یمانی کیست؟
یمانی کیست؟
نام و نسب یمانی چیست؟
فرهنگ نیوز- مصطفی امیری
منبع: besuyezohur.ir
- ۱ نظر
- ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۳
منبع: besuyezohur.ir
خاورمیانهی عربی
مصر و سوریه در عصر خلافت
مصر و سوریه از جمله اولین مناطقی در خاورمیانه بودند که به تصرف رژیم خلافتی عربها درآمدند (641). مردمان این دو منطقه به سرعت زبان عربی را به عنوان زبان تکلم خود پذیرفتند اما در عین حال جریان گروش آنها به اسلام با کندی صورت گرفت. مصر در دورهی امویان و اوایل دورهی عباسیان یکی از ایالتهای وابسته به امپراتوری اسلامی بود. در اواسط قرن نهم اولین نشانههای استقلال این منطقه ظاهر شد. در این زمان غلامان نظامی که توسط عباسیان به حکمرانی این منطقه منصوب شده بودند اقدام به تشکیل سلسلهای برای خود کردند. این سلسله که طولونیان نام گرفت از سال 868 تا 905 بر مصر حکومت کرد. پس از طولونیها نیز اخشیدیها بر سر کار آمدند و نتوانستند از سال 935 تا 969 بر مصر حکومت داشته باشند. سپس در سال 969 فاطمیان این منطقه را تصرف کردند و در آنجا رژیم خلافتی جدیدی را بوجود آوردند که تا سال 1171 به حیات خود ادامه داد.شهید حسین اسلامیت معاون گردان حبیب لشکر۲۷محمد رسول الله ۲۰اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمد. متن زیر وصیت نامه شهید اسلامیت است.
بسم ا… الرحمن الرحیم
شهید حسین اسلامیت نفر اول از سمت راست
ان ا… یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص
درک عالم معنى و روح ایمان خود از جمله برنامه هایى است که فقط به اراده و خواست خداى عظیم و قادر ممکن است البته کوشش انسان را هم قبل از این عطاى بزرگ خداوندى باید در نظر داشت. انشاء ا… که خدا با لطف و مرحمت بى پایان خود به همگیمان توفیق این را بدهد که فقط در راه او براى رسیدن به رضاى او گام برداریم تا لایق رسیدن به این مقام والا و شامخ گردیم که : آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنى هر دو جهانش بخشى دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.خوب پس از رسیدن به این درجه و بقولى دیگر خداگونه شدن خدا بهترین و بزرگترین نعمتش را به این بنده که تا به این حد عروج کرده عطا میدارد و آن شهادت است. شهادت مهمترین و بالاترین آرزوى یک مومن است یعنى آن را مىتوان نهایت درجه تکامل یک مومن خالص قرار داد که به محبوب خویش عزیزترین و دوست داشتنى ترین سرمایه خود را هدیه مى نماید. یک روز وجود نداشتیم و به اراده خواست او بوجود آمدیم و یک روز هم به اراده و خواست او باید برویم چه بهتر که این تحول از دنیاى ماده به دنیاى معنا انتخابى و با میل خود بشر و براى رضاى او و در راه او باشد.
چون بالاترین توفیق اینست که همه چیز براى او و براى رضاى او باشد. باید او را شناخت. در اصل رسالت نوع بشراینست و پس از شناختن و در راه او گام برداشتن و راهى ؟؟؟ به شهادت رسیدن. و چه زیبا گفت این اسطوره مقاومت و درهم کوبنده کاخهاى ظلم جهانى و این حجت همیشه جاوید در عصرهاى آینده یعنى امام بزرگوارمان امام خمینى که جلوه اى که حق تعالى میکند بر انبیا، همان جلوه را بر شهدا مىکند.اى مادر مهربان . اى پدر عزیزم و اى همه کسانیکه این متن را مى خوانید این دنیا دار امتحان است و یک روز همه ما باید در مقابل ثانیه ثانیه اى که از عمرمان مى گذرد جواب بدهیم، سعى کنید که از امتحانهاى الهى نیک و سربلند بیرون آیید. خدا در این مقطع حساس امتحان بزرگى براى شما پیش آورده و آن امتحان میزان و درجه شماست یکى از مهمترین پایه هاى ایمان بقول حضرت على (ع) صبر است که نسبت صبر به ایمان مانند سر به بدن است.
