل این حرف‌تان چیست؟

دلیلش این است که او دارد کشوری را رهبری می‌کند که دستاوردهای عظیمی در مبارزه با امپریالیسم و صیهونیسم داشته است. بنابراین سعی می‌کردم حرف نزنم، فقط گوش بدهم ببینم رهبر چه می‌گوید. اگر اصرار می‌کرد و از من می‌خواست چیزی بگویم، می‌گفتم که چه‌قدر صحبت‌هایش برای جوانان آمریکایی مهم است و چه‌قدر از موضع او درباره خشونت پلیس تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. می‌گویم که وقتی اظهارات او را درباره کاپیتالیسم خواندم، چه‌قدر عمیق به نظرم رسیدند و چه‌قدر مرا تحت تأثیر قرار دادند. مردم دنیا و به خصوص جوانان با هر دینی و مذهبی که دارند، گوش می‌دهند تا ببینند ایشان چه می‌گوید.

به رهبر می‌گفتم کاری که او کرده و کشوری را مدیریت می‌کند که اساس آن فراتر از سود و منفعت مالی است و در آن اصول مذهبی قبل از همه چیز در نظر گرفته می‌شود، انسانیت ارزش دارد، و مردم به زندگی واقعی تشویق می‌شوند، پروژه‌ای است که مسلماً ارزش ادامه را دارد و من بیش‌ترین احترام و تحسین را برای او قائل هستم.

 

توقف مبارزه با آمریکا وضع اقتصادی ایران را بدتر می‌کند/ سوریه شکست بخورد پایگاه حمله به ایران می‌شود/ سخنان رهبر ایران در شبکه‌های اجتماعی آمریکا دست به دست شد

سؤال:: آیا مبارزه ایران با امپریالیسم تاثیری در دنیا دارد؟

من خودم اصالتاً ایرلندی هستم. اجداد من از ایرلند به آمریکا فرار کردند. من اولین باری که به ایران آمدم، فهمیدم خیابانی به نام بابی ساندز (از مبارزان استقلال‌طلب ایرلند) وجود دارد. حتی فهمیدم ایران از ارتش جمهوری‌خواه ایرلند حمایت “همه‌جانبه” کرده است. این عشق و همبستگی هرگز بی‌معنا نیست.

اگر مبارزات ایران متوقف شود، مسلماً مشکل بزرگی برای همه مردمی خواهد بود که در تمام دنیا به دنبال آزادی هستند، هر کجا که باشند، آمریکا، آفریقا، آسیا. یک نکته را هم باید بگویم: هر کس فکر می‌کند توقف مبارزه با آمریکا باعث می‌شود وضعیت اقتصادی مردم داخل ایران اندکی بهتر شود، کاملاً اشتباه می‌کند. اصلاً این‌طور نیست بلکه بدتر هم خواهد شد.

حملاتی که آمریکا علیه جمهوری اسلامی کرده، از تحریم‌های اقتصادی تا سرنگونی‌های نظامی، این‌ها بر اساس سیاست‌های ایران نیست. بر اساس این است که ایران یک کشور صادرکننده نفت است و صنعت نفت این کشور در اختیار دولت است. دولت ایران در رقابت با شرکت‌های نفتی وال‌استریت است. هر باری که ایران نفت صادر می‌کند، ارزش نفت صادراتی شرکت‌های آمریکایی و انگلیسی کاهش می‌یابد.

بسیاری از مردم فکر می‌کنند دلیل دشمنی آمریکا با ایران، صحبت‌های احمدی‌نژاد بود و وقتی روحانی روی کار آمد، مشکلات حل خواهد شد، اما مخالفت آمریکا با ایران بر سر پول است. این‌ها را نمی‌شود راضی کرد. نمی‌خواهند با کسی همکاری می‌خواهند، می‌خواهند همه را از میان بردارند. به عراق نگاه کنید، به لیبی نگاه کنید. آن‌ها می‌خواهند همین بلاها را بر سر ایران هم بیاورند. این تنها چیزی است که آمریکایی‌ها را راضی می‌کند.

سؤال:: اما آمریکایی‌ها نگفته‌اند می‌خواهند به ایران حمله کنند. گفته‌اند می‌خواهیم مذاکره کنیم. این نشان نمی‌دهد که تغییر کرده‌اند؟

این یک استراتژی متفاوت هست، اما هدف نهایی آن‌ها همان نابود کردن ایران است. نمی‌خواهند ایران را کنترل کنند، می‌خواهند آن را نابود کنند. اگر به تأمین مالی تکفیری‌ها در سوریه نگاه کنید، می‌بینید که نمی‌خواهند یک دولت باثبات به جای دولت اسد بگذارند. می‌خواهند جای اسد را بحران، مرگ، نابودی، سردرگمی و جنگ داخلی بگیرد. همین کاری که با عراق و افغانستان و لیبی کرده‌اند. می‌خواهند همه دنیا را درگیر یک جنگ داخلی عظیم بکنند تا همه به آن‌ها وابسته باشند. آن‌وقت خودشان به عنوان تنها قدرت اقتصادی در دنیا اعلام پیروزی کنند.

سؤال:: برخی مقامات ایرانی در نشست‌های بین‌المللی شرکت می‌کنند، به مقامات آمریکایی لبخند می‌زنند، با آن‌ها دست می‌دهند و عکس می‌گیرند. مخابره این تصاویر چه تأثیری روی شما می‌گذارد؟

این یک توهم مرگبار است که کسی فکر کند جان کری واقعاً برای مردم ایران ارزش قائل است. می‌دانم که اوباما امسال پیامی به مناسب نوروز به مردم ایران داد. اگر این پیام را نگاه کنید، می‌فهمید که اهداف آن بسیار مغرضانه بود. اوباما تلاش کرد تخم سردرگمی و ناآرامی را در جامعه ایران بپاشد. آمریکا از آشوبگران سبز در ایران حمایت کرد و تروریست‌های مجاهدین خلق هم تحت حمایت آمریکا هستند.

