یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۷۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

شِکوه‌های انتظار

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۶ ب.ظ

شِکوه‌های انتظار

واگویه هایی با امام عصر (عج)

در این نوشتار به شِکوه‌ها و دلتنگی‌های عصر انتظار پرداخته‌ام. گلایه در حضور محبوب، شاید دور از ادب به نظر آید و برخی از دوستداران محبوب را بیشتر رنجیده خاطر سازد، اما از نگاه تمنّای هیچ شیفته‌ای پوشیده نیست که ساحت محبوب، جرگه‌ی پناه و آرامش و امیدواری است، و شِکوه‌های راهروان دلداده در این میانه از شِکن‌های پیچاپیچ فرارو و آزارهای جوراجور، آه تلخ و شعله‌های آتش گداخته‌ای را می‌مانند که اگر در نهان خانه‌ی دل به جبر نگاه داشته شوند و در جوار دلدار، بازگو و به سردی و شیرینی مبدّل نگردند، بیم آن می‌رود که کام جسم را ناگوار و درونگاهِ جان را به آتش دل، شعله ور و دوداندود سازند و روان آدمی را سرگردان نمایند.

ز جهل مردم خامم که دل شکسته و بالم *** تو صبر و خون جگر را خدا کند بپذیری
به جرم بت شکنی من در آتش دون فتادم *** نشسته باغ شرر را خدا کند بپذیری (۱)
مهدیا، بخوان، از اشکم بخوان، تحمّل را، صبر را، انتظار غریبانه را.

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست *** تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی (۲)

«اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا، وَکثْرَهَ عَدُوِّنا، وَقِلَّهَ عَدَدِنا، وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَأعِنَّا عَلى ذلِک بِفَتْح مِنْک تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَکشِفُهُ، وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَرَحْمَه مِنْک تَجَلِّلُنا‌ها، وَعافِیَهٍ مِنْک تُلْبِسُنا‌ها، بِرَحْمَتِک یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ.» (۳)
بار خدایا، ما از نبود پیامبر «درود تو بر او و آلش باد» و از غیبت ولیَّمان و از زیادی دشمنان و کمی یار و آشوب‌های سخت و دشمنی زمانه با ما به تو شکایت می‌آوریم. پس بر محمد و آل او درود فرست و به پیروزی از جانب خود شتاب کن؛ زیان‌ها را برطرف ساز و با نصرتی که ما را عزیز داری و به واسطه‌ی سلطان به حقی که آشکارش می‌کنی ما را یاری رسان و با رحمت خود ما را فراگیر و جامه‌ی عافیت بر ما بپوشان. به مهربانی تو‌ای مهربان ترین مهربانان.
مهدیا، می‌خواهم نزد تو شکایت آورم:
از ستمگرانِ نیست انگارِگژ رفتار؛
از دو رویی‌ها و دَغل بازی‌های هولناک؛
از رفتارهای آفت زده؛
از دوستی‌های احمقانه؛
از ایثارهای خودخواهانه؛
از حرف‌های بی جا و دَم فرو بستن‌های هراس آلود؛
از همراهانِ ناآگاهِ سطحی نگر؛
از انگ‌های بی خردان و داغ‌های دل دوستان؛
از قداست‌های درهم فرو ریخته؛
از بی کسی سینه‌های پُر درد، دل‌های شکسته و سوخته و فریادها و ضجّه‌های درماندگان؛
از ستم‌های قانونمند؛
از پُست هایِ پَست؛
از عدالت‌های یک جانبه؛
از مصلحت‌های آلود و زیانبار؛
از بیان‌ها و نوشتارهای خوش واژه‌ی زهر آلود؛
از حقیقت‌های رنگ باخته؛
از خشونت دیو صفتان؛
از خون‌های به ناحق ریخته شده؛
از بی اثر جلوه گر شدن اشک‌ها و شکوه‌های مظلومان و یتیمان؛
از جرئت یافتن خیانت کاران؛
از حقوق وانهاده و به جای مانده‌ی بیچارگان؛
از گرسنگی‌ها و چهره‌های زرد؛
از بندها و اسارت ها؛
از صهیونیزم، فلسطین و غربت و مهجوریت اسلام؛
از یأس‌ها و ناامیدی ها؛
از پس رَوی‌ها و اُلگوگیری‌های نابجا؛
از ضعف و فتور و عقب ماندگی‌ها و تباهی‌های فخرآمیز؛
از افول و انحطا‌های عبرت‌‎آموز؛
از پوچی‌ها، ساده اندیشی‌ها، پندارهای سست و خرافات و افسانه‌ها؛
از ساحت‌های ساختگی و پُرطنطنه؛
از باورهای کم سو و دین‌های دست ساخته‌ی بی فروغ؛
از فرموش شدن عالَم فرازین و هدف شدن جهانِ فرودین؛
از به حاشیه رانده شدن فضیلت ها؛
از محرومیت‌های دین دارانِ دلباخته، خِر دورز، انگیزه مند و پُرشور؛
از اخلاق‌های ناشایست و متعفّن برون تراویده و بایسته شده؛
از فسادهای ریشه دوانیده‌ی هنجار شده؛
از دشمنان پاکدامنی و انسانیت؛
از رویکردهای شیطانی و حیوانی؛
از سازهای رونق یافته‌ی ناسازگار؛
از قریحه‌ها و چکامه‌های بد پندار و اسف‌بار؛
از مُدها و کرشمه‌های جوان فریب؛
از زیبا نمایان زشت کردارِ واژگونه دل؛
از حلال‌های حرام شده و از حرام‌های حلال گشته.
از جان‌ها‌ی کامل نشده و مرگ‌های زودرس؛
از روزگارِ شب رُخسار؛
از گرفتگی و پنهان ماندن خورشید؛
از تأخیر صبح؛
اِلَیکَ اَشکُو بَثّی و حُزنی. من غم و اندوهم را تنها برای تو باز می‌گویم.
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست‌ها پنهان.
نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین
درختان، اسکلت‌های بلورآجین.
زمین دل مرده، سقف آسمان کوتاه، غبار آلوده مهر و ماه، زمستان است. (۴)
«وَ اعمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّى لا یَظْفَرَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ». (۵) بارخدایا، به واسطه‌ی او شهرهای خویش را آباد و بندگانت را احیا فرما؛ چه تو گفته‌ای و گفتار تو، حق است: فساد به دست مردم، در بیابان و دریا، پدیدار گشت. پس بارالها، ولیّ خویش را بر ما پدیدار ساز، هم که او پسر دختر پیامبر و هم نام رسول توست. تا باطل را از هم بدرد و حق را محقق و پایدار سازد.
مهدیا، گوش فرا دادن به درد و رنج ستمدیده ای، شعله‌های درونش را فرو می‌نشاند و از سوز لهیب آتش دلش می‌کاهد و او را از افسردگی و پژمردگی، نجات می‌بخشد.