پس خوب صبر کنید و صبر در مصیبت داشته باشید که نشانگر ایمان قوى شما باشد که اگر روز محشر فرا رسد و خدا از ایمان شما سوال نماید، شما صبرتان صبر مصیبتتان نشانگر ایمان قویتان باشد، این بنده حقیر پر از گناه از همگى شما التماس دعا دارم .تورا به خدا برایم دعا و طلب مغفرت نمایید که خیلى محتاج دعا هستم و وصیت مهم دیگرم اینست که قدر این حجت خدا این نعمت گرانقدر الهى را بدانید و مو به مو بدون چونوچرا اوامرش را اجرا کنید که او جاى امام زمان «عج» است و بدرستیکه تنها راه رسیدن به فلاح و رستگارى پیروى از اولیاء خداست.
لطفا اگر کسى از من پولى و یا چیز دیگرى مى خواست و ادعایش بر حق بود طبق شواهد و صدق نیت آن طرف گفته او را اجرا کنید و احیانا اگر چیزى را مطالبه کرد به او بدهید زیرا من سعى کرده ام حق الناسهایم را ادا کرده باشم و بروم ولى ممکن است در یکى دو مورد فراموشم شده باشد که انشاء ا… پدر و یا برادر عزیزم شما این عمل را برایم انجام مى دهید که انشاء ا… خدا به شما جزاى خیر عنایت کند، از شما خواهش مى کنم که حتما از مقدار پولى که خودم دارم به یک نفر بدهید و بگویید که نمازها و روزه هاى قضایم که بسیار بسیار است برایم بجا آورد و مقدار دیگرش را هم صرف امور جنگ و پیشبرد اهداف دولت جمهورى اسلامى نمایید.
در پایان باز تکرار مى کنم که بسیار بسیار محتاج دعا هستم و از همگیتان التماس دعاى زیاد دارم. بخدا برایم طلب مغفرت نمایید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى (عج) خمینى را نگهدار
والسلام علیکم و رحمة ا… و برکاته «حسین اسلامیت»
فرزند نوجوانی دارم که باتوجه به تربیت دینی که در این مدت به او داده شد، تمایلات دینی و مذهبی دارد، ولی نمیدانم چگونه او را به اماکن مذهبی مانند مسجد علاقه مند کنم؟
پاسخ سوال:
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
اگر شما به عنوان والدین بخواهید فرزند نوجوانتان در زندگی همواره دیندار باقی بماند، لازم است مربی و مکانی تربیتی مانند مسجد برای او فراهم کنید تا با انس با اینگونه فضاها و نظارت و همفکری مربیان تربیتی، فرزندانی دیندار، سالم و موفقی در زندگی داشته باشید.
امّا برای اینکه فرزندتان جذب محیط مسجد شود، نیازمند توجه و عمل به راهکارهایی است که مسلما در نحوه تربیت او بسیار تاثیرگذارست.
راهکارها:
۱. شما والدین در درجه اول به عنوان الگوی فرزندتان میباشید: اگر شما والدین همواره اهل دین و انجام افعال عبادی و بدان توجه لازم را داشته باشید به طبع فرزندان نیز نسبت به مسائل دینی بی تفاوت نخواهند بود و کم کم این میل مذهبی در آنان شکل میگیرد.
۲. فرزند نوجوان خود را در انجمنهای مختلف مسجد شرکت دهید. مانند شرکت در کلاسهای آموزش مسائل دینی، قرآنی، ورزشی، هنری و…
۳. خوب است به فرزندتان در مسجد با هماهنگی امام جماعت مسئولیت دهید: مانند مسئولیت نظم دادن به قفسههای کتاب، قرائت اذان، قرآن و مواردی از این دست. این کار موجب خوشایندسازی و عزت نفس در فرزندتان میشود.
