یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت مهدی عجل الله

فرهنگ ظهور و مهدویت و یاوران واقعی حضرت (الهم عجل لولیک الفرج)

یاوران حضرت  مهدی  عجل الله

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب این سایت با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) و فرهنگ ظهور بوده راه اندازی شده و انتشار مطالب آزاد میباشد با ذکر یک صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان .
باتشکر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

راست کننده میل های کج ..

سارا سجادی | پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ

راست کننده میل های کج ..

اکثراً ما به خوبی‌ها دانا هستیم اما دارای خوبی‌ها نیستیم. همه می‌دانیم که خدا خوب است ولی این «خدادانی» است، «خداداری» چیز دیگری است.
این‌جا است که باید متوجه شد راه دیگری غیر از کتاب و درس برای اصلاح خود نیاز داریم. باید راهی باشد که از طریق آن، انسان معصومی -که نمایش بالفعل همه خوبی‌هاست- به کمک نظر مبارکش کار ما را درست کند…

« بسم الله الرحمن الرحیم »

شخصی خدمت رسول‌الله (ص) آمد و عرض کرده یا رسول‌الله! شما می‌فرمایید که باید روی پهلوی راست بخوابیم ولی من هرچه تلاش می‌کنم که روی پهلوی راست بخوابم،سریعاً روی پهلوی چپم می‌‌غلطم، شما می‌فرمایید چه کار کنم؟ حضرت او را در آغوش گرفتند و کمی ‌فشار دادند و فرمودند برو از این به بعد روی پهلوی راست بخواب.

آن شخص می‌گوید از آن به بعد هر چه تلاش می‌کنم که به پهلوی چپ بخوابم میل به خوابیدن روی پهلوی راست دارم…

وجود مقدس پیامبر خدا (ص) با یک توجه به آن شخص، میل او را تغییر دادند. ..

آری! گاهی میل‌ها کج است و با نظر پیامبر (ص) این میل‌ها عوض می‌شود.
همه ما انسان‌ها غیر از امام معصوم، میل‌هایمان کج است، تنها کافی است امام معصوم به ما نظری کند تا میل‌های ما راست شود و عمل‌هایی که منطبق با میل‌های راست است از ما صادر شود، چون؛

اولاً: آن ذوات مقدس مقامشان مقام واسطه فیض است و سبب متصل بین ارض و سماء می‌باشند و لذا در تمام مراتب وجود قدرتِ تصرف دارند.
ثانیاً: جان آن‌ها عین عصمت است، و لذا به هر کجی که برخورد کنند آن را راست می‌کنند.

عموم ما بعضی از کارها را قبول داریم و مایلیم انجام دهیم، اما انجام نمی‌دهیم و بعضی از کارها را قبول نداریم و می‌خواهیم انجام ندهیم، اما انجام می‌دهیم، چرا؟ و چه باید کرد؟ …
آری اکثراً به خوبی‌ها دانا هستیم اما دارای خوبی‌ها نیستیم. همه می‌دانیم که خدا خوب است ولی این «خدادانی» است، «خداداری» چیز دیگری است.
این‌جا است که باید متوجه شد راه دیگری غیر از کتاب و درس برای اصلاح خود نیاز داریم. باید راهی باشد که از طریق آن، انسان معصومی -که نمایش بالفعل همه خوبی‌هاست- به کمک نظر مبارکش کار ما را درست کند.

نظر امام‌زمان (عج) می‌تواند آن را‌ه باشد، قدرت و عظمت امام (عج) در این است که اگر به قلب انسان نظر کند، آن قلب، تحت تأثیر قلب امام معصوم قرار می‌گیرد و لذا کجی‌هایش راست می‌شود.
در همین راستاست که آیت‌الله‌بهاءالدینی«رحمه‌الله‌‌علیه» بزرگترین برکت وجود مقدس امام زمان (عج) را برای مؤمنین، تغییر مبادی میل مؤمنان می‌دانستند، به این معنی که نظر مبارک حضرت، می‌تواند میل‌های حیوانی را به میل‌های انسانی و الهی تبدیل کند.

در آن صورت است که می‌توان گفت:

خاک بودیم این چنین موزون شدیم                  خاک ما زرگشت،سیمین جان شدیم

 

برگرفته از کتاب “جایگاه و معنی واسطه فیض”  اثر استاد طاهر زاده

  • سارا سجادی

چقدر تا ظهور وقت داریم؟

سارا سجادی | پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ب.ظ

چقدر تا ظهور وقت داریم؟

در فیلم سینمایی روز واقعه وقتی عبدالله به دنبال یافتن صدایی که شنیده است، حرکت می کند؛ در راه گروههای مختلفی را می بیند. در مواجهه با یکی از این گروهها که به قتال با اباعبدالله علیه السلام به سمت کربلا در حرکتند، آنها را مورد عتاب قرار داده و می گوید:«مسیح را مسیحیان نکشتند، چگونه است که مسلمانان به جنگ امام شان می روند».

عقیق: به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»، در بسیاری از روایات ظهور به افرادی اشاره شده است که پیش از ظهور انتظار امام غائب را می کشیده اند، اما با ظهور آن حضرت به مخالفت با ایشان برمی خیزند. حجت الاسلام پناهیان در کتاب فوق العاده «انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه» درباره این گونه افراد می نویسد:
“کسانی که نگاه عامیانه دارند و در این نگاه عامیانه‌شان تصلّب پیدا کرده‌اند، به‌حدی که برخی رگه‌‌های انحراف در آنها مشاهده می‌شود، نه تنها به درد حضرت نمی‌خورند، بلکه بعد از حضور حضرت موجب دردمندی او هم خواهند شد. این گروه به‌ویژه به این دلیل که از قبل هم اطلاعاتی داشته‌اند، دیگر خودشان را صاحب ادّعا می‌دانند؛ مثلاً می‌گویند: نه، ایشان امام زمان نیستند؛ ما می‌دانیم، ما می‌شناسیم، ما منتظر بودیم، حالا هم ما هستیم که تشخیص می‌دهیم که آیا ایشان همان آقا هستند یا خیر. ”
آگاهی به این مسئله از سویی و اطلاع از آیات و احادیث دیگر مرتبط با ظهور درباره ایمان آوردن حضرت مسیح به امام زمان علیه السلام و سپس ایمان آوردن خیل اهل کتاب به امام زمان به تبعیت از حضرت مسیح از سویی دیگر تلنگری به شیعیانی خواهد بود که مدتها را به ادعای انتظار سپری کرده اند و حالا به مقابله با امام خود می ایستند و یا با بی تفاوتی از کنار پیام جهانی ایشان می گذرند تا اینکه عدالت به سمت آنان بیاید.
قرآن مجید می فرماید: “وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَـبِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِی قَبْلَ مَوْتِه؛ (نساء،۱۵۹) و هیچ یک از اهل کتاب نیست، مگر اینکه به او قبل از مرگش ایمان می آورد. ”
تفسیر نمونه، منظور این آیه را اینطور بیان می کند؛ که تمام اهل کتاب، به حضرت مسیح، پیش از مرگ او ایمان می آورند و این هنگامی است که طبق روایات اسلامی، در زمان ظهور حضرت مهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف – از آسمان فرو می آید و پشت سر حضرت نماز می گزارد.
این مضمون در روایتی از امام باقر(ع) نیز وجود دارد؛”حضرت عیسی(ع)، قبل از روز قیامت و در دوران حضرت مهدی(عج) از آسمان فرو می آید و همه اهل کتاب را به پیروی از حکومت و امامت حضرت مهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف – فرا می خواند و خودش هم برای اتمام حجت، پشت سر حضرت مهدی نماز می خواند.”(منتخب الاثر آیت الله صافی)
در این میان زندگی مومنانه در عصر غیبت موضوعی است که همواره میان منتظران ظهور مطرح بوده است. در همین راستا مباحثی همچون وکالت آن حضرت، نیابت عامه از سوی ایشان، تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و نیز ارتباط با آن حضرت، در محافل و مجامع علمی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است.
در کنار مباحث علمی و عقلانی، مواردی چون خواب و رؤیا، الهام و مکاشفه و یا ارتباط مستمر با آن حضرت نیز از سوی برخی افراد مطرح شده که فارغ از واقعیت داشتن یا نداشتن، بحث را از فضای علمی به تجربه‌های شخصی غیرمستند و گاه ادعاهایی گزافه رهنمون می‌سازد. این منظر، نقطه‌ای کلیدی و حساس است که کم‌توجهی به آن، منشأ سوء استفاده برخی از افراد و جریاناتی بوده که سعی داشته‌اند مقاصد و اندیشه‌های ناصواب خود را جامه عمل بپوشانند و علاوه بر جذب منابع مالی، این حرکت اصیل را دست‌خوش تغییراتی بی‌اساس سازند. نتیجه این‌گونه تلاش‌ها، شکل‌گیری فرق، گروه‌ها و جمعیت‌هایی است که با ظاهری دینی و با شعار مهدوی، به تخریب باورهای اصیل و صادقانه مؤمنان می‌پردازند.
زمانی که عوام نظرات و دیدگاه شخصی خود را در خصوص مسئله مهدویت طرح کنند، خرافات به جامعه راه می یابد. وظیفه عالمان دینی در برابر این مسئله اشاعه ایمان به حتمی بودن ظهور حضرت و اشاعه فرهنگ انتظار مسئولانه مردم و پاک و صادق بودن عرصه های مختلف اجتماعی از کژی ها و نادرستی ها است.
ما نمی دانیم که چقدر تاظهور وقت داریم و اینکه چقدر تا قیام حضرت حجت زمان داریم. اما رکود منطقی و عقلی نیست. به بیان دیگر گروههایی در عصر غیبت شکل می گیرند که به جای تزریق روح پویایی و تعالی در جامعه صرفا تقدس مئابی می کنند و در مقابل ظلم ساکتند. گروههایی که جهاد سیاسی در عصر غیبت را جایز نمی دانند و البته جهل در رشد این گروهها بی تاثیر نیست.

* اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم
رهبر معظم انقلاب در نیمه شعبان سال۸۱ درباره این گروهها می فرمایند: “جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ میکردند، الان هم در گوشه و کنار تبلیغ میکنند که امام زمان می‌آید و اوضاع را درست میکند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم! چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم! این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند. خورشیدِ فردا، ربطی به وضع کنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما میبینیم در هر نقطه دنیا ظلم و بیعدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها می‌آید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم.”
استاد رحیم پور ازغدی نیز با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) در خصوص مقابله جاهلان با قیام جهانی حضرت ولی عصر (عج) گفت: وقتی قیام جهانی شروع شود مقابله جاهلان و احمقان در مقابل حضرت حجت و فشارهایی را که آن حضرت از این عالم نماها می بیند، شدیدتر از مشکلات پیامبر از جاهلان عصر خود است، چرا که آنها به نام دین و با استفاده از آیات قرآنی در مقابل امام زمان (عج) می ایستند.
قرائت های سکولاریستی از دین مبین سرآغاز این جهل و جمود است.

  • سارا سجادی

از اسلام رحمانی تا اسلام وحیانی

سارا سجادی | پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ

از اسلام رحمانی تا اسلام وحیانی

از اسلام رحمانی تا اسلام وحیانی

رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان، ضمن توصیه بر پرهیز از سطحی‌نگری در ارتباط با مفاهیم اسلامی، به نقد برخی شعارهای اسلام‌نما و غلط‌انداز، همچون اسلام رحمانی که امروزه رایج شده است، پرداختند. در چند دهه اخیر در ایران، اسلام با پسوندهای مختلفی، همچون اسلام التقاطی، اسلام سرمایه‌داری، اسلام سوسیالیستی، اسلام سلطنتی، اسلام رساله‌ای، اسلام سبز، اسلام سیاه و در آخر اسلام رحمانی قرائت شده است.
این پسوندها در حال ترسیم دو ظاهر متفاوت از اسلام هستند. در یک طرف یک ظاهر مثبت و جذاب نسبت به اسلام، و در طرف دیگر یک ظاهر منفی و تیره با خاصیت دفع‌کننده نسبت به اسلام ارائه می‌شود. مسلماً در نگاه دوم، نگاهی تیره و در ضدیت با اسلام قرائت می‌شود، که موضع آن واضح و مشخص است؛ اما بعضاً یک نگاه مثبت و زیبا از اسلام قرائت می‌شود که درحالی‌که ظاهری جذاب دارد، محتوایی وارونه و تحریف‌شده نسبت به اسلام ارائه می‌دهد. این‌گونه قرائت‌ها نیاز به تعمق بیشتر دارد، چراکه موضع آن‌ها به‌طور کامل مشخص نیست و صرفاً اسلام نما هستند تا اینکه اسلامی باشند. در این خصوص حضرت علی (ع) خبر از روزگاری می‌دهند که در آن اسلام همچون پوستین وارونه پوشیده باشد. [نهج البلاغه-خطبه ۱۰۸] اسلام رحمانی قرائتی از اسلام است که از در مقاطع مختلف به انحای مختلف طرح شده است. این قرائت، اسلام را یک دین صرفاً رحمانی تعریف می‌کند، که با هرگونه مبارزه و خشونت مخالف است.
نظریه‌پردازان این قرائت از اسلام، اسلام رحمانی را در مقابل اسلامی که خود از آن به‌عنوان اسلام فاشیستی، اسلام طالبانی، اسلام خشونت‌طلب و اسلام متحجرانه یاد می‌کنند، قرار داده‌اند. به عقیده این نظریه‌پردازان، در این قرائت چیزی از تعالیم اسلام حذف نمی‌شود، بلکه برخی از احکام و شعائر اسلامی که باعث روح خشونت‌طلبی می‌شوند، تصحیح می‌شوند.
این نظریه‌پردازان برای عاری کردن اسلام از هرگونه خشونت و شدادت، مؤلفه استکبارستیزی و مبارزه علیه زورگویان را از شعائر اسلامی حذف می‌کنند اسلام رحمانی به استقلال نهاد دین از سیاست، یعنی دولت و استقلال دولت از نهاد دین قائل شده است. [اصول ده‌گانه اسلام رحمانی – محسن کدیور].
قرائت رحمانی از اسلام، اسلام را صرفاً یک دین اخلاقی می‌داند و معتقد است که حوزه سیاست از دین مجزاست و اسلام تنها برحسب اخلاقی بودنش مجاز به نصیحت و توصیه به نهادهای سیاسی برای منش اخلاقی می‌باشند. بنابراین رابطه دین با دولت را به یک رابطه موعظه‌آمیز محدود می‌کند و وجه آمرانه دین بر سیاست را تا حد زیادی کمرنگ می‌کند.
نظریه‌پردازان اسلام رحمانی، لزوم ترویج این قرائت از اسلام را در جهت مقابله با اسلام هراسی و جاذبه بیشتر اسلام در بین دیگر ادیان و عاملی برای اتحاد تمام مسلمین جهان توجیه می‌کنند، درحالی‌که در چند سال اخیر از این مفهوم برای بخشش برخی از عوامل فتنه و ایجاد روابط مودت‌آمیز با کسانی که این موجاسلام هراسی را به راه انداخته‌اند و همچنین استکبار جهانی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
شعار اسلام رحمانی دارای مفاهیمی است که ظاهر آن را زیبا کرده است، اما باطن آن گویای ظاهرش نیست. اینکه بگوییم رحمانیت خداوند، بر دیگر صفات وی غلبه دارد و یا برای شناخت اسلام، به درک رحمانیت خداوند بسنده کنیم، تفکر غلطی است. صفات خداوند، به‌گونه‌ای نیستند که یکی بر دیگری غلبه یا رجحان داشته باشد، بلکه این صفات در عرض هم، ذات خداوند را متجلی می‌کنند. خداوند دارای صفات بی‌شماری است.
پروردگار متعال در عین اینکه رحمان و رحیم است، شدید العقاب و شدید المحال نیز است، در عین اینکه محوکننده بدی‌هاست، انتقام گیرنده سختی است و در عین اینکه جنت خود را برای پاداش نیکوکاران قرار داده است، دوزخ خود را به‌عنوان عاقبت گنهکاران قرار داده است. بنابراین خداوند نه‌تنها رحمان‌ترین است، بلکه قهارترین نیز است، و این بیان حاکی از این مسئله است که، برای شناخت ذات اسلام نباید تنها به رحمانیت خداوند اکتفا کرد.
اسلامی که مبنای آن در قضاوت بین مؤمن و غیرمؤمن، کافر دشمن و کافر غیردشمن رحمانیت باشد، حکم آن ناعادلانه و غلط خواهد بود. چنین اسلامی دیگر میانه‌رو نخواهد بود، بلکه یک اسلام تندرو و افراطی خواهد بود که فرقی بین مؤمن و غیرمؤمن قائل نیست، که این صفات از ذات مقدس اسلام به دور است. «پس آیا کسی که مؤمن است، مثل کسی است که فاسق است؟ (هرگز چنین نیست) مساوی نیستند». [سوره سجده-آیه ۱۸] قرآن کریم حتی در برخورد مودت‌آمیز بین کافرانی که با اسلام دشمنی ندارند و کافرانی که در دشمنی با اسلام هستند، تفکیک قائل شده است، که بر اساس آن محبت و مودت نباید تنها مورد توجه مسلمانان باشد، بلکه تا حد توان باید نسبت به غیرمسلمانانی که نسبت به اسلام دشمنی ندارند، مودت کرد. [سوره ممتحنه-آیه ۸] یکی دیگر از مصادیق نقص این اسلام به‌اصطلاح رحمانی، ماجرای دزدیدن خلخال از پای آن زن یهودی است، «وقتی خبر رسید که یکی از سپاهیان معاویه به خانه یک زن مسلمان و یک زن غیرمسلمان هجوم برده و خلخال، دستبند و گوشواره‌هایش را کنده‌اند و آن‌ها جز گریه و فریاد چیزی برای دفاع نداشته‌اند، حضرت علی (ع) به خشم آمده و فرمودند: اگر به خاطر این حادثه مرد مسلمانی از اندوه بمیرد، برای او ملامتی نیست بلکه نزد من سزاوار و بجاست». [نهج البلاغه-خطبه ۲۷] وجود این مصادیق در قرآن و نهج‌البلاغه، نشان‌دهنده بی‌اساسی تئوری‌های اسلام رحمانیِ من‌درآوردی و خود ارجاع است، که نه‌تنها هدف از قرائت آن، ایجاد امت واحده اسلامی نیست، بلکه با شعار فاصله گرفتن از مبارزه با استکبار، به دنبال فاصله گرفتن ازاسلام ناب محمدی است. هر مقوله‌ای که خارج از اسلام ناب باشد، اسلام آمریکایی است.
اسلام آمریکایی دارای مشخصه‌هایی است، از جمله:
۱) اسلام آمریکایی به‌هیچ‌وجه در تضاد با آمریکا به‌عنوان شیطان بزرگ و منافع آن عمل نمی‌کند.

