یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۴۹۲ مطلب توسط «سارا سجادی » ثبت شده است

به بهانه سکوت امام خامنه ای از ۲۷ تیر تا امروز

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۵۵ ب.ظ

به بهانه سکوت امام خامنه ای از ۲۷ تیر تا امروز

افسران - به بهانه سکوت امام خامنه ای از ۲۷ تیر تا امروز
به بهانه سکوت  از ۲۷ تیر تا امروز
سکوت کرده ای  بیا که دلتنگیم
اگر چه پای ولایت هنوز میلنگیم

سکوت کرده ای انگار خسته ای از ما
تو رو خدا نکند که گسسته ای از ما
سکوت تان پر از ناله های فریاد است
خدای من نکند این سکوت، بیداد است
دلم برای وطن شور میزند آقا
ز فتنه های حسن، شور میزند آقا
به زیر شعر سکوتت اگر چه بشکستیم
سه هفته ای است که دلتنگ نغمه ات هستیم
شهید آمده در شهر شهر کشورتان
و رمز اینکه بمانید پشت رهبرتان
امام خامنه ای جان من فدای شما
ببین که نوکرتان مانده است پای شما

بخاطر دل ما.. نه.. بخاطر این راز..
بخاطر شهدا لااقل سخن به نواز

  • سارا سجادی

سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۹ ب.ظ

سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)

افسران - سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)
maryam20دختران مومن سه ویژگی دارند:
متکبر،بخیل و ترسو هستند!

┘◄ ﺍمیرالمؤمنین ﻋﻠﯽ (علیه السلام) ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:

ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ،ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺮﺳﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﻭ ﺳﻮﻡ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

■ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ.

■ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ.

■ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ.

ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻏﻪ ﻓﯿﺾ ﺍﻻ‌ﺳﻼ‌ﻡ-ﺣﮑﻤﺖ266،ﺹ1191

***********************

روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمه ای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
از هرچه بگذریم نشد بگذریم از این
از خواهری که این همه عشق برادر است
دریاچه ی نمک سندش بین اهل بیت
آری طعام سفره ی تو با نمک تر است
پس قلب این کویر به شوق تو می تپید
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام از خانه تا حرم
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بی قرار من
آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است
جمع دل من و دل هر کس به غیر تو
در بین صحن آینه جمع مکسر است
ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند هدیه ی ما باز هم سر است
جای بقیع و آن همه قبری که خاکی است
دیدم در این حرم چه قدر سنگ مرمر است
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیه ی موسی بن جعفر است
  • سارا سجادی

آیا رهبری سکوت کرده اند؟؟؟؟

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۸ ب.ظ

آیا رهبری سکوت کرده اند؟؟؟؟

افسران - آیا رهبری سکوت کرده اند؟؟؟؟
rohoolaاگر چه بنده خودم دو تا سه لینک برای عدم سخنرانی حضرت آقا کار کردم ولی واقعیت را نمی توان انکار کرد...

حقیقت این است که دلمان برایشان تنگ شده است و گرنه این طولانی شدن در سالهای گذشته نیز بوده که می توان با مراجعه به بیانات رهبر انقلاب به راحتی این فاصله زمانی را مشاهده نمود . اگر چه در تمام این زمان ها ایشان دستورها، نامه ها و یا پیام هایی رابرای افراد مختلف سازمان ها و ... داده اند که می توان در همین قضیه اخیر مانند پیام ایشان به در گذشت یکی از علما و یا بدرقه شهدای غواص دید...
برای روشن تر شدن قضیه تاریخ هایی را مطرح می کنم که لینک سایت رهبری نیز در زیر هر کدام موجود است.


سال 1394: عدم سخنرانی از 27 تیر تا کنون که 25 مرداد است...

farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1393: عدم سخنرانی از 7 مرداد تا 13 شهریور که دقیقا به لحاظ قمری در همان زمان قرار داریم اکنون( بعد از عید فطر سخنرانی نکردند تا 13 شهریور)

farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1392:
25 آذر تا 17 دی حدود23 روز و 18 مرداد تا 6 شهریور حدود 19 روز
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1391:
21 آذر ماه تا 19 دی ماه حدود 28 روز و همان سال در ماه دی به بهمن با حدود 20 روز فاصله
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1390:
مورد زیادی نبوده