۴. بهتر است فرزندتان را با هماهنگی امام جماعت مسجد، تشویق کنید؛ از این رو شما والدین چند هدیه به مناسبتهای مختلف گرفته و از امام جماعت محل بخواهید که این هدیه را به فرزندتان هدیه دهد. این هدیه برای تمام عمر در ذهن فرزندتان خواهد ماند و به او عزتنفس خواهد بخشید. البته تشویق و استفاده از جایزه نباید به گونهای باشد که فرزند نسبت به حضور در مسجد، شرطی شود.
۵. برای اینکه فرزند نوجوانتان، جهت رفتن به مسجد انگیزه و تمایل بیشتری پیدا کند، خوب است دوستان فرزند نوجوانتان را هم با او همراه کنید. این کار خاطره خوشی از رفتوآمد به مسجد برای فرزندتان میسازد.
۶. شما والدین لازم است در تعلیم و تربیت فرزند نوجوانتان صبور و بردبار باشید؛ زیرا مأنوس کردن و علاقه مندسازی فرزندان به مسجد و مسائل دینی مسئولیتی زمانبر و نیازمند صبر و حوصله است. لذا والدین گرامی نباید در اولین تلاش خود انتظار تغییر رفتار در فرزندشان داشته باشند. از سویی دیگر؛ استفاده از زور، باعث طغیان او نیز میشود. پیغمبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این باره فرموده است: «فرزندانتان را تحت فشار قرار ندهید و آنان را به طغیان وا ندارید.»[۱]
پینوشت:
[۱]. نهج الفصاحه، کلمه۴۵۱
برای مطالعه بیشتر:
- شیوههای جذب دانش آموزان به مساجد/ معاونت پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش فارس/ کارشناس اقامه نماز، قرآن و معارف اسلامی
امیرالمومنین مولا علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه می فرمایند:
لو کان لربک شریک لاتتک رسله .
ترجمه: اگر پروردگارت شریکى مى داشت ، فرستادگان آن شریک (یعنى پیامبران آن خدا دیگر) نزد تو مى آمدند.
شرح : خداوند توانائى که ما را، و این دنیاى پهناور و پر از زیبائى را، آفریده است ، خدایى یگانه و بى همانند است .
تمامى پیغمبرانى که براى راهنمایى افراد بشر، به میان مردم آمده اند، با آن که دینهاى گوناگون آورده اند، سخنهایشان درباره خدا، یکسان و همانند بوده است . همه آنها، به پیروان خود گفته اند که : خدا یکى است و شبیه و شریک ندارد.
فرزند عزیز، این را بدان که اگر غیر از پروردگار یگانه و بى شریک ، خدا دیگرى هم وجود داشت ، او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوى او دعوت کنند.
ولى در طول میلیونها سالى که از زندگى بشر مى گذرد، واز میان 124 هزار پیغمبرى که براى هدایت مردم آمده اند، هرگز پیغمبرى نگفته است :
من ، از سوى خدایى ، غیر از خداى یگانه ، به سوى شما فرستاده شده ام .
همین موضوع ، دلیل آشکارى است براى آن که بدانى : خداى تو، و آفریدگار و همه افراد بشر، و خالق این جهان بزرگ ، همان خداوند یگانه و بى مانند است که تمام پیغمبران ، از او سخن گفته اند و همه افراد بشر را، به سوى او دعوت کرده اند.
کتاب پندهای کوتاه از نهج البلاغه
شیعیان و منتظران در زمان غیبت از نور مستقیم هدایت امام مهدی (علیه السلام) محروم هستند و در مسیر هدایت به دشواری حرکت می کنند و امکان افتادن در ورطه گمراهی و انحراف برایشان بیشتر فراهم است، در این شرایط منتظران می توانند با پرورش دادن اعتقاد عمیق به امامت در درونشان، خود را از غفلتها، گناهان و انحرافهای زمان غیبت مصون بدارند و زمینه تکامل اخلاقی را در خود ایجاد کنند و بدین وسیله زمینه ساز ظهور امام خود گردند.