وقتی مؤلفه مبارزه با استکبار از اسلام ناب با توجیه رحمانیت اسلام حذف شود، این امر نشان از بی‌طرفی این اسلام نسبت به استکبار جهانی است. بنابراین آشکار است که با توسل بر چنین اسلامی، نمی‌توان داعیه اسلام ظلم‌ستیز را داشت.
۲) تأیید و حمایت آمریکا از چنین اسلامی، خود مهم‌ترین دلیل بر غیر اسلامی بودن آن است.

در این خصوص نیز در چند سال اخیر افراد و گروه‌هایی از این شعار استفاده کرده‌اند که مورد حمایت آمریکا بوده‌اند.
اسلام رحمانی به‌عنوان، یک مفهوم خود ارجاع ریشه در، لیبرالیسم غرب دارد. غربی که ژست لیبرال‌مآبانه و اباحه‌گرانه جدیدش، تصویب ازدواج هم‌جنس‌گرایان است، درحالی‌که در جامعه علمی آن، تحقیق تاریخی در برخی موارد از جمله هولوکاست ممنوع بوده و جرم محسوب می‌شود.
شالوده لیبرالیسم غرب اومانیسم است. اومانیسم با شعار، محوریت قرار دادن انسان در امور، در طول زمان نتیجه‌اش خداناباوری و نفی معنویات شده است. ماهیت اسلامی متکی به این تفکر، نه اسلامی است و نه بویی از رحمانیت برده است، بلکه حافظ منافع گروه‌های سلطه‌گر و مستکبر جهانی است. اسلام رحمانی که در پی سازش و مودت با این گروه‌های سلطه‌گر و زورگو که همواره به دنبال دشمنی با اسلام و مسلمین بوده‌اند، باشد نه‌تنها اسلامی نیست، بلکه یک مفهوم غلط‌انداز است که برخی از ارزش‌های اصیل اسلامی را وارونه‌سازی کرده است. نگاه مودت‌آمیز و از روی رحمت به تمام موضوعات و موجودات تحت عنوان اسلام رحمانی، یک تفکر اشتباه است که برخلاف مبانی عقلی و قرآنی است.
یکی از توجیهات نظریه‌پردازان اسلام رحمانی، درباره رحمانیت مطلق اسلام این است که ۱۱۳ سوره از قرآن کریم با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده است. همان‌طور که واضح است در متون قرآن، هر جا که مخاطب آیات الهی مشرکان، منافقان و یا کافرانی که نیت اصلاح نداشته و در پی نابودی اسلام ناب، وارونه‌سازی حقایق اسلام بوده و به دشمنی با رسول خدا پرداخته‌اند، همان خداوند رحمان و رحیم، به آن‌ها وعده عذاب سخت و مهلکی در این دنیا و در جهان آخرت داده است و به مؤمنان دستور مقابله و مبارزه با این مشرکان را داده است.
تنها سوره‌ای که در قرآن بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود، سوره توبه (برائت یا رفعت) است. «حضرت علی (ع) در بیان علت این استثناء فرموده‌اند: آمدن بسم الله… برای امان و رحمت است، اما این سوره برای برداشته شدن امان نازل شده است». بنابراین علت نبود «بسم الله الرحمن الرحیم» در این سوره، لحن قهرآمیز خداوند نسبت به مشرکان است.

جمع‌بندی

اسلام رحمانی، یک مفهوم من‌درآوردی و خود ارجاع است، که ملهم از لیبرالیسم غرب است، و برخی از ارزش‌ها و مبانی اسلام ناب را وارونه‌سازی کرده است. این قرائت از اسلام، چون از اسلام ناب محمدی و مبانی آن فاصله گرفته است و در رابطه با استکبار و ظلم‌ستیزی موضعی بی‌طرفانه اتخاذ کرده است، به انزوای سیاسی سوق پیدا می‌کند، درحالی‌که یکی از شاخه‌های اسلام ناب، مبارزه با تحجر در عین پایبندی کامل به احکام اسلامی و مبارزه با لیبرال‌ها و اسلام‌ستیزان است. مفاهیمی از این قبیل که ظاهری زیبا دارند و در همان نگاه اول باعث ترسیم یک ذهنیت مثبت از آن مفهوم می‌شوند، نیاز به تعمق بیشتری دارند و اگر با سطحی‌نگری بررسی شوند، انسان را دچار خطا و اشتباه می‌کنند، چراکه مهم‌ترین تفاوت این مفاهیم زیبا و مثبت با مفاهیم به‌ظاهر منفی، این است که این مفاهیم غلط‌انداز هستند و رویکرد اولیه انسان را به خود مثبت می‌ک

  • سارا سجادی

زنان منتظر در جهان معاصر

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ

زنان منتظر در جهان معاصر

اشاره:

از طرفی مقوله انتظار فرج، در روایات معصومین، راهبرد عصر غیبت شمرده و از طرف دیگر، نقش زنان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی و شیعه، غیر قابل انکار است. آنچه در ذیل می‌خوانید گفتاری از استاد میرباقری برای تبیین جایگاه و مسئولیت زنان منتظر در عصر غیبت با توجه به تهاجم فرهنگ غرب می‌باشد که توسط ایشان مورد دقت و باز کاوی قرار گرفته است.

ضرورت هدف گذاری صحیح برای بانوان منتظر

برای اینکه بتوانیم الزامات انتظار را در حوزه‌ مسئولیت و مأموریت جامعه بانوان درک کنیم، باید به چند نکته توجه نمود. نخست آنکه ما چه اهدافی را در انتظار ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرج الشریف) دنبال می‌کنیم، چرا که مأموریت ما به اندازه هدف ماست؛ اگر هدف‌ ما کوچک تعریف شد، مسئولیت و مأموریت‌های ما هم مسئولیت‌های کوچکی خواهند بود. ولی اگر هدف بزرگی را در نظر گرفتیم، به همان اندازه، مأموریتی که بر دوش ما است، تعریف جدیدی پیدا می‌کند. برای پی‌بردن به این مقصود باید دید، که در عصر ظهور اتفاق خواهد افتاد، چه گستره‌ای دارد؟ آیا در عصر ظهور، تنها حوزه‌ زندگی خصوصی و شخصی انسان‌ها متحول شده و معنویّت در زندگی خصوصی انسان‌ها وارد خواهد شد. در این صورت، انتظار فرج، تلاش برای ایجاد یک تحول معنوی در حوزه‌ زندگی خصوصی افراد است. ولی اگر آن دگرگونی، یک فراگیر در حوزه‌ زندگی خصوصی و اجتماعی انسان‌ها در مقیاس جامعه جهانی است و انقلابی در مجموعه حیات بشر اتفاق می‌افتد، مسأله به گونه‌ای دیگر است.

انتظار یعنی حرکت در مسیر تحول جهانی

در حیات طیّبه‌ای که ما مدعی وقوع آن در عصر ظهور هستیم، کلّ جامعه‌ جهانی به مرحله‌ جدیدی از حیات، زندگی، احساس، درک و مطالبه می‌رسد. در این صورت، مراد از انتظار، حرکت در مسیر چنین تحوّل عظیمی است، طبیعتاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم اقتضائات این انتظار را دنبال کنیم، باید برنامه‌ای برای دگرگونی همه جانبه تنظیم کنیم. زیرا معقول نیست که انسان منتظر، در انتظار یک تحول عظیم و همه جانبه در همه عرصه‌های جهان باشد، ولی اقداماتش معطوف به حوزه‌ خصوصی و زندگی شخصی خودش شود، البته در این میان، حتماً باید خودسازی کنیم و برای تحقّق ظهور، گسترش و بسط ولایت الهی در حیات خودم، باید مناسبات و اقتضائاتش را در زندگی خصوصی خود ایجاد کنیم. اما باید دانست مأموریت ما گسترده‌تر از ایجاد یک دگرگونی در حوزه‌ زندگی خصوصی است. بلکه باید متناسب با تصویری که از عصر ظهور داریم، یک تغییر همه جانبه در زندگی خصوصی و اجتماعی ایجاد و آن را دنبال کنیم.

