قال الله تعالى: «ذلِکَ الکِتابُ لَا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ» (1)
اعتقاد به عالم غیب در به وجود آمدن ادیان الهی و ایمان به انبیاء و تحقق هویّت خداباوری، اصل و اساسی است که بدون آن، هر اندیشه و باوری کفر و الحاد است.
ایمان به جهان غیب و عالم غیر محسوسِ به حواس ظاهره، مثل بهشت، جهنم، حور، غلمان و ملائکه، و ایمان به عرش و کرسی، و برای ما ایمان به انبیاء گذشته، و ایمان به ائمه طاهرین علیهم السلام و ایمان به اخبار قرآن و حضرت رسول و ائمه طاهرین علیهم السلام از مغیبات و وقایع آینده، و ایمان به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، همه در تحت جمله شریفه «یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ» قرار دارند، و ایمان به آنها، ایمان به غیب است.
از جمله روایاتی که بر فضیلت ایمان به انبیاء گذشته و معجزات آنها و ایمان به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه) و ائمه طاهرین تا امام یازدهم علیهم السلام دلالت دارد، روایت ذیل است که از طرق اهل سنت و در تفاسیر ایشان از سنن دارمی روایت شده است:
حرث بن قیس که از تابعین است و به دیدار حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله تشرف نیافته بود به عبدالله بن مسعود گفت: عند الله نحتسب ما سبقتمونا الیه من رؤیة رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ ما از خداوند محرومیت از این فضیلتی را که بر ما به آن پیشی گرفتید و به دیدار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مشرّف شدید، طلب اجر و جبران داریم.
ابن مسعود گفت: عند الله نحتسب ایمانکم بمحمد (صلی الله علیه و آله) و لم تروه. إنّ امر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) کان بیّناً لمن رآه، و الذی لا اله الّا هو ما من احد افضل من ایمان بغیب؛ ما هم از خدا طلب اجر و جبران میکنیم از جهت محرومیت از فیض ایمان به غیب، یعنی ایمان به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) که شما بر آن هستید و آن حضرت را ندیده اید. سوگند به خدایی که غیر از او خدایی نیست احدی فاضل تر از آن که ایمان به غیب دارد، نیست.
*محدوده ایمان به غیب
بر حسب این روایت، در حال حاضر ایمان به انبیاء گذشته و حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله، و امیرالمؤمنین و ائمه علیهم السلام تا حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ایمان به غیب است، چنان که ایمان به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز ایمان به غیب است؛ و از ثواب همه این ایمان ها بهره مندیم که در رأس آنها ایمان به خداوند متعال است ، اگرچه عالم و ماسوی، همه کائنات و آیات جمال و جلال الهی هستند و به ذکرش هر چه بینی در خروش است و چیزی و ذرّه ای از او غایب نیست، امّا او به ذات و حقیقت صفات از همه حتی انبیاء غایب است «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ» (2) و «لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِیَانِ وَ لَکِنْ تُدْرِکُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ» دیده ها او را آشکارا نتواند دید، امّا دلها با ایمان درست بدو خواهد رسید. (3) و به صفات سلبیه بیشتر معروف است تا به صفات ثبوتیه که «لیس کَمِثلِهِ شیء». بنابراین مصداق اتم و اکمل ایمان به غیب، ایمان به خداوند متعال است.
ایمان به وجود حضرت بقیة الله ارواح العالمین له الفداء و عصر غیبت، ویژگی ها و فضائل خاصی دارد و مؤمن به غیب در این عصر هم، ایمانش به انبیا و ائمه گذشته ایمان به غیب است و هم، ایمانش به امام حیّ صاحب زمان (عج) ایمان به غیب است.
ایمان گذشتگانِ از این امّت هم از زمانی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بشارت به ظهور مهدی از اولاد فاطمه علیها السلام می داد، ایمان به غیب است که از غیر شیعه به اجمال و از شیعه به تفصیل است. همه اینها ایمان به غیب و ایمان به نادیده است؛ و همه داخل در ایمان به غیب و ایمان به خدا و صدق حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است.
باید مؤمنین قدر این مرتبه را بدانند که مثل ابن مسعود آن صحابی معروف آرزومند آن بوده و محرومیت از آن را فقدانی می داند که أجر آن را از خدا میخواهد؛ و بر خود ببالند که خدا در بیان اوصاف متّقین پیش از همه اوصاف جلیله متقین، ایمان به غیب را بیان می فرماید.