منتظران با اعتقاد به باورهای عمیق امامت، میتوانند از گناهان دوری کنند و اسباب تعالی و رشد خود را فراهم سازند. برخی از این باورها عبارتند از:
شیعیان بر خلاف برخی علمای اهل سنت که معتقدند امام مهدی (علیه السلام) در آینده متولد می شود و بعد از آن ظهور می کند، بر این اعتقادند که امام مهدی (علیه السلام) فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) می باشند لذا متولد شده و بنا به حکمتهایی در غیبت به سر می برند و در آینده ظهور می کنند. ایمان به وجود امام مهدی (علیه السلام) و معرفت به ایشان موجب می شود که منتظران ایشان را الگوی رفتاری خود قرار دهند و از هر گونه رذیله اخلاقی دوری کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مردم آخرالزمان بهترین مردم هستند زیرا پیامبر را ندیده اند و امامشان غایب است با این حال به سیاهی روی سپیدی (معارف رسیده از معصومین علیهم السلام) ایمان می آورند.» (١)
انتظار امام مهدی(علیه السلام) و اعتقاد به ظهور ایشان، منتظران را به سمت کسب فضایل و دوری از گناهان سوق می دهد. بی گمان کسی که می خواهد از یاوران امام مهدی (علیه السلام) قرار بگیرد باید از گناهان دوری کند. از آنجایی که ظهور امام مهدی(علیه السلام) امری ناگهانی است لذا منتظران همواره آماده ظهورند. امام مهدی (علیه السلام) می فرماید:
«... پس هر کدام از شما باید هر آنچه را که موجب دوستی ما می شود، انجام دهد و از هر آنچه موجب ناخشنودی و خشم ما می شود، دوری گزیند؛ چرا که امر ظهور ما یکباره و ناگهانی خواهد بود ...» (٢)
حقیقت انتظار، ناراضی بودن از وضع موجود و امیدواری به آینده ای مطلوب است لذا منتظران علاوه بر اینکه از رذایل دوری می کنند، در اصلاح دیگران نیز تلاش می کنند. در توقیع شریف، امام مهدی (علیه السلام) به شیخ مفید(ره) می فرمایند:
«... هیچ چیز ما را از ایشان(شیعیان) محبوس نمی دارد جز اخبارى که از آنها به ما می رسد و ما را مکروه و ناراحت می سازد و از ایشان انتظار نداریم ...» (٣)
در 9 شماره گذشته، به صورت اختصاصی به نگاه یهود به موعود آخرالزمان، و جایگاه سرزمین بیتالمقدس در آستانه و پس از ظهور اشاره کردیم. در این شماره به عنوان آخرین شماره مقالات «موعود در دین یهود» در نظر داریم ضمن بررسی سه فراز دیگر از کتاب مقدس، به جمع بندی اجمالی نگاه آخرالزمانی یهودیت، بپردازیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در کتاب «صفینای نبی»
در این کتاب که یکی از کتب انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولی عصر ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:
«...خداوند در اندرونش عادل است و بیانصافی نمینماید. هر بامداد حکم خود را روشن میسازد و کوتاهی نمیکند، اما مرد ظالم حیا را نمیداند. امتها را منقطع ساختهام که برجهای ایشان خراب شده است و کوچههای ایشان را چنان ویران کردهام که عبور کننده نباشد. شهرهای ایشان چنان منهدم گردیده است که نه انسانی و نه ساکنی باقی مانده است. و گفتم: کاش که از من میترسیدی و تأدیب را میپذیرفتی...
بنابراین، خداوند میگوید: برای من منتظر باشید تا روزی که به جهت غارت برخیزم؛ زیرا که قصد من این است که امتها را جمع نمایم و ممالک را فراهم آورم تا غضب خود و تمامی حدّت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا که تمامی جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد؛ زیرا که در آن زمان، زبان پاک به امتها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به یک دل او را عبادت نمایند.»(2)
بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در کتاب «دانیال نبی»
در کتاب دانیال نبی نیز بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ مطابق بشارات انبیای گذشته، چنین آمده است:
«... امیر عظیمی که برای پسران قوم تو ایستاده (قائم) است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگی خواهد شد که از حینی که امّتی به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یک از قوم تو، که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی. و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید، و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری مینمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.
