پخش قرآن برای غیر مسلمانها واحساسات جالب انها
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 42 ثانیه
- ۰ نظر
- ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۲
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 42 ثانیه
در دنیایی که همه به دنبال الگویی برای خود می باشند، تا جایی که امروز در دنیای مجازی یا حتی در جهان خارج الگویی در لباس، مو، آرایش سر و صورت تهیه و ایجاد میشود در مدت کوتاهی همان را در جامعه خود رویت نموده و جوانان و افراد جامعه با تقلید از آن الگوها نوع پوشش و آرایش خود را شبیه آنها میکنند.
یکی از مهمترین عواملی که نقش بسزایی در جامعه داشته و بسیار مهم و تاثیر گذار است، تربیت فرزندان میباشد. تربیت کودک روش خاصی دارد و اگر والدین با ان آشنا نباشند و یا اگر به درستی آن را بکار نگیرند، نمی توانند فرزند صالحی تربیت کنند، اینکه ما تربیت فرزندانمان را بر چه اساسی و چه مدلی تربیت کنیم بسیار مهم می باشد، نمیشود فرزندانمان را به روش و الگوی غربی تربیت کنیم با نوع پوشش و مد غربی لباس و آرایش او را انتخاب کرده و موسیقی غربی را برای آرامش او انتخاب کنیم و در مقابل توقع تربیت اسلامی از فرزندانمان داشته باشیم، بر همین اساس باید تغییر در روش و الگوی انتخابی خود اعمال کرده و بجای تقلید از الگوی غربی، الگوی اسلامی را انتخاب کنیم.
وقتی پیچ تلویزیون را باز کردم در حال نمایش منتظران آخرین حجت خدا، عدالت گستر جهان، ابا صالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جمکران بود، در همین حین دوربین شخصی را دنبال میکردد که مضطرب و هراسان بود، انگار گمشدهای داشت، یک چشمش اشک و دیگری را آه فرا گرفته بود، او در حال جستجو و سوال، و دوربین هم در تعقیب او بود...بله او زنی بود که فرزند دلبندش را گم کرده بود ...بعد از مدتی تلاش او به وصال فرزند دلبندش رسید. این ماجرا مرا شدیدا به فکر فرو برد که آیا تا کنون اینگونه در حسرت دیدار مولایمان تلاش کردهایم؟ آیا این مادر و صدها مادر دیگر که عشق به مولا را در قلبشان پرورش میدهند میتوانند فرزندانشان را منتظر واقعی پرورش دهند؟ چه عواملی در پرورش نسلی منتظر دخیل هستند؟
آرزوی هر ارادتمند و علاقهمند به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) آن است که روزی آن جمال دلربا را ببیند و جان تشنه خویش را از جام زلالش سیراب نماید. منتها باید دانست که مهم تر از دیدن، دیده شدن است. یعنی کاری کنیم که مورد نظر و لطف حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقع شویم.
در واقع ما دو نوع نگاه داریم:
1- یک نگاه، عمومی است. مانند آنجایی که خداوند به مقتضای اسم شریف «البصیر» خویش، همه انسانها، اشیاء و امور را میبیند.
2- یک نگاه، خصوصی است. که در آن یک نوع توجه، لطف و شرافتی دخیل است. به عنوان نمونه در قرآن کریم آمده، خدایی که بر همه چیز بصیر است، در روز قیامت به عدهای نگاه نمیکند و نگاه تشریفی خود را نسبت به عدهای اعمال نمیکند. «وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَ [آل عمران/77] و خدا با آنها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدانها ننگرد».
حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) نیز به مقتضای آنکه خلیفه و جانشین حضرت حق است و خلیفه باید صفات مستخلف عنه را واجد باشد این دو نگاه را دارد. حضرت در نگاه عمومی خویش از همه حالات و احوال ما آگاه است. چنانچه در قرآن کریم آمده است: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون...[توبه/105] و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را مىبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه مىشوند»، و مصداق بارز «مومنین»، اهل بیت (علیهم السلام) میباشند.[1]
یا در توقیع شریفی که امام زمان (علیه السلام) به شیخ مفید (رحمة الله علیه) مرقوم داشتند، فرمودند: «...فَإِنَّا نُحِیطُ عِلْماً بِأَنْبَائِکُمْ وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم...[2] ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نمی ماند».
اما حضرت یک نوع نگاه خصوصی هم به برخی دارد که افراد در این نگاه دوم، مشمول لطف و عنایت امام قرار میگیرند و آن زمانی است که انسان با تهذیب نفس، وارستگی اخلاقی، عمل به وظایف دینی و انسانی، نظر حضرت را به خود جلب کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْنا [3] ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما».
