یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راز دشمنی شیطان و یهود با اسلام (۱)» ثبت شده است

راز دشمنی شیطان و یهود با اسلام (۱)

سارا سجادی | دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۳ ب.ظ

میلاد مرحله‌ی نخستینِ اسلام

خداوند متعال حضرت آدم را آفرید و سپس جهت معرفی یک معیار جامع برای نشان دادن برتری بین مخلوقات، اسماء (اسم اعظم و رمز معرفت اشیا) را به وی آموخت و چون ملائکه قدرت انتخاب ندارند این اسما را به ملائکه نیاموخت. در نتیجه آدم عالم (به اسما) و ملائکه جاهل به اسما شدند. خداوند متعال سپس برای اینکه اوّلاً ثابت کند ملاک برتری و تقرب به الله بین موجودات عالم، دانش و تسلیم در مقابل امر او است، دستور فرمود ملائکه به آدم سجده کنند. ملائکه در مقابل امر خدا تسلیم شدند و به خاطر این سجده جلو افتادند و نخستین مسلمان شدند. طبعاً شیطان نیز که از جن بود و به دلیل علاقه به ملائکه و عبادت زیاد در جرگه‌ی ملائکه قرار گرفته بود، مشمول امر خدا بود و می‌باید مثل ملائکه در برابر علم آدم سجده می‌کرد، ولی به خاطر حسادت، تکبر، نژادپرستی، برتری جویی و قوم گرایی از امر خدا سر باز زد و از سجده کردن به آدم امتناع کرد. بدین ترتیب نخستین «کافر» شد. و عملاً جامعه از سه طایفه‌ی: انسان، ملک و شیطان ترکیب یافت. انسان صاحب علم آسمانی، ملائکه فاقد آن علم ولی تسلیم و مسلمان و شیطان کافر به آن بودند.
خداوند متعال پس از امتناع شیطان از سجده به آدم او را از پیشگاه خود راند و رجیم و رانده شد. ملائکه مسلمان شدند وآدم خلیفه‌ی خدا شد. تنها عامل خلیفه شدن آدم فقط علم خاصّ آسمانی بود که همان علم به اسما است. خداوند متعال آدم را به این نکته واقف ساخت که در وجود تو این علم به اسما باعث خواهد شد همواره شیطان تو را رها نکند و تا روز قیامت باید صاحبان این علم اسما (انبیای عظام) خود را از خطر شیطان مصون نگهدارند. آدم از طرف خداوند متعال بر این نکته واقف شد که هرگاه در او حالت گرایش به تکبر، نژادپرستی، برتری جویی یا قوم گرایی بروز کند باید بداند این حالات از القائات شیطان است و باید اجازه ندهد این حالت‌ها به درون وی نفوذ کند.
به هر حال آدم و حوّا به دستور خداوند در بهشت مجاز شدند از تمام میوه‌های بهشتی استفاده کنند مگر از میوه‌ی یک درخت مخصوص (۱) و اگر از میوه‌ی درخت ممنوعه بخورند مجبورند از بهشت خارج شوند. چون شیطان می‌خواست آدم را از بهشت خارج کند لذا وارد محضر آدم شد و مدّعی شد که آدم متوجه نیست که آن درختی که خیال می‌کند ممنوعه است واقعاً همان درخت ممنوعه نیست بلکه حقیقت این است که تناول از آن درخت برای آدم مجاز است و آدم با خوردن از میوه‌ی آن در بهشت ابدی خواهد بود.
شیطان برای اثبات ادعای خود قسم خورد و آدم نیز به خاطر اینکه باور نمی‌کرد کسی به دروغ قسم بخورد حرف شیطان را باور کرد و از میوه‌ی درخت ممنوعه خورد و از بهشت و سرزمین مادری خود اخراج و آواره گردید. به همین علت خداوند متعال طیّ دستوری صریح خطاب به تمام فرزندان آدم هشدار داد: ای فرزندان آدم این برخورد شیطان با آدم، شرح حال و وضع عموم جوامع شما انسان‌ها در تمام حلقه‌های آینده‌ی تاریخ است. (۲)

  • سارا سجادی