سال1389:
24 تیر تا 21 مرداد حدود 28 روز و 10 آذر تا 7 دی حدود 27 روز و 19 دی تا 15 بهمن حدود 26 روز
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1388:
22 آذر ماه تا 19 دی ماه حدود 27 روز
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1387:
27 آذر تا 19 دی: 22روز 19 دی تا 19 بهمن: 30روز 29 آبان تا 24 آذر ماه :25 روز 19اردیبهشت تا 14 خرداد:25روز و 1 فروردین تا 4 اردیبهشت حدود 35 روز
farsi.khamenei.ir/sp  

سال 1386: 28 بهمن تا 22 اسفند 24 روز 17 فروردین 12 اردیبهشت: 25 روز 19دی تا 19 بهمن: حدود 30روز
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1385:
25 دی 28 بهمن و 30 بهمن تا لحظه تحویل سال حدود 31 روز
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1384:
7تیر تا 5 مرداد حدود30روز 
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1383: 19 تیر تا 17 مرداد 
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1382: مورد زیادی نبوده است

سال 1381:
5 مرداد تا 4 شهریور 
farsi.khamenei.ir/sp 

سال 1380:
موردی نبوده است

سال 1379:
19دی تا 19 بهمن
farsi.khamenei.ir/sp 

.
.
.
.

باتوجه به آمار فوق می توان سال 1387 را سالی با بیشترین فاصله زمانی در بیانات رهبر انقلاب دانست...


با این حال هنوز منتظر رخ ماه هستیم...
  • سارا سجادی

اولین فرار محمدرضا پهلوی چند روز پیش از کودتای آمریکایی 28 مرداد

در پی شکست کودتای شاه علیه مصدق 

 
زمینه‏ های کودتای 28 مرداد 1332 که از ماه‏ها قبل ایجاد شده بود، باعث گردید که شاه نگران حضور خود در ایران باشد و می‏خواست هنگام کودتا علیه دکتر مصدق در کشور نباشد. در همین ایام توافق انگلستان و آمریکا برای ساقط کردن حکومت مصدق که قبلاً طرح ریزی شده بود به مرحله اجرا درآمد. شاه در 22 مرداد حکم عزل مصدق و نخست وزیری سرلشکر زاهدی را صادر نمود و خود پس از صدور فرمان، به رامسر عزیمت کرد. در ساعت 2 بامداد فرمانده گارد شاهنشاهی فرمان را به مصدق ابلاغ کرد ولی وی هنگام خروج از منزل بازداشت شد و رادیو تهران این اقدام را کودتا خواند. دراین هنگام شاه و همسرش با یک هواپیما از طریق عراق از ایران خارج شده و به ایتالیا رفت. روزهای 25 تا 27 مرداد، در سراسر ایران اجتماعات بزرگی تشکیل شد و از دولت لغو نظام سلطنتی درخواست گردید. تمام این حوادث به نفع دکتر مصدق پیش می‏رفت تا اینکه طبق نقشه قبلی، اوضاع از بامداد 28 مرداد تغییر کرد و کودتا شکل گرفت. شاه نیز پس از دریافت خبر سقوط مصدق، در 31 مرداد همان سال به ایران بازگشت.
  • سارا سجادی

خاطره تلخ اعتماد به امریکا و سالروز کودتای 28مرداد (عبرت از تاریخ )

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ب.ظ

سلام عزیزان من به سالروز کودتای 28مرداد نزدیک میشویم (عبرت از تاریخ )

روز 28 مرداد یادآور کودتای ننگین و سیاهی است که شیرینی نهضت ملی شدن صنعت نفت را در کام ملت ایران تلخ کرد. پس از پیروزی قیام سی تیر به رهبری آیت‌الله کاشانی که باعث روی کار آمدن مجدد دکتر محمد مصدق شد، مصدق در صدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیت‌الله کاشانی را گذاشت. بدین ترتیب او بدون توجه به نقش و رهبری آیت‌الله کاشانی در قیام سی تیر که منجر به روی کار آمدن مجدد او شد، به پیاده نمودن شعار «جدایی دین از سیاست» پرداخت و برخی روحانیون و نزدیکان آیت‌الله کاشانی را دستگیر کرد. عوامل داخلی و خارجی نیز آنچنان شخصیت این مرد روحانی بزرگ و شریف را لکه‌دار کردند که شاید بتوان آن را در تاریخ ایران بی‌سابقه دانست. طرح کودتای نظامی 28 مرداد را باید در اصل، یک طرح انگلیسی دانست. انگلیس که پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. در ابتدا آمریکا مخالف بود اما پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث تغییرات عمده‌ای در سیاست خارجی آمریکا شد. کرمیت روزولت رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا به فرماندهی عملیات انتخاب شد و آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکی را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل دادند و عملیات کودتا را طرح‌ریزی کردند. اگرچه اجرای نقشه کودتا در 25 مرداد شکست خورد و شاه از ایران فرار کرد اما سستی مصدق و دلایل مختلف دیگر باعث شد که در 28 مرداد 1332 کودتا عملی شود و سرلشکر فضل‌الله زاهدی مجری طرح کودتا به جای مصدق نخست وزیر شد و بدین ترتیب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلی و استعمار خارجی یکی از ننگین‌ترین دوره‌های استبداد در تاریخ معاصر ایران رقم خود و باعث حاکمیت 25 سال دیکتاتوری محمدرضا شاه با حمایت مستکبرین و خصوصا آمریکا گردید. این واقعه تاریخی در‌س‌ها و عبرت‌های فراوانی برای ملت ایران به همراه د اشت و به عنوان یکی از تلخ‌ترین روزها در تاریخ ایران ثبت شده است. در مورد کودتای 28 مرداد به این مقاله هم نگاه کنید: مداخله انگلستان و آمریکا برای براندازی نهضت ملی ایران