در این رابطه خاطرهای از حضرت آیة الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه) شنیدنی است: «در تهران یک استاد روحانی بود که لُمعَتین را تدریس میکرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم میشود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچه هایش برداشته و از بین بردهاند نسبت به بچهها و خانواده عصبانی میشود، مدتی بدین منوال میگذرد و چاقو پیدا نمیشود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد میگوید:
«آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشتهاید و فراموش کردهاید، بچه ها چه گناهی دارند». آقا یادش میآید و تعجب میکند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.
از اینجا دیگر یقین میکند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او میگوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت میشود، میگوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) مشرف میشوید؟
استاد اصرار میکند و شاگرد ناچار میشود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد میگوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح میدانند چند دقیقهای اجازه تشرف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمیگوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمیکند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام میشود و روزی به وی میگوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند. آقا میگوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرمودهاند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی.
آن طلبه با نهایت ناراحتی میگوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم».[4]
بنابراین با گام نهادن در مسیر شریعت و ملزم بودن به رعایت توصیههای دینی، خصوصا در این دوره و زمانه که اسباب گناه بیشتر فراهم است، و تقوای مضاعفی را میطلبد، میتوانیم در معرض دیده شدن و نگاه خصوصی آن امام همام قرار بگیریم.
..........................................
پینوشت:
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی (ط- دار الحدیث)، ج1، ص 544، ناشر: دار الحدیث، چاپ: قم، ق 1429.
[2]. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج2، ص 497، ناشر: نشر مرتضى، چاپ: مشهد، 1403 ق.
[3]. ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی (للصدوق)، ص 400، ناشر: کتابچى، تهران، 1376 ش.
[4]. سایت آوینی.
علت الزام اقلیتهای دینی به حجاب
امروزه مشاهده میشود برخی حجاب ستیزیها در قالب پرسشی غلط مطرح میشود که: چرا اقلیتهای دینی که حجاب برای آنها واجب نیست باید در جمهوری اسلامی ایران حجاب را رعایت کنند؟
این پرسش ازآنرو غلط و اشتباه است که اقلیتهای دینی در جمهوری اسلامی ایران عمدتاً شامل باستانگرایان زرتشتی و ادیان ابراهیمی همچون مسیحیان و یهودیان میشوند که پیشتر تحت دو مقاله «حجاب برتر؛ فرهنگی باریشه در اصالت باستان» و «بیحجابی در تضاد با احکام یهودیت و مسیحیت» بهطور مستند و مفصل بیان شد که حجاب از آموزههای ریشهدار این اقلیتهای دینی و رسمی ایران بهحساب آمده و پیش از اسلام آنان نه تنها پایبند به حجاب بودهاند بلکه حجاب برتر را نیز سرلوحه پوشش خود قرار دادهاند و در حقیقت الزامات جمهوری اسلامی در بحث حجاب منافاتی با آموزههای دینی این اقلیتها ندارد.
چه اینکه بهطور مبنایی اسلام تحمیل دین بر دیگران را رد نموده و قرآن کریم تأکید میفرماید: «لاَ إِکراه فِی الدّینِ [بقره/ 256] در دین اجبار و اکراهی نیست»، لذا در جامعه اسلامی اصل اساسی همانا آزادی دینی است. بر همین مبنا امنیت دین داری برای اقلیتهای دینی یک اصل اجتنابناپذیر است. چنانکه قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در اصل سیزدهم، ادیان دیگر را به رسمیت شناخته و آنان را در انجام مراسم دینی خود آزاد میداند و تأکید میدارد: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند» و در اصل چهارده قانون اساسی نیز آمده: «دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفاند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی رفتار نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند».