آمریکا هیچ هدف خیری برای مردم یا دولت یا جامعه ایران ندارد. نمی‌خواهند هیچ اتفاق خوبی برای ایرانی‌ها بیفتد. به نظر من، مهم است که مذاکره کنید، از مبارزه حمایت کنید و تلاش کنید هر آن‌چه را می‌توانید در زمینه از بین بردن تحریم‌ها به دست بیاورید. اما در عین حال باید یادتان باشد با چه کسی دارید مذاکره می‌کنید. با کسانی مذاکره می‌کنید که واقعاً خیرخواه شما نیستند. به فکر خودشان و سود خودشان هستند. همیشه چیزی پشت پرده دارند. می‌خواهند هر پیشرفتی را در دنیا متوقف کنند.

سؤال:: بسیاری از مردم در ایران می‌گویند ما هزینه گزافی برای مقابله با امپریالیسم در دنیا می‌کنیم. این هزینه نه ارزشش را دارد و نه نتیجه‌ای داشته است.

اولاً من باید بگویم به عنوان یک آمریکایی حق ندارم به شما بگویم با انقلابتان چه کنید یا چگونه مبارزه خود برای استقلال را ادامه دهید. مدت‌هاست آمریکایی‌ها به مردم دنیا می‌گویند با عمرشان چه کنند. شما به این توصیه‌ها نیازی ندارید. اما این را می‌گویم که اگر وضعیت زندگی ایرانی‌ها را با مردم عربستان سعودی یا رژیم‌های دیگر تحت حمایت آمریکا مقایسه کنید، متوجه تفاوت بسیار بزرگی می‌شوید.

مصاحبه با کالب ماپین
“من به عنوان یک آمریکایی حق ندارم به شما بگویم با انقلاب‌تان چه کنید”

دفعه قبلی که من ایران بودم، به پارکی کنار هتل محل اقامتم رفتم و با دانشجوهای زیادی حرف زدم. از آن‌ها پرسیدم چه‌قدر هزینه برای تحصیل در دانشگاه پرداخته‌اند. می‌گفتند رایگان است. دولت هزینه‌اش را می‌دهد. به آن‌ها گفتممی‌دانستید حتی در ثروتمندترین کشور دنیا یعنی آمریکا هم آموزش رایگان نیست؟ در آمریکا میلیون‌ها جوان هستند که تا ده سال باید بدهکار باشند و هزینه آموزش خود را به دولت پرداخت کنند. دولت هم به بانک‌ها اطمینان داده که می‌توانند جوانان را سلاخی کنند. آموزشی که در بسیاری از کشورهای دنیا رایگان است، در آمریکا منبع درآمدی تریلیون دلاری برای دولت است.

سؤال:: با این حال، زندگی در آمریکا برای برخی، جذاب‌تر و جالب‌تر است. برخی از مردم در ایران، این حرف‌های شما را قبول نمی‌کنند. چگونه می‌خواهید به مردم بگویید زندگی در ایران بهتر است؟

در نظام امپریالیسم، وقتی بانک‌دارها کنترل کشور را به دست می‌گیرند، توسعه با خود نمی‌آورند. این یک افسانه است که امپریالیسم توسعه می‌آورد، واقعیت این است که توسعه را نابود می‌کند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید آمریکا به عراق حمله نکرد تا منابع نفتی آن را به دست بیاورد، حمله کرد تا منابع نفتی این کشور را نابود کند. صادرات آمریکا از نفت عراق با آغاز جنگ کاهش پیدا کرد. به لیبی نگاه کنید. هیچ کجا ورود امپریالیسم برای آوردن صلح نبوده است. این‌ها می‌خواهند مردم فقیر بمانند تا به آن‌ها وابسته و تحت سلطه اقتصادی‌شان باشند.

وقتی یک کشور از امپریالیسم آزاد می‌شود، یک روند را آغاز می‌کند. این اتفاق یک‌شبه نمی‌افتد. نکته‌ای که باید در نظر داشته باشید، این است که ثروت آمریکا را با جان میلیون‌ها نفری خریده‌اند که نه تنها در خاورمیانه، بلکه در آفریقا، آسیا و کشورهایی مانند ویتنام کشته شدند. هرچه ما آمریکایی‌ها داریم، آغشته به خون مردم است.

مردم زندگی در آمریکا را با زندگی در خانه یک گانگستر پولدار مقایسه می‌کنند. این شخص ممکن است ثروتی در اختیار شما قرار بدهد، اما بهتر است درباره این‌که این پول را از کجا آورده، تحقیق نکنید، چون می‌فهمید آن را با خون به دست آورده است. حتی در همین جامعه آمریکایی که با این همه جنایت ثروتمند شده است، باز هم می‌بینیم مردم را رها می‌کنیم تا فقیر باشند.

تنها در آمریکا می‌توانید ببینید مردمی که میلیون‌ها دلار پول دارند، از کنار زنان پیری بگذرند که چیزی برای خوردن ندارند. ثروت زیاد است، اما میان مردم تقسیم نمی‌شود. میلیون‌ها نفر می‌میرند، چون وقتی مریض هستند پول ندارند تا پیش دکتر بروند. میلیون‌ها نفر کنار خیابان می‌خوابند.

سؤال:: اما زندگی متوسط مردم، زندگی خوبی است.

مسلماً سطح متوسط زندگی در آمریکا از بسیاری از کشورهای دیگر دنیا بهتر است. آمریکا ثروتمندترین مردم دنیا را دارد، اما مشکلات زیاد و فقر زیادی هم دارد. همچنین سرکوب در این کشور روز به روز بیش‌تر می‌شود. قبلاً از آمریکا به عنوان آزادترین کشور دنیا یاد می‌کردند، اما الآن آمریکا بر اساس درصد، بیش‌ترین آمار زندانی را در دنیا دارد. دولت‌های دنیا همه تلاش می‌کنند تا با مواد مخدر بجنگند، اما آمریکا نه تنها تلاش نمی‌کند این مسئله را از بین ببرد، بلکه آن را تسهیل هم می‌کند. از طرف دیگر، افرادی که از مواد مخدر استفاده می‌کنند را زندانی می‌کنند. انگار نظام آمریکا بر پایه زندانی کردن مردم استوار است، چون از این کار هم سود می‌برند. همه چیز در آمریکا دستکاری شده تا یک نفر از آن سود ببرد.