  • سارا سجادی

بیانات مقام معظم رهبری درباره تهاجم فرهنگی

سارا سجادی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ب.ظ

بیانات مقام معظم رهبری درباره تهاجم فرهنگی

«عزیزان من! امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوری‏هاى جدید ارتباطى خیلى جدى است؛ صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوه‌هاى تلویزیونى و رادیویى و رایانه‌اى و امثال این‏ها دارند استفاده مى‌کنند و همین‌طور به صورت انبوه، افکار و شبهه‌هاى گوناگون را در آن‏ها مى‌ریزند. باید در مقابل این‏ها ایستاد. امروز نمى‌شود به همان روش‏هاى قدیمى خودمان اکتفا کنیم؛ البته که جوان نمى‌آید.»

بیانات مقام معظم رهبری درباره تهاجم فرهنگی

بیانات مقام معظم رهبری درباره تهاجم فرهنگی

چه کسانی باید با تهاجم فرهنگی مبارزه کنند

 

- هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. البته، شکى نیست که مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امکانات و پشتیبانی‏هاى سیاسى دولت را مى‌خواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانى بکند که چه بشود؟ طبیعى است که فکرى پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟ این‏ها انتظاراتى است که از حوزه مى‌رود.[۱]

- یک وقت فرهنگى، تمدنى، عقیده‌اى و یا مکتبى بر بشر عرضه مى‌شود که ممکن است جهات خیلى خوبى هم در آن باشد. مثلا مجموعه‌ى تفکرات مکتب عرضه شده، موجب گردد که نیروهاى درونى افراد بشر به کار بیافتد؛ استعدادهایشان شکوفا شود؛ کار کنند، ابتکار کنند، سازندگى کنند، تولید ثروت کنند و دنیا را نوسازى کنند. این خصوصیات هم ممکن است در مکتب عرضه شده باشد. اما همین مکتب، عیبى هم در درون خود داشته باشد، که موجب شود همین مردمى که این بهره‌ها را از قبل این مکتب مى‌برند، زیان‏هاى سختى تحمل کنند که گاهى آن زیان‏ها، از این منافع هم بیشتر مى‌گردد. مثال واضحش، تفکر غرب و فرهنگ سرمایه‌دارى و آزادى فردى و لیبرالى رایج در غرب است.

- بنده مکرر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى حرف مى‌زنم. معناى صحبت‏هاى بنده، صرفاً این نیست که فرهنگ غرب از باى بسم‌الله تا تاى تمت، همه‌اش خراب و خرابى و بدى است. اگر این گونه بود، شهروندان ممالک غربى، از اول آن را نمى‌پذیرفتند و اصلاً تحمل نمى‌کردند. بنابراین، فرهنگ مذکور، نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت، چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد.[۲]

- مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آن‏ها تعلیم دهید؛ آن‏ها را به فضیلت و اخلاق اسلامى آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقى را در آن‏ها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهى بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمى دارد؛ فراموش نشود – آن‏ها را به رحمت الهى مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آن‏ها را با مسایل اساسى جهان اسلام و با مسایل اساسى کشور آشنا کنید. این مى‌شود آن مشعل فروزانى که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دل‏ها روشن خواهد شد؛ آگاهى به وجود خواهد آمد؛ حرکت به‌وجود خواهد آمد؛ ایمان عمیق خواهد شد. مؤثرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگى و شبیخون نامردانه‌ى دشمن همین است؛ از این به‌شدت نگرانم.[۳]

