نخل همیشه سربلند، رئیسعلی دلواری
نخل همیشه سربلند، رئیسعلی دلواری
مختصری از قیام شهید رئیسعلی دلواری
نهضت تنگستان و قیام مردمی جنوب ایران به پیشگامی رئیس علی دلواری از جمله مقاومتهای ضدّ استعماری در تاریخ کشوراست که بر دو انگیزه دینی و ملّی استوار است. آنچه از اسناد تاریخی برمی آید، برجستگی بُعد اعتقادی آن است، زیرا جهت گیری سیاست دولت وقت، به عنوان منشأ اقتدار ملی، بر اصل بی طرفی بنا شده بود و نه تنها در طول مبارزه مساعدتی در راه پیروزی قیام ننمود که در بسیاری مواقع برپایۀ همان اصل، رودرروی مبارزان و همسو با دشمنان قرارداشت.
در منطقه نیز، همفکری و همیاری سران قبایل وجود نداشت که جبهۀ واحد و همگونی در برابر دشمن ایجاد شود، بلکه جریان تقابلی حکام دوست و همسو با منافع انگلیس، در برابر سران مجاهدین، عرصه را نیز برآنان تنگ می نمود. بنابراین از جهت سیاسی، اجتماعی و نظامی، زمینۀ قیام فراهم نبود و به همین دلایل، این قیام نتوانست جنبۀ ملّی و سراسری به خود گیرد.
امّا از نظراعتقادی و بُعد مذهبی به لحاظ واکنش علمای دینی و مراجع تقلید در نجف اشرف، که در آن زمان مرکزثقل حوزه های علمیّه شناخته می شد، مقابله با اجانب و اشغالگران به منزلۀ جهاد در راه دین و دفاع از حریم مسلمین تلّقی می شد و به صراحت حکم جهاد صادر گردید. این امر، مردم خطّۀ جنوب را که هم تقیّد دینی داشتند و هم در حوزه جغرافیایی خلیج فارس، با عراق به منزلۀ بخشی از بلاد مسلمین و وابسته به دارالخلافه اسلامی دارای ارتباطات منطقه ای بودند و از همه مهمتر اینکه منطقۀ زندگی خود را در اِشغال بیگانه می دیدند، پیروی ازدستورات و احکام علماء واجب شمرده می شد.
براین اساس، گرایش و عملکرد شخص رئیس علی در ارتباط با این حرکت، بیش از هرچیز بر مبنای احکام دینی شکل گرفته بود.
رئیس علی در همه درگیری هایش با نیروهای انگلیسی، متأثّر از ایمان دینی و اراده قلبی و با تکیه بر هوش نظامی و تجربه پارتیزانی خود، توانست موفقیّت های چشمگیری را به دست آورد و خود را در صدر دغدغه نوک پیکان حمله دشمن قرار دهد.
جنگهای دلوار، کوه کزی، شبیخون نیروهای مستقر در بهمنی و درگیریهای تنگک، همگی نقش مؤثّر رئیس علی در هدایت نیروهای جهادی و ایجاد مشکل برای انگلیسی ها را به وضح روشن و برجسته نمود. بالأخره در یکی از همین درگیری ها بود که دست بیگانه از آستین خودی بیرون آمد و وجود محوری رئیس علی را از برابر مسیر تجاوز دشمن حذف نمود.
اگرچه شهادت او نیروهای جهادی را در صفوفی مستحکم قرار داد و تا نهایت امکان، آنان استوار و وفادار با آرمانهای نهضت نگاه داشت و برخی در بحبوحه ی جنگ و بعضی متأثّر از جهت گیری ها و صف بندیهای مرتبط با قیام مردمی، جان خود را فدا کردند؛ امّا حذف وجود گرانسنگ رئیس علی، خلأ جبران ناپذیری در میان مبارزان نهضت ایجاد نمود و دشمن نیز به خوبی از این وضعیّت به نفع خود بهره برداری کرد.
سالها از نهضت جنوب و مبارزه رئیس علی بر علیه انگلیسی ها می گذرد، اما به طور جدی نگاهی آسب شناسانه به این نهضت صورت نگرفته است.
هر حرکت سیاسی - اجتماعی از نقاط ضعف و قوّت بهره مند است. قیام جنوب ایران نیز از این امر، مستثنی نمی باشد. بنابراین آسیب شناسی نهضت جنوب ایران، ضروری و نیازمند تحقیقی دقیق است؛ تا با بررسی و واکاوی عمیق، بتوان به ژرفای قیام و روابط بازیگران عرصه سیاست و مبارزه پرداخت.
یکی از غم انگیزترین مسائلی که اغلب نهضت های آزادی خواه و رهایی بخش، چه در مواجهه با استعمارگران خارجی و چه در برابر استبدادگران داخلی بدان دچار بوده اند، خیانت برخی افراد یا گروه های خودی به رهبران قیام ها بوده است که در نتیجه آن، روند حرکت و فرجام نهضت، دچار اشکال و در نهایت اضمحلال گردیده است.
بیشتر جنبش های اصلاحی، انقلابی و دفاعی تاریخ کشور ما، به این بلا مبتلا بوده اند که به لحاظ همگونی، می توان دو نهضت رهائی بخش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی درشمال و قیام تنگستان به سرداری رئیس علی دلواری در جنوب را شاهد مثال آورد. در این قیام ها، یکی از دلایل شکست، نقطه ضعف خیانت درونی و خنجرزدن از پشت، توسط خائنین وطن فروش بوده است.
در نهضت جنوب، خیانت، تنها قاتل رئیسعلی نبود که ضربه ای شدید بر پیکره مقاومت مردمی وارد نمود و سرنوشت غم انگیز اغلب سران نهضت با دخالت و مشارکت نیروهای خودی رقم خورد و طومار زندگی آنان بدست این نابکاران برچیده شد.
منبع: تل بردی دلوار