مروری بر شکل‌‌گیری و تسلط فرهنگ ضد دینی غرب

آنچه در غرب اتفاق افتاده، یک تحوّل همه جانبه در زندگی اجتماعی و خصوصی انسان‌ها بر محور ارزش‌های بنیادین حاکم بر جریان تجدد در غرب است.
ارزش‌هایی که تمدن جدید غرب بر محور آن شکل گرفته، عبارت است از انسان‌محوری، آزادی‌های فردی و اجتماعی، البته از نوع آزادی از تقیّدات معنوی و امثال آن. دانشمندان غرب بر محور این ارزش‌ها، فلسفه، دانش، علم، عقلانیّت، تکنولوژی و فناوری را تولید و انقلاب علمی و صنعتی ایجاد کردند؛ آنها همه ساختارها و حتی مفاهیمی را که در زندگی اجتماعی انسان‌ها جاری است، تحت تأثیر همان مفاهیم ارزشی خودشان بازتولید و در جهان منتشر کردند به طوری که شما الآن به هر زاویه‌ای از زوایای زندگی خودتان که بنگیرید حتی زندگی مسلمان‌ها و موحدین و شیعیان ـ به روشنی می‌بینید که تحت تأثیر آن فرهنگ هستند. الآن الگوی خوراک و پوشاک و مسکن ما به شدت، تحت تأثیر آن موج جهانی است؛ حتی نحوه‌ رضایت‌مندی ما از زندگی دقیقاً بر محور طراحی و مدیریت غرب بعد از رنسانس، شکل گرفته است. بنابراین می‌بینید که آنها ارزشهای خودشان را به نوع زندگی ما و به ارزش‌هایی تبدیل کردند که ما در عرصه زندگی‌مان به آن پایبند هستیم. حتی شرافت و تحقیر انسان بر مبنای آنها تعریف می‌شود.
آنها نه فقط ارزش‌ها، بلکه حتی ذائقه‌ و ذهنیت ما را هم تغییر دادند؛ الآن بسیاری از چیزهایی که در ذهن ما ارزش دارد، ارزش‌هایی است که بعد از رنسانس تولید و بعد در جامعه جهانی گسترش داده شده و هم اکنون الآن هم دنبال گسترش بیشتر و جهانی سازی همان ارزش‌ها هستند.
بعد از ماجرای ۱۱ سپتامبر ـ که غرب یک جنگ نظامی تمام عیار را علیه دنیای اسلام شروع کرد ـ متفکرین غرب نامه نوشتند و از اقدامات نظامی بوش دفاع کردند، چرا که استدالال آنها این بود که ما باید ارزش‌های امریکایی را در جهان، تعمیم و توسعه بدهیم و در همین راستا اگر جایی هم لازم باشد برای گسترش این ارزش‌ها جنگ نظامی به راه می‌اندازیم. از نظر آنها حتی جنگی‌های نظامی ـ که به کشتارهای جمعی بر اساس استفاده از سلاح‌های غیر متعارف، مثل سلاح شیمیایی و اتمی منتهی بشود ـ کاملاً امری اخلاقی است.
غربی‌ها به شدت دنبال این مطلب هستند که ارزش‌های خودشان را در همه عرصه‌های زندگی ما وارد کنند حتی در تعیین رنگ لباس، مدل راه رفتن، مدل درست کردن مو و آرایش ظاهری، اما باید بدانیم آنها وقتی می‌توانند مدل لباس یک جوان، یا زیباشناسی‌ای که از نوع آرایش شخصی یک نفر را تغییر دهند که قبلاً فکر و روح او را تصرف کرده باشند.
از این گسترده‌تر مدل‌هایی است که برای زندگیِ ما درست کرده‌اند. فرض کنید مدل مطلوبی که بانوان باید در زندگی اجتماعی خودشان دنبال کنند، چه مدلی است؟ چقدر باید درس بخوانند و چگونه درس بخوانند؟ اشتغال و پوشش‌شان چگونه باید باشد؟ ارتباط‌شان با اقشار دیگر چگونه باید تعریف شود؟ روابط عاطفی و فیزیکی‌شان با مردها چطور باید باشد؟
سیاست‌مداران غربی، همه اینها را ارزش سازی و به جامعه جهانی منتقل کرده‌اند و الآن بسیاری از چیزهایی که ما ارزش می‌دانیم همان بازتولید شده ارزش‌های محوری در حوزه حقوق بانوان است. آنها ارزش‌ها را به حقوق، ساختارهای اجتماعی، هنر و زیباشناسی و زیباپسندی و امثال اینها تبدیل کرده‌اند؛ حتی نوع تحصیل بانوان دنیای اسلام نیز بر این محور استوار شده است. باید بدانیم اصلاً مسئله این نیست که بانوان تحصیل کنند یا نه؟ معلوم است که عالِم و آگاه بودن، خوب است؛ اما مسئله این است که نگاه ما به علم، تعلیم و تعلّم و نیز مأموریت ما در حوزه آگاهی یافتن، آموزش‌ها و به کارگیریِ این آموزش‌ها و حرفه‌ها در زندگی اجتماعی و فردی، تابع یک سری ارزش‌ها و به تبع آن، برنامه‌ریزی خاصی است که تمام آن مبتنی بر فرهنگ مدرن غرب است.

لزوم انتظار برنامه‌ریزی شده

  • سارا سجادی

آسیب شناسی انتظاردر ابعاد فردی – اخلاقی و سیاسی اجتماعی

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ب.ظ

آسیب شناسی انتظاردر ابعاد فردی – اخلاقی و سیاسی اجتماعی

نویسنده: دکتر معصومه شبستری
چکیدهآسیب شناسی مهدویت، به دلیل اهمیت مباحث مهدویت در دوران قبل از ظهور مهدی (علیه السلام)، برای شناخت آفات و ابعادی که می توانند به ایجاد صدمات فکری، راهبردی، عملکردی در ساحت های مختلف جوامع بشری گردد، از مباحث بنیانی و اصلی است که جامعه منتظر می بایست در سمت و سو گیری به سوی خود انتقادی، در تعامل مدام با آن باشد. نظریات سیاسی کلان شیعی ضمن آن که بسترسازی مناسبی برای طرح دکترین مهدویت و آموزه های آن دارند، خود مصون از آسیب نمی باشند. (۱) و بر جامعه منتظر است تا به آسیب شناسی جدی در مقولات اجتماعی سیاسی بپردازد تا بتواند داعیه دار، دعوت جهانی به مسئله مهدوی، در شکلی قابل پذیرش و اقناع کننده و ایمان آور باشد.
کلیدواژه ها: آسیب شناسی، مهدویت، نظریات سیاسی کلان شیعی