 

· مومنین و خودی‏ها

- در مقابل تهاجم، عناصر مؤمن خودى مى‌توانند بایستند. عناصر مؤمن خودى را، هرجا که هستند، گرامى بدارید. حرف من این است. به عناصر خودى تکیه کنید. منظور من این نیست که اگر کسى، جوان انقلابى نیست، دستش را بگیرید بگذاریدش بیرون؛ نه. چه کسى چنین چیزى را مى‌گوید؟ اصلاً منطق اسلام که این نیست؛ منطق انقلاب که این نیست. میدان بدهید. به همه میدان بدهید. هرکس که مى‌خواهد براى این ملت کار کند، کار کند. من مى‌گویم اجازه‌ى منزوى شدن عناصر خودى را ندهید.

- این ملت، براى این‌که حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملى‌اش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این کار را خودی‏ها مى‌توانند بکنند. من حرفم فقط همین است.

- من مى‌گویم: اگر مى‌خواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مى‌تواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند.

- و الا آن کارگردان یا تهیه کننده‌اى که وقتى فیلم را مى‌سازد، از پیش فکر مى‌کند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایه‌هاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمى‌کند! بازبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مى‌دهد. یعنى اکتفا نمى‌کند به این‌که به انقلاب کمک نکند. فیلم مى‌سازد براى این‌که به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مى‌سازد، یا این داستان را مى‌نویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولى که این مقاله را مى‌نویسد یا این اثر هنرى را تولید مى‌کند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، درحال خدمت به مصالح این کشور است یا درحال خیانت؟ به این مى‌شود تکیه کرد؟! معلوم است که نمى‌شود تکیه کرد!

- ما البته تصمیم نگرفته‌ایم کسانى را که خیال کرده‌ایم خدمت نمى‌کنند یا خیانت مى‌کنند، یکى یکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینه‌ى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیط‏هاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. این‏ها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند.[۴]

 

  • سارا سجادی

چرا قرآن بر استقلال اقتصادی مسلمانان تأکید دارد؟

سارا سجادی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ

چرا قرآن بر استقلال اقتصادی مسلمانان تأکید دارد؟

در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولت‌ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته است، وابستگی سیاسی‌ بسیاری از کشورهای مسلمان، نتیجه‌ی وابستگی اقتصادی آن‌ها به ابرقدرت‌ها است.

 استقلال اقتصادی مسلمانان

استقلال اقتصادی مسلمانان

به گزارش اخیار ؛ نگاهی خواهیم داشت به ۷ آیه از قرآن کریم که پیام‌هایی مرتبط بانام‌گذاری این سال دارند؛ و سعی می‌کنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.

آیه‌ی اول، آل عمران/ ۱۳۹: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»

ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!

طبق صریح آیه‌ی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر می‌دانیم که یکی از لوازم برتری، بی‌نیازی اقتصادی از دولت‌های استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیهی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز می‌کند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.

مقام معظم رهبری: «آمریکا و اذناب او هرچه تلاش کنند، نخواهند توانست این ملت را از رسیدن به قله‌اى که امام عزیزش همه را به آن سمت هدایت مى‌کرد، باز بدارند. اگر تمام گردن کلفت‌ها و قلدرهاى دنیا هم دست در دست یک‌دیگر دهند، نمى‌توانند ما را از حرکت به سمت جامعه‌ى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه اراده‌ى پیمودن این راه و انجام این کار را با لطف الهى و کمک مردم داریم و چیزى هم کم نداریم.

فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمان‌ها خطاب مى‌کند و مى‌گوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مى‌ترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[۱]

  • سارا سجادی

هشت خطر در کمین جوان مومن انقلابی

سارا سجادی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۱ ب.ظ

هشت خطر در کمین جوان مومن انقلابی

مدتی پیش سایت مقام معظم رهبری مطلبی رو منتشر کرد با عنوان هشت خطر در کمین جوان مومن انقلابی که بسیار کاربردی و مفید بود مخصوصا برای قشر جوان که بهتر دیدم در قالب یک اینفوگرافی ساده آماده اش کنم. متن کار شده در ادامه آمده است حتما بخوانید:

هشت خطر در کمین جوان مومن انقلابی

هشت خطر در کمین جوان مومن انقلابی

برای مشاهده تصویر در سایز اصلی کلیک نمایید

۱) پشت کردن به انقلاب

در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگی حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع می‌شود. این بی‌وفائی به انقلاب است. همیشه بودند کسانی که به انقلاب بی‌وفائی کردند، به انقلاب دل‌بستگی خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.

