دست آوردهای قیام امام زمان در کلام امیر المومنین
اسلام و دیگر ادیان، ظهور منجی را نوید دادهاند که قیام میکند و جهان را در حالیکه آکنده از فساد و نابسامانی است، به سمت عدالت و انصاف هدایت کرده و احکام الهی را جاری میسازد. به تبع وجود این اخبار، مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، همواره چشمانتظار ظهور این عدالتگستر جهان بوده و هستند و ظهور ایشان را مایه التیام تمام دردها و رنجهای بشریت میدانند.
ذهن انسان در برخورد با این امواج گسترده منجی گرایی ناخودآگاه متوجه این سؤال جدی میگردد که به راستی ظهور منجی و تشکیل حکومت توسط او، چه دستآوردی برای بشریت دارد؟ و اساساً این منجی قرار است بشریت را به چه سطحی از فرهنگ و تمدن برساند که ادیان الهی خصوصاً اسلام تا این حد به آن اهمیت داده است؟ و ... برای یافتن پاسخ این سؤال به سراغ کلام امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میرویم تا به برکت کلام نورانی حضرت، به افق روشن جهان در عصر حضور منجی عالم بشریت بنگریم.
احیاء قرآن و سنت
عمل واقعی به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) یکی از آرمانهای مسلمانان در هر دوره و زمانی بوده است و منشأ تمام گرفتاری مسلمانان دوری از این دو مهم است. یکی از مهمترین دستآوردهای قیام امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در جهان است که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «[قائم] کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را -که تا آن روز متروک مانده- زنده میکند».[1] اما این احیاء و زنده کردن کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) امری نیست که با قهر غلبه صورت بگیرد؛ بلکه این امر با فرهنگسازی و خرد ورزی سامان مییابد، چنانکه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرماید: «او نظریهها و اندیشهها را تابع قرآن میسازد».[2]
هدایت صحیح اندیشه و افکار عمومی جامعه
یکی از مسائل ضروری و راهبردی در هر جامعهای مسئله افکار عمومی آن جامعه است. حاکمان جوامع انسانی میکوشند تا با به دست گرفتن اندیشه و افکار مردم خواستههای آنان را در مسیر مطلوب خود شکل دهند. امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به این امر توجه ویژهای دارند؛ اندیشه و افکار عمومی انسانها را طوری ساماندهی میکنند که همگان دست از خواهشهای نفسانی برداشته و مسائلی را طلب میکنند که هدایت آنان را تأمین کند و مردم در این دوره تلاش میکنند تا افکار خود را به تابع قرآن گردانند.
حضرت(علیهالسلام) درباره اقدامات امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در این زمینه میفرماید: «او خواستهها را تابع هدایت میکند، هنگامیکه مردم هدایت را تابع هوسهای خود قرار میدهند، و درحالیکه افراد نظرات خود را بر قرآن تحمیل میکنند، او نظریهها و اندیشه را تابع قرآن میسازد».[3]
تحقق عدالت راستین
یکی از مهمترین آمال و آرزوهای انسان در طول تاریخ برقراری عدالت و برابری در سطح جامعه بوده است. مکاتب مختلف فکری در طول قرنها کوشیدهاند تا به گمان خود عدالت را در میان انسانها رواج دهند؛ اما نه تنها موفق به این امر نبودهاند، بلکه در موارد متعددی شاهد ایجاد روابط خصمانه بین صاحبان این مکاتب فکری با مردم بودهایم به طوریکه خود، عامل ایجاد ظلم و بیعدالتی در جامعه شدهاند.
برقراری عدالت در جامعه، یکی از اهداف اصلی دین مبین اسلام است که در آن همه مردم از حقوق برابر برخوردارند و تنها تقوای الهی باعث تمایز بین افراد است. امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) برای تحقق این مهم تلاش فراوانی میکند و به تعبیر امیرالمومنین(علیهالسلام) «مهدی کسی است که زمین را پر از عدل داد میکند».[4] و حکومت راستین عدالت محور را به جهانیان نشان میدهد.[5]
برخورد با افراد فاسد
گروهی از افراد فاسد و متخلف در هر جامعهای وجود دارند که با نفوذ در حکومتها موجبات سوء استفاده خود و اطرافیانشان را فراهم میآورند. برای برپایی حکومت عدل، برخورد با این افراد ضروری است؛ زیرا ایشان برای تأمین منافع خود، برپایی عدالت در جوامع با مشکل جدی مواجه میکنند. امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) هم برای برقراری عدالت جهانی ناگزیر به برخورد با این افراد میباشد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «و در آیندهای -دوران حکومت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه)- که شما شناختی از آن ندارید –حضرت- عمال و کارگزاران حکومتها را به خاطر اعمال بدشان کیفر خواهد داد».[6]
نتیجه: دست آوردهای قیام و حکومت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) یکی از مباحث مهم در بحث مهدویت و آیندهپژوهی اسلام است. امیرالمومنین(علیهالسلام) در سخنان گهربار خود به این نکته توجه داشته است و نوشتار حاضر به چها مورد که شامل احیاء قرآن و سنت، هدایت صحیح اندیشه و افکار عمومی جامعه، تحقق عدالت راستین و برخورد با افراد فاسد است اشاره دارد.
برای مطالعه بیشتر به کتاب «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» مراجعه نمایید.
____________________________________________
پینوشت
[1]. «یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّه»، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، انتشارات هجرت، چاپ اول، قم، 1414ق، ص196.
[2]. «یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآن»، همان، ص195.
[3]. «یَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْی»، همان.
[4]. «هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطا»، الکافی، شیخ کلینى، تصحیح علی اکبر غفارى، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، تهران، 1407ق، ج1، ص338.
[5]. نهج البلاغه، همان، ص196.
[6]. «وَ سَیَأْتِی غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا»، همان، ص196-195.