مقدمه

نزدیک به دو هزار روایت از کلام ائمه و اهل بیت (علیه السلام) درباره مهدویت، آخرالزمان و فرجام شناسی ( Eschatologie ) اسلام و مسئله انتظار، در مجموعه های حدیثی و روایی، گرد آوری شده است. (۲) این روایات حاکی از اهمیت ترسیم دوران قبل از ظهور، از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… موقعیت جبهه حق و باطل، تصویرسازی هنگام ظهور و نشانه ها و مختصات پس از ظهور دارد. علت این بسط و گسترش، تنها دادن امید یا باور اندک یک نظریه قطعی نیست. تأمل در حجم احادیث موجود بیانگر اهمیت تکلیفی است که از انسان منتظر طلب شده است. این اخبار در قالب دو تقسیم بندی می گنجد:
الف) اخبار نشانه گذار که اغلب سیاق پیش گویی دارند و برای نشانه گذاری مسیر حق و باطل بیان شده اند.
ب- اخبار استراتژیک که استراتژی سازند، یعنی منجر به مدیریت و هم مسیر ساختن امکانات و دارایی ها و استعدادها، در خطی خاص و برای هدفی خاص می شوند. (۳)
این بدان معناست که مباحث مرتبط با مهدویت و مسئله انتظار، که اندک اندک در قالب آموزه ای توسعه یافته، با ابعاد متنوع و به شکل یک نظریه پردازی یا دکترین مطرح می شود، تنها نظریه ای انتزاعی نیست، بلکه نظریه ای راهبردی و عملی نیز می باشد. هر چند در جهان اسلام این نظریه به شکل حقیقی در حد یک ترسیم و طرح ذهنی باقی مانده، اما اصل مهدویت محصول انتزاعی ذهن ما نیست. و در یک نگاه کلام، مسلمان ها ایجاد کننده و آفریننده مهدویت نیستند. مضاف بر آن که طرح این موضوع که می تواند احتمال تحقق و عدم تحقق عقلی داشته باشد، هر چند تحقق امکانی آن صد در صد است، مبحثی جنجالی و بحث آفرین به شمار می آید و می تواند ساحت های زیادی را در عرصه تئوری و نظریه پردازی و هم چنین زمینه های راهبردی و استراتژیک و عملی به خود اختصاص دهد. آنچه مشهور است آن که: نیازمندی ما در حال حاضر به طرح مسئله مهدویت، در عصر غیبت اهمیت بیشتری نسبت به عصر ظهور دارد. به ویژه آن که در دنیای معاصر و پیشرفته با ظهور گفتمان های دین محور در جهان معاصر با ویژگی مشخص و جهت گیری خاص از سویی و تردیدهای پدید آمده از سوی دیگر که آیا دین هنوز کارکردهای خود را در حوزه های مختلف داراست؟ آینده پژوهی و فوتوریسم مارا در این عرصه به سوی خود می کشاند و تفسیرهای ما را در تبیین کلام معصومین (علیه السلام) می طلبد تا به شکل گزارشی به جهان قابل عرضه باشد، چرا که عصر بعد از ظهور حضرت برای ما در حال حاضر امری در پس برده است، پرده ای که شفاف می باشد اما در زمان حصول، واقعیت های دقیق آن مفهوم و قابل دست رس خواهد شد.
بحث انتظار یعنی آمادگی پویا، سازنده و مثبت، لازمه بستر سازی و تعجیل در ظهور حجت (علیه السلام) است. زیرا اصل ظهور مهدی (علیه السلام) امری حتمی است که اگر یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد، خدا آن روز را طولانی می سازد تا ایشان ظهور نماید. (۴)
چندان که در حدیث دیگری آمده است که امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: « دولت ما آخرین دولت است » . (۵) “آخریت” موجود در کلام معصوم (علیه السلام) هم شامل مترقی ترین و متکامل ترین حکومت و سیستم سیاسی تجربه شده در جهان و هم شامل تأخر زمانی است، بدین معنا که پس از آن تا روز قیامت، حکومت دیگری نخواهد بود و استمرار آن حکومت متصل به پایان حیات زمین خواهد گردید.
مسئله مهدویت و انتظار، امری نیست که تنها به مطالعه کلامی آن بتوان بسنده کرد، بلکه باید از جنبه عقلانی و خردورزی و حتی نگاه برون دینی نیز به آن نگریست تا بتوان در این باب با مردم غیر دینی نیز یک زبان مشترک پیدا کرد، چرا که به قول شهید صدر « اعتقاد به مهدی (علیه السلام) تنها نشانه یک باور اسلامی با رنگ خاص دینی نیست، بلکه افزون بر آن، عنوانی است بر خواسته ها و آرزوهای همه انسان ها با کیش ها و مذاهب گوناگون و نیز بازده الهام فطری مردم است که با همه اختلاف هایشان در عقیده و مذهب در یافته اند که برای انسانیت در روی زمین، روز موعودی خواهد بود که با فرا رسیدن آن، هدف نهایی و مقصد بزرگ رسالت های آسمانی تحقق می یابد… (۶)
بحث انتظار یک نظریه کلامی- اعتقادی و فراگیر است که می تواند در حوزه های متفاوت حکومت، سیاست، انسان شناختی و جامعه شناختی پیش از ظهور، مدل رفتاری و فکری و راهبردی باشد. به ویژه آن که مومن باید تنها برای امروز نباشد. بلکه برای نسل های بعد و در اندیشه آنها هم باشد.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که خود را در برابر تفکرات غالب جهان امروز در قالب: جهانی شدن اقتصاد (۷) جهانی سازی (۸) برابر با اقتصادسازی جهان و حکومت سرمایه سالاری؛ و جهان گرایی (۹) می یاییم و از آن جا که مولفه مهدویت مولفه ای بنیادی در نظریه پردازی هاست و در میان آموزه های دینی موضوعی بی همتاست. لازم است به اهمیت، ضرورت، حساسیت ها و آفت ها و آسیب پذیری های آن توجه بیشتری نشان داد تا به عنوان الهام بخش یک ایده و راه گشای به سوی آینده و به شکل یک فلسفه بزرگ اجتماعی-اسلامی، آینه مناسبی برای شناخت آرمان های اسلامی باشد » . (۱۰)
نسبت مهدویت با دین، به منزله قلب با بدان است که هر چند می تواند به طور مستقل تحلیل و بررسی شود، اما می توان به کارکرد و اهمیت آن با دیگر آموزه های دین پرداخت و دریک تحلیل ارگانیک، اهمیت و نقش آن را حتی در کوچک ترین عناصر دین کشف و ظاهر کرد، زیرا ظهور حکومت مهدوی، تجلی و آشکار شدن، باطن تمام ادیان ابراهیمی است. به فرجام ظهور امام دوازدهم که در پایان دهر ما روی خواهد داد، کلیه مکنونات منزلات الهی را آشکار خواهد کرد. (۱۱)
« پدیده مدنی مهدوی دارای مراتب سه گانه وجودی، حقیقت- ماهیت و واقعیت است و اسلام شیعی، مبتنی بر نوعی پیامبر شناسی است که در یک امام شناسی بسط پیدا می کند…
وظیفه حکومت نبوی، تداوم و حفظ معنای وحی الهی، یعنی باطن است. وجود اسلامی معنوی نیز وابسته به حفظ باطن است وگرنه اسلام با گونه های ویژه آن، دست خوش همان فرایندی می شد که در مسیحیت، نظام های کلامی را به ایدئولوژی ها ی اجتماعی و مهدویت کلامی را به عنوان مثال به مهدویت اجتماعی و به امری عرفی تبدیل کرد » . (۱۲)
بنابراین حقانیت این مبحث، در این مقاله مفروض شناخته شده و به شناخت عناصر، شاخص ها و بنیادهای فکر شیعی تکیه کرده است.
این آموزه و حتمیت استخلاف انسان در زمین، فرمانروایی نیکوکاران در زمین ( وراثت صالحان ) و پیروزی حق بر باطل بر غم جولان دائمی باطل، به عنوان سرنوشت آینده بشر پذیرفته شده است. عصری که دوران شکوفایی تکامل اجتماعی و طبیعی نوع انسان به شمار می آید و قطعه معینی از تاریخ نوع انسان، در حرکت تکاملی تدریجی او تا تحقق وعده الهی است. (۱۳) ولی از آن جا که عصر ظهور و امکان فرض ویژگی های آن مرحله برای ما به شکل واقعی ملموس نمی باشد، و ما هم چنان به آن مرحله جهل داریم و چیزی از مناسبات و شرایط آن را نمی شناسیم و پیش گویی علمی نسبت به آنچه در روز موعود اتفاق خواهد افتاد نداریم، هر چند امکان پیش فرض ها و تصورهایی که غالبا بر مبنای ذهنیت است نه بنیان های واقعی و عینی وجود دارد » . (۱۴) در این نوشتار بیشتر به صورت حوزه مباحث قبل از ظهور در چارچوب بحث تاکید می شود.
رسیدن « روز موعود » ، اثبات می کند که « عدالت » این امکان را دارد که با جهانی لبریز از ستم و ظلم، رویارو شود و تمام پایه های ستم را در آن بلرزاند و بنایی جدید، از نو بر پای نماید. هر چند که ستم در جهان تثبیت شده و استحکام یافته و در همه زوایای دنیا، امتداد پیدا کرد باشد. » (۱۵) این زوایه نگاه و این روش دید و اعتقاد، روزنه امید را در برابر هر فرد ستمدیده می گشاید و به هر امت و ملت رنج دیده و ستم کشیده ای می نمایاند که توان تغییر در توازن موجود و قدرت از نو بنیاد نهادن را دارد. در عین حال استمرار حرکت پیامبران در طول تاریخ به شمار می رود. مبنای حرکت پیامبران آن است که در جهت گشودن مشکلات واقعی مردم برآیند و « مسائل عینی انسان را حل کنند. عملی بودن و توجه داشتن به عینیت، یکی از بزرگ ترین تمایزها میان مکاتب انبیایی و غیرانبیایی است » . (۱۶) و ظهور امام موعود شیعه، امری غیر طبیعی یا خارق عادت و یا جبری به شمار نمی رود، بلکه امری است که بنا به گفته شیخ طوسی، نیازمند سه مرحله برای بسط ید امام (علیه السلام) است:
الف ) ایجاد امام از سوی خداوند؛
ب ) قیام امام برای امامت و رهبری جامعه؛
ج- عزم مردمان بر تقویت او… .
که مرحله سوم از مراحل بسط ید امام (علیه السلام) بر عهده ماست و ما باید زمینه اقتدار او را فراهم سازیم، چون خدا خواسته تا تقویت او به وسیله بشر صورت گیرد، نه فرشتگان (۱۷) و نیز از آن جا که نیاز به امام امری استمراری است و دسترسی نداشتن به امام، انسان را از وجود او بی نیاز نمی کند » و هر آنچه به عرصه بشری مربوط می شود آفت پذیر و در معرض آسیب می تواند باشد، آفت های این بحث قابل بررسی و پژوهش هستند و برای کمال بهره مندی از اعتقاد به مهدویت و مسئله انتظار در بعد عقیدتی و بهره وری کامل و نهایی در عرصه تربیتی و عملی، لازم می نماید و اضطرار همیشگی به امام، طولانی شدن زمان انتظار، ظهور نحله ها و مکاتب اعتقادی و رهبران مدعی، در جهان به آفات و آسیب هایی خواهد انجامید که بایست تا حد امکان آنها را شناخت و رفع نمود. این موضوع حتی در باب پیش گیری از رخ دادهای ناخشنود کننده در عرصه های مختلف دورن مکتبی نیز اهمیت دارد، « زیرا اولیای امام هر چند شخص او را نمی شناسند ولی در سایه باور به وجود او، از انجام امور ناپسند پرهیز می کنند. چون او را در میان خود احساس می کنند که از کوشش شیعیان باخبر است و آلودگی شیعیان او را افسرده می کند. (۱۸)
هم چنین در بعد دینی، در انتظار مهدی بودن یک عمل دینی شمرده می شود و در بعد سیاسی نیز « این اعتقاد توانست عملا شیعه را در دوره رویکرد به سلطان عادل و دوره مشروعیت دادن به سلطان عادل و دوره رویکرد به حکومت مردمی و عرفی، در برابر همه ناسازگاری های زمان متحد گرداند و با تاسیس حکومتی دینی و آغاز رویکرد به ولایت و سرپرستی فقیه، بخشی از تمایل، رمزآلود سیاسی شیعه را ( در انقلاب ایران ) تحقق عینی بخشد. (۱۹)
در این نوشتار سعی بر آن است که در آن عرصه هایی که در باب عقیده دینی مهدویت، دست آدمی گشوده می شود و فهم و دریافت وی نقش ایفا می کند و عمل او در عینیت جامعه در حوزه های مختلف تحقق می یابد و در زمینه هایی آدمی می کوشد تا فضای لازم برای تحقق یافته ها و برداشت هایش را تحقق بخشد، خود به خود، محدودیت اندیشه آدمی منجر به بدفهمی و بدعملی و بدکرداری های پیوسته ای می شود که باید تحت موضوع آسیب شناسی مهدویت و انتظار به دقت و تامل در آن پرداخت تا در نهایت مانع از لغزش های فکری و عملی ناشی از تاثیرات باور موعود و انتظار کشیدن او، شد. و از آن جا که مهدویت گذشته را به حال و حال را به آینده پیونده می زند. آسیب شناسی آن از اهمیت والاتری برخوردار است.