 

 

2) یأس و ناامیدی

جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایه‌گذاری‌های زیادی می‌کند؛ حواستان جمع باشد. عده‌ ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده ای را دلسرد و مأیوس می‌کند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوان‌ها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا می‌کند؛ همچنان که امید این‌گونه است. در مقابل یأسی که دشمن می‌خواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.

 

 

3) منزوی شدن

از کارهای دشمن، این شد که این مجموعه‌های مؤمن را منزوی کند. جوان، بی‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور …دو نفر به او اخم کردند، به او بی‌اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر می‌گذارد و او را کند می‌کند.

 

 

4) رفتار تکفیری

من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.

 

 

5) افراط و تفریط

مبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطی‌گری به او بزنند. از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند؛ همان‌طور که کناره‌گیری و سکوت و بی‌تفاوتی ضربه میزند، زیاده‌روی هم ضربه میزند.

 

 

6) نفوذ دشمن

جوان حزب‌اللّهی هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به ‌نام امر به معروف و نهی‌ از منکر، فسادی ایجاد نماید که چهره حزب‌اللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است.

 

  • سارا سجادی

هیجان کشتن زنان محجبه‌ای که زامبی شده‌اند

سارا سجادی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۴۷ ب.ظ

هیجان کشتن زنان محجبه‌ای که زامبی شده‌اند

با توجه به اقدامات گروه‌های تروریستی همچون داعش که دست‌پرورده غرب و برخی کشورهای به اصطلاح مسلمان منطقه‌اند، دیگر به راه انداختن موج اسلام‌هراسی و ساخت چنین بازی‌هایی علیه مسلمانان کار سختی نیست.

بازی های رایانه ای

بازی های رایانه ای

به گزارش اخیار؛ بازی Dying Light (نور فانی یا هر معادل دیگری که می‌خواهید برای آن در نظر بگیرید) یک بازی آخرالزمانی زامبی‌محور و اول‌شخص برای کنسول‌های نسل هشتم (PS4, Xbox One) و نیز رایانه است. این بازی، که به‌تازگی و در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵ (۷ بهمن ۱۳۹۳) به بازار عرضه شده، ساخت شرکت تک‌لند (Techland) بوده و توسط شرکت وارنر براس (Warner Bros) منتشر شده است.

وقایع بازی در شهری به نام حرّان (Harran) روی می‌دهد. هرچند سازندگان بازی مدعی شده‌اند که نام تمامی اشخاص و اماکن موجود در این بازی «تخیلی» بوده و هرگونه شباهتی «کاملا تصادفی»‌ است، اما با کمی دقت می‌توان دریافت که اسامی و موضوعات بکاررفته در این بازی چندان هم «تخیلی و تصادفی»‌ نیستند.

حرّان در واقع نام شهریست بسیار کهن واقع در استان اورفه در جنوب شرقی ترکیه و در نزدیکی مرز سوریه. بنا به گفته برخی مورخان از جمله یاقوت حموی (کتاب معجم‌البلدان) و احمدبن‌عبدالوهاب نویری (نهایة الارب‌فی فنون‌الادب، ج۱۹، ص۱۵۷) حرّان نخستین شهری بود که پس از طوفان نوح بنا شد. برخی دیگر مانند محمد بن جریر طبری (تاریخ طبری، بیروت، ج۱، ص۲۳۳) و ابن‌اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۹۴) این شهر را زادگاه حضرت ابراهیم علیه‌السلام یا محلی دانسته‌اند که وی از اور یا بابل به آنجا هجرت کرد. حرّان به شهر پیامبران نیز معروف بوده و پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، یعقوب، اسحاق و عیسی علیهم‌السلام مدتی در آن اقامت کردند.

و اما شخصیت اول بازی یک مأمور آمریکایی به نام کایل کرین (Kyle Crane) است که برای سازمان امداد جهانی GRE کار می‌کند. وظیفه اصلی وی، که شما نقش آن را بر عهده دارید، پیدا کردن شخصی به نام قدیر سلیمان و پس گرفتن اطلاعاتی در مورد ویروسی است که سلیمان از سازمان GRE دزدیده است. درواقع به دلیل شیوع همین ویروس که به ویروس حرّان معروف است مردم شهر به زامبی تبدیل شده‌اند.