لاله ها، شعله کش از سینه‌ی داغند به دشت *** در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز
آتشی را بزن آبی به رخ سوختگان *** که صدف سوزِ جهان، بدگهرانند هنوز. (۶)

مهدیا، چه دشوار است از میان رفتارهای وارونه کارانِ نادان و تیرِ زهرآگین زبان بیگانگان، جانِ دین و ایمان به سلامت بردن.
مهدیا، هر وقت آیی، برای من دیر است.

روزی تو خواهی آمد از سوی مهربانی *** اما ز من نبینی دیگر ز جا نشانی (۷)

مهدیا، دریغ از آن گاه و زمانی که بی تو با ناآشنا به ناروایی و گزاف بگذرد.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت *** باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود (۸)

مهدیا، چرا آن در پیشگاه خداوند عزیزتر است، در میان مردم، مهجورتر، مظلوم تر، محروم تر و غریب تر است!؟

گر در همه شهر یک سرنیش تر است *** در پای کسی رود که درویش تر است (۹)
شهریار از هر کس و ناکس جفایی می‌برد *** ‌ای فلک تا چند می‌خواهی عزیزان خوار داشت (۱۰)

مهدیا، عزیزا، پنهان بودنت گرچه مصلحت است، ولی حق تو نیست.
«بِأبی اَنتَ وَ اُمّی وَ اَهلی وَ مالی وَ اُسرَتی». پدرم، مادرم، اهل و مال و تبارم به فدای تو باد.
مهدیا، یک لقمه‌ی پدرم آدم مرا از دامان خاستگاهم، بهشت ازل، تا دامنه‌ی این جهان پُر کشمکش فرو نهاده است، پس اگر من بی اعتنا به خواسته‌های خداوند لقمه‌های حرامی برای خود و اهل خانه، مهیا سازم، فرزندانم را به پهنه‌ی کدام فاجعه افکنده و به کدام سو گسیل خواهم داشت؟ و چه خواهد شد؟
قالَ الحُسینُ (علیه السلام): «فَقَد مُلِئَت بُطُونُکُم مِنَ الحَرامِ وَ طُبِعَ عَلی قُلُوبِکُم». (۱۱)
[ای کوفیان که خود را به تجاهل زده اید و حقایق و امام خویش را نادیده می‌انگارید] شکمهای تان از حرام انباشته و بر دل‌های تان مُهر گذارده شده است.
مهدیا، جگرم سوخته و گداخته از حادثه و رنج و اندوهی است که رخنه یافتگان در حوزه‌ی حکومت اسلامی، دشنه به دست و تیغ بر کف، کمان کشان و ناوک زنان در فتنه‌ی پُر آشوب سرزمین طَف، سنگدلانه با کینه‌ی دیرینه و غرور و نعره‌های مستانه، مکرّر بی جان و کام و جسم و قد نازنین خوب‌ترین اهل زمان و زمین، منافقانه به تزویر روا داشته اند و ماتم و حُزن و خون جگر را برای بازماندگان و آیندگان وفادار، به یادگار گذارده اند. آن خاطره‌ی عطشناک و این آه آتشناک، هیچ گاه از ذهن و روان و سینه ام به کنار نمی رود، که بر صفحه به صفحه‌ی جریده‌ی عالم، نام حسین (علیه السلام) و تأثیر مکتب او، و در سینه به سینه‌ی سوختگان مِهرش، شعله‌ی یاد اوست و هماره‌ی روزگار، همدلانه از زبان شان، زبانه می‌کشد و هوشیارانه آموزه‌ها و عبرت‌های این قصه‎‌ی رمزآلود سرزمین قحط وفا را در مَرآ و منظر خویش آویخته اند.
«مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُوراً». (۱۲) و آن کس که مظلوم کشته شده ما برای ولیّ او حکومت [و حق قصاص] قرار دادیم، پس در قصاص اسراف نکند، همانا او مورد حمایت است.
مهدیا، از دوری تو در تنگناها و دشواری‌های جهانِ سرگردان و آشوب پیشه، آواره تنم، خسته، دل و بالم شکسته و شور و شتاب و رشته‌ی اندیشه ام از هم گسسته شده و برخی از باورهایم نیز دست‌هایم را بسته است، اما هنوز راستین و امیدوار، من و انتظار، به خیزش و تازش و چیرگی تو بر فرومایگانِ وارونه کار، در دامان تلاش تا دامنه‌ی ظهور، چشم دوخته ایم.

