کجفهمیها از مفهوم انتظار مهدوی
با فرا رسیدن نیمه شعبان سال روز ولادت پربرکت امام زمان حضرت مهدی (علیهالسلام) جا دارد به یکی از آفات مهم در مفهوم انتظار مهدوی پرداخته شود و آن برداشتهای غلط و کجفهمیها از مفهوم انتظار مهدوی است، ازجمله اینکه بعضی گمان میکنند؛ چون اصلاح جهان از فساد بهدست امام عصر حضرت مهدی (علیهالسلام) خواهد بود، بنابراین ما در برابر ظلمها و ناهنجاریها هیچ وظیفهای نداریم، بلکه ممکن است گفته شود: برای نزدیک شدن ظهور امام مهدی (علیهالسلام) باید برای ترویج بدیها و زشتیها در جامعه اقدام کنیم!
این باور غلط و نادرست دقیقا در مقابل دیدگاه ظلم ستیزانه قرآن و اهلبیت (علیهالسلام) بوده و نافی وظیفه اسلامی امربهمعروف و نهی از منکر است.
عالمان دینی عظیمشان نیز با این دیدگاه مخالفاند چنانکه بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی (قدس سره) در نقد این دیدگاه فرمودهاند: «ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداریم تکلیف شرعی ماست منتهی ما نمیتوانیم، اما حضرت امام مهدی (علیهالسلام) عالم را از عدالت پر میکند، ولی ما نیز نباید از تکلیف خود دست برداریم ... آیا این درست است ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند؟!» [1] و بر همین مبنا امام راحل در راستای ظلمستیزی و نهی از منکر قیام کرده و برای نخستین بار جمهوری اسلامی در بین دیگر نظام های حکومتی بنیان گذاشتند.
پس اگر انتظار فرج را در دعا برای فرج همچنین امربهمعروف و نهی از منکرهای جزئی منحصر بدانیم و بیشتر از آن وظیفهای برای خود قائل نباشیم گرفتار پندار غلطی شدهایم، چه اینکه گروهی دیگر، حتی امربهمعروف و نهی از منکرهای جزئی را نیز بر نمیتابند و معتقدند در دوران غیبت، کاری از آنها بر نمیآید پس تکلیفی به عهده ندارند، و امام زمان (علیهالسلام) وقتی ظهور کرد خود کارها را اصلاح میکند. پندار باطل این افراد چنین است که جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد آن نداشته باشیم تا زمینه ظهور که دنیایی پر از ظلم و فساد است فراهم آید.
برخی منحرفان پا را از این نیز فراتر نهاده و میگویند نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن زد تا زمینه ظهور حضرت حجت هر چه بیشتر فراهم شود.
برخی دیگر ظلمستیزی در مفهوم انتظار را با این بهانه به حالت تعطیل در آورده اند که هر حکومتی را در دوران غیبت به هر شکلی، باطل و برخلاف اسلام میداند و می گویند: هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف روایات است، ازجمله به این روایت استدلال میکنند که: «هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائم (علیهالسلام) باطل است». [2]
این افراد غافلاند که این روایت، خبر واحد محسوب شده و خبر واحد وقتی حجیت دارد که در برابر اصول قطعی اسلام، و دستورهای صریح قرآن قرار نگیرد، همانگونه که بیان شد، اسلام دارای یک سلسله اصول قطعی است که نادیده گرفتن و رفتار برخلاف آنها، بهطور قطع مخالف آموزه های وحیانی است، مانند: امربهمعروف و نهی از منکر، مبارزه با فساد، جهاد، دفاع از حق، جلوگیری قاطع از ظلم.
روشن است انجام کامل اینگونه دستورها نیاز به قیام، اقدام، داشتن نیروهای قوی در سایه حکومت الهی دارد بنابراین آیا روا نیست که منتظران تمام اصول و دستورهای قطعی را به خاطر چند روایت که اصالتشان ثابت نشده رها کنند. این روایات با روایات بسیاری که دعوت به آمادگی و قیام میکنند، معارض است، مانند روایات دفاع، جهاد، شهادتطلبی، انتظار فرج و روایاتی که در آن امامان معصوم (علیهمالسلام) بسیاری از قیامهای مردان خدا را تأیید کردهاند.
این افراد چگونه میتوانند با ذکر چند روایت، آیات بسیاری از قرآن را که پیرامون قیام برعلیه ستم و فساد است نادیده بگیرند، چنانکه خداوند بهطور مکرر و با تأکید، ما را به نهضت در برابر ستم گران دعوت کرده و خطاب میفرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً [نساء/ 75] چرا در راه خدا، و مردان و زنان و کودکانی که تضعیف شده، پیکار نمیکنید؟! همان ستمدیدگانی که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرم»، کاملاً مشخص است اینگونه آیات مخصوص عصر نزول قرآن نبوده شامل همه اعصار و خصوصاً عصر غیبت نیز خواهد شد.
لذا قیام برای ظلم ستیزی و مبارزه با فساد از مفاهیم والای انتظار است و تنها آن قیامهایی مردود و ناروا است که بدون اجازه پیشوایان ظلمستیز یعنی امامان معصوم (علیهمالسلام) یا بدون اذن نواب خاص و عام آنها باشد، و بهعنوان دعوت به خویشتن، با صرفنظر از اجازه امامان (علیهمالسلام) مطرح شود، نه قیامی که برای جلوگیری از ظلم و جور، و برقراری عدالت و حاکمیت دین باشد.
قطعاً قیام بر ضد ظلم و فساد در سایه تشکیل حکومت اسلامی، زیر پرچم ولایت، فقیه جامع الشرایط، مصداق ظلمستیزی است، و چنین قیامی از وظایف قطعی اسلام است، نه تنها ناروا نیست، بلکه لازم و واجب است، چنانکه روایات انتظار و روایاتی که بیانگر قیام در آستانه ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) نقلشده، این مطلب را تأیید مینماید.
----------------------------------------------
پینوشت:
[1]. صحیفه نور، ج 20، ص 196.
[2]. «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل» الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق، ج8، ص 295.