مصاحبه با کالب ماپین
سرکوب در آمریکا روز به روز بیش‌تر می‌شود

دولت آمریکا نمی‌خواهد جلوی جرم را بگیرد، بلکه می‌خواهد آن را بیش‌تر کند تا مردم را به زندان بیندازد و از این راه درامد کسب کند. نمی‌خواهند جلوی جنگ را بگیرند، بلکه می‌خواهند جنگ به راه بیندازند تا بتوانند با بمباران کشورها و فروش سلاح، سود به دست بیاورند. اخلاقیات وجود ندارد. مردم می‌گویند جامعه آمریکا خیلی آزاد است. بله شما در آمریکا کاملاً آزاد هستید مواد مخدر مصرف کنید، فیلم‌های مبتذل ببینید و کارهای دیگری انجام بدهید که در جوامع دیگر ممنوع است اما نمی‌توانید بخشی از یک چیز مهم و تأثیرگذار باشید. نباید عضو پروژه‌ای باشید که می‌خواهد دنیا را تغییر دهد.

آمریکا کشوری است که در آن کودکان می‌توانند اسلحه به مدرسه ببرند و بقیه کودکان را بکشند. این اتفاق در آمریکا زیاد می‌افتد. یک نوجوان یا جوان اسلحه می‌برد، هرچند نفر را که بتواند می‌کشد و بعد هم خودکشی می‌کند. میزان بیماری‌های روانی و دیوانگی در آمریکا بسیار زیاد است. آمریکا الگوی خوبی برای هیچ کشوری نیست. کشوری که می‌خواهد پیشرفت کند، باید زیرساخت‌ها و صنایع خود را بسازد، اما نباید تلاش کند شبیه آمریکایی شود که جامعه‌ای ثروتمند اما سردرگم و مخدوش دارد. خیلی از مردمی که برای ساختن آمریکا جنگیده‌اند، اگر وضعیت الآن آن را ببینند، وحشت می‌کنند.

سؤال:: چه چیزی باعث می‌شود مردم ایران بخواهند قبول کنند که هزینه مبارزه با امپریالیسم را بپردازند؟

هرچه کشورهایی که از دست امپریالیسم خلاص می‌شوند، بیشتر باشند، فضای تنفس برای ما هم بیشتر است. واقعیت این است. اگر سوریه از بین برود، تبدیل به پایگاهی برای حمله آمریکا به ایران می‌شود. تخریب عراق و ایجاد تهدید داعش در این کشور هم برای همین هدف بود. هرچه کشورهای بیشتری آزاد شوند و استقلال پیدا کنند و دولت‌های باثبات در آن‌ها روی کار بیاید، ایران هم ایمن‌تر خواهد شد. به نفع ایران است که برای ثبات و استقلال اقتصادی بجنگد و در کنار کشورهایی باشد که می‌خواهند خود را آزاد کنند.

مهم نیست چه کشوری باشد. این زیباترین نکته‌ای است که در این‌جا وجود دارد. در بولیوی، سوسیالیست‌ها هستند، در کوبا و چین، کمونیست‌ها هستند، روسیه یک کشور ناسیونالیست است، حکومت در این کشور تحت تأثیر مسیحیت ارتدوکس روسی است. ایران، انقلاب اسلامی را دارد. این کشورها به‌رغم ایدئولوژی‌های متفاوت در کنار هم هستند، چون می‌دانند دشمن بشریت در حال حاضر کیست، نظام مبتنی بر طمع و منفعت‌طلبی سرمایه‌داری نئولیبرالیسم غربی وال‌استریت.

این همان چیزی است که در رسانه‌های آمریکایی جایش خالی است. در رسانه‌ها همیشه می‌گویند ایران توسعه‌طلب است. این را نمی‌گویند که اصول جمهوری عربی سوریه و حزب بعث در سوریه بسیار متفاوت از اصول انقلاب اسلامی ایران است. اگر به سازمان انصارلله یمن نگاه کنید، این‌ها نظرات متفاوتی با جمهوری اسلامی ایران دارند. این نیروهایی که مقابل آمریکا ایستاده‌اند، همه با هم یکی نیستند، یک ایدئولوژی ندارند. فقط مردمی هستند که آزادی می‌خواهند.

آزادی‌خواهان دنیا با هم و در یک صف مقابل غرب ایستاده‌اند. این اتفاق خوبی است و اتفاقاً ادعای توسعه‌طلب بودن ایران را هم نقض می‌کند. مسئله فقط این است که ایران می‌داند اگر می‌خواهد آزاد بماند، بقیه هم باید آزاد باشند.

سؤال:: آمدن به خیابان و شعار دادن و پلاکارد حمل کردن چه تأثیری دارد؟ با این کارها که چیزی تغییر نمی‌کند.

این نوع کارها باعث می‌شود اتحاد با بقیه مردم دنیا شکل بگیرد و پیام انقلاب شما به مردم برسد. نه تنها در آمریکا بلکه در تونس و یمن و مصر و کشورهای دیگری که تلاش می‌کنند خود را آزاد کنند. باید به آن‌ها نشان بدهید که ایران دوست آن‌هاست. باید صدای انقلابتان در تمام دنیا باشید. برخی از ایرانی‌ها می‌گویند اهداف انقلاب اسلامی کاملاً محقق نشده است.

مصاحبه با کالب ماپین
تصاویر رهبری و امام خمینی در کنار پرچم‌های فلسطین، سوریه و حزب‌الله
در تظاهرات روز قدس در برلین

من صحبت‌های رهبر عالی را گوش داده‌ام و می‌دانم که برخی اتفاقاتی که در ایران می‌افتد متناقض با این صحبت‌ها و نظریات رهبر عالی و مخالف اصول انقلاب هستند. یکی از تأثیراتی که مثلاً تجمع‌های دانشجویی می‌تواند داشته باشد این است که دانشجوها خواستار عمل به اصول انقلاب و گفته‌های رهبر بشوند. این کارها هم همه به مردم کشورهای دیگر کمک می‌کند، چون هر چه مردم ایران با هم متحدتر باشند، بدانند دوستان‌شان چه کسانی هستند و دشمنان‌شان چه کسانی هستند، می‌توانند در مبارزه با امپریالیسم مؤثرتر باشند.