در فقه شیعه نیز آزادی ادیان منوط به عدم ستیزهجویی و ایجاد ناهنجاری شده خصوصاً این که اقدامات خلاف اسلام آنها نباید جنبه عمومی پیدا کند و به آن عمل حرام تجاهر و تظاهر کنند. [1] که اقدامات و تظاهر برخلاف اسلام از اقلیتهای دینی رسمی نیز غیر قابل قبول و ممنوع است. امام خمینی (قدس سرّه) در تحریر الوسیله تا کید میفرمایند:
«غیر مسلمانان امنیّت جانی و مالی دارند اگر به شرایط ذمّه پای بند باشند و شرایط ذمه از این قرار است: 1. کاری که بر ضد امنیت است مرتکب نشود، همانند تصمیم به جنگ با مسلمانان داشتن و مشرکان را یاری کردن. 2. تظاهر و تجاهر به منکر در کشور اسلامی نداشته باشند. 3. به اجرای احکام مسلمانان در حق خود تن دهند، حق دیگران را بدهند، حرام را ترک کنند، حدود الهی و احتیاط آن است که این موارد با آنان شرط شود. 4. با زنا کردن با زنان مسلمان و دزدی کردن و پناه دادن به جاسوس مشرکان و جاسوسی کردن، مسلمانان را آزار ندهند». [2]
بنابراین از دیدگاه فقه امامیه و احکام اسلامی اقلیتهای دینی باید نسبت احترام به هنجارهای جامعه اسلامی وفادار باشند و آنها را عملاً نقض نکنند و در عمل به ظواهر اسلامی ملتزم باشند و تظاهر و تجاهر به منکر در کشور اسلامی نداشته باشند. فلسفه و علت الزام به حجاب آن است که در جامعه اسلامی اگر اقلیت به ظواهر دین اسلام تن ندهند، رفتهرفته قبح این هنجارشکنی حتی برای مسلمانان خواهد شکست و کار به جایی خواهد کشید که دیگر احکام اسلامی حتی در میان مسلمانان نیز رعایت نخواهد شد.
چه اینکه در جوامع گسترده امکان تفکیک میان شهروندان و شناسایی آنها از حیث مذهب و دین آنها کمتر است. پذیرفته نخواهد بود تکالیف اجتماعی و تظاهرات الزامی در مورد شهروندان به گونهای متفاوت اعمال شود. چه آنکه چنین تفکیکی امکان پذیر نیست و لازمه آن چنین است که هرکس در معابر و مجامع عمومی سند شناسایی دین خود را باید همراه داشته باشد که تخلف او از قانون اسلامی را موجه سازد.
لذا ست که باید همه شهروندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان به هنجارهای اسلامی کشور از باب حقوق عمومی که اکثریت جامعه آن را پذیرفتهاند ملتزم باشند و این امری است که کم و بیش در سایر کشورها نیز مشاهده میشود و اتباع و شهروندان باید حداقلی از ظواهر را که عرف جامعه آن را پذیرفته محترم شمارند.
گذشته از آنکه یکی از وظایف دولت اسلامی ایجاد فضای مناسبی برای رشد فضائل و کمالات اخلاقی جامعه است و بدیهی است که اگر عدهای در جامعه آزاد باشند که بی حجاب ظاهر شوند، به این بهانه که تکلیف شخصی و خصوصی آنها نیست که حجاب داشته باشند. این آزادی محیط جامعه را به سوی ابتذال و تبرج سوق خواهد داد.
بنابراین برای پیشگیری از فساد اخلاقی و فروپاشی ارزشها، باید به سالمسازی محیط اجتماع توجه شود و باید بدنه عمومی جامعه بهگونهای باشد که مردم را بهسوی ارزشها و هنجارها حرکت دهد، لذا به علت اینکه بی حجابی اقلیت دینی بااخلاق عمومی جامعه ارتباط داشته و بیحجابی منکری است که آسیب آن نه تنها به بی حجاب بلکه بهکل جامعه میرسد باید همگان تحت الزامات آن باشند.
علاوه بر اینها در ادیان رسمی زرتشتی، مسیح و یهود بهطور قطع همچنان که بیان شد در مورد پوشش زنان و مردان دستورات و الزاماتی جهت پایبندی به حجاب وجود داشته است که براثر مرور زمان و انحرافات بعدی به سنن آنها پشت شد والا آنچه مسلم است حتی در تصاویر ابتدایی که از حضرت مریم وجود داشته او را بهصورت زنی محجوب میکشیده اند و پوشش مردم بهخصوص زنان این قدر لاقید و نامناسب به شکل ادیان تحریفشده نبوده است.
پس هم به حکم سنت و مذهب و هم به حکم عقل ضرورت رعایت هنجارها خصوصا حجاب برای غیر مسلمانان در جامعه امری ضروری است و بی اعتنایی به آن موجب ترویج فساد و فحشا میان جوانان مسلمان خواهد بود، البته ناگفته نماند ترویج فساد و ناهنجاریهای اخلاقی توسط برخی از اقلیتهای دینی یکی از همان روشهایی بوده که در آندلس صلیبیها برای شکست مسلمانان بر اساس آن توطئهچینی کردند که ضرورت هوشیاری مسلمانان را بیش از پیش نسبت به این مسئله حساس، روشن میسازد.