اما تو ای دانیال! کلام را مخفیدار و کتاب را تا زمان آخر مهر کن. بسیاری به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید... خوشا به حال آن که انتظار کشد.»(3)
در این بشارت نکات چندی وجود دارد که برخی از آنها را به طور اختصار توضیح میدهیم:
1ـ شخص مورد بشارت که در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمد ـ علیهم السّلام ـ است که بزرگترین نمایندهی انبیای الهی است، و دعوت تمام پیامبران خدا را یکجا در حکومت حقّهی خود آشکار ساخته، آیین الهی را بر سرتا سر کرهی خاکی حکم فرما مینماید.
2ـ منظور از «زمان تنگی»، زمانی بیدادگریها، سختیها، فشارها، ظلم و ستمهایی است که قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا میشود، چنان که در روایات اسلامی آمده است: «یَمْلَأُ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئت جوراً و ظلماً.»
3ـ منظور از: «آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند»، گروهی از اموات میباشند که در دولت با سعادت حضرت مهدی ـ علیه السّلام زنده میشوند، و برخی از آنان از یاران آن حضرت میگردند و در رکاب حضرتش میجنگند و برخی دیگر به سزای اعمال ناشایست خود میرسند.
آنچه تا کنون پیرامون موعود در دین یهود به رشته تحریر درآمد، در حقیقت متونی از تورات است که جایگاه اعتقاد به منجی نهایی در این دین را مشخص میسازد و همانگونه که پیش از این اشاره و فرازهای مختلفی
از این کتاب مرور گردید، نشانههایی در این کتاب مبنی به ظهور حضرت مهدی(عج) یعنی همان منجی مورد قبول شیعیان وجود دارد.
نکته لازم به ذکر این است که آنچه به عنوان موعود در دین یهود شناختهشده، به صورت ماهوی با آنچه امروز در میان صهیونیستها به عنوان اعتقاد به آخرالزمان در جریان است، متفاوت میباشد.
در توضیح باید گفت آنچه امروز به عنوان دیدگاههای صهیونیستی در میان یهودیان، مسیحیان و حتی برخی مسلمانان در جریان است، در حقیقت، تفسیر به رأی بخشهایی از تورات و انجیل به نفع یهودیان است که نیازمند بررسی فراوان و ارائه شواهد و مدارک بسیار است که به امید خدا در پس از بررسی موعود در ادیان ابراهیمی به آن خواهیم پرداخت.
با این وجود خوانندگان محترم میتوانند جهت آشنایی مبسوط با مفهوم آخرالزمان و موعود نهایی در دیدگاههای صهیونیستی میتوانند به سلسله جلسات سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع «مسیحیت صهیونیسم و آخرالزمان شیعی»(روایت عهد 41 و 42 و 43) مراجعه نمایند.
ادامه دارد ...
پینوشت:
1. تورات ، کتاب صفینای نبی، ص1363، باب 3، بندهای 5 ـ 9
2. کتاب دانیال نبی، ص1309، باب دوازدهم، بندهای 1 ـ 12
«اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» «ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آوردهاند؛ همان کسانی که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع نماز زکات میپردازند، میباشند.» (سوره مائده، آیه 55)
بسم الله الرحمن الرحیم
بر طبق بینش اسلامی و بر پایه حکم عقلانی، آدمی مأمور به تبعیت و اطاعت همه جانبه از خالق خویش و پروردگار جهان است؛ چرا که انسان از ساعات و یا حتی دقایق بعدی عمر خویش آگاه نیست و در جزئیترین امور، نیازمند خداوند است؛ اما در مقابل، خداوندی که او را خلق نموده، حتی بر کوچکترین اسرار وجودی مخلوق خود واقف است و مقصد و منتهای حرکت او را نیز میداند. لذاست که عقل بشر، او را به درگاه او رهنمون میسازد؛ چرا که علاوه بر این مطالب، او بینیاز مطلق و غنی در تمام امور است و به مخلوقات خود کمترین نیازی ندارد، لذا جز خیر آدمی را نمیخواهد. اما این اطاعت در دیدگاه اسلام و قرآن کریم، تنها به خداوند منحصر نمیشود. بلکه به امر الهی و فرمان خداوند، یک مسلمان باید از وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم (علیهم السلام)نیز پیروی و تبعیت نماید.