سؤال:: فرق شما به عنوان یک فعال مدنی با عموم مردم آمریکا چیست؟ شما اطلاعات خود را از کجا می‌گیرید و چه عاملی باعث شده تا شما از بقیه مردم متفاوت شوید؟

به عقیده من، اکثریت مردم آمریکا در حال حاضر بسیار بدبین شده‌اند. می‌شنوند که سیاستمداران کشورشان با آن‌ها حرف می‌زنند، اما به گونه‌ای تمسخرآمیز می‌گویند: این‌ها به ما دروغ می‌گویند، به حرف چه کسی باید گوش بدهیم؟ به خصوص از وقتی اوباما رئیس‌جمهور شد. جوانان آمریکایی خیلی هیجان‌زده بودند و فکر می‌کنند اوباما قرار است همه چیز را عوض کند اما به هیچ وجه این اتفاق نیفتاد. همه چیز حتی می‌توانیم بگوییم با آمدن اوباما بدتر شد.

همه چیزهایی که درباره بوش می‌گفتیم، درباره نقض آزادی‌های مدنی و افزایش دخالت‌های خارجی و بحران اقتصادی، همه این‌ها وضع‌شان بدتر شد. واکنش بسیاری از مردم در این شرایط این نبوده که به دنبال منابع دیگر برای پیدا کردن اطلاعات بروند، بلکه صرفاً بدبین شده‌اند. دیگر به حرف هیچ‌کس اعتماد نمی‌کنند.

آن‌چه مرا با عموم مردم متفاوت می‌کند این است که من رسانه‌های ایرانی را رصد می‌کنم. رسانه‌های روسی را رصد می‌کنم. رسانه‌هایی را بررسی می‌کنم که خارج از آمریکا و به عنوان نیروهایی در مقابل واشنگتن شکل گرفته‌اند. مردم آمریکا بیش‌تر بدبین شده‌اند. وقتی اوباما هم تغییری در وضعیت کشور ایجاد نکرد، مردم گفتند پس حتماً هیچ خوبی در دنیا نیست.

خاطره خبرنگار آمریکایی از سخنرانی رهبر انقلاب // آماده انتشار

اتفاقاً این بدبینی و این اعتقاد به نوعی به نفع صهیونیست‌ها هم شده است. آن‌ها می‌گویند درست است که ما فلسطینی‌ها را می‌کشیم، اما آن‌ها هم به اندازه ما بد هستند و بنابراین تنها کاری که شما باید بکنید این است که بین دو نیروی شیطانی، یکی را انتخاب کنید و از آن حمایت کنید.

در آمریکا معمول است که مردم را هیپستر (نو پرست) خطاب می‌کنند. می‌گویند مردم جوان بین ۱۸ تا ۳۰ سال عاشق امتحان چیزهای جدید هستند و همیشه دوست دارند با همه کس و همه چیز مخالف باشند. این دیدگاه اگرچه با دولت آمریکا مخالف است، اما کلاً هم به هیچ دیدگاه دیگری اعتقاد ندارد، صرفاً بدبین است.

این افراد کسانی را که به هر چیزی اعتقاد دارند تمسخر می‌کنند و می‌گویند دیوانگی است که انسان به چیزی اعتقاد داشته باشد یا برای آن تلاش کند. به خاطر همین هم برای هیچ چیز نمی‌جنگند. این دیدگاه درباره دنیا در آمریکا در حال گسترش است و اتفاقاً هم‌جهت با منافع امپراتوری هم هست.

بخش بزرگی از این فلسفه را در دانشگاه‌ها هم دارند درس می‌دهند و نام آن را پست‌مدرنسیم گذاشته‌اند. این فلسفه می‌گوید واقعیتی وجود ندارد. تنها جهت‌های مختلفی وجود دارند که با هم تقابل می‌کنند. هیچ چیزی وجود ندارد که بتوان به آن اعتقاد داشت. بنابراین فقط زندگی‌تان را بکنید و به کسی کاری نداشته باشید. همه به شما دروغ می‌گویند. همه فریب‌کار هستند. فلسفه بسیار تأسف‌باری است. کاش این آدم‌ها جمهوری اسلامی ایران را می‌دیدند. می‌دیدند که یک کشور دور هم جمع شده تا علیه امپریالیسم بجنگند. این‌جا مردم واقعاً به برخی چیزها اعتقاد دارند.

سؤال:: مثلا به چه چیزهایی؟

آخرین باری که این‌جا بودم، مراسم‌هایی درباره جنگ عراق و ایران برگزار می‌شد. شهیدها در این مراسم‌ها خیلی مهم بودند. به عنوان افرادی که جان خود را داده‌اند. مردم آمریکا از این ماجرا می‌توانند درس‌های زیادی بگیرند. چیزهایی در دنیا هست که ارزش آن را دارند که مردم برای آن‌ها بمیرند و به آن‌ها اعتقاد داشته باشند. این را خیلی از مردم در آمریکا نمی‌فهمند، چون جامعه آن‌ها فقط به پول و سود اهمیت می‌دهد، نه هیچ چیز دیگری.

خاطره خبرنگار آمریکایی از سخنرانی رهبر انقلاب // آماده انتشار
مراسم تشییع ۱۷۰ شهید غواص در تهران

به همین سبب است که نمی‌گذارند پرس‌تی‌وی در شبکه ماهواره‌ای آمریکا برنامه پخش کند، کاری که راشاتودی توانسته انجام بدهد و مخاطبین زیادی هم پیدا کرده است. به نظرم مسئله اصلی اعتماد مردم است. مردم در عمق وجود خود نمی‌خواهند از دولت‌شان متنفر باشند. دوست دارند باور کنند که دولت به آن‌ها راست می‌گوید. بنابراین وقتی می‌فهمند که دولت‌شان به آن‌ها دروغ می‌گوید، دچار بدبینی می‌شوند و نتیجه می‌گیرند که هیچ واقعیتی وجود ندارد.