--------------------------------------
پی نوشت:
[1]. غایة المراد، شهید اول، قم، مرکز البحاث، 1414هـ ، ص 499.
[2]. تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 2، ص 501.
ظهور از مفاهیم سربسته ای است که هنوز در فرهنگ عامه و گاه حتی فرهنگ خاصه واضح نشده و فهم درست و دقیقی از آن به چشم نمی خورد
سلام دوستان امروز شنیدم سردار دهقان گفتند مدارکی داریم که حاج احمد متوسلیان و 4 کاردار ایرانی ربوده شده در اسرائیل هستند باید بگیم سردار ممنون که گفتید چیز جدید تر بگو اینا که میگی قدیمیه برای همیم این عکس را گذاشتم تا همه دوستان بدونند که چند هزار روز از ربوده شدن حاج احمد میگذرد چند هزار روز و مسئولین بی مسئول ما حتی 61.4.14 را هم فراموش کرده اند و بعضی هم از داخل تقویم ها حذف کرده اند
به مناسبت نیمه شعبان، سالروز میلاد فرخنده حضرت صاحب الزمان، سرود زیبای "این جشنها برای من آقا نمیشود" باصدای «سید هادی گرسویی» از آلبوم "مهر محبوب" تقدیم میشود.
دریافت:
منبع: besuyezohur.ir
از جمله مبارزاتی که فرد مسلمان با خود انجام می دهد، مقابله و مبارزه با شهوات نفسانی و نامشروع است. این مسئله از شایع ترین مبارزات نفسانی می باشد. مخصوصا جوانان که در اوج بلوغ جنسی خود قرار دارند بسیار در معرض خطر این بدی عظیم هستند.
حال سؤالی پیش می آید که چرا در کشور مسلمان شیعه، افراد به سمت این فساد و تباهی سوق پیدا می کنند؟
مگر آموزه های سخن در مورد داشتن عفت و پاک دامنی در اسلام وجود ندارد؟
در جواب سؤال دوم باید گفت که ما در مورد پاک دامنی و جلوگیری از روابط نامشروع و شهوات غیر شرعی، آیات قرآن و روایات فراوانی داریم از جمله کلام بلیغ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که فرمودند: «العفاف زهاده»[1] عفاف، زهد ورزی و خویشتن داری است. همچنین خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند: «عفّت از صفات مؤمنین است»[2]
در جواب سؤال اوّل باید گفت از آن جایی که خداوند متعال همه انسان ها را مختار آفریده است، پس در انتخاب راهش هم مختار است؛ فرد مسلمان شیعه هم از این قاعده مستثنا نیست. بنابراین فساد امری است که شیطان با وسوسه برای فرد ایجاد می کند، امّا انجام آن بر عهده شخص است. اگر شخص نفس خود را با دوری هر چه بیشتر از گناه مقاوم کرده باشد، آنگاه است که می تواند در مقابل آن بایستد.
امّا از جمله گناهان شایع که مبارزه با آن سخت است، گناه بی عفّتی می باشد. دین برای نجات از این گناه انسان را به عفّت و پاک دامنی هدایت و دعوت می کند، امّا تنها دین نیست که ما را به عفاف و پاک دامنی فرا می خواند، بلکه این ندا از درون آدمی نشأت می گیرد، که دین نیز آن را تائید می نماید. غیرت، جوان مردی و کرامت نفسانی همگی انسان را به عفاف دعوت می کند، امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «العفة اصل الفتوّة»[3] عفّت و پاک دامنی اصل جوانمردی است.
همچنین آن حضرت در روایت دیگری فرمودند: «قدر الرجل علی قدر همّته و عفته علی قدر غیرته»[4] ارزش مرد به اندازه همت او، و عفّت او به اندازه غیرت وی خواهد بود.
در کلام گهربار امام علی (علیه السلام) به این نکته پی می بریم که برای مبارزه با بی غیرتی و بی عفّتی باید اراده ی انسانی را به کار گرفته و با همّتی والا از گناه بی عفّتی دوری کنیم.
همّت، بلند دار که مردان روزگار
از همّت بلند، به جایی رسیده اند [5]
==========================
1. میزان الحکمه، ج 6، ص 359، ح 12824.
2. سوره مؤمنون، آیه 5.
3. میزان الحکمه، ج 6، ص 359.
4. همان منبع، ص 362.
5- سعدی