بنا بر این نگرش، تبعیت به طور مطلق و بدون قید و شرط تنها مختص خداوند است و بر طبق فرمان اوست که ما مأمور به اطاعت و پیروی از رسول اکرم و امامان معصوم در تمامی امور میباشیم. رفتار و گفتار آنان هم در تمامی امور، راهی را که به رضایت پروردگار و سعادت ابدی انسان منتهی میشود، مشخص مینماید. به این دلیل که در اعمال و رفتار آنان، هوا و هوس راهی ندارد و آنان به لطف خداوند و عنایت او، معصوم از هر خطا و اشتباه میباشند. بر طبق آموزههای اسلامی، به جز خداوند و به واسطه او رسول اکرم و امامان معصوم، آدمی نباید در برابر هیچکس و یا هیچ چیز دیگر به طور مطلق و بدون قید و شرط، مطیع و فرمانبردار باشد.
منشأ آغازین اطاعت از خداوند و معصومین (همان گونه که ذکر گردید)، عقل بشری است؛ اما در ادامه و همراه با عقلانیت آدمی، این رابطه محبت نسبت به پروردگار است که آنرا تکمیل میکند. آن هنگام که انسان قدری بیشتر میاندیشد، خود را در دریای لطف و نعمتهای الهی غرق میبیند. او مییابد هر چه که دارد همه از خداوند است و علیرغم ناسپاسیهای فراوان آدمی، نه تنها لطف و مهربانی او قطع نگشته بلکه لحظه به لحظه نیز ادامه دارد. بنا بر این هر چه بیشتر سعی مینماید تا در مسیر اطاعت چنین پروردگار مهربانی، گام بر دارد. مسیری که جز به کمال و سعادت او، به چیز دیگری ختم نمیگردد.
روابط ایران و یمن پیش از انقلاب بسیار محدود و صرفا به مواجهه یمن جنوبی با کمک ایران به حکومت عمان در سرکوب جنبش ظفار (کمونیستهای مورد حمایت یمن جنوبی) بر میگردد. اما بعد از انقلاب، و به دلیل ماهیت ایدئولوژی تشیع که آرمان شیعیان قیامگرای زیدی بود، هر چقدر مردم این کشور، شیعیان زیدی و حوثیها بیشتر جانبدار ایران میشدند، حکومت مخالف سرسخت ایران بود.
ظهور و افزایش حضور جنبش حوثی ها در یمن و متعاقب آن احساس آسیب از ناحیه همسایگان از جمله سعودی، سبب لشگرکشی این کشور با ائتلاف کشورهای دیگر به یمن به بهانه کنترل این گروه بود و همین موضوع یمن را در صدر اخبار و توجهات بین المللی قرار داد، آنچه در این جا اهمیت دارد، این است که چه چیزی سبب شد، مسئله یمن به این نحو مورد توجه کشورهای دیگر از جمله عربستان و اسرائیل قرار گیرد. یکی از بهانه هایی که سعودی با تمسک به آن به این کشور تجاوز کرد، مسئله حمایت ایران از حوثی ها و دخالت ایران در امور داخلی یمن بوده است. اما به واقع جایگاه یمن در سیاست خارجی ایران تا چه حد است؟ و تاریخ روابط خارجی این دو کشور چه نوساناتی داشته است؟
مروری بر تاریخ روابط دو کشور قبل از جمهوری اسلامی
گفته می شود عمر روابط ایران و یمن به دوران ساسانیان باز میگردد و پس از ظهور اسلام بستر مشترک معنوی ظهور کرد که به این تعامل وسعت و عمق بیشتری بخشید. علاوه بر این از جمله عوامل پیوند دهنده دو کشور علاقمندی و اظهار ارادت به خاندان پیامبرگرامی اسلام (ص)، گرایش به خردگرایی معتزلی و وجود حکومتهای زیدیه در طول تاریخ ایران و یمن بوده است. ایرانیان و مردم یمن در سایه تشیع و محبت به خاندان پاک پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) و با برخورداری از روحیه خردگرا و قشریستیز از یکسو و روحیه گفتوگو، تسامح و وسعت منظر از دیگر سو توانستند بزرگترین عالمان مسلمان را به جهان اسلام عرضه کنند و دانش اسلامی را تعمیق و گسترش دهند (انصاری قمی، 19:1380). اما این میراث مشترک تمدنی و تاریخی، مانع از اثرگذاری ملاحظات سیاسی در روابط آنها نشده است؛ چنانکه در سالهای حکومت رژیم پهلوی در ایران شاهد تعاملات و موضعگیری های تنشآمیز بین دو کشور هستیم.