کوچه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم *** بُعد منزل نبود در سفر روحانی (۱۳)

مهدیا، پیک من به سوی تو، قلب شرحه شرحه از غربت و تنهایی است که همگام با تو در پیشگاه یگانه‌ی مطلق بر دامن نسیم سحر با گونه‌ای تر شده از رشحه رشحه‌ی احساس، خدا را می‌خواند. قاصد تو بر من کیست و چه پیغامی دارد؟

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ی *** بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما (۱۴)

مهدیا، پدران و مادرانی که رحمت شناخت تو را بر خود روا نمی دارند و تو را به اهل خانه نمی شناسانند و «لاَهِیَهً قُلُوبُهُمْ» (۱۵) دل‌های شان به هوس‌ها سرگرم است و فرزندان شان را با آن چه از اولیای خود در خانه دیده و آموخته اند، در جامعه، بی خبر، رها شده می‌گذارند، چه سان عنایت و نگاه تو را سپر می‌گیرند و مایلند حادثه‌ای رخ ندهد و روح زلال و عطشناک جوان برومندشان در کوچه‌های هوس، با چالش‌های روزآمد، پیچیده و سهمناکِ فکری، اخلاقی و… روبه رو نشود و افق زندگی شان، تیره و تار نگردد و از این رهگذر، جان شان به هرز نرود؟
«إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ». (۱۶) خداوند هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد جز آن که خودشان دگرگون شوند.
مهدیا، چه سان جانش تهی است آن که تو در باورش منزل داری و چگونه با خاطری مجموع می‌گذرانند آنان که در زندگی شان از تو رنگ و عطر و نشانی نیست. آن قدر گرمند که گویا این جهان بی صاحب است.
مهدیا، جلوه‌ی رنج من این است که در همهمه‌ی مهمانی
و در آن لحظه‌ی شهر
دوستانم ز شهادت، می‌بنوشند، ولی
جرعه‌ای از قَدَحَش بر لبِ جان من بیچاره نشد

کی نوبت ما می‌شود الله داند *** کی این قفس وا می‌شود الله داند (۱۷)

مهدیا، زیستن با کسی که خدای تعالی و آل الله را ابزار می‌خواهد، نردبانی برای بالا رفتن و یا پُتکی بر سر رقیبان و حریفان، شکنجه‌ی دردناکی است.

دلا مباش چنین هرزه گرد و هر جایی *** که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود (۱۸)

مهدیا، آن که خود را نشناسد و هیچ از شناخت رهرو و همراهی، بهره نجوید و راه معرفت و حکومت بر خود را کوتاه و هموار نسازد، زیستن با او سخت، خطرآمیز و بس تلخ و ناگوار است.

گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام *** مُهرست بر دهانم و افغانم آرزوست (۱۹)

مهدیا، چه توان گفت و چه سخت و رنجور می‌توان زیست با کسی که عمری، خود را در کلاس پیش دبستانیِ اندیشه‌ی دینی، باز داشته است و از پیش خود با نگاه بسته و جزیره‌ای، دین را تنها همان مرتبه‌ای می‌داند و می‌خواند که در آن می‌تَنَد و سر می‌کند.

ترسم این قوم که بر دُردکشان می‌خندند *** در سر کار خرابات کنند ایمان را (۲۰)

مهدیا، گرچه دور از تو، غریب و محنت زده و ناراحتم، ولی هر جور تو راحتی.
«لَو تُفَرَّسَ فِیَّ خیراً لَما زَجَرَنی عَنِ الأِختِلافِ اِلَیهِ وَ الأَخذِ عَنهُ». (۲۱) اگر در من خیری می‌یافت مرا از آمد و رفت به نزدش و دریافت از برش، باز نمی داشت.
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم. (۲۲)
مهدیا، وقتی تو نباشی، زهدفروشی، رواج می‌یابد، روی و ریا، رونق می‌گیرد، عبادت و زیارت و کمال نمایی، بازاری می‌شود و اخلاص، گمنام تر از همیشه، گوشه‌ی دل هایی کِز می‌کند.

مغز گفتی نغز گفتی لیک قاآنی بترس *** ز ابلهان کُند فهم و جاهلان تیره گاه

مهدیا، از تلخ ترین بُرهه‌ها و گرانبارترین احوال در زندگی انسانِ باورمند، آن گاه و حالی است که آبرو و اعتبار فردی و اجتماعی اش از دست هم کیشان نااهل و نادان او، آن هم به نام شریعت و خیرخواهی، نابخردانه و به گزاف، خلیده و نزد نگاه مردم درهم شکسته شود.
مهدیا، دیده ام که دور از انتظار، دانسته و از راه باورها به ناروا ستم می‌کنند، از احمق و نادانِ بی دین چه توقّع؟

عاقل ار سنگ ز جاهل نخورد پس چه خورد *** صبر از یک دو سه جاهل نکنم پس چه کنم؟ (۲۳)

«إلی الله اَشکُوا مِن مَعشَرٍ یَعیشُونَ جُهّالاً وَ یَمُوتُونَ ضُلّالاً». (۲۴) به خدا شکایت می‌برم از کسانی که عمر خویش را در نادانی می‌گذرانند و در گمراهی می‌میرند.
«فَرَأَیتُ اَنَّ الصَّبرَ عَلی هاتا اَحجی …». (۲۵) پس دیدم که صبر بر این حالتِ طاقت فرسا، عاقلانه تر است.