  • سارا سجادی

انتظار، امنیت، امر به معروف و نهی از منکر

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۲ ب.ظ

انتظار، امنیت، امر به معروف و نهی از منکر

چکیده

در این مقاله با اشاره به دو گفتمانی که فرهنگ انتظار در قالب انتظار منفعل و انتظار فعال از سر گذرانده، فریضه ی « امر به معروف و نهی از منکر » به عنوان یکی از مهم ترین عواملی که منجر به احیای فرهنگ انتظار فعال شده، معرفی می شود و نشان داده می شود چگونه تغییراتی که در بررسی فقهی این فریضه روی داده تأثیر مستقیمی در شکل گیری هرکدام از این دو گفتمان از انتظار داشته است. در ادامه نیز با اشاره به مطالعات امنیتی ای که در قالب امنیت اجتماعی، امنیت انسانی و امنیت حاکمیت صورت گرفته است به چگونگی تأثیر دو رویکردی که در بحث فقهی « امر به معروف و نهی از منکر » وجود دارد بر مفهوم امنیت – در شاخه های اجتماعی، انسانی و حاکمیت – پرداخته می شود و مشخص می گردد که تغییر در رویکرد فقها به فریضه ی « امر به معروف و نهی از منکر » چگونه هم بر فضای انتظار در عصر غیبت تأثیر گذاشته و هم در مطالعات امنیتی می تواند مؤثر واقع گردد.

مقدمه

در بررسی تاریخ انتظار با دو رویکرد متفاوت در رابطه با مفهوم انتظار مواجه می شویم: انتظار منفعل و انتظار فعال.
گروهی با استناد به ادله و شواهدی خاص درصدد برآمدند تا فرهنگ انتظار را به گونه ای تفسیر کنند که فرد مسلمان در ذیل حکومت های طاغوت هم می توانست خود را واجد این فرهنگ بداند. در این تلقی از مفهوم انتظار، جامعه ی منتظر، فاقد اراده و آزادی و تارک دستورهای ظلم ستیز اسلام – مانند امر به معروف و نهی از منکر – و متسالم با حاکمان جور و مؤید اَعمال اسلام ستیز آنهاست. چنین تلقی ای از مفهوم انتظار را می توان انتظار منفعل نامید؛ انتظاری که به امید فراگیر شدن ظلم و جور، به راحتی با طاغوت کنار آمده و ولایت شیطانی اش را می پذیرد و در این راستا به ذبح دستورهای اسلام مثل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و… می پردازد.

ارکان گفتمان انتظار منفعل

پایه و اساس انتظار منفعل را می توان در این سه امر مشاهده کرد: (۱)

الف) ‌صبر و اجتناب از هلاکت نفس:

صاحبان این نظریه با استناد به آیاتی مثل قول خداوند تبارک و تعالی: « وَ لاَ تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ… » (۲) و نیز روایاتی مثل:
۱٫ مُحَمَّدُ بنُ الحُسَینِ الرَّضِیُ المُوسَوِیُّ فِی نَهجِ البَلَاغَهِ عَنْ أمِیرِالمُؤمِنِینَ ( عَلَیه السَّلام ) أنَّهُ قَالَ فِی خُطبَهٍ لَهُ: الزَمُوا الأرضَ وَ اصْبِرُوا عَلَی البَلَاءِ وَ لَا تُحَرَّکُوا بِأیدِیکُم وَ سُیُوفِکُم فِی هَوَی ألسِنَتِکُم وَ لَا تَسْتَعجِلُوا بِمَا لَمْ یَعجَلِ اللهُ لَکُمْ فَإنَّهُ مَن مَاتَ مِنکمْ عَلَی فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَی مَعرِفَهِ حَقِّ رَبَّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أجرُهُ عَلَی اللهِ وَاستَوجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِن صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّهُ مَقَامَ إصلَاتِهِ بِسَیْفِهِ فَإنَّ لِکُلِّ شَیءٍ مُدَّهً وَ أجَلاً. (۳)
۲٫ عِدَّهٌ مِن أصحَابِنَا عَن أحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَن عُثمَانَ بنِ عِیسَی عَمَّن أخبَرَهُ قَالَ قَالَ أبُوعَبدِاللهِ ( عَلَیهِ السَّلام ) کُفُّوا ألسِنَتَکُم وَ الزَمُوا بُیُوتَکُمْ فَإنَّهُ لا یُصِیبُکُمْ أمرٌ تَخُصُّونَ بِهِ أبَداً وَ لَا تَزَالُ الزَّیدِیَّهُ لَکُم وِقاءً أبَداً (۴).
۳٫ قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله ): یَکونُ بَعدی أئمه لا یَهتدون بِهُدای و لا یستنّون بِسُنّتی و سَیَقُوم فیهم رجالٌ قُلُوبُهم قُلوبُ الشیاطین فی جثمان الإنس. قیل: کیفَ أصنعُ یا رسول الله إن أدرکتُ ذلک؟ قال: تسمع و تطیع للإمیر و إن ضرب ظهرَک و أخذ مالک، فاسمَعْ و أطعْ (۵).
بر این باورند که قیام برای احیای اسلام در زمان غیبت جایز نبوده حتی اقرار به مفاسد و جرائم و منکرات حُکام جور، مشروع است و لازم است با ترک امر به معروف و نهی از منکر، موجبات انتشار ظلم و تعمیم فساد که زمینه ی قیام امام غائب است فراهم گردد و به منظور تسریع این امر، اطاعت از حاکم ظالم حتی آن هنگام که درصدد قتل شخص برمی آید و یا قصد گرفتن اموال مسلمین را دارد، واجب است. (۶)

ب) تقیه در زمان غیبت کبری:

پیروان این نظریه بر این عقیده اند که مفهوم تقیه به جامعه مسلمین اجازه می دهد تا زمان غیبت را به استراحت و جموداندیشی و تراخی گذرانده و با دشمنان دین در مهادنه و مسالمت به سر ببرند هرچند این مسالمت به تعطیلی احکام اسلام بینجامد. چنین تلقی ای از تقیه، مستند به روایاتی است (۷) که مختص به تقیه می باشد و معتقدان به این نظریه، با برداشتی سوء به سراغ آن نصوص رفتند و مفهوم تقیه را بدون در نظر گرفتن شرایط آن به عنوان قاعده عام و مطلق استخراج کرده و بر این باورند که این مفهوم، صلاحیت انطباق در هر زمان و هر مکان در عصر غیبت را دارد. (۸)

ج) استناد به مقاطعی از سیره ی ائمه اطهار ( علیهم السلام ):