مردم نمی‌توانند بپذیرند که دولت‌شان اشتباه می‌کند و دولت‌های دیگر در دنیا که خواهان عدالت هستند و مقابل دولت کشورشان ایستاده‌اند، کار درستی می‌کنند. این کار بسیار دشوار است، اما در تاریخ اتفاق افتاده است. جان براون که یک قهرمان ملی در آمریکاست، نه تنها پذیرفت که دولتش اشتباه می‌کند، بلکه علیه دولت خود سلاح برداشت و برای منسوخ کردن برده‌داری مبارزه کرد. جورج واشنگتن فهمید دولتش اشتباه می‌کند و علیه امپراتوری انگلستان سلاح به دست گرفت. این کار نیاز به افرادی دارد که خود را از جامعه جدا کرده‌اند و تمایل به کشف حقیقت و انجام این کار دارند.

سؤال:: پیش‌بینی شما از آینده تحولات اجتماعی در آمریکا چیست؟

من اعتقاد دارم درون مرزهای آمریکا هم مخالفت با امپریالیسم و صهیونیسم دولت این کشور علنی خواهد شد. در اروپا همین مسئله را در قالب روی کار آمدن احزاب ضدریاضتی مانند سیریزا در یونان و حزب ملی اسکاتلند در بریتانیا دیده‌ایم. این نشان می‌دهد در همین مراکز امپریالیسم هم جنبش‌هایی در حال شکل‌گیری است. مطمئنم در آمریکا هم اتفاقی می‌افتد.

  • سارا سجادی

 

 

رهبر انقلاب اسلامی: «وظیفه داریم به مسائل گوناگون کشور با نگاه کلان و جامع نگاه کنیم... لازم است نگاه جامع و نگاه کلان به مسائل همچنان حفظ بشود و با این نگاهِ جامع در مقابل حوادث موضع بگیریم، حادثه را بشناسیم.» ۱۳۹۲/۶/۱۴
از منظر رهبر انقلاب اسلامی به موازات اینکه «نظام اسلامی» به دنبال تحقق اهداف، برنامه‌ها و اقداماتی در کشور و منطقه است، دو جریان دیگر یعنی «نظام سلطه» و «جریان غرب‌گرای داخل» نیز با اقدامات و برنامه‌هایی مشخص به دنبال تحقق اهداف خود در کشور و منطقه و در تقابل با نظام اسلامی هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای محورهای سه‌گانه‌‌ی» ‌اقتصاد مقاومتی»، «پیشتازی در عرصه‌ی علم و فناوری» و «تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی» را به‌عنوان پایه‌‌های اصلی برنامه‌ی «نظام اسلامی» برای «پیشرفت کشور» معرفی می‌کنند و در مقابل برنامه‌های «نظام سلطه» در کشور و منطقه را مبتنی بر دو عنصر «نفوذ» و «اختلاف» می‌دانند.
رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل برنامه‌ها و اقدامات «جریان غرب‌گرای داخلی» نیز چهار محور «ترویج احساس حقارت ملی»، «شبهه‌افکنی و ترویج بی‌اعتقادی»، «ایجاد تردید در مسائل سرنوشت‌ساز کشور» و «ترویج لذت‌جویی و شهوترانی» را در رأس برنامه‌های این جریان مطرح می‌کنند.
به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR نمودار «طرح کلی موضوعات و مفاهیم محوری بیانات رهبر انقلاب« را با تأکید بر مباحث مطرح‌شده در دوره‌ی پسابرجام در تبیین برنامه‌ها و اقدامات این سه جریان منتشر می‌کند.
  • سارا سجادی

ماهواره و حریم خانواده

سارا سجادی | شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۸ ب.ظ

ماهواره و حریم خانواده

ماهواره و حریم خانواده shia muslim                  
 در شماره قبلی مقاله، مرور مختصری بر حقیقت جنگ نرم و قدرت نرم داشتیم. همچنین تعاریف حوزه جنگ نرم را به طور خلاصه بیان کردیم. در این شماره در نظر داریم شرح مختصری بر ماهواره (مصداقی از ادوات جنگ نرم) به عنوان منبع مهم قدرت نرم، بیان داریم.

 

  

امروزه رسانه‌های جمعی، مهم‎ترین ابزار جنگ روانی و استعمار فرانو و ناتوی فرهنگی به‎شمار می‎آیند.  علاوه بر رادیو و تلویزیون ماهواره‎ها، اینترنت و خصوصا شبکه‎های اجتماعی اینترنتی با رویکردی بسیار زیرکانه و هوشمندانه طرح سیطره بر افکار جهان را در پیش گرفته‎اند. به عبارت دیگر آن ها نوک پیکان خود را در جنگ نرم به جای هدف قرار دادن مستقیم فرهنگ ایرانی و اسلامی یا آموزه ها و تعالیمی که مردم ایران با آن بزرگ شده و خو گرفته‎اند به سمت دیگری نشانه گرفته و آن سبک زندگی است؛ آن‎ها سعی دارند سبک دیگری از زندگی را که عمدتا سبک زندگی غربی و به طور مشخص سبک زندگی آمریکایی است در قالب فیلم‎ها، سریال‎ها، برنامه‎ها و موضوعات مختلف ترویج کرده و به سمت ایران گسیل کردند. (1)

