حقوق همسایه از منظر اسلام
حقوق همسایه از منظر اسلام
اسلام به رعایت حقوق همسایگان و احسان به آنان اهمیت زیادی قائل شده و به پیروان خود توصیه نموده تا آنجا که توان دارند به همسایگان خود نیکی و محبت کنند و از آزار و اذیت آنان خودداری نمایند.
محدوده همسایه در اسلام
یکی از اوصاف و ویژگی های دیگری که اهل بیت (علیهم السلام) برای شیعیان خود بر شمردهاند، مدارا با همسایگان به معنای خاص و نیز عام آن است. همسایه به معنای خاص آن کسی است که خانه او نزدیک خانه انسان باشد؛ اما همسایه به معنای عام آن تمام افرادی را که به نوعی نزدیک انسان و همنشین با انسان هستند، شامل میشود تا بتوانیم دو خانه کنار یکدیگر را همسایه بدانیم؛ دو دوستی که در کلاس درس در کنار یکدیگر مینشینند را همسایه بدانیم و یا دو انسانی که در محیط کار یا محل کسب و کار پهلوی هم هستند را همسایه بدانیم و حتی دو کشور همجوار با مرزهای قراردادی همسایه هم هستند. اما در مورد اینکه چند منزل اطراف انسان، همسایه او محسوب میشود، امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
«حَریمُ المَسجِدِ اَربَعُونَ ذِراعا والجِوارُ اَربَعُونَ دارا مِن اَربَعَةِ جوانبها»؛
«حریم مسجد، بیست متر است و همسایگی تا چهل خانه از چهار طرف».[3]
امام صادق علیه السلام نیز فرموده است:
«کلُّ أَربَعینَ دارا جیرانٌ مِن بَینِ یدَیهِ و مِن خَلفِهِ و عَن یمینِهِ و عَن شمالِهِ»؛
«چهل خانه از چهار طرف، رو به رو، پشت سر، سمت راست و سمت چپ، همسایه محسوب میشوند».[4]
با توجه به این روایات، نباید محدوده مجاورت و همسایگی را به یکی دو خانه در سمت چپ و راست منحصر نمود؛ بلکه محدوده همسایه بسیار بیشتر از این مقدار است. البته با توجّه به شرایط حاکم در این زمان، از جمله گسترش بیش از حد شهرها، عدم اتصال منازل از چهار سو و مانند آن شاید نتوان همه منازلی را که در محدوده مذکور قرار دارد همسایه دانست، ولی منازل موجود این محدوده در مناطق کوچک و نیز تا حدود خاصی در شهرهای بزرگ، همسایه انسان محسوب میشوند و مؤمنان وظیفه دارند حق همسایگی را رعایت نمایند.
همچنین از نظر اسلام همسایه منحصر در مذهب و یا حتی مسلمان بودن نیست، بلکه اگر غیر شیعه و یا حتی کافری در کنار خانه انسان سکونت دارد همسایه فرد محسوب میشود و از حقوق همسایگی برخوردار است.
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در اینباره میفرماید:
«الجِیرانُ ثَلاثَةٌ: جارٌ لَهُ حَقٌّ واحِدٌ، و جارٌ لَهُ ثَلاثَةُ حُقُوقٍ و جارٌ لَهُ حَقّانِ، فَالجارُ الَّذی لَهُ ثَلاثَةُ حُقوقٍ؛ الجارُ المُسلِمُ ذُو الرَّحِمِ، فَلَهُ حَقُّ الجَوارِ و حَقَّ الاِسلامِ و حَقُّ الرَّحِمِ، و أَمّا الَّذی لَهُ حَقّانِ، فَالجارُ المُسلِمُ، لَهُ حَقُّ الجَوارِ و حَقُّ الاِسلام و أمّا الَّذی لَهُ حَقٌّ واحِدٌ فَالجارُ المُشرِک»؛
«همسایهها سه دستهاند: یک دسته همسایگانی هستند که یک حق بر همسایه دارند.
طایفه دیگر همسایگانی هستند که سه حق بر همسایه دارند و عدهای دیگر دو حق بر همسایه دارند.
اما آن همسایهای که سه حق دارد؛ همسایه مسلمان و خویشاوند است که هم حق همسایگی و هم حق خویشاوندی و هم حق مسلمانی دارد، اما همسایهای که دو حق دارد؛ همسایه مسلمان است که حق همسایگی و حق مسلمانی دارد و همسایهای که یک حق دارد؛ همسایه کافر است که تنها حق همسایگی دارد».[5]
- ۰ نظر
- ۱۰ تیر ۹۴ ، ۰۵:۴۰