بیعت حضرت علی ( علیه السلام ) با ابوبکر از روی اکراه، عدم اعتراض حضرت علی بر مهاجمان به بیت فاطمه – سلام الله علیها – عدم اعتراض حضرت علی بر تبعید ابوذر توسط عثمان، صلح امام حسن ( علیه السلام ) با معاویه و… از جمله شواهدی هستند که توسط پیروان نظریه ی « انتظار منفعل » مورد استفاده قرار می گیرند.
در راستای تن دادن به چنین فرهنگی از انتظار است که احکام قطعی ای همچون امر به معروف و نهی از منکر و حتی تقیه ذبح شده و پذیرفتن حکومت طاغوت سهل می گردد.
عوامل متعددی مثل عداوت تند و فراگیر نسبت به ائمه ( علیهم السلام )، حذف خونین شیعیان – توسط حکام بنی امیه و آل مروان و بنی العباس و حتی در این اواخر توسط امپراتوری عثمانی ها (۹) و بعد از آن – و نیز جهل و عدم اطلاع از حقیقت امامت و قواعد آن و خصائص امام و نیز تحریفاتی که توسط دشمنان شیعه در رابطه با معارف شیعه رخ داد، کمک شایانی به پا گرفتن این تلقی منفعلانه از فرهنگ انتظار کرد. (۱۰)

  • سارا سجادی

انتظار حضرت مهدى (عج) در قرآن

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ب.ظ

انتظار حضرت مهدى (عج) در قرآن

در پـرتـو قـرآن به انتظار مهدى عجل الله تعالـى فـرجه الشـریفبیش از ۱۲۰ آیه قرآن براساس روایات معتبر به وجود نازنیـن حضرت امـام مهدى(عجل الله تعالـى) و ویژگیهاى آن شخصـى(ع)بــاعظمت و همچنیـن قیام و انقلاب جهانـى آن حضرت, اشاره کرده است; و ما در ایـن مختصر برآنیـم تا نمـونه اى از آن آیات نورانى را همراه با دیدگاههاى معصومیـن(علیهم السلام) به عاشقان حضرتش تقدیم داریـم:

۲حکـومت مهدى, خواسته الهى ۲ در قرآن مى خـوانیـم: اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفان زمیـن ـ که بـر اثـر ستـم ستمکاران به ضعف کشیده شـده اند ـ منت نهیـم (و ایشان را مشمـول مواهب خویـش نماییـم.) و آنها را پیشوایان و وارثان زمیـن قرار داده و نیرومنـد و صاحب قـدرت و حکـومت گردانیـم… (و نرید ان نمـن علـى الذیـن استضعفـوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکـن لهم فى الارض…) آیات فوق بشارتى است در مورد پیـروزى حق بـر باطل و بـرچیـده شـدن بسـاط ظلـم و تبـاهـى. که نمونه هاى آن را مى تـوان در پیروزى حضرت مـوسـى(ع) و بنى اسرائیل بر فرعونیان و همچنیـن پیروزى و حکومت حضرت محمد(ص) جستجـو کرد اما نمـونه کامل آن با ظهور حضـرت امام مهدى(ع) تحقق مـى یابـد.
حضـرت امیرالمومنین(ع) در ایـن زمینه فرمـوده انـد: دنیا پـس از سرکشـى, به ما (اهل بیت(علیهم السلام)) روى مىآورد.ـ همچـون شترى که از دادن شیر به دوشنده اش خوددارى مـى کند و براى بچه خـود آن را نگه مـى دارد.ـ سپـس آیه ونریـد ان نمـن … را تلاوت فرمـود.
در روایت دیگرى نیز درباره همین آیه مـى فـرمایـد: ایـن گروه آل محمـد(ص) هستنـد, خـداونـد مهدى آنها را بعد از زحمتهایـــى که بـرایشان تحمیل مى گردد, مبعوث مى کنـد و به ایشان عزت مـى دهـد و دشمنان آنها را ذلیل مـى گرداند. از امام سجاد(ع) نیز این چنیـن نقل شده که:
سـوگند به کسـى که محمد(ص) را به حق, بشارت دهنده و بیـم دهنده قرار داد, نیکان از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله مـوسى(ع) و پیـروان او مـى بـاشنـد و دشمنان مـا و پیـروان آنها به منزله فـرعون و پیـروان او هستنـد. (سـرانجام, پیـروزى از آن ماست. ) امام مهدى(ع) نیز هنگام تـولـد, لب به سخـن مـى گشایـد و پـس از شهادت به وحـدانیت الهى و نثار درود و سلام بـر پیامبـر اکـرم و پـدران پـاک و معصـوم خـویـش چنیـن مـى فـرمـاید:
(بسـم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمـن على الذیـن استضعفوا فـى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الـوارثین و…)
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
در قرآن کریم مى خوانیم:
(و قل جـاء الحق و زهق البـاطل ان البـاطل کـان زهـوقا)
((بگـو: حق فرا رسیـد و باطل نابود گشت, (چـرا که) باطل نابـود شدنى است.))
آرزوى بشر از دیرباز اجـراى عدالت و بـرچیـده شـدن بساط ظلـم و بى عدالتى بـوده است, قرآن کریـم نیز نوید بخـش تحقق ایـن آرزوى دیریـن بـوده و فرا رسیـدن روزى را مژده داده است که در سرتاسر جهان حق حکـومت کنـد و بـاطل نـابـود گردد.
بر اساس روایات معتبر و فراوان, ایـن پیروزى نهایـى و حکمفرماى عدالت در سرتاسر گیتى مربـوط به قیام حضرت امام مهدى(ع) مى شود. حضـرت امـام بـاقـر(ع) در تـوضیح و تفسیـر ((جـــاء الحق و زهق الباطل)) فرمودند:
ایـن سخـن الهى مربوط به قیام قائم (آل محمد(ص)) مى شود که دولت باطل برچیده خـواهـد شـد. و بـى جهت نیست که هنگام تـولـد حضرت مهدى(ع) بر بازوى نازنینش ایـن آیه نقـش بسته بود که (جاء الحق و زهق الباطل ان البـاطل کان زهـوقا) ایـن وعده الهى که پیـروزى نهایـى حق در زمان حضرت مهدى(ع) به طـور کامل محقق خـواهد شـد, بـدان معنا نیست که در زمـانهاى قبل از حضـرت مهدى(ع) هیچ نـوع پیروزى نصیب حق نمى گردد; به عنوان نمـونه حضرت رسـول خدا(ص) در هنگام فتح مکه پـس از ورود به مسجـدالحـرام در حالـى که بتها را یکـى پـس از دیگرى سرنگـون مى ساخت, آیه (جاء الحق و زهق الباطل ان البـاطل کـان زهـوقـا) را تلاوت مـى فـرمود.
آرى ایـن یک سنت الهى است که اگر اهل حق بر خدا تـوکل کنند و در برابر باطل و ظلـم ایستادگـى نمایند خـداوند آنها را پشتیبانـى مى کند و به پیـروزى و رستگارى نایل مـى گـردانـد. همچنان که ملت شهید پرور ایران تـوانستند با رهبرى حضرت امام خمینى(ره) حکومت ستمشـاهـى را سـرنگـون و حکـومت الله را بـرپـا نمـایند.
ذخیره خدا
در قران کریم مى خوانیم:
(بقیه الله خیرلکـم ان کنتـم مـومنیـن…) ذخیره الهى بـراى شما بهتر است اگر مومن باشید…
چـون آیه فوق اطلاق دارد, چنیـن معنایى از آن بدون اشکال است که بگوییم:
بقیه الله از همه چیزهایـى که شما حساب کنیـد, برایتان بهتر است و هیچ نعمتـى به پاى آن نمـى رسـد. هرچند که ایـن آیه مربـوط به داستان حضرت شعیب نبـى(ع) مـى باشـد, اما بر اساس روایات معتبـر, این آیه با وجود نازنیـن حضرت ولى عصر(ع) تطبیق گشته است. امام باقر(ع) فرمـودند: ((قائم (آل محمد(ص)) نخستیـن سخنى که پـس از قیـام خـویـش بـر زبـان مـىآورنـد همین آیه است.
(بقیه الله خیـرلکـم ان کنتـم مـومنیـن) سپـس مـى فـرمـایـد: مـن ((بقیه الله)) هستـم و حجت خدا و خلیفه او بر شما مى باشم. آنگاه هیچ کـس بر او سلام نمى کند مگر اینکه مـى گـوید: ((السلام علیک یا بقیه الله فـى ارضه.)) درباره تعبیر ((بقیه الله)) (ذخیـره خـدا) باید گفت: ایـن عنـوان به شخصـى اطلاق مـى گردد که خـدا به منظور خاصى او را نگهدارى کرده است.
احمد بـن اسحاق قمى (که از اصحاب و یاران امام عسکرى(ع) بـود.) به حضـور حضرت امام عسکرى(ع) مى رسد, حضرت امام مهدى(ع) که حدود یکسـال دارد, وارد مـى شـود و بـا زبـان عربـى فصیح مـى گـوید:
((انا بقیه الله فى ارضه و المنتقم من اعدائه.)) مـن ذخیره الهى در سـرزمیـن او و انتقـام گیـرنـده از دشمنـان اویم.
پیروزى نهایى
در قرآن کریم مى خوانیم: آنها (مخالفان اسلام) مى خواهند نـور خدا را با دهان خـود خامـوش نماینـد اما خـداونـد اراده کـرده که ایـن نـور الهى را همچنان برگستره و کمالـش بیفزاید (تا تمامى جهان را در برگیرد.) هرچند کافران را خوش نیاید.
و سپـس چنیـن ادامه مى دهد: خدا کسـى است که رسـول خـویـش را با هدایت و دیـن حق فرستاد تا وى را بر تمامى ادیان پیروز گرداند, هرچنـد مشرکان را خـوش نیایـد. آیا ایـن پیروزى اسلام که در آیه فـوق بـدان اشـاره شـده منطقه اى و محـدود است یـاخیـر؟
از آن جایـى که هیچ قیدى در آیه وجـود ندارد تا دلیل برمحدودیت این پیروزى باشد پـس بدون شک روزى فرا خواهد رسید که ایـن وعده الهى محقق گردد و در روى زمین دین اسلام, تنها دیـن پیروز باشد.
بـراساس روایات متعدد با ظهور حضرت امام مهدى(ع) اسلام فراگیر و جهانى خواهد شد, در تفسیر مجمع البیان از پیامبر اسلام(ص) چنیـن نقل شده است که:
(در زمان ظهور حضـرت امـام مهدى(ع)) بـر روى زمیـن هیچ خـانه اى باقـى نمـى ماند ـ نه خانه هایـى که از سنگ و گل ساخته شـده و نه خیمه هایـى که از کرک و مـو بافته شـده ـ مگر آنکه خـداونـد نام اسلام را در آن وارد مى کند.
در ((کمـال الـدیـن)), تـاءلیف شیخ صـدوق نیز روایتـى از امـام صادق(ع) در مورد تفسیر آیه فـوق, مى خـوانیـم که ایشان فرمودند: به خـدا سـوگنـد ایـن آیه تحقق نیافته است و تنها زمـانـى محقق مـى گردد که ((قائم)) خروج کند و در آن هنگام است که کافرى پیدا نخواهد شد.
در تفسیر مجمع البیان, همچنین از امام باقر(ع) چنیـن آورده است که:
وعده اى که در ایـن آیه است به هنگـــام ظهور مهدى (ع) محقق مى گردد, پـس در آن روز هیچ کـس روى زمیـن باقى نخواهد ماند مگر آنکه به (حقانیت) محمـد(ص) اقرار مـى کنـد. استاد شهیـد آیه الله مطهرى مى نویسد:
((از مجمـوع آیـات و روایـات استنبـاط مـى شـود که قیـــام مهدى موعود(ع) آخریـن حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدى موعود تحقق بخـش ایدهآل همه انبیـا و اولیـا و مـردان مبارز راه حق است.))
سلام بـر او از فجـر تـاریخ تـا فجـر قیامت.
  • سارا سجادی