قدیر سلیمان (Kadir Suleiman که می‌توان آن را به «غدیر» هم ترجمه کرد) رئیس یک گروه از بازماندگان شهر است و دارای شخصیتی بسیار خشن و بی‌منطق است که در نهایت شما مجبور می‌شوید با وی مبارزه کنید. او برای رسیدن به خواسته‌هایش دست به هر کاری می‌زند و حتی به دلیل کوچک‌ترین اشتباهی که از نیروهای تحت فرمانش روی می‌دهد به‌راحتی آنها را می‌کشد. در یکی از صحنه‌های بازی وی به دلیل اینکه یکی از سربازانش در حال نوشیدن مشروبات الکلی است به دست وی شلیک می‌کند. سلیمان همچنین با سرقت یک فایل حاوی اطلاعات ویروس حرّان، قصد انتشار آن و آلوده کردن دیگر مناطق سالم و گرفتن جان هزاران انسان بی‌گناه را دارد.

 نکته تازه در مورد این بازی این است که در میان زامبی‌ها حتی زامبی زن محجبه که نمادی از مسلمانان و اسلام است نیز وجود دارد. در واقع شما باید برای بقای خود و دیگران، زامبی‌هایی که در میان آنها مسلمانان نیز هستند را بکشید.در بخش دیگری از این بازی و در یکی از اتاق‌ها، تلویزیونی روشن است که از آن نحوه مبارزه با زامبی‌ها برای کودکان و نوجوانان پخش می‌شود. در یکی از عبارات آموزشی آن، جمله زیر آمده است:

A good zombie is a dead zombie (زامبی خوب، زامبی مرده است)پس از خودزنی یازده سپتامبر که با سناریوسازی غرب و همکاری متحدان شرقی آن صورت گرفت، موج اسلام‌هراسی وسیعی در رسانه‌های غربی به راه افتاد. در این موج، یکی از جمله‌هایی که در رسانه‌ها، چه اجتماعی و چه غیر اجتماعی، بسیار زیاد استفاده شد جمله زیر بود:

A good Muslim is a dead Muslim. (مسلمان خوب، مسلمان مرده است)برای درک بهتر میزان استفاده از این جمله فقط کافیست در موتور جستجوی گوگل بخش اول جمله یعنی a good Muslim را بنویسید تا گوگل به عنوان اولین پیشنهاد جمله بالا را ارائه کند که این خود نشانگر میزان کاربرد وسیع این عبارت در اینترنت است.

حال با کنار هم قرار دادن این دو جمله می‌توان مجدداً دریافت که هدف این بازی معرفی تلویحی مسلمانان به عنوان زامبی‌های وحشی بوده و لازم است تا برای مقابله و کشتن آنان دست به کار شد:

A good Muslim is a dead Muslim.

A good zombie is a dead zombie.

این بازی قرار بود در ابتدا برای کنسول‌های نسل هفتم نیز عرضه شود که بنا به دلایل فنی لغو شد. همچنین در نسخه نهایی، سازندگان بازی برخی مضامین بیش از حد ضد اسلامی آن مانند دیوارنگاری‌های موجود در شهر و زامبیهای محجبه را حذف کردند.

با توجه به اقدامات گروه‌های تروریستی همچون داعش که دست‌پرورده غرب و برخی کشورهای به اصطلاح مسلمان منطقه‌اند، دیگر به راه انداختن موج اسلام‌هراسی و ساخت چنین بازی‌هایی علیه مسلمانان کار سختی نیست. تنها کاری که رسانه‌های غربی باید انجام دهند این است که اقدامات شنیع چنین گروه‌های تروریستی را به نمایش در آورده و آن را به نام اسلام تمام کنند تا بتوانند افکار عمومی خود و جهان را برای مقابله با مسلمانان بسیج کنند. مابقی کار دیگر آسان خواهد بود.

