درخواست دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و پاسخ آقای قاضی رحمه الله
درخواست دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و پاسخ آقای قاضی رحمه الله
یکی از علما نقل میکردند:”با یکی از شاگردان عارف بزرگ، آقا سید علی قاضی(رضوان الله تعالی) ارتباط داشتم. یک روز محضر ایشان رسیدم و گفتم:” آقا سید علی قاضی قطعا با امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف ارتباطی دارد. شما که شاگرد آقای قاضی هستید و به خانهی ایشان رفت و آمد میکنی، وقتی میروی یک خواهش هم از طرفِ من برسان و بگو فلانی التماس داشت که در این مسیر، دست ما را هم بگیر و ببر {خدمت آقا}.”
مدتی گذشت. در خانه بودم. ناهار را خورده بودم و بعد از ظهر میخواستم استراحت کنم. آمدم بخوابم؛ اما متوجه شدم که بچهها خیلی سروصدا میکنند. عصبانی شدم و سرشان فریاد زدم و مقداری بداخلاقی کردم. بعد پشیمان شدم و با خودم گفتم: “اینها که کار بدی نکردهاند! بچهاند و میخواهند بازی کنند؛ من چرا بداخلاقی کردم و دلشان را شکستم!” با خودم گفتم:” بلند میشوم و میروم بازار؛ شیرینی میخرم و میآیم اینجا و دل آنها را بهدست میآورم و آرامشان میکنم.” برگشتم و سرشان را گرم کردم؛ اما هنوز دل خودم آرام نشد.
یک بار رفتم پیش همان عالمی که شاگرد سید علی آقای قاضی بود. همین که رسیدم، گفتم:” فلانی، شما که محضر استاد رسیدید، خواهش مرا مطرح کردید؟” گفت:” بله: اتفاقا چند روز پیش رفتم خواهشت را مطرح کردم؛ اما آقای قاضی تاملی کرده و بعد سربلند کرده و فرمودند: به فلانی بگویید چطور میخواهد این مسیر طولانی را به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف برسد؛ در حالی که تحمل سروصدای بچهها را نداشت. او که نمیتواند خودش را بسازد، چطور میخواهد محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف برسد؟!”
دقت کنیم که یک لحظه بیتوجهی، یک لحظه گناه میتواند ما را از امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف جدا کند!
حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالفضل طباطبایی، صحن جمهوری اسلامی، ۲ تیر ۹۲
منبع: کتاب خاتم ولایت/ منتخب سخنرانیهای حرم مطهر رضوی با موضوع مهدویت/ جعفر حسنزاده