یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعی کنیم دیده شویم» ثبت شده است

سعی کنیم دیده شویم

سارا سجادی | شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۲ ق.ظ

سعی کنیم دیده شویم
آرزوی هر ارادتمند و علاقه‌مند به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) آن است که روزی آن جمال دلربا را ببیند و جان تشنه خویش را از جام زلالش سیراب نماید. منتها باید دانست که مهم تر از دیدن، دیده شدن است. یعنی کاری کنیم که مورد نظر و لطف حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقع شویم.
در واقع ما دو نوع نگاه داریم:
1- یک نگاه، عمومی است. مانند آن‌جایی که خداوند به مقتضای اسم شریف «البصیر» خویش، همه انسان‌ها، اشیاء و امور را می‌بیند.
2- یک نگاه، خصوصی است. که در آن یک نوع توجه، لطف و شرافتی دخیل است. به عنوان نمونه در قرآن کریم آمده، خدایی که بر همه چیز بصیر است، در روز قیامت به عده‌‏ای نگاه نمی‏‌کند و نگاه تشریفی خود را نسبت به عده‌‏ای اعمال نمی‏‌کند. «وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَ [آل عمران/77] و خدا با آن‌ها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدان‌ها ننگرد».
حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) نیز به مقتضای آن‌که خلیفه و جانشین حضرت حق است و خلیفه باید صفات مستخلف عنه را واجد باشد این دو نگاه را دارد. حضرت در نگاه عمومی خویش از همه حالات و احوال ما آگاه است. چنان‌چه در قرآن کریم آمده است: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون...[توبه/105] و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را مى‌‏بیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه مى‌‏شوند»، و مصداق بارز «مومنین»، اهل بیت (علیهم السلام) می‌باشند.[1]
یا در توقیع شریفی که امام زمان (علیه السلام) به شیخ مفید (رحمة الله علیه) مرقوم داشتند، فرمودند: «...فَإِنَّا نُحِیطُ عِلْماً بِأَنْبَائِکُمْ وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْ‏ءٌ مِنْ‏ أَخْبَارِکُم‏...[2] ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نمی ماند».
اما حضرت یک نوع نگاه خصوصی هم به برخی دارد که افراد در این نگاه دوم، مشمول لطف و عنایت امام قرار می‌گیرند و آن زمانی است که انسان با تهذیب نفس، وارستگی اخلاقی، عمل به وظایف دینی و انسانی، نظر حضرت را به خود جلب کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْنا [3] ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما».
در این رابطه خاطره‌ای از حضرت آیة الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه) شنیدنی است: «در تهران یک استاد روحانی بود که لُمعَتین را تدریس می‌کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. 
روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می‌شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آن‌که بچه هایش برداشته و از بین برده‌اند نسبت به بچه‌ها و خانواده عصبانی می‌شود، مدتی بدین منوال می‌گذرد و چاقو پیدا نمی‌شود. 
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می‌گوید:
«آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته‌اید و فراموش کرده‌اید، بچه ها چه گناهی دارند». آقا یادش می‌آید و تعجب می‌کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. 
از اینجا دیگر یقین می‌کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می‌گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می‌شود، می‌گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) مشرف می‌شوید؟ 
استاد اصرار می‌کند و شاگرد ناچار می‌شود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می‌گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می‌دانند چند دقیقه‌ای اجازه تشرف به حقیر بدهند. 
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی‌گوید و آقای استاد هم از ترس این‌که نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی‌کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام می‌شود و روزی به وی می‌گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح)  این پا و آن پا می کند. آقا می‌گوید: عزیزم، خجالت نکش آن‌چه فرموده‌اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی. 
آن طلبه با نهایت ناراحتی می‌گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم».[4] 
بنابراین با گام نهادن در مسیر شریعت و ملزم بودن به رعایت توصیه‌‌های دینی، خصوصا در این دوره و زمانه که اسباب گناه بیشتر فراهم است، و تقوای مضاعفی را می‌طلبد، می‌توانیم در معرض دیده شدن و نگاه خصوصی آن امام همام قرار بگیریم.
..........................................
پی‌نوشت:
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، کافی (ط- دار الحدیث)، ج1، ص 544، ناشر: دار الحدیث‏، چاپ: قم‏، ق 1429.
[2]. طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج2، ص 497، ناشر: نشر مرتضى‏، چاپ: مشهد، 1403 ق‏.
[3]. ابن بابویه، محمد بن على‏، الأمالی (للصدوق)، ص 400، ناشر: کتابچى‏، تهران‏، 1376 ش‏.
[4]. سایت آوینی.

  • سارا سجادی