شیخ را باک گر از طعنه‌ی خاصان نبود *** من چه باکم بود از سرزنش عامی چند (۲۶)

زندگی یعنی صبر
چاره اندیشی و کار،
طاقت دانه‌ی گندم، زیر خاک
خوشه‌ای فصل بهار.
صبر یعنی تدبیر. (۲۷)

مهدیا، خوشم که در جرگه‌ی قرآنیان و مهرورزان آل ایمانم و از شوکران تلخ وَش غیبت و مهجوریت، کامم نیز بهره مند است

اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی *** اساس هستی من زان خراب آبادست (۲۸)

پی‌نوشت‌ها:

۱٫ نگارنده.
۲٫ حافظ، ص ۳۳۸، غزل ۴۷۶٫
۳٫ مفاتیح الجنان، بخشی از دعای افتتاح.
۴٫ اخوان ثالث.
۵٫ مفاتیح الجنان، بخشی از دعای عهد.
۶٫ عباس کی منش کاشانی (مشفق)، ر. ک: آه عاشقان (در انتظار موعود)، ص ۱۹، «سَحر آموختگان».
۷٫ سراینده اش را نیافتم.
۸٫ حافظ، ص ۱۴۷، غزل ۲۱۶٫
۹٫ سعدی، رباعیات، ص ۸۴۱٫
۱۰٫ کلیات دیوان شهریار، ج۲، ص ۱۰۵۴٫
۱۱٫ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۸٫
۱۲٫ اسرا/ ۳۳؛ از امام باقر (علیه السلام) روایت است که این آیه درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نازل شده است رک: بحارالأنوار، ج۴۴، ص ۲۱۹٫
۱۳٫ حافظ، ص ۳۳۴، غزل ۴۷۲٫
۱۴٫ حافظ، ص ۱۰، غزل ۱۲٫
۱۵٫ انبیاء/۳٫
۱۶٫ رعد/۱۱٫
۱۷٫ نگارنده.
۱۸٫ حافظ، ص ۱۵۲، غزل ۲۲۴٫
۱۹٫ مولوی، کلیات شمس تبریزی، ص ۲۰۳، غزل ۴۴۱٫
۲۰٫ حافظ، ص ۸، غزل۹٫
۲۱٫ بحارالأنوار، ج۱، ص ۲۲۴-۲۲۵، حدیث ۱۷٫
۲۲٫ نیما یوشیج.
۲۳٫ دیوان اشعار استاد حسن حسن زاده آملی، ص ۱۱۳، «پس چکنم».
۲۴٫ ترجمه‌ی نهج البلاغه، ص ۲۴، خطبه‌ی ۱۷، ش۱۰٫
۲۵٫ همان، ص۲۸، خطبه‌ی ۳، ش۳٫
۲۶٫ سراینده اش را نیافتم.
۲۷٫ نگارنده.
۲۸٫ حافظ، ص۲۶، غزل۳۵٫

منبع مقاله : 
زمزمه های انتظار، محمدهادی فلاح، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ سوم (۱۳۸۹)

  • سارا سجادی

آسیب شناسی استفاده از ماهواره

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ

آسیب شناسی استفاده از ماهواره

آسیب شناسی استفاده از ماهواره

آسیب شناسی استفاده از ماهواره

۱. ترویج خشونت: شاید بتوان یکی از آشکارترین آسیبی که با گسترش استفاده از ماهواره در جامعه مان دچار آن شده ایم را ترویج خشونت دانست. همین چند وقت پیش بود که خبرگزاری ها خبری وحشتناک را مخابره کردند. جوانی تحت تأثیر برنامه های ماهواره اقدام به قتل خواهر و خواهر زاده کودک خویش کرده بود. در برنامه های تولید شده در تلویزیون های ماهواره ای عموما صحنه های خشن بدون سانسور و توجه به سن مخاطب به وفور نمایش داده می شود، و مسلما افراد چه بخواهند و چه نخواهند دیدن چنین صحنه هایی در ضمیر ناخوداگاه آنان تأثیر می گذارد. گاهی این صحنه ها به حدی هنرمندانه و واقعی ساخته شده اند که افراد با دیدن این صحنه گویی دارند آموزش نحوه بروز خشونت در چنین شرایطی را می بینند، و همین مطلب سبب می شود، افرادی تحت تأثیر ماهواره در شرایط مشابه از خودشان رفتارهایی خشونت آمیز بروز دهند.

۲. سست شدن بنیان خانواده: از دیگر تبعات حضور بدون کنترل و حتی با کنترل ماهواره در خانواده است. ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصدد اختلاف افکنی بین زنها و شوهرهاست، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دین افراد را می گیرد، مرزها و حریمهای خانواده را می شکند، به آسانی حقیقتهای سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتما سری هم به کیف پول افراد خواهد زد. خرید ماهواره به منزله دعوت این فرد ناباب به منزلهاست.

مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و زشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج و حتی حاملگی بدون روابط قانونی، اهانت به والدین و بی توجهی به آنها ، نفوذ جادو و طلسم در زندگی روزمره بازیگران همه و همه باعث شده فیلم ها و سریال های ماهواره ای به طور هدفمند عفت و اخلاق اجتماعی را نشانه گیری کنند.

الف. دختران فراری: از مهمترین کارکردهای سریال ها و فیلمهای پخش شده در ماهواره، القاء آزادی در خارج از خانه هاست، به این معنا که افراد مخصوصا دختران جوان را که به صورت سنتی و فرهنگی در خانواده ها با محدودیت هایی روبرو هستند را دچار حس زندانی بودن در خانه می کنند. این فرآیند روانی به صورت خیلی ساده با مقایسه دختران موفق یا آزاد سریال ها و فیلم ها با وضعیت دختران قربانی در ذهن وی شکل می گیرد، و کم کم با عدم مدیریت صحیح در خانواده ها تبدیل به یک عقده و در نتیجه فرار یا رویگردانی دختران جوان از فضای امن خانه می گردد. چنین پدیده ای در خانواده هایی که از ساختار درستی برخوردار نیستند، شدیدتر است.