تنها دو قدم تا رضایت امام زمان (عج)

سارا سجادی | سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ

ما امامی داریم که بر همه احوال ما آگاه است. بیایید کمی بیشتر فکر کنیم، با خود بیندیشیم چگونه می توانیم امام زمان (عج) را از خود راضی نگهداریم. برای پاسخ به این سوال لازم است تا به نحوه زندگیمان بیندیشیم و حواسمان را جمع کنیم ببینیم در رفتار، گفتار و برخوردهایمان در زندگی طوری عمل میکنیم که رضایت امام مهربان را جلب کنیم؟…

« بسم الله الرحمن الرحیم »

زندگی مهدوی یعنی زندگی با حجت حیّ و حاضر، نفس کشیدن با یاد حضرت و خود را وقف امام زمان (عج) کردن.

 ما امامی داریم که بر همه احوال ما آگاه است. بیایید کمی بیشتر فکر کنیم، با خود بیندیشیم چگونه می توانیم امام زمان (عج) را از خود راضی نگهداریم. برای پاسخ به این سوال لازم است تا به نحوه زندگیمان بیندیشیم و حواسمان را جمع کنیم ببینیم در رفتار، گفتار و برخوردهایمان در زندگی طوری عمل میکنیم که رضایت امام مهربان را جلب کنیم؟ امام زمان (عج) وظیفه هدایت بندگان را به عهده دارد و از کوچکترین انحراف و کج روی بندگان دلش به درد می آید، آیا ما پیرو ایشان هستیم یا او را آزرده خاطر می نماییم؟
برای دانستن این موضوع لازم است که ایشان را بشناسیم و خواسته های ایشان را بدانیم و طبق آن عمل کنیم.

قدم اول در زندگی مهدوی: شناخت امام

برای اینکه زندگی مان عطر حضور امام زمان (عج) بدهد، لازم است صفات و خصوصیات او را بشناسیم. در این باره روایات بسیاری آمده است که شناخت امام زمان (عج) را بر ما واجب می کند، از جمله:
پیامبر گرامى اسلام صلّى‏ اللّه ‏علیه‏ و آله فرموده است: “هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به‏ مرگ جاهلیت مرده است”.
و در روایت دیگرى که مرحوم کلینى از امام محمد باقر علیه ‏السلام نقل مى‏ کند آمده است: “هر کس در حالى که امامى نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش ‏افتادن و یا تأخیر این امر [امر ظهور حضرت] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالى که امامش را شناخته همچون کسى است که در خیمه قائم [علیه‏السّلام] با آن حضرت باشد”.

• انواع معرفت امام زمان

بی شک شناخت ما از امام زمان (عج) باید به گونه ای باشد که ما را از شبهه های گمراه کننده ملحدان و مدعیان دروغین نجات دهد. شناخت امام دو گونه است. یکی معرفت و شناخت “شخص” امام؛ دیگری معرفت و شناخت “شخصیّت” امام.

١. شناخت شخص امام:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و از مادری به نام نرگس در سپیده دم جمعه پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامرا چشم به جهان گشود.
نام و کنیه حضرت، همانند رسول خدا صلّى‏ اللّه ‏علیه‏ و آله و لقب معروف حضرت، “مهدی” است. بنا به حکمت الهی، امام مهدی علیه السلام دارای ولادت پنهانی، عمر طولانی، و دو غیبت است و ائمه معصومین علیهم السلام  به ظهور ایشان و برپایی حکومت عدل جهانی به واسطه ایشان بشارت داده اند.

  • سارا سجادی

سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)

سارا سجادی | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۹ ب.ظ

سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)

افسران - سه ویژگی دختر مومن از زبـان امـام علـی (ع)
maryam20دختران مومن سه ویژگی دارند:
متکبر،بخیل و ترسو هستند!

┘◄ ﺍمیرالمؤمنین ﻋﻠﯽ (علیه السلام) ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:

ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ،ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺮﺳﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﻭ ﺳﻮﻡ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

■ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ.

■ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ.

■ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ.

ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻏﻪ ﻓﯿﺾ ﺍﻻ‌ﺳﻼ‌ﻡ-ﺣﮑﻤﺖ266،ﺹ1191

***********************

روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمه ای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
از هرچه بگذریم نشد بگذریم از این
از خواهری که این همه عشق برادر است
دریاچه ی نمک سندش بین اهل بیت
آری طعام سفره ی تو با نمک تر است
پس قلب این کویر به شوق تو می تپید
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام از خانه تا حرم
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بی قرار من
آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است
جمع دل من و دل هر کس به غیر تو
در بین صحن آینه جمع مکسر است
ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند هدیه ی ما باز هم سر است
جای بقیع و آن همه قبری که خاکی است
دیدم در این حرم چه قدر سنگ مرمر است
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیه ی موسی بن جعفر است
  • سارا سجادی

مردم آمریکا میگویند آقای خامنه ای به ما اهمیت میدهد

سارا سجادی | پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ

مردم آمریکا میگویند آقای خامنه ای به ما اهمیت میدهد


دکتر رندی شورت

دکتر رندی شورت

به گزارش فارس، دکتر «رندی شورت» از فعالان اصلی حقوق بشر آمریکا و از منتقدان جدی سیاست‌های استعماری آمریکا در جهان نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به قشر جوان اروپا و آمریکای شمالی را نشان از هوش، خرد و محبت ایشان دانست و گفت: من هیچ رهبر سیاسی دیگری را در جهان سراغ ندارم که مستقیماً با جوانان صحبت کند. هیچ رهبر سیاسی را در جهان نمی‌شناسم که با صحبت مستقیم با جوانان سعی کند ارتباط واقعی با جوانان داشته باشد.

وی افزود: رهبر ایران با مهربانی بسیار خطاب به جوانان سخن گفته و ادامه داد این نامه در نظر وی بسیار با ارزش است و تاکید کرد که اگر قشر جوان به این فکر کند که یک مقام سیاسی با این جایگاه وقت گذاشته و برایشان نامه نوشته، می‌بیند که خیلی با ارزش است.

 به مردم غرب تصویر مثبتی از اسلام ارائه نشده است

  • سارا سجادی