در کتاب ارزشمند سلطه پنهانی، اسناد صهیونیستی و یهودی بودن شبکه‌های Fox، A.B.C  و N.B.C در آمریکا و تلویزیون فرانسه و ایتالیا و نفوذ آنان در B.B.C به تفصیل آمده است. از طرفی شبکه‌های صهیونیسم مسیحی چونT.B.N ، C.B.N ، God TV ،Faith TV  و 3A.B.N . به طور مستمر در حمایت از آرمان‎های آخرالزمانی یهودیان صهیونیست فعالند و با زبان مسیحیان، آن‌ها را زیر سلطه بیش‌تر یهودیان می‌برند؛ تا آن‌جا که به نوشته جورجی کنعان، صهیونیست‌های مسیحی در امریکا بیش از 1500 شبکه رادیویی دارند. در انگلیس نیز، رادیوی B.B.C زیر سیطره صهیونیست‌هاست. (2)
در این میان ماهواره، به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد خود، قادر است پیام‌های تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بی‌شماری از افراد را در سراسر دنیا مورد خطاب قرار دهد. باید گفت هر وسیله ارتباطی مزایا و معایب منحصر به فرد خود را دارد  و ماهواره نیز از این قانون مستثنی نمی‎باشد؛ اما سیطره امپراتوری رسانه‎ای غرب که استحمار مخاطبان را در پی دارد باعث شده‎است که آسیب‎های این رسانه به مراتب بسیار بیشتر از مزایای آن باشد. 
آسیب شناسی استفاده از ماهواره
•    اتلاف وقت و تنبلی: گذراندن وقت بیش‌تر برای تماشای ماهواره، فرد را تنبل و از نظر روانی، منفعل بار می‎آورد، فعالیت ذهنی را کند و روح انسان را مسخ می‎کند. 
•    پرخاشگری: ماهواره، مبلغ پرخاش‌گری و ستیزه‌جویی است و گاه انسان را به ترس از خشونت واقعی مبتلا می‎سازد؛ بدین معنا که فرد از جنگ و مبارزه واقعی می‌هراسد.
•    اعتیاد به ابتذال: تماشای تصویرها و فیلم‎های مبتذل، کم‎کم انسان را معتاد می‎کند؛ به گونه‎ای که اگر فرد روزی به سراغ ماهواره و عکس‌های مبتذل آن نرود، در زندگی خود احساس کمبود می‎کند و حالت کسالت به او دست می‎دهد. 
•    بی بند و باری جنسی: ماهواره، موجب از بین رفتن حجاب‌های اخلاقی و دینی از بسیاری مسائل، بویژه در زمینه‎های جنسی و خشونت می‎شود. 
•    بلوغ زودرس، از دیگر پی‌آمدهای دیدن چنین تصویرهایی به شمار می‌رود. به طور طبیعی که، اگر نوجوان یا جوانی که چنین صحنه‌هایی را می‌بیند، شرایط ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی را نداشته‎باشد، خواهدکوشید عطش کاذب خود را از راه‎های دیگر فرونشاند. این‌جاست که مشکلات اخلاقی دیگری مانند روابط نادرست پدید می‌آید. (3)                                           
•    حمله به دین به بهانه مبارزه با بدعت و خرافات: یکی از روش‎های دیرین دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش‎های اسلام اصیل است. آنان می‎کوشند مذهب را که عامل بیداری، پویایی، ستم‎ستیزی، عدالت‎گستری و فراهم‎آورنده سعادت دنیا و آخرت است، به عامل تخدیر، انزواطلبی، واپس‎گرایی، رهبانیت و امری شخصی تبدیل کنند و با این شگرد، بیشترین سعی‎شان در پایه‎ریزی عقاید نسل جوان بر طبق خواسته‎ها و اهداف خودشان است. به تعبیر امام خمینی رحمه الله: «می‎خواهند اسلام ناب محمدی (ص) را به اسلام امریکایی مبدل سازند.» تأکید بر اختلاف‎های مذهبی، تکیه‎کردن افراطی بر تفاوت‎های شیعه و سنی، ترویج خرافه‎گرایی، ترویج مذهب‎های دروغین، تحریف مفاهیم والایی همچون: انتظار، توکل، دعا، قضا و قدر و تعبد و نیز ارائه نظریه‎های ویرانگر گوناگون علیه مذهب، همه برای رسیدن به این هدف شوم سازمان دهی و اجرا می‎شود. 
•    سست شدن بنیان خانواده: امروزه در جوامع غربی خانواده به عنوان امن‎ترین حریم حیات انسانی، کارکرد خود را از دست داده‎است. دیوارهای این حریم به روی همه باز شده‎است. عصری که به نام عصر ارتباطات نام گرفت تأثیر خود را بر این چهار دیواری گذاشت و آن را از اختیاری بودن محض بیرون آورد. ماهواره درصدد اختلاف افکنی بین اعضای خانواده به خصوص همسران است؛ مرزها و حریم‎های خانواده را می‎شکند؛ مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و زشتی‎زدایی از روابط قبل از ازدواج، اهانت به والدین و بی توجهی به آن‎ها و تضعیف جایگاه پدر و مادر ، نفوذ جادو و طلسم در زندگی روزمره بازیگران، همه و همه باعث شده فیلم‎ها و سریال‎های ماهواره به طور هدفمند عفت و اخلاق اجتماعی را نشانه‎گیری کنند. 
تمامی آسیب‎های فوق، به تدریج تغییر سبک زندگی مخاطب را در پی‎دارد؛ به‎گونه‎ای که ابتدا مغز مخاطبان خود را تسخیر و در ادامه آنچه خود دوست دارند را به آن‎ها القا می‎کنند و زبان، گفتار و بینش‎های خرده فرهنگ‎ها را تغییر می‎دهند و به سمت فرهنگ غرب می‎ببرند. 
در نهایت باید گفت القائات شبکه‎های ماهواره به مخاطبان خود تا حدی زیاد تأثیر گذار است که به هیچ عنوان نمی‎توان ادعا کرد بزرگسالان ازآسیب‎های آن مصون هستند و تنها باید نوجوانان و جوانان را در این خصوص واکسینه کرد. (4)

 

 

منابع
1-    http://www.alvadossadegh.com/fa/article/46-zionism-israel-qods/32098-1392-01-15-19-37-27.html
2-    http://maktabe-alzahra114.blogfa.com/post-72.aspx
3-    http://maktabe-alzahra114.blogfa.com/post-72.aspx
4-    بی خانی سروه، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س)، شهرستان سقز