ب. بدحجابی و زنان خیابانی: طبیعی است که وقتی در خانواده ها، بدون هیچ محدودیتی اعضای خانواده پای ماهواره می نشینند و فیلمهایی را می بینند که برای خانواده مناسب سازی نشده است، و بی حجابی در آن به عنوان یک امر عادی موج می زند، به مرور از حجاب ارزش زدایی شده و زنان خانواده ترجیح بدهند که با حجاب کم رنگ تر یا احیانا بی حجاب در جامعه حضور پیدا نمایند. این مسئله با عمومی تر شدن بی حجابی و حتی استقبال نامحرمان از حضور بی حجاب زنان در جامعه تبدیل به ایجاد فضای خودنمایی برای نامحرمان و در ادامه روند دورشدن از دیده شدن در خانواده تبدیل به پدیده زنان خیابانی یا شکل گیری روابط نامشروع بین افراد متأهل می گردد. نمونه زشت این آسیب را می توان در بین زنان جوانی دید که علی رغم متأهل بودن با آرایش های بسیار زننده به همراه دختر کودکشان که وی نیز آرایش شده است در خیابان ها دید، زنانی که از بروز دادن رفتارهای دوستانه با مردان نامحرم در خیابانها هیچ ابائی ندارند.

ج. تاثیر منفی بر روابط بین افراد، اختلاف خانوادگی و شکستن حریمهای خانواده: وقتی افراد در برنامه های ماهواره می بینند که افراد چقدر با انزوا طلبی و حتی مقابله با افراد خانواده شان و یا حتی خیانت به آنها می توانند موفق باشند، این خانواده را به سوی اختلافات داخلی، کم اهمیت شدن نقش پدر، ایجاد اختلاف بین زوجین و دوری فرزندان از والدین می کشاند. یا در سوی دیگر وقتی که پدر و مادری به همراه پسر یا دختر جوانشان نظاره گر تصاویر فیلمی هستند که در آن یک معاشقه ولو خفیف صورت می گیرد، همین مسئله موجب از بین رفتن پرده های حجاب بین افراد خانواده و در نتیجه شکستن قبح افعال می گردد. تنها خدا می داند که در خانواده ای که قبح افعال شکسته شده باشد، چه اتفاقات بدی رخ خواهد داد. حضرت علی علیه السلام در مورد حیا فرمودند “الحیاء یسدّ ان فعل القبیح” یعنی حیا از انجام افعال قبیح جلوگیری می کند. و واضح است که در نبود حیا و شکسته شدن حریم خانواده چه اتفاقات شومی رخ خواهد داد.

د. ترویج هوس خواهی و تنوع طلبی: آنچه در سریالها و فیلمهای نمایش داده شده در ماهواره مشاهده می شود، بازیگرانی هستند که صرفا به خاطر زیبایی هایشان جلوی دوربین ها حاضر می شوند، و در سرتاسر پخش برنامه زیبایی های ظاهری و جسمی شان به صورت بسیار پررنگ نمایش داده می شودبه گونه ای که محرک شهوت افراد باشد. در طرف دیگر قضیه عموم سریالها و فیلمهایی که برای مخاطب ایرانی و مسلمان ماهواره آماده سازی می شود، سعی می شود که در آن برای افراد حق چشیدن روابط دیگر علاوه بر روابط زناشویی را محفوظ بداند. همین مسئله علی الخصوص در مردان موجب این می گردد که حتی برای تفریح که شده به دنبال رفع عطش تنوع طلبی شان باشند. و حتی اگر به دلایل خودداری از انجام اعمال خارجی اعمال خودداری کنند، ولی ذهنشان درگیر این مسئله باشد. کمترین اثر این آسیب کم رنگ شدن رابطه عاشقانه بین زنها و شوهرها و عدم رضایت و تمایل جنسی خواهد بود.

در حوزه فردی هم مهمترین آسیب های ماهواره در حوزه فردی و شخصی، تشتّت و نا آرامی فکری و عدم امنیت روانی، عدم اعتماد به اطرافیان و دروغگو دانستن همه یا اکثر افراد، ایجاد روحیه دوگانگی شخصیتی در دراز مدت و بروز ناهنجاری های فردی و اجتماعی، القای افسردگی و غم و ایجاد نا امیدی بویژه در بین جوانان با سیاه نمایی و مسموم کردن جوّ فکری، همچنین ترویج هیجان کاذب خصوصا در ابعاد سیاسی و احساسی انسان می باشد. همچنین مهمترین آسیب های ماهواره در بحث فرد در خانواده تضعیف و نادیده گرفتن پیوند و حق مسلم زناشویی، القای تجربه چندین باره عشق توسط زن و مرد حتی بعد از ادواج، بی فرهنگ و بی کلاس معرفی کردن والدین دارای فرهنگ سنتی و اصیل، القای این موضوع که عشق گمشده هر فرد، دنبال او می گردد و معرفی دوست دخترها و دوست پسرها به عنوان دوستان خانوادگی و نه حتی به عنوان عاشق و معشوق می باشد.

  • سارا سجادی

نقش ما در آینده بشریت و پازل ظهور

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ

نقش ما در آینده بشریت و پازل ظهور

خبرگزاری شبستان: فهم این نکته که از کجا آمده و به کجا می‌رویم؟ و اساساً برای انجام چه مهمّی ما را به صحنه هستی آورده‌اند، باعث می‌شود که رفتاری کاملاً متفاوت با آنچه اکنون انجام می‌دهیم، از ما مشاهده شود.

خبرگزاری شبستان: با استفاده از روایت‌های بیان کننده نشانه‌های ظهور، می‌توان تصویری کاملاً واضح از آخرالزّمان و آستانه ظهور امام عصر(عج) به دست آورد.

