حضرت زینب سلام الله علیها و آغاز رسالت عاشورا
روز عاشورا، جلوه گر پاکی اهل بیت بود، روزی که اشک تنها حایل میان دیدگان بود، در این روز آخرین وداع امام با بانوان و کودکان حرم، قلب تاریخ را خدشه دار میکند و اشک قلم را بر صفحه دل مینگارد.
در میان وداع امام با اهل بیتشان، حضرت زینب سلام الله علیها ناآرام بودند. امام ایشان را طلبیدند و دست ولایتشان را به سینه خواهرگذاشتند و حضرت زینب سلام الله علیها آرام شدند و دیگر بیقراری نکردند. امام فرمودند:
«آنان که صبر میکنند در پیشگاه خدا به پاداش عظیمی میرسند، تو نیز صبر کن تا به آن نایل شوی.» زینب به برادر عرض کرد:
«ای فرزند مادرم! خاطرت شاد و چشمت روشن باشد، چرا که از این پس مرا آنگونه که دوست داری خواهی یافت»
(فروغ تابان کوثر ص90)
حضرت زینب سلام الله علیها این گونه رسالت خود را شروع کردند: «مرا آنگونه که دوست داری خواهی یافت».
حضرت زینب سلام الله علیها اشک میریختند نه فقط به خاطر از دست دادن عزیزان، بلکه بیش از آن دلش برای مردمی میسوخت که سایه ولایت را با دست خویش از سرشان کوتاه کردند و سایه کفر را بر قلبهای خویش حاکم کردند، حضرت با کلام خویش، بدون کمترین هراسی، حقیقت مسلمانی را بیان کردند.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام دشمنان کینه توز، خیمه های اهل بیت را آتش زدند. امام سجاد علیه السلام در میان آتش قرار گرفته بودند. به نقل از حمید بن مسلم که نقش خبرنگاری در سپاه عمر سعد را داشت، حضرت زینب سلام الله علیها خود را به خیمه های شعله ور رساندند و یادگار برادر و حجت خود را در آغوش گرفتند و از خطر نجات دادند، او جان خود را فدای جان ولیّ خویش کردند.
در این میان شمر بن ذی الجوشن سر رسید و امام را دید. خواست ایشان را به شهادت برساند ولی حضرت زینب سلام الله علیها خود را جلو افکندند و سپر بلا کردند و فرمودند: «نمیگذارم او را بکشید مگر اینکه قبل او کشته شوم.»
(سیمای حضرت زینب سلام الله علیها ص114)
حضرت زینب سلام الله علیها بعد از برادر به گونهای دیگر عمل نمودند. ایشان میدانستند که بعد از برادر رسالت تمام نمیشود بلکه به مراتب سنگینتر خواهد شد. چه لحظاتی بود؟! چه چیز میتوانست قوت قلب آدمی را حفظ کند تا بتواند کارهایی را که یک ولیّ انجام می دهد را انجام دهد؟ کودکان را از اطراف جمع کرد، مراقب برادر زاده مریض بود، به خیمه های سوخته سامان داد و قلبهای شکسته را مرهم شد. اکنون توجهشان را معطوف ولیّ امرخود نموده. امامی که یادگار برادر عزیزتر از جانش بود، بانویی که بعد از آن همه مصائب، مصداق روشن سلاله النبیین شده بودند.
حضرت زینب سلام الله علیها آن قدر که به امام خود میاندیشید، به فکر خود و غمهای خود نبود. او فرزندان خویش را در راه حق و اعتلای ارزشهای اسلامی بخشیدند، همان گونه که خود از مادرآموختند، چگونه از امام و ولیّ خویش دفاع کنند خود نیز به فرزندانشان آموختند که ولایت از آن مردان خداست.
منبع : وب سایت یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)