راست کننده میل های کج ..
اکثراً ما به خوبیها دانا هستیم اما دارای خوبیها نیستیم. همه میدانیم که خدا خوب است ولی این «خدادانی» است، «خداداری» چیز دیگری است.
اینجا است که باید متوجه شد راه دیگری غیر از کتاب و درس برای اصلاح خود نیاز داریم. باید راهی باشد که از طریق آن، انسان معصومی -که نمایش بالفعل همه خوبیهاست- به کمک نظر مبارکش کار ما را درست کند…
« بسم الله الرحمن الرحیم »
شخصی خدمت رسولالله (ص) آمد و عرض کرده یا رسولالله! شما میفرمایید که باید روی پهلوی راست بخوابیم ولی من هرچه تلاش میکنم که روی پهلوی راست بخوابم،سریعاً روی پهلوی چپم میغلطم، شما میفرمایید چه کار کنم؟ حضرت او را در آغوش گرفتند و کمی فشار دادند و فرمودند برو از این به بعد روی پهلوی راست بخواب.
آن شخص میگوید از آن به بعد هر چه تلاش میکنم که به پهلوی چپ بخوابم میل به خوابیدن روی پهلوی راست دارم…
وجود مقدس پیامبر خدا (ص) با یک توجه به آن شخص، میل او را تغییر دادند. ..
آری! گاهی میلها کج است و با نظر پیامبر (ص) این میلها عوض میشود.
همه ما انسانها غیر از امام معصوم، میلهایمان کج است، تنها کافی است امام معصوم به ما نظری کند تا میلهای ما راست شود و عملهایی که منطبق با میلهای راست است از ما صادر شود، چون؛
اولاً: آن ذوات مقدس مقامشان مقام واسطه فیض است و سبب متصل بین ارض و سماء میباشند و لذا در تمام مراتب وجود قدرتِ تصرف دارند.
ثانیاً: جان آنها عین عصمت است، و لذا به هر کجی که برخورد کنند آن را راست میکنند.
عموم ما بعضی از کارها را قبول داریم و مایلیم انجام دهیم، اما انجام نمیدهیم و بعضی از کارها را قبول نداریم و میخواهیم انجام ندهیم، اما انجام میدهیم، چرا؟ و چه باید کرد؟ …
آری اکثراً به خوبیها دانا هستیم اما دارای خوبیها نیستیم. همه میدانیم که خدا خوب است ولی این «خدادانی» است، «خداداری» چیز دیگری است.
اینجا است که باید متوجه شد راه دیگری غیر از کتاب و درس برای اصلاح خود نیاز داریم. باید راهی باشد که از طریق آن، انسان معصومی -که نمایش بالفعل همه خوبیهاست- به کمک نظر مبارکش کار ما را درست کند.
نظر امامزمان (عج) میتواند آن راه باشد، قدرت و عظمت امام (عج) در این است که اگر به قلب انسان نظر کند، آن قلب، تحت تأثیر قلب امام معصوم قرار میگیرد و لذا کجیهایش راست میشود.
در همین راستاست که آیتاللهبهاءالدینی«رحمهاللهعلیه» بزرگترین برکت وجود مقدس امام زمان (عج) را برای مؤمنین، تغییر مبادی میل مؤمنان میدانستند، به این معنی که نظر مبارک حضرت، میتواند میلهای حیوانی را به میلهای انسانی و الهی تبدیل کند.
در آن صورت است که میتوان گفت:
خاک بودیم این چنین موزون شدیم خاک ما زرگشت،سیمین جان شدیم
برگرفته از کتاب “جایگاه و معنی واسطه فیض” اثر استاد طاهر زاده