در منابع اسلامی، از نشانه‌های ظهور با چند اصطلاح یاد شده است که عبارتند از:

علائم و علامات: این واژه در متون شیعی بسیار به چشم می‌خورد و بسیاری از نویسندگان شیعی از این کلمه برای بیان نشانه‌های ظهور استفاده کرده‌اند.

آیه: این واژه برگرفته از “قرآن کریم” است که در برخی از روایت‌ها برای بیان بعضی حوادث مهم به کار گرفته شده است.

اشراط السّاعه(نشانه‌های قیامت): بسیاری از نویسندگان اهل سنّت از این واژه که برگرفته از آیه “فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها” است، برای بیان مقصود فوق استفاده نموده‌اند. اشکال استفاده از این واژه آن است که مجموعه حوادث دوره‌های قبل و بعد از ظهور، رجعت و پس از آن تا سرآغاز قیامت را شامل می‌شود.

ارهاصات: این واژه بیشتر برای بیان آن دسته از حوادثی به کار برده شده است که پیش از آمدن انبیای بزرگ رخ داده‌اند۱ و استعمال آن برای نشانه‌های ظهور و آمدن امام عصر(عج) کمتر رایج است؛ البتّه برخی از آثار، از این واژه علاوه بر متن اثر، در عنوان کتاب نیز استفاده کرده‌اند که به طور شاخص می‌توان به کتاب «الفجر المقدّس المهدی(عج) و ارهاصات الیوم الموعود» نوشته جناب آقای مجتبی السّاده اشاره کرد.

فتن (فتنه‌ها): این واژه جمع فتنه و به معنای آزمایش، امتحان، شورش، اختلاف آرا، محنت و رنج است. این واژه در اصل به عملی گفته می‌شود که برای پاک کردن طلا و نقره از ناخالصی انجام می‌شود.۲

ملاحم: این واژه، جمع ملحمه به معنای جنگ و خون ریزی بزرگ و رزمگاه است که اصطلاحاً به جنگ‌ها و رویدادهای سیاسی، اجتماعی گفته می‌شود که چهارده معصوم(ع) پیشاپیش، از وقوع آنها خبر داده‌اند.۳

  • سارا سجادی

why iranian burn obelisk

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ب.ظ

why iranian burn obelisk  shia muslim

Why Iranians obelisk burn
Why Iranians obelisk to the fire?

In February 1389 a new movement of young Iranians did, which was a source of wonder and surprise the world. Something that no one anywhere else in the globe did not even dare think about it. On the anniversary of the Great Revolution in Iran (22 February) obelisk, a symbol of the devil was burned; If the Iranians are always wonderful surprises this day.

The big move that was repeated frequently in recent years, greater reflection was followed and led to another, Iran's youth are a model for the world.

But what was the reason why it is home to Iran?

To answer this question, we must consider the symbol of the obelisk among Muslims. Because Iran is an Islamic country and Islam defines the direction of movement of its people

Stoning of the devil

Everything related to the years before, when the Prophet Abraham to sacrifice his son Ismail on God's agent (s) was (according to the Old Testament sacrifice Isaac). Abraham trusted God, and he and his son walked toward the altar. Devil in the way to prevent the execution of the divine, he appeared three times in three different places.
But a word other than the word of Allah, the Prophet, had no effect on him, each with seven stones (pebbles) Satan "Remy" and took refuge in God.

This is called the stoning of the devil ritual pilgrimage every year and as one of the principles Muslims performed Hajj

Jamarat pillars (obelisk)

Invocation means gathering place is gravel. Calling the name of the column may be because columns are built on land that ten is the gathering place for the Roman stones.

The ceremony in exactly the same place where the devil on Tuesday Prophet Ibrahim (AS) appeared seven Muslims and Roman stone sign to accompany the launch of the Messenger of Allah.

What is clear is very similar invocation of the obelisk. Jamarat pillars and a series of 4-sided pyramid shape, and the name of the column is called evil.

What is important is that this symbol in human history is old. Although not the obelisk, which is called "Baal" and was worshiped. Safat verse 125 of surah in the Quran states: the idol Baal to call and give the best to your Creator? Here it becomes clear that they are well-known idol Baal that was worshiped in front of it.
Elijah the Prophet (peace be upon him) kept them from this practice and called to God.

The Torah also commands come from all disobeyed God and idols of gold made the calf, worshiped the idol Baal and worshiped the sun and moon.

Obelisk is a symbol of fertility in ancient Egypt between Isis and Horus Avsyrys that as a result of it, the god of the sun (a hawk) was born.

Since the Zionists, Satanists, and other groups such, the roots of their beliefs and the nature of the Egyptian knew Kabbalah, the ancient Egyptian symbol of support that led to the obelisk as the main symbol choose .

The importance of this column is crossed until the last century, hundreds of obelisk built in different parts of the world. Examples of the obelisk can be found in countries such as: America, Britain, Russia, Italy, Sweden, France, Scotland, Wales, Romania, Uruguay, Ireland, Pakistan, Singapore, Argentina, New Zealand, Venezuela, Israel, Brazil, Puerto Rico , Dominican Republic, Bolivia, Serbia, Canada, Indonesia, North Korea, Turkey, the Philippines and Azerbaijan have recently seen.

Protect the devil column

But the idol Baal that were considered sacred, every year the Hajj hate Muslims were attacked by stone.Hajj of the devil, anti-Zionism and anti In today's world, it was empty.

It was a declaration of war by the supporters and followers of the devil (Zionists) to Muslims, Islam and God. The team needed to react to the move and stand against the devil's party and the devil and his followers captured again and brought hardship. The only country that strength, courage and great goals for the job, the Islamic Republic of Iran. The group of young Iranians to the world by making obelisk and arson had no power other than God is the God always wins.