  • سارا سجادی

چرایی لزوم دستیابی به اعتمادبه‌نفس ملی

سارا سجادی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۴۵ ب.ظ

چرایی لزوم دستیابی به اعتمادبه‌نفس ملی

انقلاب اسلامی امکان پیاده‌سازی هویت ملی اسلامی را فراهم کرد و دفاع مقدس از آن حفاظت نمود. بدون وجود اعتمادبه‌نفس ملی در ساختارهای هویت ملی-اسلامی، این امکان میسر نبود. اعتمادبه‌نفس ملی زمینه‌ی لازم برای انجام اموری را فراهم ساخت که نتیجه‌ی عمیق و روانی آن امور حفاظت و تقویت از هویت ملی اسلامی بود.
 اعتمادبه‌نفس ملی

اعتماد به‌ نفس ملی

به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛  اعتمادبه‌نفس ملی یک مفهوم پیشینی است. خود کاری انجام نمی‌دهد، خطی نمی‌نویسد و سدی نمی‌سازد، اما در به وجود آمدن هر امکانی حضور خود را ضرورت می‌بخشد. مفهومی کمی نیست. نمی‌توان با آمار و ارقام و کمیت‌سازی، آن را نشان داد. این مفهوم با آنکه از عینیات تأثیر می‌پذیرد، اما خود از مفاهیم ذهنی است. از جمله امور موجود در سطح با قابلیت دستیابی سریع نیز نیست و در بلندمدت در عمق ذهن جمعی یک ملت حک می‌شود؛ البته این امر مانع از آسیب‌دیدگی سریع آن نیست.

پرداختن به چنین مفهومی نیازمند استقلال‌بخشی به هویت و ذهنیت است. باید ابتدا پذیرفت که جامعه جمع جبری افراد نیست، بلکه پس از تجمع اجزای سازنده‌ی آن، فضایی بین‌الاذهانی نیز شکل می‌گیرد. ویژگی‌های این فضای بین‌الاذهانی است که قوام‌بخش هویت جمعی با تکیه بر ذهنیت جمعی می‌شود و هویت جمعی است که اعتمادبه‌نفس جمعی را در خود می‌تواند بپرورد.

از جمله کارهایی که امام عظیم‌الشأن راحل در دوران پانزده‌ساله‌ی نهضت اسلامی خویش انجام دادند، بازسازی دوباره‌ی این فرایند بود. طراحی چارچوبی اسلامی برای فضای بین‌الاذهانی، وارد نمودن انگاره‌های اسلامی بر ساختارهای ذهنیت ملی (مانند بازخوانی دوباره‌ی تاریخ مشترک ایرانیان براساس مفاهیم طاغوت و مستضعف) و برپایی دوباره‌ی آن ساختارها (تعریف مردم مسلمان ایران به‌عنوان مردمی به دنبال عدالت) که موجب شکل‌گیری هویت ملی جدیدی برای جامعه‌ی ایران گشت. واژه‌ی ‌جدید نباید با این نقد روبه‌رو شود که این هویت و پایه‌های آن پیش از حضرت امام خمینی (ره) نیز وجود داشتند و امام آن‌ها را تجمیع و خالص نمود؛ چراکه به باور نگارنده، کار امام فراتر از تجمیع بود.

امام اندیشه‌های آسمانی را به سطح زمین آوردند. به اندیشه‌های صرفاً نظری، حالتی عملی و امکانی بخشیدند و آن‌ها را مناسب شرایط زمانی و مکانی شکل دادند. اندیشه‌های اسلامی تا پیش از امام (ره) تا حدود بسیاری دچار تحریف در عمل شده بودند. به‌طور مثال، اسلام سیاسی به نظریاتی مانند ضل‌اللهی سلطان مسلمان تنزل داده شده بود. امام مقابل این تحریفات در سطح جامعه ایستادند، تعریفی دیگر ارائه دادند و برمبنای تعاریف ارائه‌داده (به جامعه)، هویت ملی ایران اسلامی را شکل دادند.

اعتمادبه‌نفس ملی یک مفهوم پیشینی است. خود کاری انجام نمی‌دهد، خطی نمی‌نویسد و سدی نمی‌سازد، اما در به وجود آمدن هر امکانی حضور خود را ضرورت می‌بخشد. مفهوم کمی نیست. نمی‌توان با آمار و ارقام و کمیت‌سازی آن را نشان داد. این مفهوم با آنکه از عینات تأثیر می‌پذیرد، اما خود از مفاهیم ذهنی است.

 هویت ملی ایجادشده در رابطه با مفهوم اعتمادبه‌نفس ملی، حالتی از تأثیر و تأثر را دارد. به آن شکل و معنا می‌دهد و از طریق آن، خود را تقویت می‌کند. جهت شکل‌دهی و معنادهی به آن، به غرب می‌پردازد. نحوه‌ی این پرداخت، خود یکی از تفاوت‌های هویت ملی اسلامی با دیگر مدل‌های هویت ملی است. غرب در نگاه این هویت، اوج نیست، بهشت نیست و حتی در مسیر بهشت هم نیست. در نتیجه، نباید نسبت به آن احساس حقارت کرد. شکل نگاه به غرب، در این هویت، موجب ساخته شدن اعتمادبه‌نفس ملی می‌شود.