  • سارا سجادی

روایت دکتر ولایتی از دیدار دیروز پوتین با رهبر انقلاب

سارا سجادی | چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ق.ظ
 

روایت دکتر ولایتی از دیدار دیروز پوتین با رهبر انقلاب

فراتر از تشریفات

 

* همان‌طور که در خبرها آمده بود، آقای پوتین به‌محض رسیدن به ایران، مستقیماً از فرودگاه به دیدار رهبر انقلاب آمدند. این اقدام ایشان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
این اقدامی که آقای پوتین انجام دادند، یعنی به‌محض اینکه وارد کشور شدند به دیدار رهبر انقلاب آمدند، براساس قرار و خواسته‌ی قبلی خود ایشان بود. خود ایشان خواسته بودند یک‌راست به دیدار مقام معظم رهبری بروند. می‌دانید که در عرف دیپلماتیک، میزبان براساس خواست میهمان عمل می‌کند. بنابراین میهمان جمهوری اسلامی، یعنی آقای پوتین، خواست خودش این بود که اولین اقدامی که در ایران انجام می‌دهد، دیدار با مقام معظم رهبری باشد و بعد از آن برای شرکت در اجلاس برود.

این اقدام از طرف ایشان، دارای معنا و مفهوم بسیار مهمی است. در حقیقت، قبل از اینکه حتی تشریفات خاص استقبال انجام شود، ایشان به این کار اقدام کردند و خواستند هم به جمهوری اسلامی ایران و هم به دنیا و محافل بین‌المللی نشان بدهند که اولاً این سفر برایشان چه اهمیتی دارد و ثانیاً برای کدام بخش از سفر اهمیت بیشتری قائل هستند که همان دیدار با مقام معظم رهبری بود.
اگر بخواهم در یک جمله، این ملاقات را توصیف کنم، باید بگویم که این دیدار، دیداری کاملاً صمیمی و درعین‌حال راهبردی و صریح بود. از این زاویه شاید بتوان گفت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در طول این ۳۷ سالی که از انقلاب می‌گذرد، ملاقاتی با این کیفیت و با این اهمیت و با این محتوا، بنده سراغ ندارم.

این ملاقات نزدیک به دو ساعت طول کشید و در آن مطالبی بسیار مهم و استراتژیک، هم درباره‌ی روابط دوجانبه و هم در زمینه‌ی مسائل منطقه‌ای و همکاری‌های بین‌المللی، مورد بحث قرار گرفت. بنابراین، این دیدار یک ملاقات تشریفاتی و صرفاً برای احترام به مقام معظم رهبری نبود، بلکه ملاقاتی جدی در سطح بالاترین مقامات دو کشور محسوب می‌شد. ضمن اینکه دوره‌ی اقامت ایشان در ایران بسیار کوتاه بود. بنابراین مدت‌زمان حضور در ایران را باید صرف گفت‌وگوهای کاری می‌کردند. حال در این بین، بهترین زمان کاری خود، یعنی ساعات ابتدایی حضور در ایران را به ملاقات با رهبر انقلاب اختصاص دادند. این نشان از اهمیت این دیدار برای آقای پوتین دارد.

از طرفی دیگر، من اگر بخواهم در یک جمله، این ملاقات را توصیف کنم، باید بگویم که این دیدار، دیداری کاملاً صمیمی و درعین‌حال راهبردی و صریح بود. از این زاویه شاید بتوان گفت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در طول این ۳۷ سالی که از انقلاب می‌گذرد، ملاقاتی با این کیفیت و با این اهمیت و با این محتوا، بنده سراغ ندارم. در واقع بنده در طول شانزده سالی که در وزارت خارجه بودم و در طول این حدود هجده سالی که بعد از وزارت خارجه توفیق داشته‌ام به‌عنوان مشاور مقام معظم رهبری خدمت کنم (یعنی قریب ۳۴ سال که در حوزه‌ی سیاست خارجی کار می‌کنم)، در مقایسه با بقیه‌ی اقداماتی که در حوزه‌ی سیاست ‌خارجی شده است، ملاقاتی با این اهمیت، با توجه به نوع برخورد و شروع دیدار و مدت طولانی اختصاص‌یافته به مذاکره و همچنین مطالب متنوع و بسیار مهم و راهبردی که بین ایشان و مقام معظم رهبری ردوبدل شد، سراغ ندارم.
 
* محورهایی که در این دیدار مورد بحث قرار گرفت چه بود؟
در این دیدار، هم راجع‌به روابط دوجانبه صحبت شد و هم راجع‌به مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی. در حوزه‌ی روابط دوجانبه، ایشان به‌صراحت اعلام کرد که هیچ محدودیتی برای روابط دوجانبه قائل نیست و در انواع همکاری‌های دوجانبه در حوز‌ه‌های علمی، تکنولوژی و فناوری‌های فضایی و امور پیشرفته‌ی صنعتی، تمایل به همکاری با ایران دارد و هیچ‌گونه محدودیتی در این زمینه نمی‌بیند.

در رابطه با همکاری‌های منطقه‌ای نیز به تصریح آقای پوتین، منافع مشترک زیادی بین دو کشور وجود دارد و این منافع مشترک متعددی که دو کشور دارند، اقتضا می‌کند که هر روز بیش از گذشته، همکاری‌ها گسترش یابند. درباره‌ی مسئله‌ی سوریه نیز آقای پوتین تأکید داشتند که هیچ نوع موافقتی با دیگر کشورهایی که در گفت‌وگوهای وین شرکت می‌کنند، بدون هماهنگی با ایران، صورت نخواهد گرفت. نکته‌ی بعدی که در این دیدار، هم مقام معظم رهبری و هم آقای پوتین بر آن تأکید کردند، این بود که از هیچ راه‌حلی که مورد رضایت دولت سوریه نباشد، تبعیت نخواهند کرد.

گزارش تصویری | دیدار رئیس جمهوری روسیه با رهبر انقلاب
همچنین درباره‌ی وضعیت کشورهایی چون عراق نیز بحث‌هایی صورت گرفت و حتی در زمینه‌ی مسائل بین‌المللی و قسمت‌هایی مانند شمال آفریقا یا آسیای مرکزی و امثالهم نیز بحث‌ها و تبادل‌نظرهای قابل توجهی ردوبدل شد. به همین علت، از نظر من، این دیدار تقریباً یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی بود که در حوزه‌ی سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی ایران تا به حال رخ داده است.
 