But why Iranians have flagged this move?

innocent children are killed. It states that Israel and America are led by the followers of Satan and is trying to promote his ideas in the world. This is the main reason for disagreement with the government.

bring down. So how big is the government's official full-length standing and the most severe sanctions are imposed against us.

symbol of the fight against international Zionism know. It is hoped that the following actions be taken to a larger and more vibrant range of its reach to other countries.دریافت


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 15 ثانیه

  • سارا سجادی

سخنرانی استاد رائفی دفاع مقدس

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۲ ب.ظ

سخنرانی استاد رائفی دفاع مقدس

بسیار زیبا  دلنشین


دریافت

  • سارا سجادی

۳۰جمله کوتاه از رهبر انقلاب در خصوص جنگ نرم

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۴ ب.ظ

۳۰جمله کوتاه از رهبر انقلاب در خصوص جنگ نرم

بیاناتی کوتاه از سخنان مقام معظم رهبری درباره جنگ نرم که به همت وبلاگ مبارزین جنگ نرم، تهیه شده است.

 

بیانات مقام معظم رهبری درباره جنگ نرم

بیانات مقام معظم رهبری درباره جنگ نرم

۱- این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید…

 

۲-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است

 

۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.

 

۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید…. چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.

 

۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است

 

۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود

۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست.

 

۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.

 

۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد

 

۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است

 

۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم

 

۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند

 

۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید که آنها را منهدم کند؛

 

۱۴-مؤثرترین سلاح بین‌‌المللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛

 

۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی

 

۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد

 

۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.

 

۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.

 

۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند

 

۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد

 

۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید

 

۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.

 

۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است،

 

۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.

 

۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف، نظام جمهوری اسلامی است

 

۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است

 

۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند

 

۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست

 

۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.

 

۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است.

  • سارا سجادی

مجاهدین فاطمیون

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۷ ب.ظ
مجاهدین بی ادعا قسمت اول shia muslim
 تقدیم به مجاهدین و برادران افغان که در راه ازادی و دفاع از حق جان خود را تقدیم خدا کردند 

عنوان: مجاهدین فاطمیون      دریافت


        
  • سارا سجادی

دانلود نسخه جدید بازی آخرین مصاف و مشاهده رکورد

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۶ ب.ظ

دانلود نسخه جدید بازی آخرین مصاف و مشاهده رکورد

دانلود نسخه جدید بازی آخرین مصاف و مشاهده رکورد shia muslim                  

 نسخه جدید بازی آخرین مصاف در شب میلاد حضرت رسول (ص) منتشر شد

بازی آخرین مصاف  (The Last Battle) که یک بازی تحت سیستم عامل ویندوز می باشد توسط موسسه جنبش مصاف ایرانیان با هدف حمایت از مردم مظلوم عراق،سوریه و غزه تولید شده است.

این بازی در ژانر تک تیرانداز (Sniper) و به صورت رکوردزنی در 3 مرحله تولید که نسخه 1 آن در تاریخ 11 سپتامبر 2014 و نسخه 1.1 آن در تاریخ 17 ربیع الاول 1436 مصادف با میلاد حضرت رسول و هفته دولت در اعتراض به حمایت غرب از رژیم کودک کش اسرائیل و گروه تروریستی تکفیری داعش انتشار داده شده است.

این بازی بدون حامی مالی و توسط طراحان و برنامه نویسان انقلابی زیر نظر موسسه جنبش مصاف ایرانیان تهیه و تولید شده و به صورت رایگان منتشر می شود.

همچنین این بازی هدیه می شود به روح پاک شهید محمودرضا بیضایی و دیگر مدافعان حرم

نام بازی: آخرین مصاف  (The Last Battle)

پلتفورم : pc
ژانر: Sniper
زبان : Persian
تاریخ انتشار نسخه اصلی : 11 سپتامبر 2014

تاریخ انتشار نسخه 1.1 : 17 ربیع الاول 1436

 

ناشر: جنبش مصاف ایرانیان
حمایت توسط : -
درجه بندی سنی : +12

download دانلود GOM Player 2.2.62 Build 5209 نرم افزار پخش فایل های صوتی و تصویریدانلود با لینک مستقیم  | با حجم  47.36 مگابایت

password دانلود GOM Player 2.2.62 Build 5209 نرم افزار پخش فایل های صوتی و تصویریپسورد در صورت نیاز  : www.masaf.ir

url دانلود GOM Player 2.2.62 Build 5209 نرم افزار پخش فایل های صوتی و تصویریمنبع : وب سایت جنبش مصاف ایرانیان
توجه: هر گونه تکثیر رایگان این محصول آزاد میباشد تا هر چه بیشتر به هدف تعالی برسیم.http://dl.masaf.ir/Games/ax/Image00004.jpghttp://dl.masaf.ir/Games/ax/Image00003.jpg

http://dl.masaf.ir/Games/ax/Image00002.jpghttp://dl.masaf.ir/Games/ax/Image00001.jpg

 

زندگینامه شهید محمود رضا بیضائی

شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (علیه السلام) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد.

در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد.

دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود.

در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجانشرقی در مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد. فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و بدنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که بخاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد. با اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، در ۱۸ شهریور ماه ۸۰ عازم خدمت سربازی شد.

دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در نیروی هوایی سپاه به مدت ۱۹ ماه در پادگان شهید باکری و ۲ ماه در پادگان الزهراء (سلام الله علیها) در تبریز به انجام رساند و در ۱۸ خرداد ۸۲ خدمت را به پایان رساند.

آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود.

بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (علیه السلام) سپاه شد.

ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (علیه السلام) و کنایه از لبیک به این ندا بود.

در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد. پرکاری و ساعت‌های انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگی‌های بارز او بود بطوریکه کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت.

معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. بدلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (علیه السلام) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد.

ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۰ متولد شد. علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت.

همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل‌ می‌کرد. تعصب آگاهانه‌ و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت. در ایام فتنه ۸۸ شب و روز آرام و قرار نداشت.

تمام اخبار و وقایع فتنه را رصد می‌کرد و در معرکه دفاع سخت از انقلاب اسلامی در ایام فتنه، چندین بار جان خود را به خطر انداخت. صاحب موضع بود و در بحث‌ها بخوبی استدلال می‌کرد.

می‌گفت این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد، می‌تواند جبهه مستضعفین و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت. محمودرضا به زبان عربی تسلط کامل داشت و آنرا با لهجه‌های عراقی و سوری تکلم می‌کرد و بخاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشت.

به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همینطور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آنها را می‌ستود. با آغاز جنگ در سوریه از سال ۹۰ برای دفاع از حرمهای آل الله (علیه السلام) و یاری جبهه مقاومت، آگاهانه عازم سوریه شد. اعزام‌های داوطلبانه مکرر و حضور مداوم در جبهه سوریه، روحیه رزمندگی را در وجودش تثبیت کرده بود و در دو سال آخر حیات ظاهری خود، به معنی واقعی کلمه زندگی یک رزمنده را داشت.

بخاطر تعلقی که از نوجوانی به ثبت اسناد میراث دفاع مقدس داشت، در جبهه سوریه نیز به جمع آوری اسناد جنگ همت گماشته بود و در هر بار بازگشت به ایران، آثاری از جنگ از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیری‌ها در صحنه‌های درگیری بجا مانده بود را همراه داشت.

اوج توفیقات خود در این جبهه را حضور در عملیاتی می‌دانست که در تاسوعای سال ۹۲ در منطقه «حجیره» برای آزادسازی کامل اطراف حرم مطهر حضرت زینب (سلام الله علیها) انجام گرفت و منجر به پاکسازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیری‌ها شد. در آخرین اعزام خود در دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.

سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دیماه ۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (علیه السلام) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکش‌های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض شهادت نائل آمد.

در یکی از دستنوشته‌هایی که از شهید بیضائی بجا مانده، او از جبهه سوریه تعبیر به «خط مقدم نبرد بین حق و باطل» نموده و با تأکید بر اینکه «این خاکریز نباید فرو بریزد، نباید» نوشته است: «تمام دنیا جمع شده‌اند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیست‌ها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بی‌شرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل داده‌اند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینه‌سازان ظهور است و بس. و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شده‌اند تا این عَلَم و این نهضت زمینه‌ساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد، سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خون دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند.»

 
  • سارا سجادی

حدیث روز

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ

حدیث روز

حدیث روز shia muslim                  

 با این برنامه‌ی ساده و زیبا، هر روز با یک حدیث از اهل بیت آشنا شوید. این برنامه شامل 90 حدیث زیبا با موضوعات اخلاقی و اجتماعی است که به صورت روزانه برای شما نمایش داده می‌شود.

امکانات این برنامه به شرح زیر است:
- نمایش یک حدیث زیبا در هر روز
- اضافه کردن ویجت برنامه در صفحه گوشی
- ارسال حدیث به صورت پیامک برای دوستان و آشنایان
- به همراه متن عربی و منبع حدیث
منبع احادیث:
برگرفته از "بانک احادیث اهل بیت (ع)"، جلد 11، واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان
نکات:
* برنامه را حتما در حافظه داخلی گوشی نصب کنید
** جهت اجرای این برنامه، نیاز به اندروید 2.3.3 یا بالاتر دارید
*** برای فعال کردن ویجت:
ابتدا بر روی صفحه اصلی گوشی (HomeScreen) لمس کرده و نگه دارید تا لیست ابزارها به نمایش دربیاید. سپس از آن لیست، گزینه ویجت (Widgets) را انتخاب و در آخر ویجت حدیث روز را انتخاب کنید.

دانلود:

  • سارا سجادی

کتاب جامع الکترونیکی امام رضا (ع) برای اندروید

سارا سجادی | دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ

کتاب جامع الکترونیکی امام رضا (ع) برای اندروید

کتاب جامع الکترونیکی امام رضا (ع) برای اندروید shia muslim                  

 اپلیکیشن مذهبی ، کتاب جامع الکترونیکی «امام رضا (ع)» را جهت استفاده تلفن همراه با سیستم عامل اندروید قرار داده ایم که شامل ...


اپلیکیشن مذهبی ، کتاب جامع الکترونیکی «امام رضا (ع)» را جهت استفاده تلفن همراه با سیستم‌ عامل اندروید قرار داده ایم که شامل زیارت نامه امام رضا (ع) ، شناسنامه  امام رضا (ع) ، زندگانی و دوره  امامت امام رضا (ع) ،فضائل و کرامات امام رضا (ع) ، سیره امام رضا (ع) ، آموزه ها و آثاری از امام رضا (ع) ، مناظرات امام رضا (ع) ، برکات حضور امام رضا (ع) در ایران ، آداب زیارت امام رضا (ع) ، چهل حدیث نورانی از امام رضا(ع) و امام رضا (ع) در آینه شعر می باشد .

از ویژگی های این اپلیکیشن می توان امکان پخش کننده صوتی ، امکان روشن نگاه داشتن صفحه نمایش ، امکان آپدیت ، امکان به اشتراک گذاری محتوا ، امکان ارسال برنامه با بلوتوث ، امکان جستجو و نمایش محصولات دیگر را نام برد .

نسخه ی فعلی نرم افزار : ۲.۵.۰

سیستم عامل موردنیاز : اندروید ۲.۰




لینک دانلود  حجم فایل : ۴.۴ مگابایت
  • سارا سجادی