حقارت را نفی می‌کند و عقب‌ماندگی را نه به کمی ذاتی ایرانیان، بلکه به سلطه‌جویی غرب نسبت می‌دهد. می‌توان این پرسش را طرح کرد که مگر در هویت‌های ملی مبتنی بر ناسیونالیسم نیز چنین نگاهی به غرب وجود ندارد؟ پس چرا سعی در جداسازی نوع نگاه هویت ملی-اسلامی به غرب و برپایی اعتمادبه‌نفس ملی براساس آن می‌شود؟ در پاسخ باید گفت خود ناسیونالیسم و مفاهیم مندرج در آن، مفاهیمی برگرفته از غرب مسخ‌شده‌اند. هویت ملی مبتنی بر ناسیونالیسم، در پی ساخت جهانی جدید نیست، بلکه تنها در پی جابه‌جایی قدرت و ثروت در جهان موجود است.

اعتمادبه‌نفس ملی ساخته‌شده به‌قدر تقویت خود، به هویت ملی اسلامی تشخص می‌دهد و امکان تجلی آن را فراهم می‌سازد. یکی از ضرورت‌های وجود اعتمادبه‌نفس ملی، همین امر است. این تجلی‌بخشی از طریق حفاظت از هویت ملی اسلامی میسر می‌شود. انقلاب اسلامی امکان پیاده‌سازی هویت ملی-اسلامی را فراهم کرد و دفاع مقدس از آن حفاظت نمود. بدون وجود اعتمادبه‌نفس ملی در ساختارهای هویت ملی-اسلامی، این امکان میسر نبود. اعتمادبه‌نفس ملی زمینه‌ی لازم برای انجام اموری را فراهم ساخت که نتیجه‌ی عمیق و روانی آن امور، حفاظت و تقویت از هویت ملی اسلامی بود.

در دهه‌ی هفتاد، مفهومی با عنوان تهاجم فرهنگی در گفتمان انقلاب اسلامی بیان شد. این مفهوم بیانگر تغییر حالت تبادلات فرهنگی میان تمدن‌ها از حالت تأثیر و تأثرپذیری، به حالت هجوم و مقابله بود. در برخورد با فرهنگ غربی، گفتمان انقلاب اسلامی متوجه شد که این فرهنگ نه در پی تبادل، بلکه در پی تهاجم است. این تهاجم، ویژگی‌های یک تهاجم آگاهانه و هدفمند را داشت، از جمله ایجاد تردید در میزان توانمندی‌ها. این تردید موجب تضعیف اعتمادبه‌نفس ملی خواهد شد و این تضعیف در دو وجه، خود را نشان خواهد داد.

 وجه سطحی دست نیافتن به اهداف به سبب عدم اطمینان به توانمندی‌های ملی است و وجه عمیق‌تر، آسیب دیدن هویت ملی اسلامی. به این نحو که اگر ما نمی‌توانیم، چه کسی می‌تواند؟ غرب. تغییر نگاه به غرب از عامل عقب‌ماندگی به عامل پیشرفت، موجب حاکم شدن دوباره‌ی انگاره‌های غربی و ساخته‌شده‌ی فضای بین‌الاذهانی در چارچوبی غربی است. در نهایت، هویتی ازخودبیگانه شکل خواهد گرفت که در بهترین حالت، به دنبال جایگزینی ملت غربی‌شده با ملل غربی در امکان دستیابی به قدرت و ثروت است؛ بدلی که می‌خواهد جای اصل را بگیرد.

می‌توان بسیاری از گفتارهای روزمره‌ی عموم مردم را به‌عنوان شاهد مثال این تهاجم و رسوخ نسبی آن، بیان نمود. اما اهمیت گفتار و رفتار نخبگان بیش از گفتارهای عموم مردم در رسوخ تهاجم ذکر شده است. بیان واژه‌ی نتوانستن در گفتار و رفتار نخبگان جامعه (و یا دادن وعده‌های واهی و نتوانستن انجام آن‌ها) مسیر چنین رسوخی است. برخی از نخبگان جامعه باید بار دیگر سعی در شناخت جامعه‌ی خود نمایند و واقع‌بینی را به کم‌بینی توانمندی‌ها تعبیر ننمایند. مردم یک جامعه به آیین و روش نخبگان خود عمل می‌کنند.

  • سارا سجادی