* از نظر جنابعالی، دیدار آقای پوتین با رهبر انقلاب چه تأثیری بر محور مقاومت و ائتلاف جدیدی که برای مبارزه با تروریست‌ها در سوریه شکل گرفته است، می‌گذارد؟
برداشت بنده این است که این در حقیقت یک «نقطه‌ی عطف» در ابتدای راه روابط دو کشور است. این‌گونه می‌توان گفت که روابط دو کشور وارد رابطه‌ی راهبردی شده است. البته از اواخر مذاکرات هسته‌ای، همکاری‌های روسیه با ایران بیشتر شده بود. حال همکاری‌های جدید منطقه‌ای در سوریه و همین‌طور سایر مناطق غرب آسیا، حکایت از این دارد که ما در آغاز یک ارتباط راهبردی با کشور روسیه هستیم؛ ارتباطی که در یک سوی آن، ایران به‌عنوان قدرت اول منطقه قرار دارد و در سوی دیگر آن، روسیه به‌عنوان یک ابرقدرت نظامی و قدرت مهم تأثیرگذار بین‌المللی که عضویت در شورای امنیت هم دارد، قرار گرفته است.
 
* در این دیدار، آقای پوتین ایران را متحد مطمئن و قابل تکیه در منطقه و جهان برشمرد. به نظر شما چرا چنین تعریفی ارائه شد؟
همان‌طور که عرض کردم، ما منافع مشترک متعدد راهبردی با هم داریم. آینده‌ی جمهوری اسلامی ایران و روسیه در ابعاد مختلف به یکدیگر گره خورده‌اند یا در حال گره خوردن هستند. آسیای مرکزی، قفقاز، آسیای غربی، منطقه‌ی سوریه، فلسطین، عراق، یمن، شمال آفریقا، دریای خزر، دریای سیاه، ‌ مدیترانه، ‌ خلیج فارس، اقیانوس هند و امثالهم، مناطق و موضوعاتی هستند که هم ما و هم روسیه، منافع حیاتی در آن‌ها داریم. می‌دانید که در آسیا چهار قدرت بزرگ داریم: روسیه، چین، ایران و هند. پیش‌بینی بنده این است که در آینده‌ای نه‌چندان دور، این چهار کشور روابط راهبردی بیشتری با یکدیگر خواهند داشت؛ به‌خصوص در جاهایی مثل پیمان شانگهای یا گروه بریکس، این همکاری‌ها می‌تواند تجلی عینی و بیشتری پیدا کند.

این همکاری‌ها می‌تواند بین کشورهای صادرکننده‌ی گاز یا به تعبیر امروز، «اوپک گازی» نیز گسترش باید. می‌دانید که ایده‌ی اوپک گازی نیز برای اولین‌بار توسط مقام معظم رهبری در ملاقات قبلی ایشان با آقای پوتین مطرح شد. در آن دیدار که آقای پوتین برای اجلاس دریای خزر به ایران آمده بود و اولین ملاقاتش با مقام معظم رهبری بود، حضرت آقا فرمودند خوب است که این کشورهای دارنده‌ و صادرکننده‌ی گاز، یک اوپک گازی داشته باشند. امروز خوشحالیم از اینکه این دیدگاه استراتژیک مقام معظم رهبری عملی شده است.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29319/C/13940109_0229319.jpg
* رهبر انقلاب در این دیدار اشاره کردند که آمریکایی‌ها از دیپلماسی غیرشرافتمندانه پیروی می‌کنند. مصادیق این دیپلماسی غیرشرافتمندانه چیست؟
دیپلماسی غیرشرافتمندانه یعنی اینکه قراری می‌گذارند و به آن قرار، عمل نمی‌کنند. در ظاهر چیزی می‌گویند و در باطن به‌گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند. نمونه‌اش همین قضایای مربوط به مسئله‌ی هسته‌ای و برداشته شدن تحریم‌هاست. از یک طرف می‌گویند ایران اگر به تعهداتش عمل کند (که تاکنون عمل کرده و هیچ کاری خلاف مقررات بین‌المللی انجام نداده است)، تحریم‌ها برداشته می‌شود و از طرف دیگر، هر روز به بهانه‌ای، تحریم دیگری را اضافه می‌کنند. علاوه بر این، در ایجاد مزاحمت برای جمهوری اسلامی ایران، چه به بهانه‌ی دروغین حقوق بشر و چه به بهانه‌ی کمک به تروریسم، فروگذار نمی‌کنند. آن‌ها خودشان تروریست‌پرورند و بااین‌حال، جمهوری اسلامی ایران را که به حزب‌الله لبنان برای دفاع از مردم این کشور یا به فلسطین برای حمایت از آزادی سرزمین‌های اشغالی کمک می‌کند، متهم به حمایت از تروریسم می‌کنند.
 
* موضوع هدیه‌ای که آقای پوتین برای آقا آوردند نیز خیلی مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. ماجرا از چه قرار بود؟
یک جلد کلام‌الله مجید، که از نسخه‌های قدیمی قرآن در روسیه بود، هدیه‌ی ویژه‌ی آقای پوتین به رهبر انقلاب بود. فارغ از اینکه خصوصیات این نسخه از قرآن چیست، به نظر من نکته‌ی مهم این است که رئیس‌جمهور کشوری که اکثریتش مسیحی ارتدکس هستند (البته دین دوم روسیه همان اسلام است)، برای مقام معظم رهبری کتاب مقدس مسلمانان، یعنی قرآن کریم را به‌عنوان هدیه آورده است. این خود به‌نوعی اظهار علاقه و نشان‌دهنده‌ی سطح دوستی ایشان با رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است.

 

 
  • سارا سجادی

قابل توجه کسایی که به دنبال جدایی آذربایجان هستند

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ

  • سارا سجادی